کتاب اروپا 13
مقدمه
روابط ایران با قدرتهای بزرگ، کشورهای پیرامونی و سایر کشورهای فعال در مسیر کنشگری منطقهای و بینالمللی، اگر در بستر تعینات ساختاری ژئوپلیتیکی، نظام و نظم بینالمللی، روندهای اصلی حاکم بر کشورهای فعال در مسیر کنشگری و مسائل دوجانبه تحلیل و بررسی شود، میتوان امیدوار بود به تحلیلی دست یافت که بتواند نقطه اتکای تصمیمگیران و سیاستگذاران برای تدوین سیاستهای مطلوب درجهت تأمین منافع ملی باشد. اهمیت مسائل فوق از این جهت است که هرکدام بهمانند قطعه پازل پیچیدهای مبنای ساختاری یا بهتعبیری، الزامات سیاست خارجی ایران را تعیین میکنند؛ ازاینرو، در این مجلد از کتاب اروپا، هریک از نویسندگان کوشیدهاند با درنظر گرفتن تعینات ساختاری و منطق رفتاری قدرتهای بزرگ و کشورهای درگیر در مسیر سیاست خارجی ایران، روابط دو طرف را آسیبشناسی کنند و در موضوعات طرحشده، نکاتی را درخصوص آن پیشنهاد دهند.
با آسیبشناسی روابط ایران و بازیگران هدف، نویسندگان سعی دارند علاوهبر درنظر گرفتن سطح روابط دوجانبه میان ایران و هریک از این کشورها، به روندهای جاری در کشورهای موردنظر اشاره کنند و مسائل داخلی آنها را در تحولات پیشِ رو بهعنوان یک متغیر اثرگذار درنظر بگیرند. علاوهبراین، تطور هویت قدرتهای بزرگ مانند: روسیه، فرانسه، بریتانیا و شکل گرفتن هویتی جدید در قالب بازیگر اثرگذار نظام بینالمللی که عمدتاً متأثر از گرایشهای سیاسی اصلی حکمرانی این کشورهاست (اروپاگرایان در اروپا و اوراسیاگرایان در روسیه)، عامل مهمی در خروجیهای سیاست خارجی ایران بوده است.
ازسویدیگر، بازیگران مؤثر در زمین سیاست خارجی ایران، بنا به دو منطق حفظ ثبات منطقه و برقراری موازنه در بعضی مسائل منطقهای مانند سوریه و یمن، رویکردی را در مقابل سیاست خارجی ایران اتخاذ کردهاند و پیشبینی میشود که این روند در آینده نزدیک ادامه داشته باشد. تحلیل این تفاوت رویکرد را میتوان با درنظر گرفتن ماهیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بهعنوان سیاست خارجی فعال در پشتیبانی هویت مقاومت در مقابل ماهیت سیاست خارجی منفعتطلب و پراگماتیستی کشورهای هدف توضیح داد؛ ازاینرو، این مسئله ایجاب میکند که تهران با هوشیاری مسائل سیاسی ـ امنیتی را از مسائل اقتصادی تفکیک کند و بکوشد درقبال کشورهای مؤثر غرب و شرق، زمینه کاسته شدن از فشارهای اقتصادی را فراهم کند.
نقطه قابل اتکای دیگر در آسیبشناسی روابط ایران با قدرتهای بزرگ و کشورهای حاضر در مسیر سیاست خارجی ایران این است که این قدرتها و کشورها وزن دیپلماتیک یکسانی درخصوص مسائل ایران یا مسائل مرتبط با سیاست خارجی ایران ندارند؛ برای مثال، اگرچه برجام بهعنوان دغدغه اروپایی، در اولویت سیاست خارجی کشورهای اروپایی قرار دارد، در رویدادهای جاری موضع متفاوتی را درقبال تحولات درپیش گرفتهاند. دراینخصوص، موضعگیری مکرون درقبال پرونده هستهای ایران و تلاش میانجیگرایانهاش بهعنوان اقدام به احیاء جایگاه اروپا و نشان دادن آن به جامعه بینالمللی و همچنین تلاش بریتانیا برای ایفای نقش در تحولات منطقه خلیج فارس تحت تأثیر مسئله برگزیت، کماکان ادامه خواهد داشت. اما این نکته را باید درنظر گرفت که روند میانجیگری کشورهای مختلف برای مسائل مرتبط با سیاست خارجی ایران فقط درصورتی ادامه خواهد داشت که کاهش تعهدات برجامی ازسوی ایران منجربه موضعگیری یکطرفه کشورهای فعال در صحنه سیاست خارجی ایران و درنتیجه، افزایش فشار در موضوعات مرتبط با برنامه موشکی و حقوق بشری نشود.
در منطقه شبهقاره و آسیای مرکزی نیز با توجه به افزایش اهمیت این مناطق در نگاه بازیگران رقیبی چون: چین، عربستان و آمریکا، الزامات کنشگری فعال ایران در این منطقه دوچندان شده است. منافع تعریفشده ایران در این منطقه براساس مؤلفههای اقتصادی، سیاسی، امنیتی و هویتی قرار دارد و رسیدن به هر بخش از این منافع نیازمند طرح شفاف اولویتها ازسوی سیاستگذاران است.
نکته قابل توجه پایانی این است که اهمیت برقراری موازنه در منطقه غرب آسیا، تلاشهای میانجیگرایانه اروپا را در این منطقه و نیز در خلیج فارس بهعنوان زیرسیستم آن افزایش داده است و جمهوری اسلامی ایران باید بکوشد فضای دوقطبی حاکم بر منطقه را تعدیل کند. در این زمینه، تهران با اتکا بر سیاست همسایگی طرحهای جدید امنیتی مانند منطقه قدرتمند، امنیت شبکهای، ابتکار صلح هرمز میتواند تا حدود زیادی جامعه بینالمللی را متوجه نقش ثباتساز ایران در منطقه غرب آسیا کند. این موضوع بهطور خاص برای اروپاییها که در تردید راهبردی بهمنظور همراهیِ تمام با آمریکا هستند جواب میدهد؛ زیرا هرچه کشورهای اروپایی بهعلاوه روسیه و چین در مسائل بینالمللی موضعی متفاوتتر با آمریکا داشته باشند، امکان کسب حداکثری منافع در سیاست خارجی برای ایران بیشتر خواهد بود.
بهلحاظ ساختاری، این مجلد شامل چهار مقاله است که ازحیث کشورهای هدف تفکیک شدهاند. مقاله نخست، «آسیبشناسی و مدیریت روابط جمهوری اسلامی ایران با بریتانیا»، به قلم آقای حسین مفید احمدی است که نگاهی به روابط دو کشور پس از خروج آمریکا از برجام دارد. از منظری سازهانگارانه، نویسنده در سطح ساختاری و کارگزاری موفق به یافتن عوامل مؤثر بر روابط ایران و بریتانیا شده است. سپس او با دیدگاهی هنجاری، درصدد شناخت الگوهای رفتاری و قواعد بازی برآمده است. با طرح بایستههای ذهنی ایران در روابط با این کشور، نویسنده موفق به طرح اولویتهای جمهوری اسلامی ایران برحسب فرصتها و چالشها شده و سپس توضیح داده است که چگونه برسازی فضایی دوقطبی غیرمنعطف در منطقه؛ ضعف ایران در افزایش وزن ژئوپلیتیکی و امنیتی خود برای بریتانیا و اروپا؛ و همچنین کمتوجهی ایران به آستانه دردهای بریتانیا، به مهمترین الزامات واجد اهمیت در روابط دو کشور تبدیل شدهاند. برایناساس، نویسنده در توصیه خود، بر ادامه کنشگری هنجاری ایران در ساختار موجود، با درنظر گرفتن بازی امنیتی چندبُعدی با بازیگرانی متعدد تأکید دارد.
فرانسه درمقابل بریتانیا، نماینده محور بروکسلی اتحادیه اروپاست که افتراقات رویکردی این کشور درمقایسهبا نزدیکی بریتانیا به آمریکا پس از برگزیت، برای ایران بهویژه در تعیین روندهای آتی حول موضوع برجام، اهمیتی راهبردی دارد. در مقاله دوم، «الزامات روابط جمهوری اسلامی ایران با فرانسه در سایه خروج آمریکا از برجام»، خانم طاهره مقری مؤذن، سرحدها و دربندهای روابط ایران با این کشور را در چهارچوبی واقعگرایانه بررسی کرده است، بهویژه آنکه پس از خروج آمریکا از برجام، رفتار رهبران این کشور، گسستی را در سیاست دنبالهروی از آمریکا نشان داده است. نویسنده با تبیین مخاطرات در روابط دو کشور پس از برجام، نگاهی به درک تهدید دو کشور، منافع ملی و موازنههای موجود دارد و سپس با پیشبینی روابط دو کشور در آیندهای نزدیک و طرح بایستههای جمهوری اسلامی ایران، توصیه به عملگرایی راهبردی، چه در مقام صبر و چه در شرایط مقاومت فعال دارد.
خانم زهره خانمحمدی در مقاله سوم با عنوان «روسیه در عرصه داخلی و خارجی: روندشناسی فرصتها و تهدیدات»، طبق برداشتی از رهیافت سیاست خارجی، جایگاه ملی و بینالمللی، همچنین تصور روسیه از خود را بررسی کرده است و توصیههایی برای روابط جمهوری اسلامی ایران با این کشور دارد. نویسنده پس از مطالعه سیاست داخلی و خارجی روسیه، تحلیلی از روابط ایران با این کشور در دوره پس از خروج آمریکا از برجام ارائه میکند. طبق مؤلفههای نظامی ـ امنیتی و اقتصادی که شمایی کلی از نماینده اتحاد جماهیر شوروی سابق در سازمان ملل در عرصه بینالمللی بهتصویر میکشد، نویسنده موفق به طرح چهارچوبی در سیاست خارجی فدراسیون روسیه شده است و برایناساس، توصیههایی راهبردی برای سیاست خارجی ایران دارد.
در بخش پایانی، آقای دکتر ولی گلمحمدی در مقاله خود با عنوان «بررسی روند مخاطرات ترکیه در عرصههای داخلی و خارجی»، به ارزیابی وضعیت کنونی ترکیه و روندهای آتی در مناسبات این کشور با دیگر بازیگران بینالمللی پرداخته است. نویسنده با بررسی سیاست داخلی بهلحاظ سیاسی، امنیتی و اقتصادی، چهارچوبی را برای رفتار ترکیه در بافتار منطقه در مواجهه با قدرتهای بزرگ و کشورهای درگیر در مناسبات با آنکارا تعریف کرده است. رویکرد این همسایۀ مهم ایران درقبال تحولات سیاست خارجی، بهویژه با تأکید بر رویدادهای سال 2019، پیشبینی مناسبی از رفتار آتی این کشور در برابر آمریکا، اتحادیه اروپا، ایران و عراق ارائه داده است. نویسنده در پایان، ثبات داخلی ترکیه و گذر از بحرانهای داخلی را کلید فهم رویکرد آتی این کشور معرفی میکند که ازاینحیث، طرح این موضوع خود میتواند توصیهای راهبردی برای تصمیمگیرندگان ایرانی باشد.
آسیبشناسی و مدیریت روابط جمهوری اسلامی ایران با بریتانیا پس از خروج آمریکا از برجام/ حسین مفیدی اصل
الزامات روابط جمهوری اسلامی ایران با فرانسه در سایه خروج آمریکا از برجام/ طاهره مقری مؤذن
روسیه در عرصههای داخلی و خارجی: روندشناسی فرصت ها و تهدیدها/ زهره خانمحمدی
ارزیابی استراتژیک ترکیه در سال 2019/ ولی گلمحمدی
نورداستریم 2 و موازنه راهبردی قدرت/ عابد اکبری و طاهره مقری مؤذن
سیاست اتحادیه اروپا درقبال چین: سناریوهایی برای بقا/ عابد اکبری
نظر شما