آسیایی شدن خاورمیانه


 
 

اخیرا سازمان جهانی تجارت، گزارش آماری جدیدی را در مورد روند تجارت جهانی طی سال‌های 2005 تا 2011 منتشر کرده است. دقت در جایگاه منطقه خاورمیانه در تجارت جهانی، به عنوان منطقه‌ای که ایران نیز در آن قرار دارد، جالب توجه است. در این گزارش آماری، دو نکته در مورد خاورمیانه حائز اهمیت است:
1. در سال‌های اخیر صادرات این منطقه به‌ شدت رشد داشته است البته نه به دلیل متنوع‌سازی اقتصادهای منطقه بلکه عمدتاً به دلیل رشد درآمدهای نفتی. به بیان دیگر، نفت همچنان به عنوان مهمترین محصول اقتصادهای خاورمیانه و مهمترین منبع درآمد دولت‌های این منطقه محسوب می‌شود. در حقیقت از سال 2005، با بالا رفتن قیمت نفت، میزان صادرات منطقه خاورمیانه نیز به‌ شدت افزایش یافته است به گونه‌ای که در سال 2011، میزان صادرات نفتی منطقه خاورمیانه به 845 میلیارد دلار بالغ شده است.
نکته دیگری که از این گزارش استنباط می‌شود، تفاوت عظیم بین نقش نفت و سایر بخش‌ها در اقتصاد این منطقه است. بر این اساس، سهم بخش کشاورزی در صادرات منطقه تقریباً ناچیز است و سهم بخش صنعت در سال‌های اخیر گرچه با شیبی بسیار ملایم روبه پیشرفت بوده است، اما به هیچ روی قابل مقایسه با درآمدهای نفتی این منطقه نیست. به بیان دیگر، خاورمیانه همچنان منطقه‌ای نفتی و نفت‌محور باقی مانده است و افزایش قیمت نفت در سال‌های اخیر بر درآمد دولت‌های این منطقه به شدت افزوده و دولت‌های این منطقه را ثروتمندتر ساخته است.
نکته مهم‌تری که در این گزارش می‌توان یافت، تغییر مقاصد صادرات این منطقه است. به‌طور سنتی، خاورمیانه منطقه‌ای غرب‌محور بوده است. بدان معنا که نفت به عنوان مهمترین محصول صادراتی این منطقه، عمدتاً راهی بازارهای کشورهای غربی می‌شده است اما در سال‌های اخیر تغییری استراتژیک در این عرصه رخ داده است و کشورهای غربی، جایگاه خود را به عنوان مهمترین مصرف‌کنندگان نفت این منطقه از دست داده‌اند. به بیان دیگر، آسیا به عنوان منطقه‌ای که اکثر قدرت‌های در حال ظهور در آن قرار دارند، جایگزین غرب به عنوان مشتری اصلی نفت خاورمیانه شده‌اند.
 
 

همانگونه که نمودار بالا نشان می‌دهد، در سال 2011 حدود 70 درصد از صادرات منطقه که بخش عمده آن را انرژی تشکیل می‌دهد به سوی بازارهای آسیایی رفته است. این در حالی است که یک دهه پیش از این، غرب مهمترین مصرف‌کننده انرژی خاورمیانه بود. همانگونه که در این نمودار پیداست، اروپا و آمریکای شمالی در وضعیت کنونی، به عنوان بازارهای فرعی انرژی خاورمیانه به‌شمار می‌آیند. این تغییر از نظر ژئواکونومیک حائز اهمیت فراوانی است زیرا عمده منازعاتی که در خاورمیانه روی داده است، به عقیده برخی ریشه‌های ژئواکونومیک داشته است و غرب به منظور سلطه بر نفت این منطقه، تمایل فراوانی به دخالت در آن داشته است.
در وضعیت کنونی و با وقوع این تغییر ژئواکونومیک، طبیعتاً محیط اقتصادی خاورمیانه، دچار تغییری استراتژیک می‌شود. پیامدهای این تغییر برای تمامی بازیگران منطقه می‌تواند قابل توجه باشد. آشکار است که در سال‌های آتی، روابط کشورهای خاورمیانه با کشورهای آسیایی، بیش از پیش گسترش خواهد یافت و کشورهای شرق آسیا طبیعتاً به دلیل تبدیل شدن به مهمترین مصرف‌کنندگان نفت انرژی خاورمیانه تمایل بیشتری برای تأثیرگذاری بر روندهای اقتصادی و سیاسی در این منطقه خواهند داشت. افزون بر این، می‌توان گفت که با این روند، می‌تواند نوعی همگرایی در دو سوی آسیا رخ دهد. به دلیل اینکه اولاً به لحاظ جغرافیایی خاورمیانه در واقع غرب قاره آسیا واقع شده و ثانیاً اشتراک منافعی که از یک سو بر محور صادرات انرژی به شرق آسیا و از سوی دیگر تبدیل شدن کشورهای آسیایی به مهم‌ترین صادرکنندگان به بازارهای خاورمیانه در حال شکل‌گیری است، می‌تواند در سال‌های آتی نوعی همگرایی در پهنه قاره آسیا شکل دهد.
افزون بر این، چین و هند به عنوان مهم‌ترین قدرت‌های در حال ظهور آسیایی به‌گونه‌ای روزافزون به انرژی خاورمیانه وابسته خواهند شد. به بیان دیگر این منطقه نقشی را که در دهه‌های گذشته در امنیت انرژی غرب ایفا کرد، در آینده در امنیت انرژی این دو قدرت آسیایی ایفا خواهد کرد. این امر، خاورمیانه و بویژه منطقه خلیج فارس را به بخشی از محیط امنیتی این کشورها تبدیل خواهد کرد و طبیعتاً تمایل آنان برای تاثیرگذاری بر روندهای این منطقه و حتی حضور نظامی در آن (در آینده‌ای بلندمدت) افزایش خواهد داد.
خاورمیانه در یک سده اخیر به تحولات در توزیع قدرت بین‌المللی بسیار حساس بوده و آثار این تحولات بیش و پیش از هر جایی در این منطقه آثار خود را برجای گذاشته است. در وضعیت کنونی و متاثر از روند انتقال قدرت، خاورمیانه به‌گونه‌ای روزافزون رنگ و بوی آسیایی می‌گیرد.