ازبکستان پس از اسلام کریم‌اف؛ انتقال آرام یا پرتنش


ازبکستان پس از اسلام کریم‌اف؛ انتقال آرام یا پرتنش
 
 
 
سه‌شنبه 23 شهریور 1395
 
 
 
رئیس‌جمهور 78ساله قدرتمند ازبکستان بعد از چهار دوره انتخابات ریاست‌جمهوری سال‌های 1991، 2000، 2007 و 2015 که حضور خود را در رأس قدرت سیاسی جمهوری ازبکستان تداوم بخشید، شامگاه جمعه 2 سپتامبر 2016 (۱۲ شهریور 1395) به نقل از بیانیه مشترک پارلمان و دولت به دام مرگ فرو رفت؛ مرگی که شاید بتوان با مرگ استالین و برژنف مقایسه کرد که تاریخ مرگ واقعی آنها را تنها بعد از چند روز اعلام کردند. بعد از اینکه اسلام کریم‌اف نتوانست در جشن 25سالگی استقلال ازبکستان از اتحاد جماهیر شوروی شرکت کند، بسیاری از آن به‌عنوان یک مرحله برای انتقال قدرت در ازبکستان نام بردند.

آن چیزی که ذهن محافل داخلی و خارجی را به خود مشغول کرده، بحث جانشینی بعد از کریم‌اف است. برای بسیاری از تحلیلگران اینکه جانشین کریم‌اف به اندازه وی اقتدارطلبی لازم برای اداره کشور را داشته باشد، جای سؤال است. این بدین‌علت است که ازبکستان یکی از کشورهای بسته و مرموز در جهان است که در شخص کریم‌اف نمود پیدا کرده بود. براین‌اساس، جنگ قدرت در ازبکستان موضوع حساسی قلمداد می‌شود و بسیاری در انتظار این هستند که آینده ازبکستان چه می‌شود. دراین‌میان، به‌دلیل اینکه این قلمروِ ناشناخته هیچ تجربه‌ای از زندگی بدون کریم‌اف را ندارد، به‌سختی می‌توان رهبری بعد از اسلام کریم‌اف را پیش‌بینی کرد. طبق قانون اساسی ازبکستان، پس از مرگ رئیس‌جمهور، رئیس سنای ازبکستان برای سه ماه کنترل کشور را در دست می‌گیرد تا تدارکات برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری جدید فراهم شود. بنابراین، نعمت‌الله یولداشف، رئیس سنای ازبکستان، کفالت مقام ریاست‌جمهوری را برعهده گرفته است و تا زمان برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری که کمیسیون انتخابات کشور ازبکستان 4 دسامبر (14 آذر) را برای این امر تعیین کرده، عهده‌دار این مسئولیت می‌باشد و اگر انتخابات صورت بگیرد رئیس‌جمهوری جدید انتظار می‌رود از دایره درونی کریم‌اف باشد و بعید به‌نظر می‌رسد جانشین وی تغییری در سیاست داخلی و حتی سیاست خارجی ایجاد کند.


مبارزه برای جانشینی بعد از اسلام کریم‌اف به بازی بین سیستم قبیله‌ای و دستگاه امنیتی حاکم آن مرتبط است. دو قبیله سمرقند و قبیله تاشکند (که کریم‌اف از آن برآمد) در سیستم سیاسی و حکومتی ازبکستان نقش مهمی دارند و به‌طور قطع بر سر جانشینی کریم‌اف بین این قبایل و نهادهای امنیتی رقابت تنگاتنگ صورت می‌گیرد و به‌نظر می‌رسد این کشور تا رسیدن به آرامش نسبی، بی‌ثباتی در کوتاه‌مدت را تجربه کند.


دراین‌بین، گزینه‌هایی که برای جانشینی اسلام کریم‌اف می‌توان متصور شد دختر بزرگش گلناره کریم‌اف است. گلناره صاحب یکی از بزرگ‌ترین امپراتورهای کسب‌وکار در آسیای میانه و حتی به‌عنوان یک طراح مد، دیپلمات و خواننده (صاحب نام تجاری مد و موسیقی googoosha) مطرح است، اما او که براساس شواهدی از یک شرکت مخابراتی سوئدی (تلیاسونرا) صدها میلیون دلار رشوه گرفته بود، از سال 2014 تحت بازداشت خانگی نیروهای امنیتی به‌سر برده و کسی از محل سکونت او اطلاعی ندارد که این می‌تواند او را از صحنه رقابت دور کند. اشخاص دیگر رستم اینویاتف، رئیس سازمان امنیت کشور (SNB) از قبیله تاشکند و ذاکر المت‌اف، عهده‌دار سابق وزارت کشور (MVD) از قبیله سمرقند، و شوکت میرزیایف، نخست‌وزیر ازبکستان و رستم عظیم‌اف، وزیر دارایی است. به‌دلیل سیاست‌های اشتباهی که از دوره گورباچف درمورد قوم‌زدایی این جمهوری‌ها صورت گرفته بود فرایند حکومتداری در این کشور براساس روابط بین قبیله‌ها صورت می‌گیرد. اسلام کریم‌اف برای درهم کوبیدن تلاش برای کودتا بالقوه علیه دولت و خاندان خود در لباس پلیس در دهه 1990 و 2000 سازمان امنیت کشور (SNB) را شکل داد که در دست قبیله سمرقند بود؛ ولی بعد از مدتی آن را از کنترل قبیله سمرقند خارج کرد و به قبیله تاشکند واگذار کرد تا عملاَ جلوی کودتای احتمالی را بگیرد که درحال‌حاضر بسیاری از نهادهای امنیتی ازبکستان توسط قبیله تاشکند کنترل می‌شود. تاریخ ازبکستان از زمان استقلال تا کنون یک تعادل بالا و پایین بین قبایل رقیب و نهادهای امنیتی ایجاد کرده است و رهبر بعدی ازبکستان باید برای حفظ صلح و امنیت در منطقه از هر دو قبیله پشتیبانی کنند.


ازبکستان در مرز افغانستان است و تحرکات آن توسط روسیه و غرب به‌دقت رصد می‌شود. هرگونه بی‌ثباتی در کشورهای آسیای میانه پیامدهای جهانی خواهد داشت. با اینکه در این کشور نقض حقوق بشر صورت می‌گیرد ولی این کشورها به‌دلیل دسترسی به پایگاه‌های هوایی ازبکستان، و موقعیت استراتژیک این کشور عملاً توجهی به این موضوع نمی‌کنند. در سال 2005 نیروهای اسلام کریم‌اف صدها نفر از معترضان غیرمسلح را در شهر اندیجان قتل‌عام کردند که این خونین‌ترین رویداد از یک درگیری مسلحانه در خاک اتحاد جماهیر شوروی سابق است.


با اینکه انتقادات فراوانی از ارتش آمریکا بعد از قتل‌عام 2005 اندیجان صورت پذیرفت هنوز هم ازبکستان یک متحد کلیدی برای ناتو و اتحادیه اروپا با توجه به فروش تجهیزات نظامی به ازبکستان محسوب می‌شود. همچنین با اینکه حدود صدها نفر از شهروندان این کشور به‌عنوان ستیزه‌جویان داعش به عراق و سوریه رفتند، اما برای آمریکا، ازبکستانِ پایدار و متحد در راستای دستیابی به منافع خود و برای جنگ غرب علیه تروریسم دارای اهمیت است. ازسوی‌دیگر، ازبکستان نیز به‌عنوان سدی برای دخالت روسیه در آسیای مرکزی عمل می‌کند که این می‌تواند به‌عنوان فرصتی برای آمریکا باشد. ازبکستان پس از خروج از اتحادیه اقتصادی اوراسیا و همین‌طور سازمان امنیت دسته‌جمعی، به سمت روابط با چین و غرب تمایل بیشتری پیدا کرده است.


دراین‌میان، برای بسیاری از کشورها به‌خصوص چین و روسیه جانشینی اسلام کریم‌اف دارای اهمیت خواهد بود؛ به‌دلیل اینکه ازبکستان بزرگ‌ترین جمعیت آسیای مرکزی و دارای دومین اقتصاد بزرگ منطقه محسوب می‌شود. همین‌طور با چهار کشور برجامانده از شوروی سابق و افغانستان هم‌مرز است. ازبکستان مدت طولانی رقیب همسایه خود قزاقستان بوده که یک خط اقتصادی لیبرال‌تر را دنبال می‌کند. دراین‌بین، قزاقستان هم مسئله جانشینی نور سلطان نظربایف 75ساله را درپیش خواهد داشت و احتمالاَ الگوی جانشینی در ازبکستان می‌تواند مورد استفاده و یادداشت‌برداری برای انتقال قدرت رهبری در قزاقستان قرار گیرد. نمونه‌ای از انتقال بدون تنش در منطقه را می‌توان به صفر مراد نیازف، دیکتاتور غنی از گاز ترکمنستان اشاره کرد که در سال 2006 فوت شد و دندانپزشک سابق قربانعلی بردی محمداف جانشین او شد.


در پایان باید به نقش روسیه در انتقال قدرت و جانشینی برای اسلام کریم‌اف اشاره کرد. با توجه به اینکه، این منطقه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی جزء حیاط خلوت روسیه به‌حساب می‌آید و تمام تصمیمات حساس به‌خوبی رصد می‌شود، روسیه و شخص پوتین اجازه نخواهد داد که کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای دخالت چشمگیری در روند جایگزینی و انتخابات برای رهبری ازبکستان داشته باشند و حتی مراقب است تا شخصی که جایگزین اسلام کریم‌اف می‌شود خطر بالقوه‌ای را برای این کشور ایجاد نکند. دراین‌بین، میرزیایف، نخست‌وزیر ازبکستان طرفدار روسیه است که گزینه‌ای جدی برای مسند ریاست‌جمهوری ازبکستان محسوب می‌شود. البته این را نباید فراموش کرد که رهبری این کشور به نسبت سیاست خارجی و منافع ملی خود سعی خواهد کرد حداکثر موازنه میان چین، روسیه و غرب را برقرار کند.