اجلاس امنیتی مونیخ و جایگاه آن در سیاست بینالملل
در هزاره سوم میلادی، نقش و جایگاه نهادهای غیردولتی روزبهروز درحال افزایش است. این نهادها با گردآوری نخبگان جهانی و دعوت از مقامات ارشد سیاسی و نظامی زمینه مؤثری را برای بحث و گفتگو درخصوص مهمترین چالشها و دستور کارهای بینالمللی فراهم میسازد. مزیت بزرگ این طیف از نشستهای بینالمللی در حضور توأمان اندیشمندان و مقامات ارشد سیاسی و نظامی قدرتهای مهم جهانی است. ازیکسو، نخبگان به تشریح مهمترین تهدیدات پیشِ روی جهانی میپردازند و ازسویدیگر رهبران جهانی با آگاهی از چالشها به اقدام برای رفع این چالشها میپردازند. دراینمیان، سهم کنفرانس امنیتی مونیخ در ترسیم سیاستهای جهانی و مقابله با تهدیدات امنیتی نظام نوین جهانی ویژه و خاص است. این کنفرانس که از سال 1962 آغاز بهکار کرده است، هرساله در طی روزهای 16 تا 18 فوریه با شعار صلح ازطریق گفتگو با دعوت از نخبگان برتر جهانی و رؤسای بلندپایه قدرتهای بزرگ به بررسی تهدیدات پیشِ روی نظام جهانی میپردازد. از منظری کارکرد اساسی این طیف از کنفرانسها، ذهنیتسازی برای اعمال تصمیمات ازسوی رهبران است. وقتی که همه رهبران و نخبگان سیاسی بر روی یکسری تهدیدات همچون تهدید هستهای کره شمالی، ظهور چین، و جاهطلبیهای نظامی روسیه اجماعنظر پیدا میکنند؛ خودبهخود زمینه برای اعمال تحریمهای جهانی علیه تهدید موردنظر حاصل میشود.
قابل ذکر است که پیش از آغاز مذاکرات هستهای، بحث هستهای ایران یکی از موضوعات مورد بحث در کنفرانس امنیتی مونیخ بود. در طی این سالها با عطف به نفوذ آمریکا، این تصور در ذهنیت رهبران بلندپایه جهانی پدید آمده بود که ایران با حرکت به سمت فناوری هستهای صلح و ثبات منطقهای و جهانی را به خطر میاندازد. درنتیجه این القائات ازسوی آمریکا و قدرتهای عربی منطقه بود که ایران تقریباً ازسوی همه کشورها مورد تحریم و فشار قرار گرفت. تصورات نسبت به ایران بسیار منفی و بدبینانه بود و بسیاری از شرکای نزدیک ایران همچون هند، کره جنوبی نیز در تعاملات اقتصادی با ایران احتیاط بهعمل میآوردند. این وضعیت امروز از ایران به سمت کره شمالی و روسیه و خود آمریکا رفته است و دیگر کمتر نشانی از اجماع رهبران بلندپایه جهانی نسبت به ایران وجود دارد. حضور فعال ایران در این نشستها و ازسویدیگر صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران، فضای ضدایرانی موجود در این نشستها را در قیاس با گذشته تغییر داده است. هماکنون روسیه پوتین و کره شمالی و ترامپ در کانون بحثها و رایزنیهای جهانی بهخصوص در کنفرانس امنیتی جدید مونیخ بود. بنا به گزارشها بخش اعظم محور بحثها ازسوی مرکل با مایکل پنس، معاون رئیسجمهوری آمریکا به کنترل بلندپروازیهای روسیه و چگونگی تأمین امنیت اروپا اختصاص داشت. ظهور چین، تهدید هستهای کره شمالی، کسری بودجه چند تریلیون دلاری واشینگتن همگی ایجاب میکند که سازمان دفاعی ناتو بعد از گذشت قریب به هفت دهه از پایهگذاریاش، در رویکرد و ساختار سازماندهیاش تغییر و دگرگونی صورت گیرد. ازجمله این تغییرات میتواند مشارکت مؤثرتر اتحادیه اروپا باشد. گابریل زیگمار، وزیر خارجه آلمان در اظهاراتی ضمن تأکید بر افزایش نقش کشورش در امنیت اتحادیه اروپا از عدم شناسایی آمریکای ترامپ سخن گفت و اعلام کرد که اروپاییها باید دستور کار جداگانه امنیتی برای خودشان داشته باشد و اتکای بیش از اندازه به واشینگتن ضامن امنیت اروپا نخواهد بود. بخش جالب این بحثها زمانی بود که امروزه قدرتهای اروپایی خواستار افزایش نقش نظامی و امنیتی آلمان تحت رهبری مرکل هستند. اگر تا دیروز نگاه اروپاییها به آلمان صرفاً اقتصادی بود و این کشور را بهعنوان ستون و پایه اتحادیه اروپا میدانستند این نگاه امروز به عرصههای امنیتی نیز کشیده شده است.
افول هژمونی غرب
یکی از موضوعات مورد اشاره در مونیخ بحث فروپاشی نظم لیبرال غربی بدون وجود آلترناتیوی مطمئن است. دراینبین، الگوی روسیه بهعنوان لیدر مخالف نظم غربی، جذابیت خاصی برای جامعه بینالملل ندارد. در برابر، چینیها توانستهاند با ترکیبی از اقتدارگرایی مدرن با سرمایهداری خود را بهعنوان الگویی موفق در جهان معرفی کنند. با عطف به این امر، بیجهت نیست در ایامی که آمریکای ترامپ از زیر مسئولیتهای جهانی همچون تغییرات اقلیمی شانه خالی میکند؛ چین تحت رهبری شی جینپینگ بهعنوان کشوری پیشرو در حفظ زیست بوم کره زمین مطرح شده است. درهمینراستا، انتشار گزارشی ازسوی بخش مطالعات محیط زیست سازمان ملل نگرانیها را به تغییرات اقلیمی دوچندان کرد. بنا به گزارشها، آلودگی بهتنهایی پانزده برابر کلیه جنگ و درگیریهای مسلحانه انسان میکشد. در ادامه این گزارش آمده است که در قاره آفریقا سالیانه حدود بیست میلیون جوان وارد بازار کار میشود که هیچ زیرساخت مطمئنی برای جذب این تعداد از افراد وجود ندارد. دراینمیان، چینیها با عرضه خود بهعنوان قدرت برتر جهانی در تلاش برای مدیریت این بحرانها و حفظ ثبات نظام بینالملل هستند. چینیها در کنار پذیرفتن مسئولیت رهبری جهانی درحال عرصه جدیدترین تکنولوژیهای جهانی در عرصه کشاورزی، هوش مصنوعی به سایر قدرتهای اقتصادی جهان هستند.
بدینرو باید گفت که تبادل این طیف از بحثها در کنفرانس امنیتی مونیخ خود گویای اهمیت این نشستها و نقش آن در سیاست جهانی است. با عطف به این امر ضروری است که میزان توجهات در داخل کشورمان جهت بهرهگیری از تجربیات و اطلاعات موجود در این نشستها افزوده شود. حضور در این نشستها میتواند ضمن خنثی کردن برنامههای دشمنانه محور ضدایرانی، صهیونیستی ـ عربی، زمینه را برای تعامل و همگرایی بیشتر کشورمان با قطبهای علمی و صنعتی جهان فراهم سازد.
نظر شما