آیا آتش‌بس در سوریه پایدار خواهد ماند؟  


آیا آتش‌بس در سوریه پایدار خواهد ماند؟
 
 
  
سه‌شنبه 23 شهریور 1395
 
 

از غروب دوشنبه 22 شهریور (12 سپتامبر) همزمان با عید قربان طرح آتش‌بس در سوریه رسماً آغاز شد؛ طرحی که سه روز پیش از آن و پس از مذاکرات فشرده ازسوی وزرای امور خارجه آمریکا و روسیه در ژنو اعلام شد.
به دور از دنیای سیاستمداران و پیکارجویان، از منظر انسانی و در نگاه شهروندان عادی سوری اعلام آتش‌بس، فارغ از اینکه در چه فضایی حاصل شده و چه سرنوشتی در انتظار آن است، به‌خودی‌خود خبری خوشحال‌کننده است؛ جنگی که جان حدود چهارصدهزار تن را گرفته و میلیون‌ها تن دیگر را نیز آوار کرده است، کابوسی پنج‌ساله است که هر روز و هر شب پیش چشم مردم سوریه قرار دارد. رها شدن از این کابوس حتی برای چند روز نیز امیدآفرین است. این را می‌شد در تصاویر کودکان حلب دید که روز دوشنبه شادی‌کنان سوار بر تاب و سرسره‌هایی که هنوز جنگ آنها را نابود نکرده، حس امید به آینده را در کنار ویرانه‌ها نشان می‌دادند.

اگر آتش‌بس یک هفته دوام بیاورد قرار است تلاش‌ها برای ازسرگیری گفتگوهای صلح سوریه آغاز شود. ازاین‌رو، این آتش‌بس کورسوی امیدی را ایجاد کرده است.

اما واقعیت‌ها، کمی تردیدافکن و تا اندازه‌ای ناامیدکننده است. حدود شش ماه پیش هم آتش‌بس مشابهی در سوریه اعلام شد، اما عملاً راه به جایی نبرد و خیلی زود نقض شد. آن دلایلی که آتش‌بس دور قبل را بی‌نتیجه ساخت، هنوز هم وجود دارند و بعید نیست دور تازه آتش‌بس را به سرنوشت قبلی دچار کنند.

مهم‌ترین مشکل به نبودِ توازن بین نیروهای درگیر در سوریه برمی‌گردد. نبرد در سوریه به روزهای سرنوشت‌سازی رسیده است. دولت سوریه به‌ویژه با پشتیبانی‌های هوایی روسیه دست بالا را در نبرد با گروه‌های متخاصم پیدا کرده است و چنین می‌پندارد که اگر بتواند شهر حلب را نیز دراختیار بگیرد عملاً تفوق خود را بر شهرهای اصلی تثبیت و تکمیل خواهد کرد. بشار اسد، رئیس‌جمهوری سوریه همزمان با نخستین روز آتش‌بس گفت که دولت این کشور «متعهد» است که تمام سوریه را از شورشیان پس بگیرد.


ازطرف‌دیگر، بیشتر گروه‌های مخالف و پیکارجو نیز نگرانند که با توجه به ضعف در برابر نیروهای دولتی، اگر هم‌اکنون وارد پروسه صلح شوند عملاً چیزی عایدشان نمی‌شود. به‌عبارت‌دیگر، برای آنها نیز نبردهای اخیر به‌ویژه در حلب، بسان مرگ و زندگی است. چه‌بسا ادامه جنگ بتواند آنها را نسبت به تغییر موقعیت امیدوارتر کند. حتی برخی گروه‌های مخالف ازجمله «احرار شام» نیز رسماً اعلام کرده‌اند که به توافق آتش‌بس پایبند نخواهند بود.

شاید اگر طرف‌های متخاصم امروز در وضعیت نسبتاً برابری بودند، نسبت به پایدار بودن آتش‌بس امید بیشتری وجود داشت.

یکی دیگر از چالش‌های پیشِ روی طرح آتش‌بس را اتفاقاً در درون آن باید جست. در این طرح آمده که گروه‌های تروریستی «داعش» و «جبهه نصرت» (نام جدید: جبهه فتح شام) و گروه‌هایی که با آنها همکاری می‌کنند از این آتش‌بس مستثنا هستند و حمله به مواضع آنها ادامه خواهد یافت. این مسئله گرچه روی کاغذ روشن و ممکن است، اما اجرای آن در عمل مبهم و مشکل‌زاست.


در دور قبلی آتش‌بس نیز بسیاری از مخالفان مدعی شدند که نیروهای روسیه و سوریه مواضع آنها را هدف قرار داده‌اند اما روس‌ها و سوری‌ها می‌گفتند که مواضع داعش و جبهه نصرت را هدف قرار داده‌اند. تکرار این رخدادها و اتهام‌افکنی‌ها عملاً آتش‌بس را ناکام کرد.


در عرصه نبردهای میدانی و چریکی سوریه، گروه‌ها دائماً موقعیت خود را تغییر می‌دهند و تشخیص و اثبات اینکه یک گروه دقیقاً در کدام منطقه حضور دارد بسیار دشوار است.

دراین‌میان، طرح جدید آتش‌بس یک ابهام جدید را نیز ایجاد کرده است. برمبنای آن، اگر گروهی با گروه‌های تروریستی داعش و جبهه نصرت همکاری کند از مصونیت آتش‌بس خارج می‌شود و به هدفی مشروع برای ضربه زدن تبدیل می‌شود. اگر واقعاً این مسئله مدنظر قرار بگیرد، عملاً بسیاری از گروه‌هایی که حتی غرب آنها را میانه‌رو می‌خواند جزو اهداف مشروع نظامی تبدیل می‌شوند.

طبق گزارش‌های متعدد، در مناطقی که دراختیار مخالفان است و مورد اخیر آن در شهر حلب، ده‌ها گروه مخالف عملاً ناگزیر به نوعی همکاری و ارتباط هستند. به‌ویژه در موقعیت‌هایی که آنها تحت محاصره قرار می‌گیرند، این همکاری به‌دلیل وجود یک دشمن مشترک بیشتر می‌شود.


گفته می‌شود در بسیاری از مناطق، چنان رابطه تنگاتنگی بین گروه‌ها وجود دارد که جدا کردن آنها از یکدیگر عملاً غیرممکن است و همین مسئله می‌تواند اجرای آتش‌بس همزمان با پیگیری نبرد با گروه‌های تروریستی را سخت کند.

چند روز پیش که رهبر فتح شام کشته شد غالب گروه‌هاى مسلح مخالف دولت و حتى گروه چشمگیرى از فعالان ضد بشار اسد نه‌تنها او را «شهید» خواندند و تسلیت گفتند که از آمریکا به‌خاطر «کشتن رهبرى که مى‌خواست حصر حلب را بشکند» لب به شکایت و انتقاد باز کردند. جالب آنکه بیشتر این گروه‌ها مانند احرار شام و «نورالدین زنکى» ازجمله گروه‌هایى هستند که همچنان در دسته‌بندى «میانه‌روها» قرار مى‌گیرند و زمانى ازسوى آمریکایى‌ها مسلح شده‌اند.
اما معلوم نیست این گروه‌ها تا چه حد خواهند توانست بین خود و جبهه فتح شام فاصله بگذارند وقتى در بسیارى از جبهه‌ها مانند حلب و ادلب و حالا قنیطره همسو در حرکت هستند.

یکی دیگر از مواردی که پایه‌های آتش‌بس اخیر را لرزان می‌کند، همزمانی آن با روزهای پایانی دولت اوباماست؛ وضعیتی که باعث می‌شود چندان نشود روی تصمیمات این روزهای آمریکا حسابی باز کرد و عملاً همه در انتظار دولت آینده آمریکا هستند.


بنابراین بعید به‌نظر می‌رسد آتش‌بس تازه هم به سرمنزل مقصود برسد. هرچند که جنگ و خونریزی نیز نمی‌تواند سرنوشتی روشن را برای آینده سوریه ترسیم کند و اگر هم قرار است تحولی رخ دهد در سایه کاهش خشونت‌هاست.