واقعیتهای مذاکرات هستهای و بیانیه لوزان
واقعیتهای مذاکرات هستهای و بیانیه لوزان
شنبه 29 فروردین 1394
تفاهمی که در قالب بیانیه لوزان و درپی مذاکرات فشرده و سنگین ایران و گروه 1+5 بهدست آمده، با واکنشهای مختلفی روبهرو گردیده است، به طوری که بسیاری از افراد با خوشبینی فراوان آن را تفاهمی بینقص دانسته و برخی دیگر با بدبینی مضاعف، بر مخالفت خود با تفاهم صورتگرفته تأکید کردند. به عبارت دیگر، بسیاری از تحلیلها و ارزیابیهای صورتگرفته پیرامون بیانیه لوزان، بدون در نظر گرفتن اصول حاکم بر مذاکرات و بدون درک شرایط محیطی آن صورت گرفته است. در این رابطه ذکر چند نکته ضروری بهنظر میرسد.
ـ واقعیت این است که تیم مذاکرهکننده هستهای به سرپرستی وزیر امور خارجه، از قابلیت و توانمندی بالایی در اعاده نسبی حقوق هستهای برخوردار بوده و تاکنون نیز با جدیت تمام در میدان چانهزنی با قدرتهای جهانی حضور یافته است. انصاف حکم میکند که به تیم مذاکرهکننده هستهای خسته نباشید گفت و بابت تلاش بیوقفه آنها تشکر کرد. فراموش نکنیم که آقای ظریف و هیئت مذاکرهکننده به گفته مقام معظم رهبری، فرزندان انقلاب هستند و بر این اساس حمایت از آنها امری ضروری است.
ـ نکته بسیار اساسی دیگر این است که مذاکرات هستهای به جناح یا گروه خاصی مرتبط نیست و مذاکرات امری ملی است و انجام آن با خواست نظام و با توجه به کلیه شرایط از سالها پیش آغاز شده و همچنان ادامه دارد. بدین ترتیب، اینکه معدود افرادی مذاکرات هستهای را به نفع جریان مورد نظر خود مصادره و یا اینکه عدهای روند طیشده را نامقبول و تیم هستهای را غیرخودی تلقی میکنند، امری نادرست و تأمل برانگیز است.
ـ مشاهده میشود که گاهی تیم مذاکرهکننده قبلی، به بیکفایتی یا روزمرگی در مذاکرات پیشین متهم میشوند، در حالی که بهنظر میرسد این مباحث انحرافی بوده و با بیانصافی بیان میشود. شکی نیست که تلاشهای تیم قبلی هستهای، سرمایهای برای شروع روند جدید مذاکرات است و مقاومت پیشین در مذاکرات، مقدمات لازم برای دستیابی به نتایج فعلی مذاکرات را رقم زده است.
ـ موضوع مهم دیگر به چهارچوب کلان مذاکرات بازمیگردد. همه میدانیم که میدان مذاکره عرصه چانهزنی و بدهوبستان است، به شکلی که طرفین با تمام توان درپی دستیابی به منافع حداکثری میباشند. بنابراین، باید پذیرفت که در مذاکرات هستهای، قراری مبنی بر بهدست آوردن همه امتیازات و یا از دست دادن همه منافع نبوده است. به عبارت دیگر، طی مذاکرات هستهای، تسلیم شدن محض در برابر قدرتهای جهانی و یا برتری یافتن مطلق بر طرف مقابل امری بیمعناست؛ در غیر این صورت نتیجه بُرد ـ بُرد به شکلی که نتیجه متوازنی حاصل شود بهدست نخواهد آمد.
ـ تحلیلهای عجولانه و گاهی احساسی و همراه با سوگیری، موضوع مهم دیگری است که پس از اعلام بیانیه لوزان دیده شد. برخی با ذوقزدگی خود را پیروز میدان دانسته و عدهای دیگر فریاد شکست در مذاکرات را سر دادند. در این رابطه ذکر دو نکته مهم بهنظر میرسد. اول اینکه مذاکرات هستهای تحت نظر مقام معظم رهبری و نظارت شورای عالی امنیت ملی صورت گرفته است؛ بنابراین روند طیشده در مذاکرات و امضای هرگونه توافق جامع در آینده با تأیید مراجع ذکرشده همراه بوده و خواهد بود. همچنین، باید پذیرفت تا زمانی که توافق جامع محقق نشود و نتایج ملموس آن بر ملت و نظام جمهوری اسلامی هویدا نگردد، نمیتوان حکم به پیروزی یا شکست مذاکرات داد.
ـ با وجود این، طبیعی است که برخی نگران برتری یافتن قدرتهای غربی در مذاکرات و از دست رفتن بخش عمدهای از ظرفیتهای هستهای باشند. بدین ترتیب، تا پیش از دستیابی به توافق هستهای، فرصت مناسبی برای ارائه انتقادات سازنده و پیشنهادات منطقی به تیم مذاکرهکننده وجود دارد و البته این فرصت برای تیم مذاکرهکننده جهت اخذ نگرانیها و دغدغه برخی از دلسوزان نظام وجود دارد. بدیهی است که نقاط ضعف احتمالی در تفاهم انجامشده را میتوان در توافق جامع جبران نمود.
ـ با این حال، باید گفت مذاکرات هستهای تاکنون دو دستاورد مهم و ملموس را بهدنبال داشته است. اول اینکه برای غرب و قدرتهای بزرگ دنیا محرز گردید که جمهوری اسلامی ایران فقط از موضع برابر و از طریق دیپلماسی ـ و نه با حربه تحریم و تحقیر ـ حاضر به تعامل و رفع نگرانیهاست و این به معنای تغییر نگاه قلدرمآبانه آنها به ایران نسبت به گذشته است. دومین دستاورد مذاکرات، گذشته از کم و کیف آن، به رسمیت شناختن حقوق هستهای ایران در قالب غنیسازی اورانیوم در خاک کشور میباشد. این در حالی است که در گذشته چنین امری دور از ذهن بهنظر میرسید.
ـ با وجود این، نکته مبهم بیانیه فعلی، چگونگی رفع تحریمها و بحث «تعلیق» یا «لغو» تحریمهای اعمالشده علیه ایران است که جا دارد تیم مذاکرهکننده هستهای با دقت نظر و تلاش مضاعف در جهت رفع ابهامات موجود گام برداشته و متن شفاف و الزامآوری را که متضمن لغو کلی و دفعی تحریمها باشد، در سند توافق جامع بگنجاند.
ـ آنچه در شرایط فعلی مهم و اساسی است اینکه مذاکرات همچنان ادامه دارد و تیم مذاکره کننده براساس چهارچوبهای تعریفشده، در حال چانهزنی با قدرتهای جهانی است. بنابراین، باید از خردهگیری و بهانهتراشیهای منفعتطلبانه و تحمیل ارزیابیهای احساسی از نوع مثبت یا منفی آن، اجتناب کرد؛ چراکه این موضوع هیچ کمکی به طرف ایرانی مذاکرات نخواهد کرد.
ـ در پایان ذکر این نکته ضروری است که دستیابی به نتایج ملموس در قالب توافق جامع هستهای، با تلاش و دقت نظر تیم مذاکرهکننده و با راهبری مقام معظم رهبری و نهادهای ناظر، براساس اصول سهگانه «عزت، حکمت و مصلحت» امکانپذیر است؛ به شرط آنکه مردم، نخبگان و تیم مذاکرهکننده، واقعیتهای موجود را پذیرفته، فرصت بهوجودآمده را مغتنم شمرده و از افراط و تفریط در تحلیل مذاکرات دوری کنند.
ـ واقعیت این است که تیم مذاکرهکننده هستهای به سرپرستی وزیر امور خارجه، از قابلیت و توانمندی بالایی در اعاده نسبی حقوق هستهای برخوردار بوده و تاکنون نیز با جدیت تمام در میدان چانهزنی با قدرتهای جهانی حضور یافته است. انصاف حکم میکند که به تیم مذاکرهکننده هستهای خسته نباشید گفت و بابت تلاش بیوقفه آنها تشکر کرد. فراموش نکنیم که آقای ظریف و هیئت مذاکرهکننده به گفته مقام معظم رهبری، فرزندان انقلاب هستند و بر این اساس حمایت از آنها امری ضروری است.
ـ نکته بسیار اساسی دیگر این است که مذاکرات هستهای به جناح یا گروه خاصی مرتبط نیست و مذاکرات امری ملی است و انجام آن با خواست نظام و با توجه به کلیه شرایط از سالها پیش آغاز شده و همچنان ادامه دارد. بدین ترتیب، اینکه معدود افرادی مذاکرات هستهای را به نفع جریان مورد نظر خود مصادره و یا اینکه عدهای روند طیشده را نامقبول و تیم هستهای را غیرخودی تلقی میکنند، امری نادرست و تأمل برانگیز است.
ـ مشاهده میشود که گاهی تیم مذاکرهکننده قبلی، به بیکفایتی یا روزمرگی در مذاکرات پیشین متهم میشوند، در حالی که بهنظر میرسد این مباحث انحرافی بوده و با بیانصافی بیان میشود. شکی نیست که تلاشهای تیم قبلی هستهای، سرمایهای برای شروع روند جدید مذاکرات است و مقاومت پیشین در مذاکرات، مقدمات لازم برای دستیابی به نتایج فعلی مذاکرات را رقم زده است.
ـ موضوع مهم دیگر به چهارچوب کلان مذاکرات بازمیگردد. همه میدانیم که میدان مذاکره عرصه چانهزنی و بدهوبستان است، به شکلی که طرفین با تمام توان درپی دستیابی به منافع حداکثری میباشند. بنابراین، باید پذیرفت که در مذاکرات هستهای، قراری مبنی بر بهدست آوردن همه امتیازات و یا از دست دادن همه منافع نبوده است. به عبارت دیگر، طی مذاکرات هستهای، تسلیم شدن محض در برابر قدرتهای جهانی و یا برتری یافتن مطلق بر طرف مقابل امری بیمعناست؛ در غیر این صورت نتیجه بُرد ـ بُرد به شکلی که نتیجه متوازنی حاصل شود بهدست نخواهد آمد.
ـ تحلیلهای عجولانه و گاهی احساسی و همراه با سوگیری، موضوع مهم دیگری است که پس از اعلام بیانیه لوزان دیده شد. برخی با ذوقزدگی خود را پیروز میدان دانسته و عدهای دیگر فریاد شکست در مذاکرات را سر دادند. در این رابطه ذکر دو نکته مهم بهنظر میرسد. اول اینکه مذاکرات هستهای تحت نظر مقام معظم رهبری و نظارت شورای عالی امنیت ملی صورت گرفته است؛ بنابراین روند طیشده در مذاکرات و امضای هرگونه توافق جامع در آینده با تأیید مراجع ذکرشده همراه بوده و خواهد بود. همچنین، باید پذیرفت تا زمانی که توافق جامع محقق نشود و نتایج ملموس آن بر ملت و نظام جمهوری اسلامی هویدا نگردد، نمیتوان حکم به پیروزی یا شکست مذاکرات داد.
ـ با وجود این، طبیعی است که برخی نگران برتری یافتن قدرتهای غربی در مذاکرات و از دست رفتن بخش عمدهای از ظرفیتهای هستهای باشند. بدین ترتیب، تا پیش از دستیابی به توافق هستهای، فرصت مناسبی برای ارائه انتقادات سازنده و پیشنهادات منطقی به تیم مذاکرهکننده وجود دارد و البته این فرصت برای تیم مذاکرهکننده جهت اخذ نگرانیها و دغدغه برخی از دلسوزان نظام وجود دارد. بدیهی است که نقاط ضعف احتمالی در تفاهم انجامشده را میتوان در توافق جامع جبران نمود.
ـ با این حال، باید گفت مذاکرات هستهای تاکنون دو دستاورد مهم و ملموس را بهدنبال داشته است. اول اینکه برای غرب و قدرتهای بزرگ دنیا محرز گردید که جمهوری اسلامی ایران فقط از موضع برابر و از طریق دیپلماسی ـ و نه با حربه تحریم و تحقیر ـ حاضر به تعامل و رفع نگرانیهاست و این به معنای تغییر نگاه قلدرمآبانه آنها به ایران نسبت به گذشته است. دومین دستاورد مذاکرات، گذشته از کم و کیف آن، به رسمیت شناختن حقوق هستهای ایران در قالب غنیسازی اورانیوم در خاک کشور میباشد. این در حالی است که در گذشته چنین امری دور از ذهن بهنظر میرسید.
ـ با وجود این، نکته مبهم بیانیه فعلی، چگونگی رفع تحریمها و بحث «تعلیق» یا «لغو» تحریمهای اعمالشده علیه ایران است که جا دارد تیم مذاکرهکننده هستهای با دقت نظر و تلاش مضاعف در جهت رفع ابهامات موجود گام برداشته و متن شفاف و الزامآوری را که متضمن لغو کلی و دفعی تحریمها باشد، در سند توافق جامع بگنجاند.
ـ آنچه در شرایط فعلی مهم و اساسی است اینکه مذاکرات همچنان ادامه دارد و تیم مذاکره کننده براساس چهارچوبهای تعریفشده، در حال چانهزنی با قدرتهای جهانی است. بنابراین، باید از خردهگیری و بهانهتراشیهای منفعتطلبانه و تحمیل ارزیابیهای احساسی از نوع مثبت یا منفی آن، اجتناب کرد؛ چراکه این موضوع هیچ کمکی به طرف ایرانی مذاکرات نخواهد کرد.
ـ در پایان ذکر این نکته ضروری است که دستیابی به نتایج ملموس در قالب توافق جامع هستهای، با تلاش و دقت نظر تیم مذاکرهکننده و با راهبری مقام معظم رهبری و نهادهای ناظر، براساس اصول سهگانه «عزت، حکمت و مصلحت» امکانپذیر است؛ به شرط آنکه مردم، نخبگان و تیم مذاکرهکننده، واقعیتهای موجود را پذیرفته، فرصت بهوجودآمده را مغتنم شمرده و از افراط و تفریط در تحلیل مذاکرات دوری کنند.
نظر شما