نگاهی به نتایج سفر وزیر دفاع آمریکا به منطقه
توسعه و تقویت ائتلاف علیه گروههای تروریستی در منطقه
نگاهی به نتایج سفر وزیر دفاع آمریکا به منطقه
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1396
جیمز ماتیس، وزیر دفاع ایالات متحده در دومین سفر خاورمیانهای و شمال آفریقایی خود در مقام ریاست پنتاگون از 18 تا 23 آوریل (27 فروردین تا 3 اردیبهشت) عازم عربستان سعودی، مصر، رژیم صهیونیستی، قطر و جیبوتی شد، و سپس در سفری از پیش اعلام نشده از کابل دیدار به عمل آورد. عقیده قریب به اتفاق تحلیلگران امور آمریکا بر آن است که ماتیس بهعنوان یک نظامی باسابقه و سختکوش از سپاه تفنگداران دریایی و فرمانده پیشین فرماندهی مرکزی نیروهای مسلح ایالات متحده، اکنون به یکی از تأثیرگذارترین، بانفوذترین و مورد اعتمادترین چهرههای دولت ترامپ تبدیل شده است.
بنا به اعلام رسمی پنتاگون، هدف اصلی از سفر وزیر دفاع آمریکا به منطقه، تأکیدگذاری مجدد واشینگتن بر اهمیت ائتلاف نظامی تحت رهبری خود با متحدانش، همچنین تحکیم و توسعه مشارکت استراتژیک در خاورمیانه و شمال آفریقا، بررسی تلاشهای بهعمل آمده به منظور مقابله با اقدامات بیثباتکننده، و نیز از میان برداشتن سازمانها و گروههای تروریستی و افراطی در منطقه بوده است. نوشتار حاضر سعی دارد تا بهطور خلاصه و موجز به مهمترین اهداف این سفر با نگاه به دیدگاههای بیان شده توسط ماتیس در توقفگاههای وی در این سفر یک هفتهای بپردازد.
لزوم یافتن راهحلی سیاسی برای جنگ یمن
عربستان سعودی نخستین کشوری بود که ماتیس از آن دیدار کرد. وی طی ملاقات با ملک سلمان، پادشاه، محمد بن نائف، ولیعهد، و محمد بن سلمان، وزیر دفاع و کفیل ولیعهد مسائل مهم منطقهای، بهویژه وضعیت پیچیده یمن و سوریه و آنچه «رفتار مداخلهجویانه» ایران در غرب آسیا توصیف میشود را مورد بحث و بررسی قرار داد. در جریان این مذاکرات، ماتیس بر لزوم یافتن راهحلی سیاسی برای خاتمه درگیریها در یمن میان نیروهای حامی رئیسجمهور مخلوع، عبدربه منصور هادی و ائتلاف تحت رهبری سعودیها از یکسو و نیروهای انصارالله و واحدهای ارتشی وفادار به علی عبدالله صالح، رئیسجمهور پیشین از سوی دیگر شد. هر چند، ماتیس بار دیگر «حمایت ایران» از حوثیها را اقدامی برای بیثبات کردن یمن و امنیت عربستان سعودی خواند، اما تأکید کرد که هدف واشینگتن در یمن، سوق دادن طرفهای درگیر به سوی جریان مذاکرات تحت هدایت سازمان ملل متحد و پایان گرفتن هرچه زودتر جنگ است. وی به مقامهای سعودی یادآور شد که جنگ دو ساله ائتلاف تحت رهبری آنها برضد حوثیها نمیتواند بهصورت نظامی به پیروزی ختم شود.
وزیر دفاع آمریکا در حالی از لزوم پایان گرفتن جنگ یمن سخن میگوید که بنا به گفته ناظران حقوق بشر، وی از دادن هشدار علنی به مقامهای ریاض درباره لزوم توقف بمباران هوایی بندر «الحدیده» که میتواند منجر به بحران انسانی دیگری در یمن شود، خودداری کرده است. از اظهارات جسته و گریخته مقامهای آمریکایی چنین برمیآید، اکنون با آغاز روند بهبود روابط میان واشینگتن و ریاض که در دوران ریاست جمهوری اوباما به تیرگی گراییده بود، دولت ترامپ تصمیم گرفته تا با ازسرگیری فروش بمبهای هوشمند و دقیق به سعودیها و ارسال اطلاعات پیرامون موقعیت نیروهای حوثی و ارائه دیگر کمکهای نظامی، شرایط را به نفع سعودیها تغییر داده و با شدت بخشیدن به عملیات در جبههها، حوثی ها و نیروهای تحت امر علی عبدالله صالح را به پای میز مذاکره برگرداند. در این راستا، انتظار میرود که ائتلاف سعودیها در حال آماده شدن برای آغاز حملهای بزرگ به بندر الحدیده و افزایش فشار بر حوثیها باشند. مقامهای سعودی در گذشته ادعا میکردند که بسیاری از موشکهای بالستیکی که حوثیها به سوی خاک عربستان یا نیروهای ائتلاف در یمن شلیک کردهاند، به وسیله ایران و ازطریق این بندر به دست آنها رسیده است.
به عقیده منتقدان عملیات نظامی سعودیها و متحدان آنها در یمن، پشتیبانی بدون قید و شرط واشینگتن از ریاض میتواند موجب تبدیل یک درگیری محدود به یک جنگ بزرگتر با فجایع انسانی بیشتر و نیز بدتر شدن اوضاع منطقه شود. اگرچه، اظهارات ماتیس در ریاض نشان میدهد که وی چشم به راه یک راهحل سیاسی بوده و بر این تصور است که کشورش میتواند نقش یک میانجی را در مجبور کردن سعودیها و حوثیها برای رسیدن به سازش ایفا کند. اما از سوی دیگر، همکاری کامل با سعودیها و دادن چراغ سبز به آنها برای وارد کردن فشار نظامی بیشتر به حوثیها میتواند به این امید لطمه بزند.
ماتیس در سفر خود به منطقه از لزوم توسعه و تقویت ائتلاف نظامی تحت رهبری آمریکا برای ایجاد یک مشارکت استراتژیک در خاورمیانه و بررسی اقدامات مقتضی برای مبارزه با «نیروهای بیثباتکننده» و شکست سازمانهای تروریستی سخن گفت. به نظر میرسد دامنه عملیات این ائتلاف از مبارزه با داعش و القاعده در عراق و سوریه فراتر میرود و همانطور که پیشتر اشاره شد، آنچه «نیروهای نیابتی مورد حمایت ایران» مانند حوثیهای یمن و نیروهای شبه نظامی شیعه در مجاورت مرزهای فلسطین اشغالی خوانده میشوند، تا نیروهای داعش مستقر در لیبی را دربرمیگیرد. ماتیس در اظهارات خود پیرامون هدف از تقویت این ائتلاف از جمله مدعی شد که در هر بیثباتی در منطقه، ردپای ایران دیده میشود، دلیل بحران یمن، دخالت ایران است که اکنون به مانعی در مسیر مبارزه با القاعده در این کشور تبدیل شده است. وزیر دفاع آمریکا همچنین ادعا کرد موشکهایی که حوثیها بهسوی پادشاهی سعودی پرتاب میکنند، ساخت ایران است و ارسال این سلاحها میباید متوقف شود.
براساس اطلاعات منتشر شده، وزیر دفاع آمریکا در جریان دیدار اخیر خود از منطقه همچنین به تشریح آنچه سیاست دولت متبوع خود در قبال سوریه یاد شده، پرداخته است. هنوز به درستی روشن نیست که سیاست دولت ترامپ در مورد سوریه ـ اگر اصولاً چنین سیاستی به صورت مدون وجود داشته باشد ـ دربرگیرنده موافقت آمریکا با باقی ماندن اسد در جایگاه قدرت بوده و یا اینکه واشینگتن خواهان خارج شدن وی از صحنه است،اما آنچه از آخرین عملکردها و اظهارت این دولت مستفاد میشود آن است که احتمال دارد نظر تصمیمگیرندگان معطوف به محدود کردن تواناییهای نظامی دولت اسد و نیز قابلیت حامیان منطقهای آن در کمکرسانی به ارتش سوریه، به منظور مساعد کردن شرایط برای وارد کردن فشار به اسد جهت کنارهگیری از قدرت در یک زمان مناسب باشد. حمله موشکی اخیر نیروی دریایی آمریکا به پایگاه هوایی «الشعیرات» و همچنین حملات مکرر هوایی رژیم صهیونیستی به تأسیسات نظامی سوریه که تلآویو از آنها به عنوان انبار تسلیحاتی حزبالله یاد میکند را میتوان اقداماتی در این مسیر تلقی کرد. از اینرو، میتوان گفت که شکست هرچه سریعتر داعش و گروههای دیگر افراطی منتسب به القاعده در سوریه میتواند زمینه برای فشار واشینگتن بر محور روسیه ـ ایران ـ سوریه به منظور کنارهگیری اسد از قدرت، و خروج نیروهای خارجی حامی وی مانند رزمندگان شیعه از کشورهای ایران، عراق و لبنان از سوریه را هموار نماید. به نظر میرسد که در این مورد یک اجماع کلی میان کشورهای عرب متحد آمریکا در منطقه و رژیم صهیونیستی وجود دارد. نتانیاهو در دیدار اخیرش با ماتیس، ضمن استقبال از تغییر استراتژیک رویکرد و رفتار دولت جدید آمریکا نسبت به دولت اوباما درقبال ایران و سوریه، بار دیگر تهدید کرد که تلآویو استقرار نیروهای ایرانی، حزبالله و دیگر گروههای رزمنده شیعه در نواحی نزدیک به مرز جولان اشغالی را تحمل نمیکند. روشن است که رژیم صهیونیستی در عملی کردن تهدیدش، موافقت ایالات متحده را نیز به همراه دارد و در آخرین نمونه از چنین اقداماتی، روز شنبه 29 آوریل (9 اردیبهشت) محل استقرار نیروهای حزبالله را در مقر لشگر 90 ارتش سوریه واقع در ناحیه مرزی قنیطره را مورد حمله هوایی قرار داد.
نتیجهگیری
از بخشی از اخبار و اطلاعات منتشرشده درباره سفر منطقهای ماتیس میتوان نتیجهگیریهای زیر رسید:
دولت ترامپ در پی تقویت و توسعه ائتلاف نظامی منطقهای خود است تا ضمن تشدید مبارزه برای شکست داعش در عراق و سوریه و همچنین القاعده در یمن، فشار بر آنچه «نیروهای بیثباتکننده مورد حمایت ایران» میخواند را نیز افزایش دهند. به گفته ماتیس؛ «آمریکا خواهان عربستانی نیرومند است»، اما ریاض برای نیرومند جلوه کردن در برابر ایران نیاز دارد تا ابتدا بحران یمن را با نوعی موفقیت و پیروزی نسبی خاتمه بخشد، و سپس چنانچه بتواند، مانع حضور و نفوذ ایران در سوریه شود. از اینرو، احتمالاً در آینده شاهد فشار بیشتر نظامی بر حوثیها در یمن، و نیز نیروهای هوادار جمهوری اسلامی در سوریه خواهیم بود.
علاوهبر این، بعید است تا هنگام شکست قطعی داعش و جبهه فتح الشام (جبهه النصره سابق) در سوریه، دولت آمریکا به این نتیجه برسد که زمان مناسب برای کنار رفتن اسد فرار رسیده است. اما این مسئله موجب نمیشود که ایالات متحده به بهانههایی مانند استفاده ارتش سوریه از تسلیحات ممنوعه، دست به حملاتی علیه زیرساختهای نظامی سوریه، مانند آنچه در هفتم آوریل شاهد بودیم، نزند. همچنین این احتمال وجود دارد که ائتلاف تحت رهبری آمریکا و رژیم صهیونیستی پیشاپیش زمینه خروج اجباری نیروهای خارجی هوادار اسد را با بهانه مقابله با «مداخلات ایران در منطقه» فراهم آورند.
با توجه به تحولات جاری، به نظر میرسد که بقاء دولت سوریه در درازمدت به نحوه پشبرد عملیات آزادسازی مناطق تحت تصرف گروههای مخالف و تروریستی و نیز کاهش تلفات غیرنظامیان از یکسو، و کمکهای تعیینکننده نظامی و سیاسی بیشتر روسیه و ایران به ویژه در زمینه دریافت تسلیحاتی که به این کشور امکان محافظت بهتر از آسمان خود را بدهد، بستگی خواهد داشت.
نظر شما