نشست سه‌جانبه روسیه ـ چین ـ پاکستان و سیاست نوین روسیه در آسیای جنوبی


نشست سه‌جانبه روسیه ـ چین ـ پاکستان و سیاست نوین روسیه در آسیای جنوبی
 
 
شنبه 2 بهمن 1395
 
 
 
معادلات ژئوپلیتیک در آسیای جنوبی با پررنگ‌تر شدن حضور و نفوذ چین در پاکستان، به‌ویژه با اجرای پروژه دالان اقتصادی چین ـ پاکستان و نیز با تغییر جهت ملایم روسیه در سیاست خود در این منطقه با نزدیک شدن به پاکستان و فاصله گرفتن از هند وارد مرحله تازه‌ای شده است و تازه‌ترین تحول دراین‌راستا تشکیل کارگروه سه‌جانبه روسیه ـ چین ـ پاکستان با هدف رسیدگی به اوضاع افغانستان است. برگزاری این نشست را می‌توان تازه‌ترین تحول در سیاست نوین روسیه درقبال افغانستان و آسیای جنوبی تلقی کرد؛ سیاستی که موجبات ناخرسندی آمریکا، افغانستان و حتی هند به‌عنوان متحد سابق روسیه را فراهم آورده است.

نشست سه‌جانبه روسیه، چین و پاکستان با موضوع کلی مبارزه با تروریسم و با تمرکز بر روی اوضاع افغانستان در 27 دسامبر در مسکو برگزار می‌شود. در آوریل 2016 ضمیر کابل‌اف، نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان از قصد مسکو برای تشکیل قالب جدیدی برای گفتگو درمورد افغانستان سخن گفته بود و از اینکه روسیه از گفتگوها بر سر افغانستان کنار گذاشته شده بود ابراز ناخرسندی کرده بود. الکسی دیدوف، سفیر روسیه در اسلام‌آباد به‌تازگی اعلام کرد که این سومین نشست کارگروه سه‌جانبه درمورد افغانستان است و قبلاً دو نشست دیگر در پکن و اسلام‌آباد برگزار شده است. دیدوف می‌گوید: حکومت افغانستان در سه حوزه با مشکل جدی روبه‌روست که شامل نبودِ یک اقتصاد پایدار و خودکفا، ضعف در حکومتداری و عدم برخورداری از یک ارتش قوی است. از نگاه مسکو وخامت اوضاع امنیتی افغانستان و به‌ویژه خطر ناشی از احتمال تسری تروریسم از افغانستان، ضرورت برگزاری رایزنی‌های سه‌جانبه با هدف تشکیل یک ساختار منطقه‌ای ضدتروریسم را مطرح کرده است. از نگاه مسکو، طالبان در سالی که گذشت جبهه‌های جدیدی در برابر نیروهای امنیتی افغانستان در چندین ولایت شمالی در کنار مرزهای آسیای مرکزی گشوده است و دراین‌میان، داعش فرصت مناسبی برای صدور تروریسم به روسیه و چین به‌دست آورده است. دیدوف می‌گوید رشد نفوذ داعش در مناطق شمالی افغانستان تهدیدکننده «متحدان ما» در آسیای مرکزی است. بنابراین، تهدید مشترک ناشی از تسری ناامنی از افغانستان به روسیه و چین و تهدید مشترک داعش برای هر سه کشور از دلایل اصلی برگزاری این نشست است.


در کنفرانس قلب آسیا در آمریتسار هند در ابتدای دسامبر سال گذشته هم سخنان مقام‌های شرکت‌کننده حاکی از تغییر و تحولات ژئوپلیتیک در منطقه بود. در این کنفرانس ضمیر کابل‌اف، به‌طور غیرمنتظره‌ای به دفاع از پاکستان در برابر انتقادات هند و افغانستان پرداخت و به تمجید از سخنان سرتاج عزیز، مشاور سیاست خارجی نخست‌وزیر پاکستان پرداخت. نماینده روسیه سرزنش کردن پاکستان را اشتباه خواند و خواستار همکاری شد. او همچنین در تلنگری آشکار به هند با اشاره به رزمایش مشترک روسیه با پاکستان ضمن عادی توصیف کردن آن، این پرسش را مطرح کرد که آیا روسیه هم باید به همکاری نزدیک هند با آمریکا اعتراض کند. به‌این‌ترتیب، مسکو ضمن آنکه می‌خواهد از نقش پاکستان در افغانستان درجهت منافع خود استفاده کند، مایل است به دهلی نو نشان دهد درصورت گرایش بیشتر به‌سوی آمریکا ممکن است روسیه و چین به‌سوی انزوای منطقه‌ای این کشور حرکت کنند و درواقع، به‌نوعی به هند هشدار می‌دهد در سیاست خارجی خود تجدیدنظر کند.


روسیه در چهارچوب سیاست نوین خود در آسیای جنوبی به تقویت روابط با پاکستان روی آورده است. یکی از اهداف روسیه در بهبود روابط با پاکستان، استفاده از نفوذ این کشور بر طالبان با هدف حفظ منافع روسیه و جلوگیری از تسری ناامنی به آسیای مرکزی است. این امر در کنار ارتباط مستقیم روسیه با طالبان می‌تواند به مسکو نسبت به حفظ منافع خود اطمینان‌خاطر بیشتری ببخشد. ازسوی‌دیگر، بهبود روابط با روسیه برای پاکستان هم مفید است؛ زیرا هم از انزوای منطقه‌ای این کشور می‌کاهد و هم قادر خواهد بود بیش‌ازپیش در برابر فشارهای آمریکا مقاومت کند. درواقع، پاکستان نمی‌خواهد اینگونه به‌نظر برسد که فقط به چین و حمایت این کشور متکی است. به‌علاوه، هرچه روسیه از هند بیشتر فاصله بگیرد، برای پاکستان در رقابت با هند هم بهتر خواهد بود و دستیابی به جنگ‌افزارهای پیشرفته روسی می‌تواند در رقابت تسلیحاتی با هند مؤثر واقع شود. دعوت اسلام‌آباد از روسیه برای استفاده از بندر گوادر هم جالب توجه است؛ هرچند که مشخص نیست آیا پاکستان قصد دارد به ناوگان روسیه اجازه دسترسی به این بندر را بدهد یا خیر. چین نیز با جلب حمایت روسیه از پروژه دالان اقتصادی چین ـ پاکستان مخالفت‌های دهلی نو با آن را کمرنگ و کم‌اهمیت می‌کند.


مجموعه اقداماتی که روسیه طی یک سال اخیر انجام داده است نشان می‌دهد که از نگاه مسکو، هند دیگر شریک قابل اعتمادی برای روسیه محسوب نمی‌شود و یا دست‌کم، جایگاه سابق خود را ندارد و به‌همین‌دلیل از اینکه اقداماتش موجب ناخرسندی دهلی نو شود ابایی نداشته است. ازجمله این اقدامات می‌توان به برگزاری اولین رزمایش مشترک با پاکستان در این کشور در ماه سپتامبر در منطقه چیرات در ایالت خیبر پختونخوا با شرکت هفتاد نیروی روسی و 130 نیروی ویژه پاکستانی با وجود اعتراض دهلی نو؛ موافقت با فروش بالگردهای پیشرفته «می 35» به اسلام‌آباد که در جریان سفر راحیل شریف، فرمانده سابق ارتش پاکستان به روسیه در ژوئن 2015 صورت گرفت؛ کنار گذاشتن تحریم‌های ده‌ها ساله تسلیحاتی پاکستان؛ تشکیل کارگروه سه‌جانبه «روسیه، چین و پاکستان» در موضوع افغانستان و حمایت علنی از پروژه «دالان اقتصادی چین ـ پاکستان» اشاره کرد.


درواقع محرک اولیه این تغییر و تحولات در آسیای جنوبی را می‌توان در تجدیدنظر هند در سیاست خارجی خود با پیوند زدن خود به آمریکا با هدف دستیابی به فناوری پیشرفته آمریکا به‌ویژه در حوزه هسته‌ای دانست؛ مسئله‌ای که هم برای چین و هم برای روسیه سؤال‌برانگیز بود. دراین‌میان، آمریکا در درجه اول با هدف مهار توسعه‌طلبی چین در شرق آسیا و اقیانوس هند به دهلی نو روی آورد و هند هم برای تحقق آرزوی خود در تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ به مشارکت راهبردی با واشینگتن رضایت داد. آنچه بدگمانی مسکو را تشدید کرده است امضای یادداشت تفاهم تبادل تدارکات بین هند و آمریکاست که به دو طرف اجازه می‌دهد از پایگاه‌های زمینی، هوایی و دریایی یکدیگر استفاده کنند. این توافق در جریان سفر وزیر دفاع هند به آمریکا در اوت 2016 بسته شد. در جریان همین دیدار، جایگاه هند به یک «شریک عمده دفاعی»  برای آمریکا ارتقا یافت. به‌این‌ترتیب، باید دید آینده تحولات منطقه با سیاست نوین روسیه و چین چگونه رقم خواهد خورد و جمهوری اسلامی ایران چه نقشی برای خود تعریف خواهد کرد.