آیا تاجیکستان تصمیم نهایی خود را برای دور شدن از ایران و نزدیک شدن به رقبای تهران گرفته است؟


آیا تاجیکستان تصمیم نهایی خود را برای دور شدن از ایران و نزدیک شدن به رقبای تهران گرفته است؟
 


دوشنبه 26 تیر 1396
 
 
«ما ز یاران چشم یاری داشتیم   خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم»

مواضع و رفتارهای حکومت امامعلی رحمن، رئیس‌جمهور تاجیکستان درقبال ج.ا.ایران در حدود دو سال گذشته، به‌ویژه در ماه‌های اخیر، مصداق بارز این بیت مشهور از حافظ شیرازی، شاعر بزرگ ایرانی است که دست بر قضا، یکی از محبوب‌ترین شعرای فارسی‌زبان نزد تاجیکان نیز هست. دولت رحمن در آخرین اقدام ضدایرانی خویش، اواسط ماه ژوئن (اواخر خرداد ماه) از سفارت ایران در شهر «دوشنبه» خواست دو دفتر و مرکز فرهنگی و تجاری وابسته به این سفارتخانه در «خجند»، مرکز استان سغد در شمال تاجیکستان را تعطیل کند و مقامات ایرانی در تاجیکستان نیز در پایان ماه ژوئن چنین کردند.


شاید برخی توجیه کنند که این دو دفتر همچون دیگر مراکز ایرانی در آسیای مرکزی از کارایی لازم برخوردار نبوده یا اهداف سیاسی را پیگیری می‌کرده‌اند؛ اما واقعیت آن است که منابع خبری در داخل و خارج تاجیکستان، اذعان داشته‌اند که مردم خجند از کتابخانه و سرویس رایگان اینترنت دفتر فرهنگی ایران در آن شهر استفاده می‌کردند؛ نویسندگان محلی با حمایت مالی این دفتر، کتاب‌های خود را به چاپ می‌رساندند؛ شاعران تاجیک در محافل شعر آن حضوری فعال داشتند و دانشمندان و دانشجویان تاجیک با هماهنگی‌های دفتر فرهنگی مورد نظر، برای فرصت مطالعاتی به ایران سفر می‌کردند. به‌علاوه، دفتر تجاری ایران در خجند محل برگزاری نشست‌های دوجانبه میان تجار ایرانی و تاجیک بود. اخبار غیررسمی حاکی است که به مقامات سفارت ایران گفته شده نیازی به ادامه کار دفاتر فرهنگی و تجاری ایران در خجند نیست؛ اما سکوت مقامات و رسانه‌های حکومتی تاجیکستان دراین‌زمینه نشان می‌دهد دفاتر ایران در آن کشور نه دارای دستورکارهای سیاسی یا امنیتی، بلکه عمدتاً دارای کارکردهایی اقتصادی و فرهنگی هستند. همان‌گونه که کمیته امداد امام خمینی‌(ره) که درست یک‌سال قبل (ژوئیه 2016) پس از سال‌ها فعالیت درزمینه کمک به مالی به اقشار آسیب‌پذیر در تاجیکستان به دستور مقامات تاجیک بسته شد، چنین کارکردهایی داشت.


پس چرا دولت رحمن، این‌گونه دفاتر را می‌بندد یا مکان سفارت ایران در «دوشنبه» را تغییر داده است؟ به‌علاوه، اگر این دفاتر به دلایل سیاسی بسته شده‌اند، چرا چاپ کتاب‌های امام خمینی(ره) و سایر روحانیون و مراجع معروف ایرانی در تاجیکستان ممنوع شده و وزارت امور خارجه این کشور از اواسط سال 2016، از قرار دادن نام ایران در فهرست صدور فوری ویزا در فرودگاه‌های بزرگ آن کشور خودداری کرده است؟


به‌نظر می‌رسد، پاسخ این پرسش‌ها را باید در چهارچوب رفتارشناسی حکومت رحمن و یارانش که با مشت آهنین حدود 25 سال است بر تاجیک‌ها حکم می‌رانند، جست‌وجو نمود. در عرصه داخلی، اجرای سیاست‌های ناموفق اقتصادی و بستن دهان‌ها و خرد کردن قلم‌ها ازسوی حکومت تاجیکستان در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی به این جا ختم شده است که براساس آمار غیررسمی دست‌کم سه هزار شهروند تاجیک در صفوف داعش و احتمالاً سایر گروه‌های تکفیری در عراق و سوریه درحال جنگ با دولت‌های قانونی این کشورها هستند. بخشی از این افراد آنگونه که به تازگی «محی‌الدین کبیری»، رهبر تبعیدی حزب نهضت اسلامی تاجیکستان (IRPT) ـ تنها حزب عمده مخالف دولت رحمن ـ به رادیو «بی‌بی‌سی» گفته است، به‌دلیل ناامیدی از شرایط وخیم تاجیکستان به این گروه‌های تروریستی پیوسته‌اند. البته دلایل دیگری همچون ناآشنایی با مفاهیم حقیقی اسلام به‌خاطر تبلیغات ضد دینی فزاینده دولت طی دو دهه گذشته و همزمان با آن، میدان دادن غیرمستقیم به تفکرات افراطی سلفی و وهابی‌گری ازسوی حکومت رحمن از طریق گسترش کم‌سابقه روابط «دوشنبه» با عربستان سعودی و امارات متحده و تا حدودی قطر، تا حدود زیادی در گرایش به این افراط‌گرایی کور نقش داشته‌اند.


درواقع به‌نظر می‌رسد، مقامات تاجیکستان با هدف فرافکنی درزمینه معضلات فراگیر داخلی، مسائلی مثل سفر «کبیری» به تهران در دسامبر 2015 برای شرکت در اجلاس وحدت اسلامی و دیدار او با رهبر معظم انقلاب، فعالیت‌های مراکز تجاری و بانک‌های متعلق به یک ایرانی محکوم به اعدام در ایران و تلاش‌های مراکز فرهنگی و اقتصادی ایرانی برای آشنایی بیشتر تاجیک‌ها با ظرفیت‌های ج.ا.ایران در عرصه‌های متنوع ادبی، هنری، آموزشی، اقتصادی و تجاری را بهانه واهی قرار داده و سطح روابط با تهران را پس از سال 2015 به حداقل رسانده‌اند.


در مقابل، به موازات نزدیکی قابل ملاحظه دولت رحمن به آمریکا و همکاری‌های گسترده نظامی و امنیتی با واشینگتن به بهانه تداوم جنگ و بی‌ثباتی در افغانستان و نفوذ فزاینده افراط‌گرایی داعشی در آسیای مرکزی در سال‌های اخیر، «دوشنبه» به‌‌خصوص روابط خود را با ریاض به ظاهر عمدتاً در عرصه‌های اقتصادی و با هدف جلب تجار و سرمایه‌گذاران سعودی افزایش داده است؛ اما پیامد دیگر این نزدیک شدن، رشد هرچه بیشتر وهابیت و سلفی‌گری افراطی در تاجیکستان و درنتیجه سرکوب شدیدتر افکار عمومی ـ به‌ویژه جوانان تاجیک ـ توسط حکومت این کشور بدین بهانه بوده است. درواقع عربستان درحالی به اعزام آزادانه مبلغان وهابی و بخش گسترده انواع کتاب‌ها و نشریات به‌منظور تعمیق وهابی‌گری، ضدیت با تشیع و ایران‌ستیزی در تاجیکستان بیش‌ازپیش ادامه می‌دهد که مقامات سیاسی و امنیتی و شخص رئیس‌جمهور مادام‌العمر تاجیکستان به این امر کاملاً واقف هستند؛ اما می‌توان گفت حکومت رحمن انتخاب خود را بین ج.ا.ایران و آل‌سعود کرده و فعلاً نباید بهبود روابط بین تاجیکستان و ایران را انتظار داشت.


اکنون حکومت تاجیکستان و نه اکثر مردم این کشور که دل در گرو فرهنگ و تاریخ مشترک با ایران دارند، حدود دو سال است که سیاست موازنه متزلزلی را که در روابط خود با ایران و عربستان در طول سال‌های پس از استقلال پیگیری می‌کرد، کنار نهاده و تحت فشار ریاض از هیچ کارشکنی و سنگ‌اندازی در مسیر توسعه همکاری‌های تهران با کشورهای آسیای مرکزی و عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای (SCO) دریغ نداشته است.


همچنین به‌نظر می‌رسد، سفر محمد نوازشریف، نخست‌وزیر پاکستان به «دوشنبه» در اوایل ژوئیه 2017 و دیدار او با رئیس‌جمهور تاجیکستان، و  محمد اشرف غنی و آلمازبیک آتامبایف، رؤسای‌جمهور افغانستان و قرقیزستان که در پایتخت تاجیکستان به‌سر می‌بردند، آغاز مذاکرات برای امضای پیمان همکاری راهبردی میان اسلام‌آباد ـ دوشنبه و برگزاری نخستین نشست کارگروه مشترک ضد تروریستی پاکستان و تاجیکستان پس از این سفر، همگی تا حدی در چهارچوب بازی خطرناکی صورت گرفته باشد که عربستان بر ضد ایران در غرب و جنوب آسیا به راه انداخته است. درواقع پاکستان و افغانستان مانند تاجیکستان طی دو سال گذشته به گسترش روابط با عربستان و همنوایی با سیاست‌های توسعه‌طلبانه ریاض و البته برخلاف «دوشنبه»، به تقابل غیرمستقیم با سیاست‌های منطقه‌ای ایران پرداخته‌اند.


بنابراین بعید نیست آل‌سعود قصد داشته باشد تا به خیال خود، به‌منظور منزوی کردن تهران، با اعزام دیگر همپیمانان خویش به تاجیکستان، مقامات آسیای مرکزی و در رأس آنها حکومت امامعلی رحمن، را به کاهش یا حتی قطع روابط با ایران ترغیب نماید؛ اما مقامات تاجیک به‌خوبی واقف هستند که صبر و مدارای راهبردی ج.ا.ایران دربرابر تهدید منافع منطقه‌ای و امنیت ملی ایرانیان از طریق میدان دادن به رقبا و دشمنان آنان پایان‌ناپذیر نیست و درصورت تداوم این‌گونه اقدامات ایذایی، مقامات ایرانی مثل هر کشور مستقلی، حق انجام اقدامات متقابل را برای خود محفوظ می‌دانند.