چشم‌انداز جنگ بین ایران و رژیم صهیونیستی در سایه تحولات جدید


مقدمه

با توجه به تحولات جدید پیرامون جمهوری اسلامی ایران، همچون: ناامنی ایجادشده در خلیج فارس، سرنگونی پهپاد آمریکایی در آب‌های سرزمینی ایران و همچنین تشدید فشارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی ایالات متحده آمریکا علیه ایران، تحلیل چالش‌های مربوط به کشور ضروری به‌نظر می‌رسد. یکی از این چالش‌ها، تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه منافع منطقه‌ای و بین‌المللی ایران است. حال این سؤال مطرح می‌شود که چشم‌انداز جنگ میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی در سایه تحولات جدید چیست. با نگاهی به تحولات می‌توان بیان کرد که چشم‌انداز جنگ در سایه روندهای فعلی کمرنگ است؛ ولی نباید از اهمیت رخدادها در این زمینه غافل شد.

رژیم صهیونیستی به‌دلیل توسعه‌طلبی ارضی و امنیتی، عینی‌ترین تهدید منطقه غرب آسیا محسوب می‌شود و جمهوری اسلامی ایران با شناخت این تهدید سعی در جلوگیری از تهدیدآفرینی بیشتر آن برای خود و منطقه دارد و دراین‌راستا، محور مقاومت را شکل داده است. با افزایش قدرت بازدارندگی محور مقاومت، رژیم صهیونیستی که در زمانی فارغ از هر نگرانی، اقدامات توسعه‌طلبانه خود را پیش می‌برد، با مانعی جدی در این زمینه روبه‌رو شده است.

آغاز بحران سوریه فرصتی را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داد تا محور مقاومت را ضعیف کند؛ ولی این امر با مقاومت و هوشمندی این محور، نه‌تنها منجربه تضعیف محور مقاومت نشد، بلکه جبهه‌های جدیدی را برای مقاومت علیه این رژیم فعال کرد، به‌طوری‌که قبل از بحران سوریه، دو جبهه جنوب لبنان و جبهه نوار غزه فعال بود و بعد از بحران سوریه، جبهه جولان نیز به آن افزوده شده و این امر رژیم صهیونیستی را در تنگنای امنیتی بیشتری قرار داده است.

این شرایط رژیم صهیونیستی را به سمت تهاجم نظامی به منافع محور مقاومت به‌خصوص جمهوری اسلامی ایران سوق داده است و به‌این‌ترتیب، شاهد افزایش سطح اصطکاک و تنش میان ایران و رژیم صهیونیستی هستیم که گاه برخی از ناظران از احتمال وقوع جنگ میان طرفین سخن می‌گویند. پاسخ‌های متقابل ارتش سوریه و نیرو‌های مقاومت به حملات نظامی این رژیم، در چند ماه اخیر تاحدودی موجب ایجاد توازن و کاهش حملات به منافع مقاومت شده، تاجایی‌که مقامات صهیونیست به‌جای اقدامات عملی، به سمت اقدامات اعلامی و لفاظی پیش رفته‌اند.

 

موانع وقوع جنگ احتمالی میان ایران و رژیم صهیونیستی

با توجه به تحولات اخیر و روندهای موجود در عرصه سیاسی و امنیتی منطقه‌ غرب آسیا می‌توان گفت آغاز هرگونه درگیری نظامی احتمالی میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی با موانع جدی‌ای روبه‌روست که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:

1. قدرت موشکی و دفاعی ایران و متحدان منطقه‌ای آن: یکی از موانع جدی آغاز جنگ احتمالی میان ایران و رژیم صهیونیستی، قدرت موشکی و دفاعی ایران و متحدان منطقه‌ای آن است. به‌نظر می‌رسد هدف قرار دادن پهپاد رادارگریز آمریکا و موشک‌های شلیک‌شده ازسوی نواز غزه در جریان جنگ‌های اخیر که توانسته‌اند از سیستم دفاع موشکی گنبد آهنین عبور کنند نیز بر تردیدهای صهیونیست‌ها در ایجاد تقابل نظامی با ایران افزوده است. این امر قدرت بازدارندگی ایران و محور مقاومت را افزایش، و به‌نظر می‌رسد احتمال جنگ را کاهش داده است.

2. عدم تمایل ایران به آغازگر بودن جنگ: اگرچه جمهوری اسلامی ایران نشان داده که در دفاع از منافع خود آماده اتخاذ هر راهبردی همچون جنگ است، تمایلی به آغاز جنگ و افزایش بی‌ثباتی منطقه‌ای ندارد؛ زیرا بروز ناامنی در این حجم را برخلاف امنیت منطقه‌ای و محیط پیرامونی خویش و به‌نوعی آغاز جنگ جدید در منطقه را درجهت منافع صهیونیست‌ها برای ایجاد بحران جدید در منطقه می‌داند.

3. نزدیکی انتخابات رژیم صهیونیستی: ناکامی بنیامین نتانیاهو در تشکیل کابینه موجب برگزاری مجدد انتخابات در رژیم صهیونیستی در 17 سپتامبر 2019 شده است. اگرچه راست‌گراهایی همچون نتانیاهو همواره با امنیتی کردن فضای داخلی و پیرامونی رژیم صهیونیستی، سعی در کسب رأی داشته‌اند، این ناامنی به‌دلیل وضعیت سیاسی، اقتصادی و امنیتی رژیم صهیونیستی ‌باید کنترل‌شده باشد. در این شرایط به‌نظر می‌رسد آغاز جنگی در این سطح با قدرت منطقه‌ای همچون جمهوری اسلامی ایران، که کنترل و مدیریت پایان دادن به آن از دست ایشان خارج است، منافع حزبی و جریانیِ هیچ‌یک از طرف‌های سیاسی صهیونیست را تأمین نمی‌کند و ورود به این جنگ قماری است که کمتر سیاستمداری جرئت انجام آن را دارد. البته این تحلیل منافاتی با آغاز جنگ‌های محدود به نوار غزه و ماجراجویی جدیدی در جنوب لبنان ندارد.

4. تلاش آمریکا برای پیشبرد طرح معامله قرن: آمریکا در چند ماه اخیر به‌دنبال احیاء روند سازش با طرح معامله قرن بوده است که یکی از پایه‌های آن عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی و همچنین ایجاد فرصت‌های اقتصادی برای تشویق فلسطینیان در اقبال به این طرح است. پیشبرد چنین طرح‌هایی نیازمند ثبات نسبی امنیتی در رژیم صهیونیستی و سرزمین‌های اشغالی است. به‌نظر می‌رسد آغاز هرگونه جنگ احتمالی گسترده، روند ارائه و اجرایی شدن این طرح را به‌تأخیر می‌اندازد و این امر با مخالفت‌های احتمالی کاخ سفید به‌عنوان متحد استراتژیک رژیم صهیونیستی روبه‌رو خواهد شد.

5. حضور فعالانه روسیه برای کنترل تنش میان ایران و رژیم صهیونیستی: یکی دیگر از موانع آغاز جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی در شرایط کنونی، حضور فعالانه روسیه در بحران سوریه است. روسیه به دلایل مختلف ازجمله حفظ موازنه قوا در منطقه شامات و همچنین تلاش درجهت تثبیت موقعیت نظام سوریه، هرگونه تصاعد بحران پیرامون سوریه را برخلاف منافع منطقه‌ای خود می‌داند و دراین‌راستا، به‌خصوص در دو سال اخیر تلاش زیادی برای مدیریت تنش میان ایران و رژیم صهیونیستی انجام داده است. به‌نظر می‌رسد تا زمانی که شاهد این حضور فعالانه روسیه برای کنترل و مدیریت تنش بین ایران و رژیم صهیونیستی باشیم، احتمال وقوع جنگ پایین خواهد بود.

 

عوامل افزایش‌دهنده احتمال جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی

با توجه به موانع ذکرشده باید گفت که احتمال درگیری نظامی ایران و رژیم صهیونیستی پایین است؛ اما می‌توان برخی از موارد را از عوامل افزایش‌دهنده احتمال جنگ دانست که بیش از آنکه روندمحور باشند رخدادمحورند. مهم‌ترین این عوامل عبارت‌اند از:

1. افزایش تنش میان ایران و آمریکا: در چند ماه اخیر، تنش میان ایران و آمریکا افزایش چشمگیری داشته است، به‌طوری‌که بسیاری از ناظران و تحلیلگران احتمال وقوع جنگ در ابعاد محدود و فراگیر را میان طرفین پیش‌بینی کرده‌اند. برخی از مقامات ایرانی به‌خصوص مقامات نظامی بارها اعلام کرده‌اند که درصورت تعرض آمریکا به ایران، منافع این کشور در منطقه به‌خصوص رژیم صهیونیستی در چهارچوب عملیات‌های انتقامی قرار دارد. دراین‌راستا، به‌نظر می‌رسد درصورت وقوع هرگونه تنش نظامی و حتی امنیتی میان ایران و آمریکا، احتمال وقوع جنگ ایران و رژیم صهیونیستی افزایش خواهد یافت.

2. خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی: مقامات کاخ سفید به‌ویژه دونالد ترامپ چندین‌بار تأکید کرده‌اند راهبرد فشار حداکثری علیه ایران موجب کاهش توان این کشور در منطقه غرب آسیا شده است. اگر این امر موجب خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی درمورد کاهش قدرت و نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا به‌خصوص پیرامون رژیم صهیونیستی شود، ممکن است تلاشی برای ضربه زدن به متحدان ایران همچون حزب‌الله لبنان، جنبش حماس، جهاد اسلامی فلسطین در نوار غزه و همچنین برخی از منافع ایران در سوریه صورت گیرد، همان‌طور که برخی از مقامات ارشد صهیونیست در اواخر ژوئن 2019، موضوع حمله نظامی به نوار غزه را مطرح کردند. افزایش سطح تنش درمورد رژیم صهیونیستی، امکان افزایش سطح تنش با ایران را نیز فراهم می‌کند و در شرایط فعلی ممکن است زمینه‌ساز جنگی محدود یا فراگیر بین طرفین شود.

3. اقدام ماجراجویانه رژیم صهیونیستی برای وارد کردن آمریکا به جنگ با ایران: واکنش انفعالی ترامپ به سرنگونی پهپاد در آب‌های سرزمینی ایران نشان داد که ترامپ تمایلی به ورود به جنگ جدیدی در منطقه غرب آسیا ندارد. این امر برخلاف تمایل جنگ‌طلبان و جریانات افراطی رژیم صهیونیستی است. صهیونیست‌ها به‌خوبی می‌دانند که بروز هرگونه جنگ محدود یا فراگیر میان رژیم صهیونیستی و ایران، آمریکا را به حمایت از این رژیم وادار می‌کند. گفتنی است اگرچه این تحلیل از احتمال کمی برخوردار است و قمار اینچنینی ازسوی مقامات صهیونیست بعید به‌نظر می‌رسد، یکی از گزینه‌های جنگ‌طلبان صهیونیست علیه ایران در شرایط فعلی است و به‌همین‌دلیل باید به آن توجه داشت.

 

نتیجه‌گیری و توصیه‌های راهبردی

در جمع‌بندی مطالب فوق می‌توان گفت با توجه به موانع و عوامل افزایش‌دهنده، احتمال جنگ میان ایران و رژیم صهیوینستی، در شرایط فعلی پایین است و این جنگ احتمالی بیشتر از اینکه مبتنی‌بر روندها باشد، امری رخدادمحور به‌حساب می‌آید. با توجه به اهمیت موضوع جنگ، پیامدهای سنگین آن ‌باید حتی احتمال کم جنگ را تحلیل کرد. به‌نظر می‌رسد در این شرایط با حفظ راهبردهای کلان جمهوری اسلامی ایران درقبال رژیم صهیونیستی، چند توصیه سیاستی و تاکتیکی چه‌بسا به مدیریت تحولات و تنش میان ایران و رژیم صهیونیستی کمک کند که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:

1. با توجه به افزایش تنش در خلیج فارس و احتمال بروز درگیری، هرگونه اقدامی در منطقه درخصوص فلسطین اشغالی ازسوی ایران و متحدان منطقه‌ای ‌باید سناریوپردازی شود تا ضمن حفظ بازدارندگی، از افزایش بیش‌ازحد سطح تنش جلوگیری گردد و درصورت هرگونه اقدام ماجراجویانه رژیم صهیونیستی، پاسخ آن نیز در چهارچوب اصل تناسب صورت گیرد.

2. اگرچه نتیجه انتخابات اخیر رژیم صهیونیستی تفاوتی برای محور مقاومت نخواهد داشت، این را باید پذیرفت که نتانیاهو و تیم فعلی حاکم بر رژیم صهیونیستی در چند سال اخیر توانسته است با لابی‌گری‌های فراوان در آمریکا و دیگر کشورها، تاحدودی تهدیدات فزاینده‌ای را علیه محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران ایجاد کند. به‌نظر می‌رسد در شرایط فعلی، نتانیاهو برای پیروزی به‌دنبال تشدید امنیتی شدن فضای داخلی رژیم صهیونیستی است. در این شرایط ‌باید با تقویت اقدامات کنشی علیه این رژیم، به‌جای اقدامات اعلامی و شعاری از تریبون‌های رسمی و غیررسمی این فضاسازی برای تبلیغات را از نتانیاهو گرفت.