گسترش روابط آمریکا ـ تاجیکستان و نگرانی‌های روسیه و جمهوری اسلامی ایران


گسترش روابط آمریکا ـ تاجیکستان و نگرانی‌های روسیه و جمهوری اسلامی ایران

 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1396
 
 

روابط ایالات متحده با جمهوری‌های آسیای مرکزی بلافاصله پس از استقلال این پنج کشور آغاز شد و درپی تهاجم گسترده نظامی آمریکا و متحدانش به افغانستان در اواخر سال 2001، این روابط وارد مرحله حساس‌تری شد. اهمیت این روابط به‌ویژه در همکاری‌های واشینگتن با منطقۀ آسیای مرکزی در ابعاد امنیتی و نظامی به حدی بوده که با وجود برخی فراز و نشیب‌ها که بخش عمده آن به‌خاطر دخالت چشمگیر روسیه در تنظیم سیاست خارجی و مسائل امنیتی جمهوری‌های آسیای مرکزی به‌وقوع پیوسته است، این‌گونه همکاری‌ها هیچ‌گاه قطع نشده، بلکه گسترش هم یافته‌اند. 


دراین‌میان، روابط آمریکا با تاجیکستان از اهمیت خاصی برخوردار است؛ زیرا این کشور در وهله اول، به علت مرزهای طولانی و ناامن‌اش با افغانستان و همچنین به این علت که تنها کشور فارسی‌زبان آسیای مرکزی و دارای بیشترین قرابت فرهنگی با ایران است، کاملاً زیر ذره‌بین آمریکایی‌ها و بعضی از رقبای منطقه‌ای تهران ـ مانند ترکیه و عربستان سعودی ـ قرار دارد. دولت «امامعلی رحمان»، به‌قدری برای روابط سیاسی نظامی خود با واشینگتن ارزش و اهمیت قائل است که با وجود استقرار حدود هفت‌هزار نیرو از لشکر 201 ارتش روسیه در مرزهای مشترک تاجیکستان و افغانستان از حدود سه سال قبل، همچنان به گسترش روابط نظامی و امنیتی با آمریکا پایبند و علاقه‌مند است. سفر ژنرال «جوزف ووتل»، فرمانده فرماندهی مرکزی آمریکا (CENTCOM)، به دوشنبه (پایتخت تاجیکستان)، و ملاقات صمیمانه او با رئیس‌جمهور رحمان در اواخر ماه آوریل، در همین چهارچوب قابل تأمل و تحلیل است. براساس اعلام دفتر ریاست جمهوری تاجیکستان، محور گفتگوهای ژنرال «ووتل» به‌عنوان مسئول اصلی عملیات نظامی آمریکا در کل حوزه شوروی سابق، غرب آسیا و پاکستان با رهبر تاجیکستان، بررسی ابعاد مختلف همکاری‌های نظامی و  فنی نظامی با هدف تقویت امنیت و ثبات منطقه بوده است که منظور از همکاری «فنی نظامی» غالباً خرید و فروش سلاح و دریافت خدمات نظامی است.


درهمین‌حال، گفته می‌شود که تداوم جنگ در افغانستان و به‌ویژه شدت گرفتن دامنه درگیری‌ها میان نیروهای امنیتی افغان ازیک‌سو و طالبان و وابستگان به داعش ازسوی‌دیگر، در ولایات شمالی افغانستان، به‌خصوص در نزدیکی مرزهای این کشور با تاجیکستان در ماه‌های اخیر، ازجمله محورهای دیگر مذاکرات فرمانده «CENTCOM»، با امامعلی رحمان، بوده است. به گفته مقامات تاجیک، طرف آمریکایی پیشنهادهایی برای ارتقاء ظرفیت‌های نیروهای مرزبانی تاجیکستان ارائه کرد که به جزئیات آن اشاره نشده است. البته با توجه به پیشینه همکاری گسترده دوشنبه ـ واشینگتن در زمینه‌های امنیتی و نظامی به‌نظر می‌رسد، منظور از «ارتقاء ظرفیت‌ها»، افزایش حجم همکاری‌های اطلاعاتی، جاسوسی فزاینده سازمان‌های اطلاعاتی آمریکایی از تحولات افغانستان، آسیای مرکزی و به‌ویژه ایران و در کنار اینها، آموزش نیروهای امنیتی و مرزبانی تاجیکستان به‌منظور کنترل بیشتر مرزها تحت نظارت مأموران اطلاعاتی آمریکایی است.


هرچند این اقدامات هدفمند ازسوی ایالات متحده در سالیان گذشته در برخی دیگر از جمهوری‌های آسیای مرکزی، مثل ازبکستان و ترکمنستان نیز انجام شده‌اند؛ اما به‌نظر می‌رسد حکومت دونالد ترامپ به بهانه ایجاد تغییرات در وضعیت بحرانی میادین جنگ در افغانستان و نیز برای توجیه تمایل رئیس‌جمهور، وزارت دفاع آمریکا و مشاوران ترامپ، به افزایش شمار نیروهای آمریکایی در افغانستان تلاش‌های تازه‌ای را به‌منظور افزایش نفوذ خود در آسیای مرکزی و به‌خصوص در تاجیکستان آغاز کرده است.

بنابراین اهداف واشینگتن از اعزام ژنرال «ووتل» به دوشنبه را می‌توان چنین ارزیابی کرد؛ اول، ارسال این پیام به روسیه که دوران یکه‌تازی روس‌ها در آسیای مرکزی به‌مثابه حیات خلوت مسکو مدتهاست که سپری شده است. حدود دو ماه قبل، ولادمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه پس از ملاقات با همتای تاجیکستانی خود اعلام کرد که مسکو و دوشنبه برای دفاع از مرزهای تاجیکستان و افغانستان در برابر حملات مخالفان مسلح از داخل افغانستان، همکاری‌های مشترک‌شان را با هدف ارتقاء ظرفیت‌های پایگاه نظامی روسیه در خاک تاجیکستان افزایش خواهند داد. اکنون فرمانده فرماندهی مرکزی آمریکا با دستورکاری مشابه به دوشنبه سفر کرده است تا غیرمستقیم به کرملین هشدار دهد درصورت تلاش برای افزایش همکاری‌های نظامی و اطلاعاتی با دولت رحمان و همچنین تداوم ارتباطات اطلاعاتی و نظامی با طالبان به بهانه جلوگیری از نفوذ عناصر وابسته به داعش به مرزهای تاجیکستان و سایر جمهوری‌های آسیای مرکزی که آمریکا بارها مدعی آن شده است، احتمال دارد روسیه با واکنش‌هایی جدی از طرف آمریکا و «ناتو» در افغانستان مواجه شود. دوم، به ایران اطمینان دهد که تنها کشور فارسی‌زبان آسیای مرکزی بیش‌ازپیش به سمت همگرایی با غرب و فاصله گرفتن از روسیه تمایل دارد. در نتیجه اگر احیاناً در تهران تصور بر این است که می‌توان با میانجی قرار دادن مسکو و استفاده از روابط حسنه آن با دولت رحمان، یک بار دیگر روابط ایران و تاجیکستان را به حدود شش سال قبل و دوران اوج همکاری های اقتصادی و فرهنگی دو کشور بازگرداند، این تصور باید اصلاح شود. البته مقامات تاجیک نیز به نوبه خود نه‌تنها برای بهبود روابط سرد کشورشان طی چند سال اخیر با جمهوری اسلامی ایران قدمی بر نداشته‌اند، بلکه در طول ماه‌های گذشته با تداوم مخالفت‌شان با عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای (SCO)، به‌رغم ابراز تمایل چین، روسیه و دیگر اعضای این پیمان مهم منطقه‌ای، تعطیل کردن دفتر کمیته امداد امام خمینی (ره) در دوشنبه و لغو صدور روادید در فرودگاه‌های تاجیکستان نشان داده‌اند که با هدف آمریکایی‌ها، یعنی دور کردن هر چه بیشتر این کشور از ایران و مانع‌تراشی در مسیر همگرایی بیشتر کشورهای حوزه «اوراسیا» همسو هستند. این درحالی است که امامعلی رحمان، تداوم حکومت خود را به جمهوری اسلامی ایران مدیون است و اگر «پیمان تهران» با میانجی‌گری دولت مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، در سال 1997، میان دولت رحمان و حزب نهضت اسلامی تاجیکستان منعقد نمی‌شد، اکنون در این جمهوری آسیای مرکزی اوضاع به‌گونه دیگری بود. حال باید دید حکومت تاجیکستان تا کجا از خویشتنداری تهران در برابر مانع‌تراشی‌ها و بداخلاقی‌های سیاسی و فرهنگی این کشور و همنوایی و همکاری فزاینده‌اش با رقبای متخاصم فرامنطقه ای ایران سواستفاده خواهد کرد.