هند و پروژه یک کمربند ـ یک راه


چین در مه 2017 با تشکیل اجلاس یک کمربند ـ یک جاده در شهر پکن تلاش داشت تا جدیت و اراده خود را درقبال اجرایی کردن این ابرپروژه تجاری ـ اقتصادی به کشورهای شریک و همچنین کشورهایی که قرار است در آینده به این ابتکار ملحق شوند، نشان دهد. همچنین ضمن نشان دادن عزم و جدیت در اجرایی کردن این ابتکار، با دعوت از سران کشورهای مختلف برای شرکت در این مجمع، میزبانان خود را تشویق کرد تا مشارکت فعالانه‌تری در اجرای این ابتکار داشته باشند؛ اما مسئله‌ای که توجه ناظران امور آسیا را به خود جلب کرد، عدم حضور یکی از اقتصادهای بزرگ آسیایی و قدرتی نوظهور یعنی کشور هند در این مجمع بزرگ اقتصادی بود؛ کشوری با اقتصاد درحال رشد که در سال‌های اخیر توجه قدرت‌های فرامنطقه‌ای و قدرت‌های نوظهور را به سوی خود جلب کرده و توانسته است روابط گسترده‌ای با قطب‌های مختلف قدرت برقرار کند.
 
علت غیبت هند در اجلاس یک کمربند ـ یک جاده چیست؟
با نگاهی به اجلاس ابتکار یک کمربند ـ یک جاده در سطح خرد و اهداف واقعی چین در پیشبرد این ابتکار در سطح کلان، متوجه خواهیم شد که این کشور تلاش دارد تا با اجرای این ابتکار، محیط پیرامونی و به‌دنبال آن محیط نظام بین‌الملل را در راستای سیاست‌های اقتصادی خود، آن هم ازطریق عملیاتی کردن مفهوم اتصال موردنظر خود همسو کند. نگاه و تصور بدبینانه برخی از طرف‌های منطقه‌ای به این ابتکار نیز ناشی از آن است که از نظر آنان این پروژه، طرحی توسعه‌طلبانه از جانب چین به‌منظور شکل‌دهی به نظم مطلوب این کشور در چهارچوب منطقه‌ای و بین‌المللی است. با توجه به عدم حضور و مشارکت هند در ابتکار موردنظر چین، به‌نظر می‌رسد تاکنون نگاهی بدبینانه به این ابرپروژه تجاری ـ اقتصادی داشته است.
درواقع نگرانی‌های هند درقبال این ابتکار ناشی از دو عامل است:
1. فقدان اطلاعات و جزئیاتی مشخص از چگونگی اجرا و اهداف این ابتکار منطقه‌ای و جهانی از طرف چین. اینکه تا چه میزان سیاستگذاران چینی برای هند و ارتباط احتمالی این کشور با ابتکار کمربند ـ جاده نقش تعریف کرده باشند، در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. این مسئله سبب سوءظن هند نسبت به اهداف واقعی چین در اجرای این پروژه بوده است.
2. نقش حافظه تاریخی هندی‌ها درقبال روابط این کشور با چین. این دو کشور همواره دارای روابطی پیچیده با یکدیگر بوده‌‌اند که می‌توان آن را نتیجه ترکیب عواملی همچون پیوستگی جغرافیایی، و عامل تاریخ دانست. منازعات و مناقشات مرزی و سرزمینی لاینحل مانده و سابقه جنگ‌های پیشین میان دو کشور بخشی از حافظه تاریخی هندی‌هاست که سبب سوءظن آنها نسبت به قدرت روبه‌افزایش چین در منطقه جنوب و جنوب شرق آسیا شده است.
براساس دو عامل ذکرشده، این تصور به‌وجود می‌آید که چین قصد دارد تا با اجرای این پروژه، هند را به محاصره درآورد؛ اما به‌نظر می‌رسد با اقدامات اخیر چین در مناطق پیرامونی هند و عملیاتی کردن برخی ابتکارات چینی، این تصور به واقعیتی ملموس برای هند بدل شده است. در حوزه عملیاتی نیز، با پیشبرد برخی ابتکارات موردنظر چین، تصورات تهدیدمحور هند نسبت به این پروژه تشدید شده است.
به‌صورت خلاصه، شاخص‌ترین ابتکار چین در حوزه پیرامونی هند، اجرای توسعه بندر گوادر در قالب کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان است. اجرایی کردن این کریدور سبب اتصال چین به آب‌های آزاد و اقیانوس هند ازطریق خاک این کشور (پاکستان) خواهد شد؛ ضمن آنکه توسعه بندر گوادر گامی است که می‌تواند در آینده‌ای نزدیک منجربه تقویت نفوذ دریایی چین در منطقه اقیانوس هند شود. همچنین کریدور موردنظر چنین پتانسیلی را دارد که با اتصال به افغانستان و آسیای مرکزی، نفوذ آتی هند و دستور کارهای این کشور درقبال افغانستان را به چالش بکشد.
دراین‌راستا می‌توان از اقدامات دیگری همچون توسعه و تقویت روابط با کشورهایی مانند سریلانکا و یا مجمع‌الجزایر مالدیو نیز نام برد. هر دو کشور با دارا بودن موقعیت جزیره‌ای، اهدافی مناسب برای چین درجهت توسعه نفوذ دریایی این کشور محسوب می‌شوند. سرمایه‌گذاری به‌منظور تقویت و توسعه زیرساخت‌ها و ظرفیت‌های بنادر تجاری، ازجمله اقدامات چین در این کشورهاست. بنابراین، تلاش درجهت بسط و توسعه نفوذ دریایی را می‌توان در قالب پروژه راه ابریشم دریایی چین تعریف کرد.
سؤال این است که اکنون با اعمالِ محدودیت‌های راهبردی احتمالی از جانب چین و قرار گرفتن در چنین شرایطی آن هم در محیط پیرامونی و در قالب ابتکارات اتصال منطقه‌ای، هند چه گزینه‌هایی درمقابل خود می‌بیند تا ازطریق آنها بر این محدودیت‌ها غلبه کند؟
 
ـ تعریف نقشی جدید برای هند در جنوب آسیا. این نقش از طرف دولت آمریکا چه در قالب راهبرد جدید امنیت ملی این کشور و چه در قالب راهبرد آمریکا درقبال افغانستان و آسیای جنوبی، فرصت مناسبی دراختیار هند قرار خواهد داد که به‌وسیله آن و با اراده‌ای مصمم، دست به ایجاد موازنه در مقابل محور چین و پاکستان بزند؛ زیرا هر دو کشور تصورات مشترکی از تهدیدات برآمده از یک چین درحال خیزش دارند.
ـ تشکیل گروه چهارگانه مرکب از آمریکا، استرالیا، ژاپن و هند. این گروه که تحت رهبری آمریکا عمل می‌کند، چه در حوزه نظامی و چه در حوزه اقتصادی، طیف گسترده‌ای از همکاری‌ها را در دستور کار خود قرار داده است. نگرانی این چهار کشور از توسعه نفوذ دریایی چین در اقیانوس هند عاملی است که سبب نزدیکی روابط میان آنها شده است. 
ـ استفاده راهبردی از کریدور شمال ـ جنوب. یکی دیگر از گزینه‌های هند برای غلبه بر محدودیت‌های راهبردی، تسریع پروژه اتصال هند به روسیه و اروپا ازطریق ایران است. هند همچنین تلاش دارد تا ازطریق ایران خود را به افغانستان و آسیای مرکزی برساند. سفر خرداد 1395 نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند، به ایران و امضای توافق توسعه بندر چابهار را می‌توان در همین چهارچوب مورد ارزیابی قرار داد.
 
جمع‌بندی
در سال‌های اخیر، ظاهر شدن هند به‌عنوان کنشگری که در جایگاه تأمین‌کننده منافع راهبردی آمریکا قرار گرفته است، می‌تواند این کشور را درمقابل ابتکارات موردنظر چین و ازجمله ابتکار یک کمربند ـ یک جاده در این منطقه تعریف کند. هند همچنین تلاش دارد تا ازاین‌طریق بر محدودیت‌های اعمال‌شده راهبردی از طرف چین غلبه کند. درمقابل، جمهوری اسلامی ایران نیز با هر دو کشور چین و هند روابطی نزدیک و دوستانه داشته است؛ ضمن آنکه در ابتکارات منطقه‌ای موردنظر دو کشور، یعنی ابتکار یک کمربند ـ یک جاده و نیز اتصال هند به افغانستان و آسیای مرکزی، جمهوری اسلامی ایران، جایگاه ویژه‌ای برای خود کسب کرده است. درنتیجه می‌توان گفت، برقراری روابطی متوازن درقبال دو کشور چین و هند از جانب کشور ما، امری ضروری است.