آمریکا و حمله نظامی 14 آوریل به سوریه


در 14 آوریل 2018 آمریکا و متحدان اروپایی‌اش اقدام به حملاتی هوایی به نقاطی از سوریه به بهانه حمله شیمیایی دولت بشار اسد به شهر دوما کردند. این حملات برخلاف ادعاهای اولیه ترامپ و متحدانش به‌صورت محدود صورت گرفت که دلیل اصلی آن می‌تواند عدم توانایی مواجهه با ایران و روسیه در سوریه و احتمال گسترده شدن و غیرقابل کنترل شدن بحران در سوریه و در سطح کلان در منطقه باشد. انگیزه‌های آمریکا از این حمله نظامی در ابعاد فردی، ملی، منطقه‌ای و جهانی قابل تبیین است. 
حملات هوایی آمریکا، انگلیس، و فرانسه به نقاطی در خاک سوریه با شلیک بیش از صد موشک و حملات هوایی، چندین پایگاه نظامی و مراکز تحقیقات علمی در داخل و اطراف دمشق را بدون مجوز شورای امنیت و کنگره آمریکا مورد هدف قرار دادند. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا در پیامی تلویزیونی آغاز این حملات را اعلام کرد و آن را واکنشی به حمله «شیمیایی» 7 آوریل 2018 دولت سوریه (ادعای آمریکا) به شهر دوما سوریه دانست که منجربه کشته شدن شصت نفر از غیرنظامیان شده بود. ترامپ با هولناک توصیف کردن حملات ارتش سوریه اعلام کرد که به‌همراه فرانسه و بریتانیا عملیاتی را برای مقابله با «بربریت» آغاز کرده است. دونالد ترامپ در بخشی دیگر از سخنان خود به «ایران» و «روسیه» درخصوص هرگونه حمایت از بشار اسد هشدار داد. او گفت: «عامل این حمله را شناسایی خواهیم کرد؛ چه روسیه باشد و چه سوریه، ایران یا همۀ آنها با همدیگر.»
امانوئل مکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه در پیامی اعلام کرد که هدف از این اقدام نظامی ضربه زدن به ظرفیت‌های تولید سلاح‌های شیمیایی در سوریه بوده است. ترزا می، نخست‌وزیر انگلیس نیز با «اجتناب‌ناپذیر» خواندن این حمله گفت که به‌همراه آمریکا و فرانسه درپی یافتن راهی برای پرهیز از اقدام نظامی بودند، اما روسیه مانع تلاش‌های دیپلماتیک شد.
دراین‌راستا، وزیر دفاع آمریکا با یادآوری حمله هوایی کشورش به پایگاه نظامی شعیرات در نزدیکی حمص که آوریل سال 2017 در پاسخ به استفاده ارتش سوریه از سلاح هسته‌ای صورت گرفت، تصریح کرد: «بسیار روشن است که دولت بشار اسد پیام سال گذشته ما را دریافت نکرده بود». جیمز ماتیس همچنین خاطرنشان کرد: «این بار، ما به‌همراه متحدین واکنش شدیدتری نشان دادیم. ما به اسد و فرماندهان ارتش سوریه به‌صراحت این پیام را منتقل کردیم که نباید بار دیگر مرتکب چنین رفتاری شوند و از سلاح شیمیایی برای حملات خود استفاده کنند؛ زیرا حسابش را پس خواهند داد». وزیر دفاع آمریکا در پایان تصریح کرد: «وقت آن است که همه کشورهای متمدن به‌سرعت و فوریت متحد شوند تا بتوان با تکیه بر فرایند صلح سازمان ملل متحد به جنگ داخلی در سوریه پایان داد».
انگیزه‌های آمریکا برای حمله نظامی به سوریه در چهار بعد «فردی»، «ملی»، «منطقه‌ای» و «جهانی» قابل تبیین است. 
در بعد فردی؛ می‌توان به شخصیت قدرت‌طلب، نمایشی بودن، ماجراجو بودن و بی‌ثباتی در گفتار و رفتار دونالد ترامپ اشاره کرد. درواقع یکی از دلایل تصمیم به اقدام نظامی علیه سوریه به خصوصیات شخصیتی ترامپ مرتبط است.
در بعد ملی، بحث منافع و امنیت ملی آمریکاست که در دو قالب اقتصادی و پرستیژ و اعتبار قابل توجه است. از لحاظ اقتصادی؛ بسیاری از تحلیلگران و مقامات آمریکایی ازجمله ترامپ حضور آمریکا در منطقه و مشارکت مستقیم در جنگ‌های عراق، افغانستان و درحال‌حاضر سوریه را به ضرر این کشور دانسته‌اند یا به‌عبارتی هزینه‌های این حضور حدود دو دهه‌ای را در منطقه غرب آسیا بیشتر از منفعت آن برای آمریکا دانسته‌اند.
ترامپ به دفعات حضور آمریکا در درگیری‌های خاورمیانه را صرفاً داشتن هزینه برای آمریکا دانسته و براین‌باور است که مأموریت نیروهای آمریکایی در سوریه «بسیار برای آمریکا هزینه‌بر بوده و درعین‌حال خیلی بیشتر به دیگران کمک کرده است تا به خود آمریکا». از نظر او، آمریکا میلیاردها دلار در خاورمیانه خرج می‌کند، درحالی‌که زیرساخت‌های خودش نیاز به سرمایه‌گذاری دارد. ترامپ در زمانی که محمد بن سلمان در سفر دو هفته‌ای خود در اوریل 2018 به‌سر می‌برد این اظهارات را مطرح کرد که بعد از واکنش محمد بن سلمان به این موضوع، ترامپ ماندن آمریکا در سوریه را منوط به تأمین هزینه حضور آمریکا در این کشور توسط عربستان کرد. درواقع جذب سرمایه‌های مالی کشورهای عربی به‌خصوص عربستان در ازای یک حمله محدود قابل توجه است. 
از لحاظ پرستیژ و اعتبار به‌عنوان یک قدرت جهانی، شاید این حمله نظامی محدود نیز می‌توانست روی ندهد؛ اما آمریکا جهت حفظ پرستیژ خود با توجه به ادعاهای ضدونقیضش برای حمله نظامی، ناچار به اقدام نظامی اما در سطح محدود و بدون مورد تعدی قرار گرفتن مواضع ایران و روسیه بود.
در بعد منطقه‌ای، موضوع ایران، رژیم صهیونیستی و عربستان مطرح است. کاخ سفید و مقامات آمریکایی بارها و به دفعات نارضایتی خود را از حضور ایران در سوریه و منطقه اعلام کرده‌اند. کاخ سفید یکی از دریافت‌کنندگان پیام حمله نظامی به سوریه را ایران دانست. یک روز بعد از این اقدام، کاخ سفید سه هدف این حمله نظامی را شکست داعش، مهار رفتار تهاجمی ایران و جلوگیری از تکرار استفاده از سلاح شیمیایی توسط دولت بشار اسد اعلام کرد. درواقع مهار ایران از مهم‌ترین استراتژی‌های دولت آمریکا محسوب می‌شود. 
درخصوص رژیم صهیونیستی نیز، مطمئناً یکی از عوامل تأثیرگذار در این اقدام نظامی منافع رژیم صهیونیستی و به‌تبع آن منافع آمریکا بوده است. آمریکا به‌عنوان متحد استراتژیک رژیم صهیونیستی که امنیت آن را بخشی از دکترین نظامی و امنیتی خود می‌داند باید همه تلاش‌ها را برای محدودسازی حضور و قدرت ایران در منطقه و به‌خصوص در کنار مرزهای سرزمین‌های اشغالی (سوریه) به‌کار گیرد. نفوذ روبه‌رشد ایران در سوریه خطر درگیری با رژیم صهیونیستی را بیشتر کرده است. تنش‌ها روبه‌افزایش است و خطر عمیق‌تر شدن بسیاری از اختلافات منطقه‌ای وجود دارد؛ ضمن آنکه حمله موشکی دو هفته گذشته رژیم صهیونیستی به سوریه که منجربه شهید شدن شش ایرانی شد، صهیونیست‌ها را از واکنش احتمالی ایران نگران کرده است که این اقدام نظامی آمریکا شاید نوعی تعدیل اقدام احتمالی تلافی‌جویانه ایران علیه رژیم صهیونیستی نیز باشد. همچنین این اقدام شاید پیام مصمم بودن آمریکا به تصمیم انتقال پایتخت آمریکا در سرزمین‌های اشغالی به قدس که قرار است تا یک ماه آینده انجام شود و به‌نوعی هشدار به کشورهایی باشد که ممکن است به این اقدام واکنش نشان دهند.
می‌توان یکی از بعدهای منطقه‌ای این حمله نظامی به سوریه را امیدوار کردن عربستان به حمایت آمریکا از سیاست تهاجمی عربستان برای مهار ایران در منطقه درنظر گرفت. درواقع یکی از اهداف این حمله می‌تواند ترغیب عربستان برای ادامه روند تهاجمی خود علیه ایران باشد. 
در بعد جهانی نیز مسئله روسیه و اروپا موردنظر است. طی چند سال اخیر روابط میان آمریکا و روسیه و درمجموع میان روسیه و غرب به‌خصوص بعد از جریان کریمه بدتر شده است؛ تاجایی‌که حتی مقام‌های ارشد بین‌المللی حرف از شروع «جنگ سرد» جدید می‌زنند. دونالد ترامپ قبل از اقدام نظامی علیه سوریه، در بخشی از سخنان خود به «سوریه» همچون «ایران» درخصوص هرگونه حمایت از بشار اسد هشدار داد و تأکید کرد ولادیمیر پوتین نتوانست به وعده خود برای ممانعت از هرگونه استفاده از سلاح‌های شیمیایی توسط ارتش سوریه عمل کند. درقبال این ادعاهای آمریکا و متحدانش، روسیه هرگونه استفاده از تسلیحات شیمیایی در دومای سوریه توسط دولت اسد را رد کرد. دراین‌راستا ولادیمیر چیژوف، نماینده روسیه در اتحادیه اروپا می‌گوید آنچه در شهر دومای سوریه روی داده، نه حملۀ شیمیایی بلکه تنها یک صحنه‌سازی جدید بوده است. کارشناسان روسیه از مکان‌هایی که ادعا می‌شود حمله شیمیایی روی داده است بازدید کرده‌اند و نشانی از این حمله نیافته‌اند.(1) در این روند، تهدیدهای روسیه علیه آمریکا درصورت هرگونه آسیب به مواضع روسیه در سوریه منجربه این شد که حرف‌های تند دونالد ترامپ که از یک حمله نظامی بزرگ به سوریه حکایت داشت به یک حمله محدود ختم شود. درواقع آمریکا طوری تغییر رویکرد داد که از تلفات غیرنظامیان و «خارجی‌ها» که می‌شود آن را «روس‌ها» و «ایرانی‌ها» تعبیر کرد، جلوگیری شود.
این حمله نظامی فرصت مناسبی برای انگلیس و فرانسه برای اجماع‌سازی با آمریکا -هرچند اگر موقت باشد- بود. البته آلمان نیز حمایت سیاسی خود را از این اقدام اعلام کرده بود. 
نتیجه آنکه؛ این حمله نظامی برخلاف ادعاهای اولیه ترامپ و هم‌پیمانانش و به‌نوعی تهدید ایران و روسیه، حمله‌ای محدود به نقاط مشخص‌شده نظامی و مراکز تحقیقاتی سوریه بود. دلیل محدود بودن این حملات بدون تردید آگاهی از عدم توانایی کنترل شرایط غیرقابل پیش‌بینی بوده است؛ زیرا درصورت وقوع حمله گسترده مطمئناً مواضع ایران و روسیه به‌عنوان دو بازیگر مهم و تأثیرگذار در معادلات منطقه و سوریه مورد تعدی قرار می‌گرفت که دراین‌صورت واکنش جدی دو کشور ایران و روسیه را درپی می‌داشت. ازاین‌رو، به‌رغم اظهارات نسنجیده ترامپ درخصوص اقدام نظامی جدی علیه سوریه درنهایت این حمله نظامی در سطح محدود روی داد که واکنش جدی ایران و سوریه را درپی نداشت؛ هرچند که ایران و روسیه هشدارهای خود را به آمریکا اعلام کرده و مقامات ایرانی و روسی، طی اظهاراتی تداوم حمایت خود را از دولت بشار اسد و مبارزه با تروریسم ابراز کردند؛ ضمن آنکه وضعیت سوریه نشان از پیروزی و موفقیت دولت بشار اسد و محور مقاومت دارد و اوضاع در سوریه به نفع این محور است. ازاین‌رو حفظ نظم موجود در سوریه بهترین حالت ممکن برای ایران و روسیه خواهد بود. 
 
پی‌نوشت
1. http://fa.euronews.com/2018/04/11/russian-vladimir-chizhov-european-union-there-was-no-chemical-attack-on-douma