سوریه، صحنه صفآرایی جدید نظامی
سوریه، صحنه صفآرایی جدید نظامی
دوشنبه 17 اسفند 1394
از منطقه خاورمیانه بار دیگر بوی جنگ و درگیری به مشام میرسد. این منطقه که طی پنج سال اخیر به کانون درگیریهای فرقهای و سیاسی تبدیل شده است؛ کماکان در محور تحولات و صفبندیهای استراتژیک قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای قرار دارد. در این میان دو قدرت منطقهای عربستان و ترکیه سهم ویژهای در امنیتی شدن تحولات خاورمیانه و به خصوص سوریه دارند. این دو کشور از همان دوران آغاز قیامهای مردمی در سوریه به اردوگاه مخالفان در سوریه پیوسته و با انجام حمایتهای سیاسی، لجستیکی در تلاش برای ایجاد نظام مطلوب سیاسی خود در این کشور شدند. محور ریاض و آنکارا طی این مدت از تمامی ابزارهای سیاسی، تحریمی برای ضربه زدن به حکومت اسد و تقویت مخالفان بهره گرفتهاند. با این حال بر خلاف تصورات و باورهای خوشبینانه مقامات عربستان و ترکیه، خروجی این سیاستها نه تضعیف اسد، بلکه تبدیل سوریه به رشد و قدرتگیری گروههای متنوع تروریستی ـ تکفیری شد.
از این رو دو اتفاق در سوریه بر خلاف خواستههای استراتژیک آنکارا و ریاض صورت گرفت. در درجه اول اینکه حاصل تلاش پنچ سالهشان نه تنها منجر به تقویت طیف مخالفان در سوریه نگشت؛ بلکه در اثر قدرتگیری تروریستها و بروز درگیریهای داخلی، فضا برای قدرت عمل نیروهای ارتش سوریه جهت آزادسازی مناطق اشغال شده فراهم گشت. اتفاق بعدی در سوریه که در نهایت به ضرر منافع عربستان و ترکیه تمام شد، ظهور جریان داعش است. بیتردید با وجود ریشهدار بودن حرکتهای تروریستی در منطقه، تحولات سوریه آبستن مناسبی برای قدرتگیری این گروهها بود. در این میان داعش که از فرزندان ناخلف بحران سوریه است، با استفاده از شرایط حاصله نهایت بهرهبرداری را در جهت گستراندن شبکه تروریستیاش به کار گرفت. نگاهی به اندیشههای این گروه به خوبی نشانگر تخاصم و دشمنی داعش با عربستان میباشد. این گروه، در اهداف میانمدت خود عربستان و اردن را هدف قرار میدهد.
در خصوص ترکیه هم باید گفت علیرغم عدم دشمنی آشکار داعش با آنکارا، تحرکات این گروه در منطقه و آشوبسازیهای گسترده، ناخواسته امنیت و ثبات مرزهای جنوبی ترکیه مورد تهدید قرار گرفته است. از این رو بیجهت نبود که ترکیه طی یک سال اخیر متحمل چندین بمبگذاری مرگبار در سورچ، آنکارا و استانبول شود. گروههای تروریستی با توجه به ماهیت سیالشان، از قابلیت تهدید بالایی برخوردار هستند. در این میان برخلاف گمانهزنیهای رایج در خصوص تعامل استراتژیک ترکیه و داعش در منطقه، باید گفت گرچه داعش میتواند در کوتاهمدت در خدمت اهداف و خواستههای ترکیه عمل کند اما در بلندمدت اثرات نامطلوب خود را به شکل بیثباتیهای مرزی، یارگیریهای داخلی و منبع الهامبخش حرکتهای تروریستی در داخل ترکیه بگذارد. اکنون حدود 5 هزار شهروند ترکیه در شبکه داعش حضور دارند که این امر خود منبع تهدید بالقوه در آینده برای ترکیه است.
به هر ترتیب آنچه که مشخص است اینکه برآیند تحولات در سوریه برخلاف اهداف و جهتگیریهای آنکارا و ریاض شکل یافت. ارتش سوریه پس از سازماندهی نظامی و لجستیکی خود، استراتژی فتح سنگر به سنگر مواضع تکفیریها را در پیش گرفته است. در سایه این استراتژی حومه دمشق از حضور تروریستها پاکسازی شده و اکنون نیروهای سوری در حال فتح دژ اصلی تکفیریهای النصره در حلب هستند. متعاقب پیشروی نیروهای سوری در مناطق شمالی حلب، نگرانیها در پایتختهای عربی و ترکیه افزایش یافت و آنها نگران از به هم خوردن موازنه قدرت در شمال سوریه به نفع نیروهای اسد شدند. در پی این تحولات، سعودیها جهت حضور زمینی در سوریه اعلام آمادگی کردند. همزمانی این امر، انگیزه واقعی سعودیها را در سوریه برملا ساخت و آنها برخلاف اعلام مبارزه با داعش در تلاش برای تضعیف نیروهای اسد و تقویت جبهه مخالفان هستند. به نظر میرسد تصمیم مقامات سعودی در این خصوص برگشتناپذیر باشد و اکنون با اعزام جنگندههای نظامی به پایگاه اینجرلیک در حال نواختن شیپور جنگی دیگر در خاورمیانه هستند.
پیچیدگی مداخله نظامی در سوریه زمانی بیشتر میشود که در ضلع دیگر این ماجرا ترکیه قرار دارد. همپوشانی منافع ترکیه و عربستان در تحولات سوریه، زمینه این همکاریها را فراهم آورده است. آنکارا نگران از تشکیل کردستان بزرگ و شکست مخالفان به حضور نظامی عربستان در سوریه چراغ سبز نشان داده و در تلاش است از اهرم عربستان برای تحقق اهداف سیاسی خود در سوریه بهره گیرد. مسالهای که در این میان مطرح است اینکه با توجه به شدتگیری عملیات هوایی روسیه در سوریه و از سوی دیگر حضور مستشاری نیروهای ایران در میدان جنگ سوریه، تقابل و تنش میان این قدرتها افزایش خواهد یافت. از این رو طبیعی است که به مراتب حضور زمینی عربستان در سوریه، دو عامل یکی شدت گرفتن خصومت میان تهران و ریاض و دیگر خطر برخورد زمینی و رقابت برای کسب موقعیت برتر، تنشها را میان طرفین بالا خواهد برد. در این میان سعودیها چیزی برای از دست دادن ندارند به گمان آنها تداوم وضعیت فعلی در سوریه منجر به تقویت توان ایران و کاهش اعتبار و هیمنه خوشان خواهد شد. بدین خاطر گزینه نظامی آخرین تلاش برای اعاده این وضعیت و جلوگیری از قدرتگیری ایران در منطقه میباشد. از سوی دیگر ترکیه هم دو هدف را همزمان پیگیری میکند. در هدف اول که همان کاهش موقعیت ایران در سوریه است با سعودیها اشتراکنظر دارد اما هدف بعدی این کشور جلوگیری از اضمحلال نیروهای نیابتیشان(ترکمنهای سوری) در برابر حملات روسیه و ارتش سوریه است. از این رو ورود در جنگ میتواند ضمن بیاثر کردن تلاشهای هوایی روسیه، اهداف نظامی و سیاسی ترکیه را نیز محقق سازد. بدین ترتیب منطقه بار دیگر به صحنه رویارویی قدرتها تبدیل شده است. هر یک از این قدرتها با روکردن کارت خود در تلاش برای تضعیف رقبا است.
از این رو دو اتفاق در سوریه بر خلاف خواستههای استراتژیک آنکارا و ریاض صورت گرفت. در درجه اول اینکه حاصل تلاش پنچ سالهشان نه تنها منجر به تقویت طیف مخالفان در سوریه نگشت؛ بلکه در اثر قدرتگیری تروریستها و بروز درگیریهای داخلی، فضا برای قدرت عمل نیروهای ارتش سوریه جهت آزادسازی مناطق اشغال شده فراهم گشت. اتفاق بعدی در سوریه که در نهایت به ضرر منافع عربستان و ترکیه تمام شد، ظهور جریان داعش است. بیتردید با وجود ریشهدار بودن حرکتهای تروریستی در منطقه، تحولات سوریه آبستن مناسبی برای قدرتگیری این گروهها بود. در این میان داعش که از فرزندان ناخلف بحران سوریه است، با استفاده از شرایط حاصله نهایت بهرهبرداری را در جهت گستراندن شبکه تروریستیاش به کار گرفت. نگاهی به اندیشههای این گروه به خوبی نشانگر تخاصم و دشمنی داعش با عربستان میباشد. این گروه، در اهداف میانمدت خود عربستان و اردن را هدف قرار میدهد.
در خصوص ترکیه هم باید گفت علیرغم عدم دشمنی آشکار داعش با آنکارا، تحرکات این گروه در منطقه و آشوبسازیهای گسترده، ناخواسته امنیت و ثبات مرزهای جنوبی ترکیه مورد تهدید قرار گرفته است. از این رو بیجهت نبود که ترکیه طی یک سال اخیر متحمل چندین بمبگذاری مرگبار در سورچ، آنکارا و استانبول شود. گروههای تروریستی با توجه به ماهیت سیالشان، از قابلیت تهدید بالایی برخوردار هستند. در این میان برخلاف گمانهزنیهای رایج در خصوص تعامل استراتژیک ترکیه و داعش در منطقه، باید گفت گرچه داعش میتواند در کوتاهمدت در خدمت اهداف و خواستههای ترکیه عمل کند اما در بلندمدت اثرات نامطلوب خود را به شکل بیثباتیهای مرزی، یارگیریهای داخلی و منبع الهامبخش حرکتهای تروریستی در داخل ترکیه بگذارد. اکنون حدود 5 هزار شهروند ترکیه در شبکه داعش حضور دارند که این امر خود منبع تهدید بالقوه در آینده برای ترکیه است.
به هر ترتیب آنچه که مشخص است اینکه برآیند تحولات در سوریه برخلاف اهداف و جهتگیریهای آنکارا و ریاض شکل یافت. ارتش سوریه پس از سازماندهی نظامی و لجستیکی خود، استراتژی فتح سنگر به سنگر مواضع تکفیریها را در پیش گرفته است. در سایه این استراتژی حومه دمشق از حضور تروریستها پاکسازی شده و اکنون نیروهای سوری در حال فتح دژ اصلی تکفیریهای النصره در حلب هستند. متعاقب پیشروی نیروهای سوری در مناطق شمالی حلب، نگرانیها در پایتختهای عربی و ترکیه افزایش یافت و آنها نگران از به هم خوردن موازنه قدرت در شمال سوریه به نفع نیروهای اسد شدند. در پی این تحولات، سعودیها جهت حضور زمینی در سوریه اعلام آمادگی کردند. همزمانی این امر، انگیزه واقعی سعودیها را در سوریه برملا ساخت و آنها برخلاف اعلام مبارزه با داعش در تلاش برای تضعیف نیروهای اسد و تقویت جبهه مخالفان هستند. به نظر میرسد تصمیم مقامات سعودی در این خصوص برگشتناپذیر باشد و اکنون با اعزام جنگندههای نظامی به پایگاه اینجرلیک در حال نواختن شیپور جنگی دیگر در خاورمیانه هستند.
پیچیدگی مداخله نظامی در سوریه زمانی بیشتر میشود که در ضلع دیگر این ماجرا ترکیه قرار دارد. همپوشانی منافع ترکیه و عربستان در تحولات سوریه، زمینه این همکاریها را فراهم آورده است. آنکارا نگران از تشکیل کردستان بزرگ و شکست مخالفان به حضور نظامی عربستان در سوریه چراغ سبز نشان داده و در تلاش است از اهرم عربستان برای تحقق اهداف سیاسی خود در سوریه بهره گیرد. مسالهای که در این میان مطرح است اینکه با توجه به شدتگیری عملیات هوایی روسیه در سوریه و از سوی دیگر حضور مستشاری نیروهای ایران در میدان جنگ سوریه، تقابل و تنش میان این قدرتها افزایش خواهد یافت. از این رو طبیعی است که به مراتب حضور زمینی عربستان در سوریه، دو عامل یکی شدت گرفتن خصومت میان تهران و ریاض و دیگر خطر برخورد زمینی و رقابت برای کسب موقعیت برتر، تنشها را میان طرفین بالا خواهد برد. در این میان سعودیها چیزی برای از دست دادن ندارند به گمان آنها تداوم وضعیت فعلی در سوریه منجر به تقویت توان ایران و کاهش اعتبار و هیمنه خوشان خواهد شد. بدین خاطر گزینه نظامی آخرین تلاش برای اعاده این وضعیت و جلوگیری از قدرتگیری ایران در منطقه میباشد. از سوی دیگر ترکیه هم دو هدف را همزمان پیگیری میکند. در هدف اول که همان کاهش موقعیت ایران در سوریه است با سعودیها اشتراکنظر دارد اما هدف بعدی این کشور جلوگیری از اضمحلال نیروهای نیابتیشان(ترکمنهای سوری) در برابر حملات روسیه و ارتش سوریه است. از این رو ورود در جنگ میتواند ضمن بیاثر کردن تلاشهای هوایی روسیه، اهداف نظامی و سیاسی ترکیه را نیز محقق سازد. بدین ترتیب منطقه بار دیگر به صحنه رویارویی قدرتها تبدیل شده است. هر یک از این قدرتها با روکردن کارت خود در تلاش برای تضعیف رقبا است.
نظر شما