نفسی تازه در عرصۀ سیاست داخلی فرانسه: انتخابات مجلس ملی
نفسی تازه در عرصۀ سیاست داخلی فرانسه: انتخابات مجلس ملی
شنبه 10 تیر 1396
یکشنبه 28 خرداد، دور دوم انتخابات مجلس ملی فرانسه برای تعیین 577 نماینده به پایان رسید. طبق آرا، حزب امانوئل مکرون، 308 کرسی(1)، و حزب راست سُنتی این کشور 112 کرسی را بهدست آوردند، اما حزب چپ سُنتی فقط 31 کرسی را از آن خود کرد. نتایج این انتخابات حتی بیشتر از انتخابات ریاستجمهوری این کشور که منجربه پیروزی مکرون شد، شگفتیآفرین ارزیابی میشود. بسیاری از رویدادها برای نخستینبار در تاریخ سیاسی جمهوری پنجم فرانسه رخ دادهاند که این مسئله تاحدودی نتیجۀ فعلی را پیشبینیناپذیر میکند. بااینحال، کاخ بوربُن(2) در دست تعمیر و بازسازی است و مردم، رؤسای احزاب، و کارشناسان فرانسوی هریک نظر متفاوتی درمورد آن دارند.
ثبت رکوردهای جدید: نگاهی کلی به نتایج آرا
در دور دوم انتخابات مجلس ملی، 57.36 درصد از رأیدهندگان ثبتنامی (افرادی که تمایل خود برای رأی را اعلام کرده بودند)، از مشارکت امتناع کردند که این خود رکورد تاریخی جدیدی محسوب میشود. علاوهبراین، حزب جوان و بیتجربۀ مکرون بهشکلی گسترده مورد حمایت فرانسویان قرار گرفت. در نتیجۀ این حمایت، برای نخستینبار در تاریخ جمهوری پنجم، آرایش نمایندگان حاضر در مجلس ملی فرانسه بهکلی تغییر کرده است. حزب مهم و برجستۀ «سوسیالیست»، یا همان چپ سُنتی فرانسه، ازنظر بالینی با 29 کرسی عملاً مُرده محسوب میشود. حزبی که رئیس آن موفق شد به دور دوم انتخابات ریاستجمهوری راه یابد، یعنی جبهۀ ملی به ریاست مارین لوپن، فقط توانست هشت کرسی را از آن خود کند(3)، درحالیکه حزب تازهتأسیس چپ افراطی به رهبری ژانلوک ملانشون، هفده نماینده به مجلس ملی خواهد فرستاد. زنان با پیروزی 224 نماینده در این انتخابات (در حدود دو برابر سال 2012)، به رکورد جدیدی دست یافتند. میانگین سن نمایندگان نیز به 48 سال کاهش یافته است و 39 نمایندۀ زیر سی سال در این مجلس حضور دارند. دویست نفر از نمایندگان تاکنون برای هیچ سمتی انتخاب نشدهاند. 41 نفر از نمایندگان نیز رؤسای شرکتهای اقتصادی هستند.
برهم زدن خاکستر برای یافتن ققنوس: چرایی پیروزی اکثریتی حزب مکرون
برای بیش از یک دهه، بسیاری در فرانسه با این باور که نظام سیاسی از درون پوسیده است، بهسمت شعارهای افراطی گرایش پیدا کرده و پیروزی پیدرپی حزب فاشیستی جبهۀ ملی را در عرصۀ سیاسی رقم زده بودند. با ظهور پدیدۀ مکرون، فرانسویها کورسوی امیدی برای رفع مشکلات مربوط به مالیات، بازنشستگی، و بیکاری یافته و به خود دلداری دادهاند که او موجب اتحاد و آشتی ملی فرانسه خواهد شد. بنابراین، اگرچه در عصر دومین دور انتخابات ریاستجمهوری فرانسه، برخی از رأیدهندگان به مکرون، با تردید عنوان میکردند که «به ناچار» به او رأی دادهاند و «منتظرند نتیجۀ پیروزی او را ببینند»، همین افراد در انتخابات پارلمانی دلایل مهمی برای حمایت از او داشتند.
نیت آرا در انتخابات پارلمانی که اکثریت را برای مکرون رقم زد، از قاعدههای منطقی انتخابات پیروی نمیکند، منظور اینکه بسیاری از مردم احزاب خود را کنار گذاشته و با تأیید مکرون نشان دادند مایلند او به اکثریت پارلمانی دست پیدا کند. طبق نظرسنجی مؤسسۀ اوپینیونوی(4)، افکار عمومی فرانسه از «فقدان فرد شایسته» در دور نخست انتخابات ریاستجمهوری به «تمایل برای دیدن ادامۀ داستان» در دور دوم انتخابات مجلس ملی تغییر پیدا کرده است.
یکی از دلایل عمدۀ قدرتبخشی به مکرون این بود که فرانسویها این انتخابات را بسیار مهم ارزیابی میکردند. از دید آنها، این انتخابات بهمعنای انتخاب بین سیاست یک رئیسجمهور و سیاستی جایگزین آن نبود، بلکه انتخاب بین گزینۀ تجربه نشدۀ «امانوئل مکرون»، و گزینۀ «پایان سیاسی»، بهمعنای زوال جمهوری پنجم و بنبست آرمانهای آن، بود. همچنین، آنها بر این باور بودند که سیاست «همخانگی»(5) هرگز برای فرانسه «سازنده» نبوده است، بنابراین، ابزارهای پیروزی را در اختیار مکرون قرار دادند. درنتیجه، بازیهای سیاسی و جناحبندیها بیکباره کمرنگ شد.
علاوهبراین، دلیل مهم دیگرِ «اعطای اکثریت پارلمانی به مکرون» این بود که هنوز شعار «تغییر» درمیان فرانسویها سر جای خود باقی است. پویایی فعالیتهای انتخاباتی فرانسه نیز فقط بر یک شعار مبتنی بود: «آزمون امری تازه». مکرون پس از انتخابات ریاستجمهوری با چینش کابینۀ خود نشان داد آنچه همه مدتها در آرزویش بودند، یعنی «چینش تازهای از شایستهترینها»، در دولت او میسر است. بنابراین، میتوان گفت فرانسویها خود را با شجاعتشان غافلگیر کردند و درحالحاضر این مسئله انگیزۀ بسیاری در جامعه برانگیخته است. اگرچه از دید بسیاری از ناظران، به کار گماشتن این کابینۀ بیتجربه ازطرف «یک ملت»، انتخابی سوررئالیستی محسوب میشود.
دلیل دیگر مردم فشاری بود که ازسوی نظام سیاسی متحمل میشدند. با وجود آنکه تروریسم در اخبار روز فرانسه بسیار زنده است؛ اما مطالبات مردمی روی «اخلاقیسازی زندگی سیاسی» و «قانون کار» متمرکز بود. آنچه در بحثهای انتخاباتی مطرح میشد نشان میداد پروندههای مربوط به فساد اشخاص حکومتی، و نیز اصلاح قانون کار بهمراتب برای مردم از اهمیت بیشتری برخوردار است. در نگاه مردم نیز مکرون فردی بود که میتوانست در رابطه با مردم متعهد باشد و تغییر را پیگیری کند.
درنتیجه، تلاش احزاب سُنتی برای دوباره به جریان انداختن موضوعاتی که منجربه شکافهای چپ و راست میشد، مانند امور مالی، لیبرالیسم و غیره، بینتیجه بود. مردم فرانسه خطر رأی و تقویت قدرت مکرون را درک کردهاند. بااینحال، هدف از انتخاب و اعطای اکثریت پارلمانی به او، «تداوم یا تغییر با هر خطری است که بههمراه داشته باشد». درنتیجه، مردم فرانسه به گفتۀ خود «به مکرون اجازۀ پیشروی» دادهاند تا «ببینند چه پیش خواهد آمد»؛ حتی با آنکه بسیاری از آنها پیشبینی میکنند «حداقل درصورت شکست، دیگر بهانهای ندارد».
کودتا و دولت نامشروع: دیدگاه نامزدها و رؤسای احزاب
اگرچه ادوارد فیلیپ(6) ژانماری کُلُمبنی(7) نخستوزیر دولت مکرون، در بیانیۀ خود پس از انتخابات مجلس ملی ابراز امیدواری کرد که اکثریت جدید در مجلس بتواند نفس تازهای در عرصۀ سیاست داخلی فرانسه بدمد، اما دیگر رقبای مکرون چنین دیدگاهی نداشتند. به باور ناظران خارجی، روی کار آمدن مکرون میتواند تغییراتی جدی در نظام سیاسی فرانسه ایجاد کند و موقعیت این کشور در اتحادیۀ اروپا، موفقیت او را نیز تضمین میکند، اما در فضای داخلی فرانسه همچنان اتهامزنی و خشونت منجربه افراطگرایی دیده میشود.
لوپن در بیانیۀ رسمی خود پس از انتخابات مدعی شده است افرادی که از رأی دادن خودداری کردهاند، درواقع از حامیان او بودهاند. او این انتخابات را عاریاز مردمسالاری خواند و از اینکه در انتخابات ریاستجمهوری به دور دوم راه یافته، اما در مجلس ملی فقط موفق به احراز هشت صندلی شده است، ابراز شگفتی کرد. ژان لوک ملانشون، رهبر حزب «فرانسۀ تسلیم ناپذیر» در طیف افراطی احزاب چپ نیز رأی اکثریتی مکرون در مجلس را کودتای سیاسی خوانده و آن را نامشروع نامیده است. حزب «جمهوریخواهان»، راست سُنتی فرانسه، آرای قابل قبولی در این انتخابات کسب کرد، در بیانیۀ خود بر جدایی حزب خود از حزب راست افراطی لوپن تأکید کرد، و مخالف تاریخی گلیستها با لوپن را یادآور شد. این بیانیه نیز در چرخۀ باطلی از پاسخهای دو حزب وارد شد.
بهطور کلی، همچنان بحثهای خشونتبار درمیان احزاب و اشخاص قدیمی در فرانسه در جریان است، اما حزب مکرون و نمایندگانی که با برچسب این حزب وارد مجلس شدهاند شور و امید بسیاری دارند. بسیاری از نمایندگان، زنان و جوانان هستند و فضایی آرمانی را برای پنج سال پیشِ رو تصویر میکنند. آنها از شباهت خود به مکرون و قطعیت خود در پیشبرد «تغییر» سخن میگویند. شیفتۀ فناوری و کشف راههای جدید درآمدزایی، و بسیار پرشور و انرژی هستند.
آیندهای مبهم و نگرانکننده: دیدگاه کارشناسان فرانسوی
باوجود اینکه مردم فرانسه پس از انتخابات امیدی دوباره یافتند، کارشناسان فرانسوی همچنان نگران هستند. از نظر آنان اکنون حزب مکرون اکثریت مجلس را نیز در اختیار دارد، اما پرسش اینجاست که آیا این نتیجۀ انتخاباتی میتواند گرهگشای مشکلات داخلی فرانسه باشد، یا خود مشکلی بر آن خواهد افزود.
این مسئله که افکار عمومی چه خواهد گفت و اینکه اپوزیسیون مکرون در مجلس چه کسانی خواهند بود، برای آیندۀ دولت و مجلس تعیین کننده خواهند شد. مکرون باید بتواند سرنوشت قانون آموزشی بیرو، قانون کار، تروریسم، و بسیاری از پروندههای باز دیگر را روشن کند.
اگرچه حزب مکرون هفتاد درصد از کرسیهای مجلس را در اختیار دارد، اما نباید فراموش کرد 51.29 درصد در این انتخابات مشارکت نکردهاند. از دید کارشناسان فرانسوی این امر اعتراض به سیستم سیاسی است و پس از ریاستجمهوری مکرون رخ داده، و بنابراین، همچنان ادامهدار است. به گفتۀ ژانماری کُلُمبنی ، سردبیر لوموند، افرادی که از رأی صرفنظر کردند، مطالبۀ اصلی خود را تضعیف قدرت حکومت عنوان کردهاند، اما اکنون که انتخابات بدون حضور آنان برگزار شد، مکرون اکثریت را بهدست آورده و مشروعیت بیشتری یافته است. این امر خود آبستن دامن زدن به تنش بیشتر در جامعه است.
ازنظر رولاند کیرول(8)، مدیر بخش پژوهشی مرکز تحقیقات سیاسی دانشگاه علوم سیاسی پاریس(9)، یکی از مهمترین نگرانیها این است که جامعۀ فرانسه که با این انتخاب در مجلس ملی، آشکارا از فرهنگ «رویارویی»(10) چپ و راست عبور کرده است، روند «انتخاب براساس ناآگاهی» را شکل دهد. به این معنا که مردم مصمم شوند نه چپ را قبول داشته باشند و نه راست را. در این صورت بهجای حل مسئله فقط درصدد پاککردن صورت مسئله هستند و فقط معترضند. یعنی ممکن است با آن منطق ناپختهای که به جبهۀ ملی (حزب فاشیستی لوپن) رأی داده شد، به حزب مکرون رأی داده شده باشد. درنتیجه، آنچه که ارادۀ ملت برای «تغییر بهدست مکرون» تفسیر میکنیم سرابی بیش نیست و کارشکنیهای بسیاری مانعی بر سر راه او خواهد شد.
نگرانی دیگر به حزب نوپای مکرون در مجلس برمیگردد. به باور کارشناسان، این حزب هنوز رهبر ندارد و سوسیالیستها ممکن است در کنار مکرونیسم هنوز به چپ وفادار باشند. بنابراین، صورت مسئله، یعنی مشکلاتی که قرار بود حزب «به پیش» رفع کند، ممکن است بیکباره رخت ببندند. در داخل حزب راست سُنتی نیز همچنان تشت آرا وجود دارد و آنها بارها قهرمان و راه خود را تغییر دادهاند که با توجه به این امر آنها ظرفیت ضروری برای شکل دادن به اپوزیسیون یکپارچهای علیه مکرونیسم را نخواهند داشت. آرای لوپن و ملانشون نیز هر دو برای جامعۀ فرانسه بسیار خطرناک است و خشونت، اقتدارگرایی و افراط را در جامعه ترویج میکند. درنتیجه، برای برآورد دقیقتری از آیندۀ پنج ساله، حداقل باید تا صد روزه شدن دولت مکرون صبور بود.
منابع
ثبت رکوردهای جدید: نگاهی کلی به نتایج آرا
در دور دوم انتخابات مجلس ملی، 57.36 درصد از رأیدهندگان ثبتنامی (افرادی که تمایل خود برای رأی را اعلام کرده بودند)، از مشارکت امتناع کردند که این خود رکورد تاریخی جدیدی محسوب میشود. علاوهبراین، حزب جوان و بیتجربۀ مکرون بهشکلی گسترده مورد حمایت فرانسویان قرار گرفت. در نتیجۀ این حمایت، برای نخستینبار در تاریخ جمهوری پنجم، آرایش نمایندگان حاضر در مجلس ملی فرانسه بهکلی تغییر کرده است. حزب مهم و برجستۀ «سوسیالیست»، یا همان چپ سُنتی فرانسه، ازنظر بالینی با 29 کرسی عملاً مُرده محسوب میشود. حزبی که رئیس آن موفق شد به دور دوم انتخابات ریاستجمهوری راه یابد، یعنی جبهۀ ملی به ریاست مارین لوپن، فقط توانست هشت کرسی را از آن خود کند(3)، درحالیکه حزب تازهتأسیس چپ افراطی به رهبری ژانلوک ملانشون، هفده نماینده به مجلس ملی خواهد فرستاد. زنان با پیروزی 224 نماینده در این انتخابات (در حدود دو برابر سال 2012)، به رکورد جدیدی دست یافتند. میانگین سن نمایندگان نیز به 48 سال کاهش یافته است و 39 نمایندۀ زیر سی سال در این مجلس حضور دارند. دویست نفر از نمایندگان تاکنون برای هیچ سمتی انتخاب نشدهاند. 41 نفر از نمایندگان نیز رؤسای شرکتهای اقتصادی هستند.
برهم زدن خاکستر برای یافتن ققنوس: چرایی پیروزی اکثریتی حزب مکرون
برای بیش از یک دهه، بسیاری در فرانسه با این باور که نظام سیاسی از درون پوسیده است، بهسمت شعارهای افراطی گرایش پیدا کرده و پیروزی پیدرپی حزب فاشیستی جبهۀ ملی را در عرصۀ سیاسی رقم زده بودند. با ظهور پدیدۀ مکرون، فرانسویها کورسوی امیدی برای رفع مشکلات مربوط به مالیات، بازنشستگی، و بیکاری یافته و به خود دلداری دادهاند که او موجب اتحاد و آشتی ملی فرانسه خواهد شد. بنابراین، اگرچه در عصر دومین دور انتخابات ریاستجمهوری فرانسه، برخی از رأیدهندگان به مکرون، با تردید عنوان میکردند که «به ناچار» به او رأی دادهاند و «منتظرند نتیجۀ پیروزی او را ببینند»، همین افراد در انتخابات پارلمانی دلایل مهمی برای حمایت از او داشتند.
نیت آرا در انتخابات پارلمانی که اکثریت را برای مکرون رقم زد، از قاعدههای منطقی انتخابات پیروی نمیکند، منظور اینکه بسیاری از مردم احزاب خود را کنار گذاشته و با تأیید مکرون نشان دادند مایلند او به اکثریت پارلمانی دست پیدا کند. طبق نظرسنجی مؤسسۀ اوپینیونوی(4)، افکار عمومی فرانسه از «فقدان فرد شایسته» در دور نخست انتخابات ریاستجمهوری به «تمایل برای دیدن ادامۀ داستان» در دور دوم انتخابات مجلس ملی تغییر پیدا کرده است.
یکی از دلایل عمدۀ قدرتبخشی به مکرون این بود که فرانسویها این انتخابات را بسیار مهم ارزیابی میکردند. از دید آنها، این انتخابات بهمعنای انتخاب بین سیاست یک رئیسجمهور و سیاستی جایگزین آن نبود، بلکه انتخاب بین گزینۀ تجربه نشدۀ «امانوئل مکرون»، و گزینۀ «پایان سیاسی»، بهمعنای زوال جمهوری پنجم و بنبست آرمانهای آن، بود. همچنین، آنها بر این باور بودند که سیاست «همخانگی»(5) هرگز برای فرانسه «سازنده» نبوده است، بنابراین، ابزارهای پیروزی را در اختیار مکرون قرار دادند. درنتیجه، بازیهای سیاسی و جناحبندیها بیکباره کمرنگ شد.
علاوهبراین، دلیل مهم دیگرِ «اعطای اکثریت پارلمانی به مکرون» این بود که هنوز شعار «تغییر» درمیان فرانسویها سر جای خود باقی است. پویایی فعالیتهای انتخاباتی فرانسه نیز فقط بر یک شعار مبتنی بود: «آزمون امری تازه». مکرون پس از انتخابات ریاستجمهوری با چینش کابینۀ خود نشان داد آنچه همه مدتها در آرزویش بودند، یعنی «چینش تازهای از شایستهترینها»، در دولت او میسر است. بنابراین، میتوان گفت فرانسویها خود را با شجاعتشان غافلگیر کردند و درحالحاضر این مسئله انگیزۀ بسیاری در جامعه برانگیخته است. اگرچه از دید بسیاری از ناظران، به کار گماشتن این کابینۀ بیتجربه ازطرف «یک ملت»، انتخابی سوررئالیستی محسوب میشود.
دلیل دیگر مردم فشاری بود که ازسوی نظام سیاسی متحمل میشدند. با وجود آنکه تروریسم در اخبار روز فرانسه بسیار زنده است؛ اما مطالبات مردمی روی «اخلاقیسازی زندگی سیاسی» و «قانون کار» متمرکز بود. آنچه در بحثهای انتخاباتی مطرح میشد نشان میداد پروندههای مربوط به فساد اشخاص حکومتی، و نیز اصلاح قانون کار بهمراتب برای مردم از اهمیت بیشتری برخوردار است. در نگاه مردم نیز مکرون فردی بود که میتوانست در رابطه با مردم متعهد باشد و تغییر را پیگیری کند.
درنتیجه، تلاش احزاب سُنتی برای دوباره به جریان انداختن موضوعاتی که منجربه شکافهای چپ و راست میشد، مانند امور مالی، لیبرالیسم و غیره، بینتیجه بود. مردم فرانسه خطر رأی و تقویت قدرت مکرون را درک کردهاند. بااینحال، هدف از انتخاب و اعطای اکثریت پارلمانی به او، «تداوم یا تغییر با هر خطری است که بههمراه داشته باشد». درنتیجه، مردم فرانسه به گفتۀ خود «به مکرون اجازۀ پیشروی» دادهاند تا «ببینند چه پیش خواهد آمد»؛ حتی با آنکه بسیاری از آنها پیشبینی میکنند «حداقل درصورت شکست، دیگر بهانهای ندارد».
کودتا و دولت نامشروع: دیدگاه نامزدها و رؤسای احزاب
اگرچه ادوارد فیلیپ(6) ژانماری کُلُمبنی(7) نخستوزیر دولت مکرون، در بیانیۀ خود پس از انتخابات مجلس ملی ابراز امیدواری کرد که اکثریت جدید در مجلس بتواند نفس تازهای در عرصۀ سیاست داخلی فرانسه بدمد، اما دیگر رقبای مکرون چنین دیدگاهی نداشتند. به باور ناظران خارجی، روی کار آمدن مکرون میتواند تغییراتی جدی در نظام سیاسی فرانسه ایجاد کند و موقعیت این کشور در اتحادیۀ اروپا، موفقیت او را نیز تضمین میکند، اما در فضای داخلی فرانسه همچنان اتهامزنی و خشونت منجربه افراطگرایی دیده میشود.
لوپن در بیانیۀ رسمی خود پس از انتخابات مدعی شده است افرادی که از رأی دادن خودداری کردهاند، درواقع از حامیان او بودهاند. او این انتخابات را عاریاز مردمسالاری خواند و از اینکه در انتخابات ریاستجمهوری به دور دوم راه یافته، اما در مجلس ملی فقط موفق به احراز هشت صندلی شده است، ابراز شگفتی کرد. ژان لوک ملانشون، رهبر حزب «فرانسۀ تسلیم ناپذیر» در طیف افراطی احزاب چپ نیز رأی اکثریتی مکرون در مجلس را کودتای سیاسی خوانده و آن را نامشروع نامیده است. حزب «جمهوریخواهان»، راست سُنتی فرانسه، آرای قابل قبولی در این انتخابات کسب کرد، در بیانیۀ خود بر جدایی حزب خود از حزب راست افراطی لوپن تأکید کرد، و مخالف تاریخی گلیستها با لوپن را یادآور شد. این بیانیه نیز در چرخۀ باطلی از پاسخهای دو حزب وارد شد.
بهطور کلی، همچنان بحثهای خشونتبار درمیان احزاب و اشخاص قدیمی در فرانسه در جریان است، اما حزب مکرون و نمایندگانی که با برچسب این حزب وارد مجلس شدهاند شور و امید بسیاری دارند. بسیاری از نمایندگان، زنان و جوانان هستند و فضایی آرمانی را برای پنج سال پیشِ رو تصویر میکنند. آنها از شباهت خود به مکرون و قطعیت خود در پیشبرد «تغییر» سخن میگویند. شیفتۀ فناوری و کشف راههای جدید درآمدزایی، و بسیار پرشور و انرژی هستند.
آیندهای مبهم و نگرانکننده: دیدگاه کارشناسان فرانسوی
باوجود اینکه مردم فرانسه پس از انتخابات امیدی دوباره یافتند، کارشناسان فرانسوی همچنان نگران هستند. از نظر آنان اکنون حزب مکرون اکثریت مجلس را نیز در اختیار دارد، اما پرسش اینجاست که آیا این نتیجۀ انتخاباتی میتواند گرهگشای مشکلات داخلی فرانسه باشد، یا خود مشکلی بر آن خواهد افزود.
این مسئله که افکار عمومی چه خواهد گفت و اینکه اپوزیسیون مکرون در مجلس چه کسانی خواهند بود، برای آیندۀ دولت و مجلس تعیین کننده خواهند شد. مکرون باید بتواند سرنوشت قانون آموزشی بیرو، قانون کار، تروریسم، و بسیاری از پروندههای باز دیگر را روشن کند.
اگرچه حزب مکرون هفتاد درصد از کرسیهای مجلس را در اختیار دارد، اما نباید فراموش کرد 51.29 درصد در این انتخابات مشارکت نکردهاند. از دید کارشناسان فرانسوی این امر اعتراض به سیستم سیاسی است و پس از ریاستجمهوری مکرون رخ داده، و بنابراین، همچنان ادامهدار است. به گفتۀ ژانماری کُلُمبنی ، سردبیر لوموند، افرادی که از رأی صرفنظر کردند، مطالبۀ اصلی خود را تضعیف قدرت حکومت عنوان کردهاند، اما اکنون که انتخابات بدون حضور آنان برگزار شد، مکرون اکثریت را بهدست آورده و مشروعیت بیشتری یافته است. این امر خود آبستن دامن زدن به تنش بیشتر در جامعه است.
ازنظر رولاند کیرول(8)، مدیر بخش پژوهشی مرکز تحقیقات سیاسی دانشگاه علوم سیاسی پاریس(9)، یکی از مهمترین نگرانیها این است که جامعۀ فرانسه که با این انتخاب در مجلس ملی، آشکارا از فرهنگ «رویارویی»(10) چپ و راست عبور کرده است، روند «انتخاب براساس ناآگاهی» را شکل دهد. به این معنا که مردم مصمم شوند نه چپ را قبول داشته باشند و نه راست را. در این صورت بهجای حل مسئله فقط درصدد پاککردن صورت مسئله هستند و فقط معترضند. یعنی ممکن است با آن منطق ناپختهای که به جبهۀ ملی (حزب فاشیستی لوپن) رأی داده شد، به حزب مکرون رأی داده شده باشد. درنتیجه، آنچه که ارادۀ ملت برای «تغییر بهدست مکرون» تفسیر میکنیم سرابی بیش نیست و کارشکنیهای بسیاری مانعی بر سر راه او خواهد شد.
نگرانی دیگر به حزب نوپای مکرون در مجلس برمیگردد. به باور کارشناسان، این حزب هنوز رهبر ندارد و سوسیالیستها ممکن است در کنار مکرونیسم هنوز به چپ وفادار باشند. بنابراین، صورت مسئله، یعنی مشکلاتی که قرار بود حزب «به پیش» رفع کند، ممکن است بیکباره رخت ببندند. در داخل حزب راست سُنتی نیز همچنان تشت آرا وجود دارد و آنها بارها قهرمان و راه خود را تغییر دادهاند که با توجه به این امر آنها ظرفیت ضروری برای شکل دادن به اپوزیسیون یکپارچهای علیه مکرونیسم را نخواهند داشت. آرای لوپن و ملانشون نیز هر دو برای جامعۀ فرانسه بسیار خطرناک است و خشونت، اقتدارگرایی و افراط را در جامعه ترویج میکند. درنتیجه، برای برآورد دقیقتری از آیندۀ پنج ساله، حداقل باید تا صد روزه شدن دولت مکرون صبور بود.
منابع
http://www.parismatch.com/Actu/Politique/Roland-Cayrol-Le-risque-d-un-systeme-hyper-presidentiel-1283999
http://www.vie-publique.fr/focus/elections-2017-combien-electeurs-inscrits.html
http://www.linternaute.com/actualite/politique/1274309-legislatives-2017-les-resultats-qui-sera-president-de-l-assemblee/
http://www.francetvinfo.fr/elections/resultats/
https://jean-jaures.org/nos-productions/pourquoi-les-francais-veulent-amplifier-la-victoire-d-emmanuel-macron
http://www.liberation.fr/elections-presidentielle-legislatives-2017/2017/06/19/huit-chiffres-qui-racontent-le-second-tour-des-legislatives_1577853
http://www.vie-publique.fr/focus/elections-2017-combien-electeurs-inscrits.html
http://www.linternaute.com/actualite/politique/1274309-legislatives-2017-les-resultats-qui-sera-president-de-l-assemblee/
http://www.francetvinfo.fr/elections/resultats/
https://jean-jaures.org/nos-productions/pourquoi-les-francais-veulent-amplifier-la-victoire-d-emmanuel-macron
http://www.liberation.fr/elections-presidentielle-legislatives-2017/2017/06/19/huit-chiffres-qui-racontent-le-second-tour-des-legislatives_1577853
نظر شما