نگاهی به چالش‌های اقتصادی رژیم صهیونیستی


 

کاهش رشد اقتصادی
رژیم صهیونیستی به‌علت سقوط صادرات و افزایش هزینه‌های دولت، در سه ماه سوم سال ۲۰۱۳ با کاهش رشد اقتصادی روبه‌رو شد. براین‌اساس، صادرات کالا و خدمات در این دوره 4‌/16 درصد سقوط کرد؛ اما شاخص هزینه‌های مصرف‏کننده روندی صعودی داشت. هزینه‌های دولت نیز 5‌/‌4 درصد افزایش یافت. به‌سبب افزایش هزینة خرید خانوار هزینه‌های مصرف‌کننده با جهش 4‌/‌18 درصدی روبه‌رو شد. دراین‌راستا، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه در پیش‏بینی جدید خود رشد اقتصادی رژیم صهیونیستی را در سال 2013 از 9‌/‌2 درصد به 7‌/‌2 درصد و پیش‏بینی رشد اقتصادی را برای سال 2014 از 7‌/‌3 به 4‌/‌3 درصد کاهش داد. همزمان با تورم، افزایش بیکاری نیز پیش‏بینی شده است. رشد اقتصادی سال 2014 با احتساب ذخائر گاز 4‌/‌3 درصد، و بدون آن 7‌/‌2 درصد خواهد بود. رشد قیمت‏ها نیز در سال 2014 دو درصد خواهد بود. البته باید این موضوع را نیز درنظر داشت که با آنکه اشتغال 2‌/‌7 درصدی برای سال 2013 پیش‌بینی شده بود، این میزان در این سال به 8‌/‌6 درصد رسیده است.
فقر و نابرابری
تنزل شاخص‏های کلان درحالی است که در جمعیت 74‌/‌7 میلیون‌نفری، درآمد 5‌/‌1 میلیون نفر معادل 2‌‌/‌6 میلیون نفر دیگر است. براین‌اساس، 6‌/‌23 درصد از ساکنان سرزمین‌های اشغالی زیر خط فقر زندگی می‏کنند؛ لذا رژیم صهیونیستی در رده کشورهایی مانند: پاکستان و سریلانکا قرار می‏گیرد. سازمان همکاری و توسعة اقتصادی اعلام کرده اسرائیل بالاترین میزان نسبی فقر را در میان 35 عضو سازمان دارد. بر‌این‌اساس، درآمد حدود یک‌پنجم خانوارهای اسرائیلی زیر خط فقر (نسبی) قرار دارند. در میان اعراب و جامعة یهودیان اولترا (به‌شدت ارتدوکس) که به‌سرعت درحال رشدند، میزان فقر بیش از پنجاه درصد و علت اصلی آن میزان پایین اشتغال در میان زنان عرب و مردان اولترا ارتدوکس است. نابرابری اقتصادی درحد بالایی است، به‌طوری‌که دهک بالای ثروتمند جامعه سهمی معادل 3‌/‌28 درصد از کل درآمد عمومی را به خود اختصاص داده است. درمقابل، دهک فقیر فقط سهمی معادل 4‌/‌2 درصد از درآمد جامعه دارد. دو دهک بالای این رژیم نیز سهمی معادل 2‌/‌42 درصد از کل درآمد را از آن خود می‌کنند. نزدیک به نیمی از درآمد فقط در اختیار بیست درصد از مردم جامعه است و نیم دیگر درآمد نیز بین هشتاد درصد باقی‌مانده تقسیم می‌شود.
ضعف طبقة متوسط
مشکل نابرابری در رژیم صهیونیستی اسرائیل فقط از طبقة ثروتمند یا ارتدوکس‏های محافظه‌کار و اعراب ناشی نمی‌شود. نابرابری به تمام دهک‏ها به‌ویژه طبقة متوسط درحال گسترش است. در تابستان 2011، صدها هزار نفر علیه هزینه‌های زندگی و فرسایش طبقة متوسط در این رژیم اعتراض کردند. دو سال پس از این اعتراض اجتماعی، مجموعه اطلاعات آماری ادعای معترضان را اثبات نمود. طبقة متوسط در این رژیم به‌تدریج درحال ضعیف شدن است. شکاف درآمدی دهک نهم (ثروتمندان جامعه) و کارگران طبقة متوسط رژیم صهیونیستی و نیز شکاف درآمدی میان طبقة متوسط و دهک اول (فقیران جامعه) از تمام کشورهای توسعه‌یافته بیشتر است. به بیان ساده‏تر، شکاف درآمدی در رژیم صهیونیستی بین طبقة ثروتمند و متوسط، بین طبقة متوسط و فقیر و بین طبقة متوسط رو به بالا و طبقة متوسط رو به پایین، بالاترین میزان در جهان توسعه‌یافته است. آمارها از بی‌عدالتی میان زنان و مردان در محیط کار نیز حکایت می‌کنند. براین‌اساس، در سال گذشته میانگین حقوق و دستمزد زنان رژیم صهیونیستی 66 درصد مردان بوده است. طبق آمار سال 2012، بیش از یک‌سوم زنان کارگر حداقل دستمزد ممکن را دریافت می‌کنند، درحالی‌که این تعداد در مردان به هفده درصد می‌رسد. درمقابل، 59 درصد مردان می‌توانند از حقوق بازنشستگی برخوردار شوند، که این میزان در زنان فقط 37 درصد است.
شرایط سخت مهاجران
در این شرایط، مهاجران در وضعیت سختی به‌سر می‌برند. اغلب مهاجران از کشورهای آفریقایی‌اند؛ 36 هزار نفر از اریتره، و شانزده هزار نفر دیگر نیز از کشور جنگ‌زدة سودان به سرزمین‏های اشغالی مهاجرت کرده‌اند. بسیاری از این افراد که در هتل‌ها و رستوران‌های این کشور مشغول به کارند، به وضعیت بد اشتغال و نیز محروم بودن از بسیاری از حقوق اساسی اجتماعی خود اعتراض دارند. دولت طی ماه‏های گذشته با اتخاذ سیاست‌های جدید، شرایط را برای ادامة حضور مهاجران سخت‏تر کرده است؛ به همین علت، در سال 2013، ده‏ها هزار نفر از مهاجران آفریقایی ساکن سرزمین‌های اشغالی در اعتراض به شرایط در برابر مجلس تجمع کردند.
فساد اقتصادی
برملا شدن پرونده‌های فساد نیز بر سختی اوضاع اقتصادی افزوده است؛ برای مثال، پینتو بات یکی از مشهورترین خاخام‏های صهیونیستی است که به‌همراه همسرش، از سال پیش تاکنون به‌علت پروندة فساد مالی تحت تعقیب قضایی قرار دارد. این شخص جایگاه بالایی در رژیم صهیونیستی دارد و در مقام رهبر معنوی بسیاری از ثروتمندان و سیاستمداران صهیونیست شناخته می‏شود. براساس برخی اخبار، بسیاری از خاخام‏های وابسته به پینتو با راه‌اندازی شبکه‌های گسترده در سراسر جهان، مؤسسات خیریه‏ای را راه‌اندازی و کمک‌های دریافتی را سرقت کرده‏اند. این روند با اتهام جدیدی یعنی پرداختن رشوه به یکی از ژنرال‏های ارشد پلیس، وارد مرحلة جدیدی شده است. دست داشتن خاخام بزرگ و یکی از فرماندهان ارشد پلیس در بزرگ‌ترین پروندة رشوه‌خواری، رسوایی بزرگی را در سرزمین‌های اشغالی رقم زده و به حیثیت این رژیم ضربه مهلکی وارد کرده است.