مذاکرات هستهای و کنشگری ژاپن
مرور سابقه مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا حکایت از آن دارد که ژاپن جزو کشورهایی بوده که همواره به دنبال حلوفصل مسالمتآمیز موضوع هستهای ایران و از میان برداشتن تحریمها و سایر محدودیتهای اقتصادی بوده است. آنچه از رویکرد ژاپن در چند سال گذشته بهخصوص از دوران نخستوزیری شینزو آبه به بعد (2012 تا 2021) استنباط میگردد آن است که ژاپن همواره از گفتگو و ابزارهای دیپلماتیک برای حل بحران موجود استقبال کرده و طرفین را به این امر تشویق کرده است. این نوشتار در دو بخش ساماندهی شده است: در بخش نخست برای درک بهتر چرایی تلاش ژاپن برای ورود به موضوع مذاکرات هستهای به پارهای از گزارهها اشاره میگردد. در بخش دوم به ظرفیتهایی که ژاپن بهعنوان یک بازیگر برجسته درصحنه بینالمللی دارد و میتواند بهعنوان کنشگری فعال در جریان مذاکرات عمل کند پرداخته میشود:
چرا ژاپن برای حلوفصل موضوع هستهای ایران تلاش میکند؟
- ژاپن در سالهای اخیر بهخصوص از دوران شینزو آبه به دنبال ارتقا جایگاه ژاپن در مسائل بینالمللی برآمده است. این کشور در سطوح متفاوت و از طرق مختلف به دنبال تقویت موقعیت ژاپن است که از آن جمله میتوان به تقویت توانمندیهای دفاعی و نظامی، تقویت روابط راهبردی با امریکا، گسترش شبکه متحدین و برقراری ارتباط با مجموعه زیادی از کشورها و... اشاره کرد. در کنار ابعاد سیاسی، توکیو به دنبال افزایش بهرهگیری از ظرفیتهای دیپلماتیک در حلوفصل مسائل بینالمللی است. این سنت که همواره در دستگاه سیاست خارجی حاکم بوده سبب شده است تا توکیو بیش از آنکه بهعنوان یک کشور با چهره نظامی درصحنه بینالمللی تعریف شود دولتی صلحدوست با تعهد به اصول دیپلماتیک مبدل گردیده است. تلاشهای شینزو آبه برای ورود به مسائل بینالمللی و دیپلماسی فعالانه وی نسبت به مسائل مختلف سبب شده است تا چهره توکیو بهعنوان یک بازیگر مثبت و صلحدوست در عرصه بینالمللی بیشازپیش تقویت گردد. ورود به موضوع هستهای ایران و تلاش برای نزدیک ساختن دیدگاههای طرفین و رسیدن به یک توافق در جریان مذاکرات میان ایران و کشورهای پنج بهعلاوه یک این امکان را به ژاپن میدهد که بتواند وجهه بینالمللی خود را ارتقا ببخشد و مجدداً بهعنوان یک بازیگر تأثیرگذار در مسائل امنیتی جهان مطرح شود.
- محبوبیت حزب محافظهکار لیبرال دموکرات[1] ژاپن در سال گذشته و در دوران نخستوزیری یوشیدا سوگا بهشدت کاهش پیداکرده است. یکی از دلایل کاهش محبوبیت دولت پیشین ژاپن از نگاه مردم، عملکرد نامناسب آن در خصوص جلوگیری از شیوع ویروس کرونا بوده است. آنچه از نخستوزیر جدید و سیاستمداران کنونی ژاپن انتظار میرود آن است که وجهه خدشهدار حزب حاکم را هر چه سریعتر ترمیم کند. ورود به مذاکرات هستهای و کمک به موفقیت آن میتواند برای این حزب فرصت خوبی برای افزایش پرستیژ بینالمللی و افزایش محبوبیت داخلی باشد.
- با پیچیده شدن محیط امنیتی شرق آسیا نیاز ژاپن به آمریکا برای کسب اطمینان از تأمین امنیت ملی بیشتر شده است. در فضایی که کره شمالی مصمم به ادامه توانمندیهای هستهای خود میباشد و اقدام به ازسرگیری آزمایشهای موشکی کرده و چین رفتارهای متناقض و گاها تهدیدکنندهای در دریای شرقی و جنوبی چین اعمال میکند و به دنبال افزایش ردپای خود در منطقه است ژاپن ناگزیر از تقویت روابط راهبردی با آمریکا است. برای این کشور باقی ماندن در حلقه دوستان و متحدان منطقهای آمریکا بهمنزله کسب اطمینان نسبی از حمایتهای آمریکا در مواقع نیاز میباشد. گذار از چالشهای ایجادشده در دوران ترامپ و رسیدن به یک ثبات و آرامش نسبی در روابط در دوران حکومت بایدن، متغیر دیگری است که سبب شده ژاپن بتواند در مورد موضوع هستهای ایران بهتر رایزنی کند. بهعبارتدیگر به نظر میرسد که ژاپن در دوره بایدن نسبت به دوره ترامپ امکان مانور بیشتر و حضور فعالانهتری در روند مذاکرات داشته باشد. این مسئله از یکسو به ژاپن این امکان میدهد که با حضور فعال در یکی از مسائل و دغدغههای مهم سیاست خارجی آمریکا خود را بهعنوان یک متحد وفادار به امریکا ثابت کند و از سوی دیگر اطمینان نسبی از استمرار حمایتهای آمریکا در فضای پرتنش شرق آسیا را کسب کند. برای ژاپن حفظ اتحاد با آمریکا نه یک گزینه بلکه یک ضرورت راهبردی است.
- با توجه به پیامدهای اقتصادی ناشی از کرونا و چالشهای موجود در حوزه اقتصادی در کشور ژاپن کیشیدا اقتصاد و مسائل مرتبط با آن را اولویت نخست سیاست خارجی خود قرار داده است. ژاپن جزو کشورهایی است که بهشدت از بحث تحریمهای آمریکا علیه ایران، بهویژه در بحث نفت متضرر شده است، چراکه صنایع نفتی توکیو با نفت ایران بیشتر سازگار است تا سایر کشورها. حل بحران هستهای ایران و از میان برداشتن تحریمهای تحمیلی بر ایران برای ژاپن فرصتهای خوبی در حوزه اقتصادی بهخصوص درزمینه انرژی فراهم میکند و موجب میشود تا توکیو فرصتهای در بحث انرژی یا حوزه سرمایهگذاری بازارهای خود را به دست آورد.
- نگاه ژاپن به خاورمیانه اقتصادی و راهبردی است. ژاپن ازجمله بازیگرانی است که برای تأمین بیش از 80 درصد از منابع موردنیاز خود در حوزه انرژی به منابع خاورمیانه و خلیجفارس نیازمند است. بدیهی است این میزان از وابستگی سبب میشود تا صلح و ثبات در خاورمیانه بهعنوان یک منطقه حیاتی برای ژاپن به یکی از اولویتهای اساسی دستگاه سیاست خارجی ژاپن مبدل گردد. از دید ژاپن هرگونه ناامنی در منطقه خاورمیانه در وهله اول باعث ضربه سنگین به ژاپن بهعنوان یک کشور وابسته به سوختهای فسیلی میشود؛ بر همین مبنا میتوان ادعا کرد که تمامی تلاش توکیو معطوف به کاستن از تنشهای بالقوه و تضمین امنیت، صلح و ثبات در منطقه است. با توجه به حساسیت مسئله هستهای ایران و درک این موضوع که عدم حلوفصل موضوع هستهای ایران پیامدهای منفی بر منطقه خاورمیانه خواهد داشت این کشور تلاش خود را میکند تا مذاکرات به نتیجه برسد.
- ژاپن اهمیت ایران بهعنوان یکی از کشورهای تأثیرگذار در منطقه و بهعنوان بخشی از راهحل صلح منطقه را بهخوبی درک کرده است. همانطور که در گزاره قبل نیز اشاره شد امنیت منطقه بهخصوص آبراههای بینالمللی برای ژاپن اهمیت فوقالعادهای دارند. برای ژاپن تلاش برای مطرحشدن بهعنوان میانجی بهعنوان یک فرصت در جهت تعمیق روابط میان ایران و ژاپن و سپس بهره بردن از ظرفیتهای ایران برای تضمین امنیت خاورمیانه دیده میشود.
مرور این گزارهها حکایت از آن دارد که ژاپن دلایل کافی برای ورود به این مسئله دارد. حال این سؤال مطرح میشود که
ژاپن چه ظرفیتهایی برای ورود بهعنوان یک کنشگر در جریان مذاکرات دارد؟ و چرا باید طرفین به ژاپن توجه ویژهای داشته باشند؟
- ژاپن ازجمله بازیگرانی است که درصحنه بینالمللی همواره بهعنوان یک بازیگر صلحدوست مطرح بوده است. حمایتهای این کشور از عملیاتهای حفظ صلح سازمان ملل، حمایتهای مالی از کشورهای درحالتوسعه، ورود به طرحهای بازسازی در کشورهای جنگزده و ابتکار عملهای متعدد در حوزههای آموزشی، فرهنگی و بهداشتی دلایل کافی برای جامعه جهانی فراهم کرده است که این کشور نه یک بازیگر تهدیدساز در عرصه بینالمللی بلکه یک کشور صلحدوست با نیات بشردوستانه میباشد. از این منظر ژاپن برخلاف پیشینه منفی که در اذهان کشورهای شرق آسیا دارد؛ در بازه زمانی بعد از جنگ جهانی دوم توانسته چهره محبوبی از خود در مسائل مرتبط با صلح و امنیت بینالمللی ارائه کند. با چنین پشتوانهی مثبت بهویژه در اذهان و افکار عمومی جهانی، ورود ژاپن به موضوعات حساس و پیچیده نظیر مسئله هستهای ایران نهتنها با واکنش منفی مواجه نمیشود بلکه بهعنوان یک فرصت دیدهشده و از جانب طرفین درگیر مورد استقبال مواجه میشود.
- نخستوزیر جدید ژاپن قابلیتها و ظرفیتهای خوبی برای طرح شدن بهعنوان یک رایزن و میانجی در جریان مذاکرات هستهای را دارد. آقای فومیو کیشیدا که پیشازاین در آبان سال 1392 به ایران نیز سفر داشته و در دورهای رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و ژاپن بوده از سیاستمداران کهنهکار ژاپن[2] محسوب میشود. وی در مقام وزیر خارجه ژاپن از ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ فعالیت کرده که از این نظر دارای رکورد در این کشور است. بااینکه بسیاری در ژاپن معتقدند کیشیدا در مقایسه با شینزو آبه کاریزمای لازم برای نشستن بر مسند نخستوزیری کشور را ندارد اما لحن ملایم، رفتار خوب و همچنین سابقه پاک او و تعهد به دیپلماسی سبب شده است تا وی بهعنوان یک سیاستمدار قابلاعتماد هم در سطح ملی و هم بینالمللی مطرح شود. نکته قابلتوجه در رابطه با آقای کیشیدا این است که او اهل هیروشیما است و همواره در رابطه با موضوعات هستهای موضعگیری کرده است. وی ازجمله افرادی بود که سفر باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا در سال ۲۰۱۶ به هیروشیما را ترتیب داد که اولین سفر یک رئیسجمهور آمریکا در قدرت به این شهر بمبارانشده بود. آنچه از مرور موارد فوق برمیآید آن است که تجربه آقای کیشیدا در سمت وزیر امور خارجه و رویکردهای سیاسی وی به مسائل مرتبط با صلح و امنیت بهویژه در حوزه هستهای سبب میشود تا بتواند در موضوعی چنین حساسی وارد شود.
- ژاپن سرمایه اعتماد طرفین را دارد. از یکسو ژاپن متحد استراتژیک آمریکا در شرق آسیا است و روابط خوبی با این کشور دارد. در میانه رقابتهای چین و آمریکا، ژاپن برای آمریکا یک شریک حیاتی است که میتواند نقش به سزایی در موازنه قدرت منطقهای ایفا کند. از سوی دیگر ایران و ژاپن از دیرباز روابط دوستانه و خوبی داشتهاند. تاریخ ۹۰ ساله روابط دیپلماتیک تهران و توکیو حکایت از یک رابطه مبتنی بر اعتماد متقابل و منافع مشترک دارد. آنچه از مرور روابط ژاپن با ایران و امریکا درک میشود آن است که ژاپن یکی از بهترین گزینهها برای مطرحشدن بهعنوان یک کنشگر فعال در روند مذاکرات است.
- توکیو همواره از برجام بهعنوان یک توافق بینالمللی حمایت کرده و در مواردی که این توافق دچار مشکل شده برای حل آن ورود پیداکرده است. سابقه تلاش ژاپن برای ورود به موضوع هستهای ایران سبب شکلگیری یک نگاه مثبت به این کشور هم در ایران و هم امریکا شده است. دیدارها در سطح مقامات عالیرتبه نظیر سفر آقای آبه به ایران برای اولین بار پس از 40 سال در سال 1398، سفر وزیر امور خارجه ژاپن در سال جاری حکایت از عزم جدی ژاپن برای تقویت روابط با ایران دارد. چنین پیشینهای سبب میشود تا بتوان این ادعا را مطرح کرد که ژاپن ظرفیت کافی برای ورود به جریان مذاکرات را دارد.
در پایان باید گفت که آنچه از مرور گزارههای فوق برمیآید آن است که ژاپن دلایل کافی برای ورود به مسئله هستهای ایران دارد از طرف دیگر این کشور ظرفیتهای مطرحشدن بهعنوان یک میانجی قابلقبول را نیز دارد؛ امری که میتواند تأثیرات مثبتی در فرایند مذاکرات از خود بر جای بگذارد. با در نظر داشت این دو نکته میتوان چنین پیشبینی کرد که این امکان وجود دارد که در جریان مذاکرات پیش رو ژاپن بهعنوان یک میانجی و کنشگر فعال برای نزدیک ساختن دیدگاههای دو طرف ورود پیدا کند؛ مسئلهای که بهاحتمالزیاد با استقبال طرفین روبرو خواهد شد.
نظر شما