اهداف اوباما از سفر به سرزمین‌های اشغالی


اهداف اوباما از سفر به سرزمین‌های اشغالی

 
یکشنبه 20 اسفند 1391
 
 

باراک اوباما اعلام کرده است که در اواخر اسفند ماه به سرزمین‌های اشغالی سفر خواهد کرد. این در حالی است که وی اولین رئیس‌جمهور آمریکا بوده است که طی 4 سال حضورش در کاخ سفید به اسرائیل سفر نکرده است. از طرفی اختلافات بین اوباما و نتانیاهو تبدیل به یکی از چالش‌های مهم روابط اسرائیل و آمریکا شده است؛ اختلافاتی که از چند سال پیش بر سر مسائل صلح و شهرک‌سازی در سرزمین‌های اشغالی آغاز شد و تا به آن‌جا پیش رفت که نتانیاهو  در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری 2012 آمریکا، رسماً از رامنی، رقیب اوباما حمایت کرد. به گفته دیوید میلر، از محققین کهنه‌کار مرکز مطالعاتی وودرو ویلسون، «وضعیت کنونی رابطه واشنگتن و تل‎آویو معیوب‌ترین رابطه‌ای است که طی ۴۰ سال حضور در عرصه مطالعاتی سیاست خارجی آمریکا، به چشم دیده است». بنابراین واکاوی سفر وی آن هم در زمانی‌که از یک طرف رسانه‌های غربی سخن از اراده واشنگتن برای مذاکره مستقیم با ایران می‌رانند و از طرفی نتانیاهو دائما بر طبل جنگ می‌کوبد، امری پراهمیت جلوه می‌نماید.
1. مسئله صلح خاورمیانه
 آغاز اختلافات اوباما و نتانیاهو به سال 2009 باز می‌گردد زمانی‌که اوباما خواستار توقف شهرک‌سازی‌ها در سرزمین‌های اشغالی شد. اما با بی‌توجهی نتانیاهو مواجه گردید. در سال 2011 نیز اختلافات تل‌آویو ـ واشنگتن بر سر خطوط مرزی اسرائیل و فلسطین و مسئله صلح خاورمیانه به اوج خود رسید به طوری‌که اوباما رسماً اعلام کرد که اسرائیل باید به مرزهای 1967 برگردد و دو دولت مستقل فلسطینی و اسرائیلی باید شکل گیرد که این صحبت‌های او به مذاق نتانیاهو خوش نیامد. اوباما هم‌چنین بعد از تنفیذ ریاست‌جمهوری‌اش در سال 2013، اعلام کرد که حل مسئله فلسطین از اولویت‌های سیاست خارجی‌اش خواهد بود.
بازگشت به مرزهای 1967 نیازمند عقب‌نشینی رژیم اسرائیل از کرانه باختری رود اردن و از دست رفتن نواحی مسکونی عمده‌ای در مناطق «یهودا و السامره» خواهد بود که هزینه سنگینی برای اسرائیل به دنبال خواهد داشت. از طرفی نتانیاهو و راست‌گرایان افراطی معتقد به گسترش سرزمینی اسرائیل هستند و از ایده‌های اوباما حمایت نمی‌کنند. بنابراین با توجه به این‌که اختلافات دو طرف در این زمینه به اوج خود رسیده است، یکی از محورهای احتمالی مذاکره دو طرف بر سر مسئله صلح آینده خاورمیانه و مذاکره با فلسطینی‌ها خواهد بود.
2. مسئله هسته‌ای ایران
 اختلافات میان واشنگتن و تل‌آویو، پس از رد درخواست نتانیاهو برای تعیین خط قرمز در خصوص برنامه هسته‌ای ایران از سوی اوباما به اوج رسید. از طرفی آمریکا معتقد به افزایش تحریم‌ها علیه ایران و به دنبال آن، در ظاهر راه‌حل دیپلماتیک است. اما درست در نقطه مقابل اسرائیل معتقد است که تنها حمله به ایران می‌تواند مانع از دستیابی ایران به توان هسته‌ای شود. بنابراین به نظر می‌رسد از آن‌جایی که مذاکرات اخیر ایران و 1+5 در آلماتی مثبت و سازنده ارزیابی شده است، اوباما در صدد است مواضع تل‌آویو در خصوص مسئله هسته‌ای ایران را نیز به مواضع واشنگتن نزدیک‌تر سازد و نتانیاهو و همفکران راست‌گرایش را مجاب کند که گزینه نظامی علیه ایران بدترین راه ممکن خواهد بود و مسئله ایران باید به وسیله یک راه‌حل دیپلماتیک حل گردد.
3. تحولات خاورمیانه و به‌ویژه مسائل سوریه
با توجه به این‌که لیبی، مصر و تونس، دیگر متحدان قدرتمند و قابل اعتمادی برای آمریکا نیستند، اوباما در صدد است تا با سفر به اردن در کنار اسرائیل بتواند به بهترین شکل امنیت اسرائیل را تأمین کند. از طرفی با تشدید جنگ داخلی در سوریه و احتمال شعله‌ور شدن آتش آن در لبنان، اسرائیل و آمریکا از این امر واهمه دارند که دامنه این ناآرامی‌ها به سرزمین‌های اشغالی هم کشیده شود. چرا که «ایمن الظواهری» رهبر گروه القاعده تاکنون چند بار نبرد در سوریه را مقدمه حمله به اسرائیل و فتح بیت‌المقدس دانسته است. القاعده در قالب گروهک «جبهه النصره» حضور فعالی در سوریه دارد. این گروه که یکی از مهمترین گروه‌های مسلح مخالف دولت به‌شمار می‌آید و جنگجویانی از کشورهای مختلف را در خود دارد، با انتشار ویدئویی اعلام کرده است که در صورت دستیابی به ذخایر تسلیحاتی سوریه و شکست دولت این کشور، اسرائیل را از خاک سوریه هدف قرار می‌دهد. بنابراین اسرائیل و آمریکا در صدد هستند که با همکاری کشورهایی مثل اردن و به تبع آن عربستان و قطر نگذارند این اتفاق بیافتد. چنانچه جان کری نیز در اولین دوره سفرهایش در سمت وزیر امور خارجه به این کشورها سفر کرد.
آن‌چه به عنوان نتیجه می‌توان اظهار داشت این نکته است که دولت جدید نتانیاهو دیگر قدرت گذشته را نخواهد شد. چنانچه کاهش کرسی‌های کسب شده در کنست نیز نسبت به دوره گذشته، نشانگر اقبال جامعه اسرائیل به دیگر جریان‌ها و احزاب بوده است. بنابراین به نظر می‌رسد که تحولات اخیر در منطقه بر اسرائیل نیز تاثیرگذار بوده است. این تحول نشان می‌دهد که وضع موجود و غلبه رویکردهای افراطی در منطقه نمی‌تواند پایدار باشد و اسرائیل نیز باید همانند دیگر رژیم‌های منطقه به سمت اعتدال و میانه‌روی حرکت کند. اوباما نیز در این میان مترصد است تا بتواند خواسته‌های خود در خصوص مسئله هسته‌ای ایران و صلح خاورمیانه را به نتانیاهو بقبولاند.