رویکرد ایران به منظور حفظ برجام در دوره ترامپ
رویکرد ایران به منظور حفظ برجام در دوره ترامپ
شنبه 9 بهمن 1395

با پایان گرفتن دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، کاخ سفید از بیستم ژانویه 2017 میزبان چهل و پنجمین رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا برای یک دوره چهار ساله است. حضور دونالد ترامپ در راس دولت ایالات متحده آمریکا نه تنها منجربه ایجاد نگرانی در میان بخشهایی از جامعه و سیاستمداران این کشور گردیده است که در سایر نقاط جهان نیز بسیاری از کشورها چه آنها که دارای سابقه روابط غیردوستانه با دولت آمریکا هستند و چه آنهایی که در ردیف متحدین ایالات متحده قرار میگیرند همچون عربستان سعودی و کشورهای اروپایی نگران اتفاقاتی هستند که ممکن است در طول ریاست جمهوری ترامپ رخ دهد. نگاهی به اقدامات و موضعگیریهای ترامپ در همین مدت کوتاه قبل و بعد از انتخابات حکایت از آن دارد که نگرانی از حضور ترامپ در کاخ سفید طیف گستردهای از موضوعات زیست محیطی تا مسائل سیاسی و اقتصادی ازقبیل نگاه منفی به مهاجرین و مسلمانان، اتخاذ مواضع و اظهارنظرهای خاص در رابطه با روسیه، فریب دانستن خطر تغییرات آب و هوایی، تصمیم به اعزام نکردن نماینده ازسوی ایالات متحده برای شرکت در نشست اقتصادی داووس و موارد بسیاری از این دست را دربرمیگیرد.
اما دراینمیان شاید بتوان موضعگیریها و سخنان دونالد ترامپ در ارتباط با توافق هستهای ایران و کشورهای 1+5 را مهمترین موضوعی دانست که توجه بخش مهمی از جامعه جهانی ازجمله کشورهای حاضر در توافق هستهای و همچنین کشورهای منطقه خاورمیانه را به خود جلب نموده است. اقای ترامپ از همان ابتدای حضور در عرصه انتخابات بهشدت به این توافق حمله نمود و آن را به کرات بدترین توافقی اعلام کرد که می توانسته است صورت پذیرد. اما نکته مهم در این رابطه این است که نوع موضعگیریهای ترامپ و نظرات خاص وی درمورد برجام از دید خیلی از تحلیلگران و کارشناسان سرنوشت برجام را در هالهای از ابهام فروبرده است، ولی نگارنده براینباوراست که برهم زدن برجام توسط ایالات متحده آمریکا به دلایلی ازجمله درگیر بودن قدرتهای بزرگ در این توافق و همچنین وجود قطعنامه سازمان ملل و عوامل دیگر، کار چندان آسانی برای ترامپ نخواهد بود، این مسئله را میشود به خوبی در سخنان اخیر گزینههای پیشنهادی ترامپ برای سازمان سیا و وزارت دفاع مبنیبر لزوم وفادار ماندن ایالات متحده به تعهدات خود و حمایت از توافق هستهای مشاهده نمود، به همین دلیل بهنظر میرسد، گزینه موردنظر ترامپ در برابر توافق هستهای نه برهم زدن آن،که تلاش برای ایجاد مانع در مسیر اجرایی شدن آن با استفاده از یکسری اهرمها و اقدامات است که ازجمله مهمترین این اقدامات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. ایجاد موانع بانکی و تجاری در مسیر بهبود روابط اقتصادی میان ایران و جامعه جهانی در فضای پسابرجام و رفع تحریمها؛
2. تلاش برای وضع تحریمهای جدید در زمینههای غیرهستهای ازجمله حقوق بشر و فعالیتهای نظامی به منظور افزایش فشارها بر ایران و درنتیجه ترغیب ایران برای دست زدن به اقدامات حساسیت برانگیز؛
به بیان بهتر ترامپ و حلقه تندرو اطراف ایشان تلاش خواهند کرد تا از طریق ایجاد موانع بانکی و تجاری ازقبیل طرح اخیر کنگره برای لغو قرارداد بویینگ با ایران و یا اجرایی کردن بخشهای معلق شده قانون آیسا، موانعی را در مسیر اجرایی شدن برجام بهوجود بیاورند. ازطرفدیگر تیم ترامپ و اعضای مخالف توافق هستهای در کنگره بخشی از توان خود را بر وضع تحریمهای جدید در زمینههای غیرهستهای ازجمله حقوق بشر متمرکز خواهند نمود و میتوان انتظار داشت با توجه به وجود برخی محدودیتها در مسیر بازگرداندن تحریمهای لغو شده در برجام، مخالفان برجام در ایالات متحده به سمت وضع تحریمهای جدید و تحت فشار قراردادن ایران در زمینه حقوق بشر و فعالیتهای نظامی حرکت نمایند، تا بدینوسیله ضمن افزایش فشارهای اقتصادی و سیاسی بر ایران ازطریق ترغیب و تحریک ایران برای دست زدن به اقدامات حساسیتزا بتوانند همراهی طرف اروپایی توافق و حتی روسیه و چین را به منظور اجرایی نشدن برجام بهدست آورند.
حال سوالی که مطرح است این است که تحت چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران در برابر اقدامات ترامپ چه سیاستها و تدابیری را میبایست اتخاذ کند؟ نگارنده براینباور است که جمهوری اسلامی ایران در برابر سیاستهای ترامپ میتواند یک رویکرد دو وجهی اتخاذ نماید. یک وجه این رویکرد اقدامات حقوقی و سیاسی است که جمهوری اسلامی ایران درصورت عدم پایبندی ایالات متحده به تعهدات برجامی خود میتواند به عمل بیاورد که نمونه اخیر آن را میتوان در پیگیری و اعتراض ایران به تمدید تحریمهای ده ساله در قالب سازوکارهای پیشبینی شده برجام مشاهده کرد. (هرچند که بهواسطه برجام بخشهای مرتبط با تحریمهای هستهای ایران در قانون ایسا همچنان مستثنی شده است) . وجه دیگر سیاستهای بازدارندهای می باشد که جمهوری اسلامی ایران ازطریق آن میتواند قدرت مانور ترامپ برای مقابله با برجام را محدود نماید. دراینارتباط مهمترین اقدامات کنشی و بازدارنده ایران بهمنظور ایجاد محدودیت در مسیر سیاستهای ایالات متحده را میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. گسترش و تعمیق روابط اقتصادی و تقویت پیوندهای سیاسی با کشورهای اروپایی حاضر در توافق هستهای؛
2. برقراری گفتوگوهای سازنده با اتحادیه اروپا در زمینه حقوق بشر؛
3. ایفای نقش مؤثر در حل مسائل منطقهای با همکاری کشورهای مهم منطقهای و اروپایی و تلاش در جهت کسب حمایت جامعه جهانی بهویژه کشورهای اروپایی حاضر در توافق هستهای و همچنین کشورهای منطقه از طرحها و ایدههای خود؛
4. کمک به شکلگیری اجماع داخلی در میان نخبگان سیاسی بر سر برجام و منافع ملی.
بهعبارتدیگر برقراری روابط اقتصادی با اتحادیه اروپا و برخورداری کشورهای اروپایی از مزایای اقتصادی توافق هستهای میتواند منجربه تقویت پیوندهای میان ایران و کشورهای اروپایی و در نتیجه تثبیت و تحکیم بیشتر برجام شود، همچنین بهبود روابط اقتصادی در فضای پسابرجام میتواند ارسالکننده این پیام باشد که درصورت ایجاد موانع تجاری و اقتصادی در مسیر برجام ازسوی ایالات متحده طرف متضرر دراینمیان بیشتر شرکتهای آمریکایی خواهند بود، بهصورت واضحتر اقدامات مؤثر ایران در راستای پیوندهای سیاسی و اقتصادی با طرفهای اروپایی برجام میتواند به انزوای ایالات متحده در رابطه با توانایی این کشور برای همراه نمودن کشورهای اروپایی با سیاستهای فشار خود بینجامد. موضوع بعدی که افراطیها و جنگطلبان مخالف ایران در کاخ سفید همواره تلاش داشتهاند تا ازطریق آن فشار بر ایران را افزایش دهند موضوع حقوق بشر است. گرچه به سختی میتوان در این مسئله تردید داشت که نگاه و بهرهبرداری ایالات متحده آمریکا از مسئله حقوق بشر در ایران یک امر سیاسی است و دلیل ثابتکننده این مسئله نیز استانداردها و رویکرد دوگانه ای است که این کشور درقبال برخی از کشورهای ناقض حقوق بشر در منطقه به اجرا گذاشته است؛ اما در هر صورت بهنظر میرسد وارد شدن ایران به گفتوگوهای سازنده با اتحادیه اروپا در زمینه حقوق بشر که چندی پیش نیز ازسوی قوه قضاییه اعلام گردید میتواند با نشان دادن حسن نیت ایران، در عدم همراهی کشورهای اروپایی با بهانههای حقوق بشری سیاستمداران افراطی ایالات متحده آمریکا در آینده مساعدت کند.
در رابطه با ایفای نقش ایران در معادلات منطقهای نیز میتوان اذعان داشت که قدرت منطقهای ایران بهویژه پس از ظهور داعش و بحران سوریه مسئله قابل کتمانی نیست؛ اما موضوعی که همواره وجود داشته است عدم تمایل قدرتهای جهانی و همچنین برخی از کشورهای منطقهای برای پذیرش این جنبه از قدرت ایران میباشد. گرچه توافق هستهای و مسیری که این توافق در برابر ایران و غرب گشود تا حدودی توانسته است زمینههای لازم را برای پذیرش نقش منطقهای ایران فراهم نماید و حتی باراک اوباما در سخنانی از توانایی تبدیل ایران به یک قدرت منطقهای سخن به میان آورده بود؛ اما بهنظر میرسد نگرانی برخی کشورهای منطقه از نقش مثبت برجام در تقویت قدرت منطقهای ایران در کنار نگاه خصومتآمیز تیم ترامپ به ایران میتواند موانعی را در مسیر ایفای نقشهای منطقهای ایران بازی نماید بهطوری که دولت آینده آمریکا به همراه برخی کشورهای منطقه سعی خواهد نمود تا از این موضوع بهعنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن ایران بهرهبرداری لازم را به عمل بیاورد، به همین دلیل بهنظر میرسد همکاری ایران با کشورهای مهم منطقهای و اروپایی و تلاش در جهت کسب حمایت جامعه جهانی بهویژه کشورهای اروپایی حاضر در توافق هستهای از طرحها و ایدههای خود در فرایند حل مشکلات منطقهای میتواند در روند پذیرش ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای و کاهش حساسیتها در این رابطه تاثیرگذار باشد. مسئله مهمی که در اینجا نباید فراموش شود این است که برجام بهدلیل برداشت خاص کشورهای منطقه خلیج فارس از آن بهعنوان عاملی که میتواند منجربه افزایش قدرت سیاسی و اقتصادی ایران شود با نوعی بدبینی و عدم استقبال ازسوی این کشورها مواجه گردیده است و همین مسئله باعث شکلگیری نوعی اتحاد در میان کشورهای عرب منطقه علیه ایران شده به همین دلیل بهنظر میرسد اولویت دادن دستگاه سیاست خارجی ایران به کاهش تنشها و رفع سوبرداشتها در روابط خود با کشورهای عرب منطقه میتواند بر فرایند اجرای برجام تأثیرات مثبتی داشته باشد.
درنهایت با توجه به اینکه سیاست خارجی و داخلی را نمیتوان از یکدیگر جدا نمود باید اذعان داشت مسئلهای که در رابطه با سیاست داخلی میتواند به دستگاه سیاست خارجی ایران در مواجهه با کشورهای طرف توافق هستهای یاریرسان باشد موضوع یکپارچگی و اجماع نخبگان، گروههای سیاسی و قوای سهگانه جمهوری اسلامی ایران بر سر منافع ملی و برجام میباشد؛ زیرا هرچقدر در داخل از دریچهای واحد و مبتنی بر منافع ملی به برجام نگاه شود، اولاً دستگاه دیپلماسی از پشتوانه قویتری برای مواجه با مشکلات احتمالی آینده در مسیر برجام برخوردار خواهد بود و دوماً تصمیمات اتخاذ شده توسط نهادهای داخلی ازجمله مجلس در برخورد با برجام نیز از عقلانیت و تطابق بیشتری با منافع ملی برخوردار خواهد بود.
نتیجهای که از بحث میتوان داشت این است که مادامی که ایران به تعهدات برجامی خود پایبند باشد برقراری تحریمهای لغو شده در متن برجام ازسوی ایالات متحده نه تنها میتواند ازنظر حقوقی نقض برجام ازسوی این کشور به حساب آید که ازنظر سیاسی نیز همراهی سایر کشورهای حاضر در توافق را به همراه نخواهد داشت؛ بنابراین ایالات متحده به احتمال زیاد اقدام به اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایران در سایر زمینهها خواهد نمود که در مقابل ایران نیز میتواند اولاً ازطریق پیوندهای اقتصادی و سیاسی با کشورهای اروپایی اثرات تحریمهای احتمالی ایالات متحده را کاهش دهد و دوماً ازطریق همکاری با دیگر قدرتهای منطقهای و بینالمللی به منظور ارائه راهحل سیاسی برای مشکلات منطقهای و اتخاذ تدابیر مناسب در سیاست داخلی به منظور ایجاد اجماع برسر برجام، احتمال همراهی اروپاییها با طرحهای یکجانبه ایالات متحده آمریکا را کاهش دهد.
در رابطه با ایفای نقش ایران در معادلات منطقهای نیز میتوان اذعان داشت که قدرت منطقهای ایران بهویژه پس از ظهور داعش و بحران سوریه مسئله قابل کتمانی نیست؛ اما موضوعی که همواره وجود داشته است عدم تمایل قدرتهای جهانی و همچنین برخی از کشورهای منطقهای برای پذیرش این جنبه از قدرت ایران میباشد. گرچه توافق هستهای و مسیری که این توافق در برابر ایران و غرب گشود تا حدودی توانسته است زمینههای لازم را برای پذیرش نقش منطقهای ایران فراهم نماید و حتی باراک اوباما در سخنانی از توانایی تبدیل ایران به یک قدرت منطقهای سخن به میان آورده بود؛ اما بهنظر میرسد نگرانی برخی کشورهای منطقه از نقش مثبت برجام در تقویت قدرت منطقهای ایران در کنار نگاه خصومتآمیز تیم ترامپ به ایران میتواند موانعی را در مسیر ایفای نقشهای منطقهای ایران بازی نماید بهطوری که دولت آینده آمریکا به همراه برخی کشورهای منطقه سعی خواهد نمود تا از این موضوع بهعنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن ایران بهرهبرداری لازم را به عمل بیاورد، به همین دلیل بهنظر میرسد همکاری ایران با کشورهای مهم منطقهای و اروپایی و تلاش در جهت کسب حمایت جامعه جهانی بهویژه کشورهای اروپایی حاضر در توافق هستهای از طرحها و ایدههای خود در فرایند حل مشکلات منطقهای میتواند در روند پذیرش ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای و کاهش حساسیتها در این رابطه تاثیرگذار باشد. مسئله مهمی که در اینجا نباید فراموش شود این است که برجام بهدلیل برداشت خاص کشورهای منطقه خلیج فارس از آن بهعنوان عاملی که میتواند منجربه افزایش قدرت سیاسی و اقتصادی ایران شود با نوعی بدبینی و عدم استقبال ازسوی این کشورها مواجه گردیده است و همین مسئله باعث شکلگیری نوعی اتحاد در میان کشورهای عرب منطقه علیه ایران شده به همین دلیل بهنظر میرسد اولویت دادن دستگاه سیاست خارجی ایران به کاهش تنشها و رفع سوبرداشتها در روابط خود با کشورهای عرب منطقه میتواند بر فرایند اجرای برجام تأثیرات مثبتی داشته باشد.
درنهایت با توجه به اینکه سیاست خارجی و داخلی را نمیتوان از یکدیگر جدا نمود باید اذعان داشت مسئلهای که در رابطه با سیاست داخلی میتواند به دستگاه سیاست خارجی ایران در مواجهه با کشورهای طرف توافق هستهای یاریرسان باشد موضوع یکپارچگی و اجماع نخبگان، گروههای سیاسی و قوای سهگانه جمهوری اسلامی ایران بر سر منافع ملی و برجام میباشد؛ زیرا هرچقدر در داخل از دریچهای واحد و مبتنی بر منافع ملی به برجام نگاه شود، اولاً دستگاه دیپلماسی از پشتوانه قویتری برای مواجه با مشکلات احتمالی آینده در مسیر برجام برخوردار خواهد بود و دوماً تصمیمات اتخاذ شده توسط نهادهای داخلی ازجمله مجلس در برخورد با برجام نیز از عقلانیت و تطابق بیشتری با منافع ملی برخوردار خواهد بود.
نتیجهای که از بحث میتوان داشت این است که مادامی که ایران به تعهدات برجامی خود پایبند باشد برقراری تحریمهای لغو شده در متن برجام ازسوی ایالات متحده نه تنها میتواند ازنظر حقوقی نقض برجام ازسوی این کشور به حساب آید که ازنظر سیاسی نیز همراهی سایر کشورهای حاضر در توافق را به همراه نخواهد داشت؛ بنابراین ایالات متحده به احتمال زیاد اقدام به اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایران در سایر زمینهها خواهد نمود که در مقابل ایران نیز میتواند اولاً ازطریق پیوندهای اقتصادی و سیاسی با کشورهای اروپایی اثرات تحریمهای احتمالی ایالات متحده را کاهش دهد و دوماً ازطریق همکاری با دیگر قدرتهای منطقهای و بینالمللی به منظور ارائه راهحل سیاسی برای مشکلات منطقهای و اتخاذ تدابیر مناسب در سیاست داخلی به منظور ایجاد اجماع برسر برجام، احتمال همراهی اروپاییها با طرحهای یکجانبه ایالات متحده آمریکا را کاهش دهد.
نظر شما