روابط بغداد – آنکارا و موانع پیشرو

تلاش دولت اردوغان برای بهبود روابط با همسایگان خود و بازگشت به استراتژی تنش صفر، تازهترین اقدام تیم سیاست خارجی دولت ترکیه برای بهبود روابط با کشورهای منطقه است. تیم داوداوغلو که در پرونده سوریه دچار خطا و شتابزدگیهای بسیار شده و مورد انتقاد گروههای کثیری از سیاستمداران مخالف دولت قرار گرفت، هنوز هم حاضر نشده قبول کند که در میدان سوریه، عجولانه و بدون برنامه وارد شده است و نتوانسته دست آمریکا و اروپا را بهدرستی بخواند. بااینحال دستکم درخصوص عراق، میتوان این واقعیت را بهوضوح مشاهده کرد که آنکارا بهدنبال پایان دادن بهتنش با دولت مرکزی بغداد است و تلاش میکند تا روابط خود را بهسطح مطلوب برساند. سفر وزیر امور خارجه ترکیه و دیدار با نوری المالکی، هوشیار زیباری، اسامه نجیفی، مقتدی صدر، آیتالله علی سیستانی و دیگر شخصیتهای برجسته سیاسی و دینی عراق و نیز دعوت از مالکی برای سفر به ترکیه، همگی نشان دهنده این است که اردوغان این واقعیت را درک کرده که بهخاطر دفاع از طارق الهاشمی هزینههای گزافی را پرداخت کرده و عراق- با وجود همه بحرانها و مشکلات داخلیاش- کشوری نیست که ترکیه بتواند خود را از اهمیت استراتژیک و سیاسی آن غافل کند.
اگر بخواهیم بهصورت خلاصه، مجموعهای از مهمترین دلایل تلاش ترکیه برای بهسازی روابط با عراق را بررسی کنیم؛ باید به ذکر این چند مورد مهم بپردازیم: الف) تیم سیاست خارجی ترکیه درحوزه سوریه کارنامه ضعیف، دردسرساز و پرهزینهای ارائه داد و ترکیه ناچار است تا برای جبران اشتباهات خود و ترمیم اعتبار آسیب دیدهاش، نشان دهد که هنوز هم میتواند با استفاده از قدرت نرم دیپلماسی، مسیر دیگری را در پیش بگیرد و با همسایگان خود تعامل بیشتری داشته باشد. نظام سیاسی سوریه، برخلاف پیشبینیهای اولیه دولت اردوغان سقوط نکرد و به موازات آن، پس از دستاوردهای سازنده و انسجام آفرین انتخابات ریاست جمهوری ایران و نیز عزم راسخ دستگاه دیپلماسی ایران برای حل معضل هستهای از راه مذاکره، فضای منطقه را به گونهای تغییر داده که ترکیه ناچار شده با درنظرگرفتن حساسیتها و موازنات سیاسی منطقه، بهجای مقابله با مثلث ایران، عراق و سوریه، روابط خود را با تهران عمیقتر کند، با بغداد به سوی بهسازی روابط برود و درخصوص سوریه نیز دستکم اندکی منعطفتر از گذشته اظهار نظر کند. مخصوصا در شرایطی که نقش عربستان سعودی در پرونده سوریه برجستهتر شده و ترکیه و قطر نمیتوانند همچون گذشته در هدایت مخالفین سوری تاثیرگذار باشند، آنکارا شرط عقل و مصلحت را در آن دیده که مانع از ضرر بیشتر شود. ب) حمایت غیرمستقیم ترکیه از گروههای افراطی در سوریه، انتقادات تندی را متوجه دولت اردوغان نمود و آنکارا به این نتیجه رسیده که ادامه این روند ممکن است هزینههای سنگینتری بهدنبال بیاورد. شاید بههمینخاطر است که توجه دولت ترکیه طی هفتههای اخیر به مسائل علویان بیشتر شده و داوداوغلو نیز در سفر به کربلا و نجف در ماه محرم سیاه پوشید و پیش از زیارت حرم امام حسین (ع) و امام علی (ع)، نکات بسیاری درمورد ارتباط جغرافیا و متافیزیک بر زبان آورده و اعلام کرد که اطمینان دارد آن حس عجیبی را که در مکه و مدینه و سایر اراضی مقدس داشته، در کربلا و نجف نیز تجربه خواهد کرد.ج) یکی دیگر از جوانب مهم انگیزه ترکیه از تلاش برای بهبود روابط با عراق، مساله توافقات نفتی آنکارا- اربیل و سرمایهگذاریهای استراتژیک سیاسی و اقتصادی ترکیه در اقلیم کردستان عراق است. موضوع تامین انرژی ترکیه از اقلیم کردستان عراق، یکی از بنیادهای استراتژی انرژی ترکیه است و این کشور بههیچ وجه نمیخواهد این موهبت ارزشمند و ارزان قیمت را از دست بدهد. قرار است در سال 2015 هر روز 1 میلیون بشکه نفت از اقلیم به ترکیه منتقل شود. و براساس پیشبینیهای صورت گرفته در سال 2019 میلادی در روز 2 میلیون بشکه نفت منتقل خواهد شد. این میزان نفت، دقیقاًٌ معادل 4 برابر میزان نیاز روزانه ترکیه به نفت خام است. همچنین در سال 2014 میلادی گاز اقلیم به ترکیه منتقل میشود و بهشکل پلهای و صعودی ماه به ماه افزایش بیشتری پیدا میکند و در سال 2014 میزان انتقال گاز درحد هفتصد میلیون مترمکعب باشد اما در سال 2033 میلادی این میزان چند برابر شده و به 3.2 میلیارد مترمکعب خواهد رسید. طبیعتا ترکیه برای آنکه بتواند روابط سیاسی و اقتصادی خود با ساختار خودگردان کردهای عراق را حفظ کند، باید از لحاظ حقوقی و سیاسی، حساسیتهای خاص عراق را درنظر بگیرد، چرا که اعتراض و گلایههای دولت مالکی، جدای از آنکه اصل معاملات اربیل و آنکارا را با دشواریها و موانع بزرگ روبرو میکند، موجب واکنش آمریکا نیز میشود و واشنگتن برای حمایت از بغداد در این میدان به انتقاد از آنکارا و اربیل میپردازد.
سهم بغداد، سهم اربیل
براساس اشاره صریح قانون اساسی عراق، 83 درصد از کل درآمدهای نفتی اقلیم کردستان عراق به دولت مرکزی بغداد و 17 درصد آن به اربیل تعلق دارد و تقسیمبندی این درآمدها باید به این شکل صورت بگیرد. اما در شرایط کنونی فقط 3 نفر از آمار و ارقام واقعی میزان استحصال و فروش نفت اطلاع دارند که عبارتند از: مسعود بارزانی رییس اقلیم، برادرزاده او نیچروان بارزانی نخست وزیر اقلیم و آشتی هورامی وزیر منابع طبیعی اقلیم. دولت مرکزی عراق اعلام کرده که معاهدات نفتی و گازی بین بارزانی و اردوغان، بدون تایید بغداد اعتبار ندارد و ترکیه نیز برای حل این مشکل پیشنهادی ارائه داده که معلوم نیست تا چه اندازه مورد قبول مالکی واقع شود.
ترکیه اعلام کرده که میتواند برای رفع نگرانیهای بغداد، کل میزان پول نفت اقلیم را در یکی از بانکهای خود و در یک حساب ویژه ذخیره کند و این بانک غیردولتی، سهم بغداد و اربیل را براساس همان ارقام قانونی 83 و 17 درصد پرداخت نماید. شاید این طرح در ظاهر میتواند برای رفع نگرانیهای طرفین موثر واقع شود اما واقعیت آن است که در این مسیر مانع و مشکل مهمی بهنام جایگاه حقوقی و سیاسی وجود دارد و از لحاظ آداب سیاسی و دیپلماسی، پذیرفتن این طرح، بهمنزله آن است که ترکیه در این معامله از جایگاه یک خریدار خوششانس به مرتبت یک قیّم مورد اعتماد ارتقا پیدا میکند و وارد معادلهای میشود که اساسا نه درحوزه وظایف آنکارا، بلکه در حیطه مسائل داخلی اعراب و کردهای عراق است.
باید دید طی هفتههای پیشرو و درشرایطی که قرار است نوری المالکی نخست وزیر عراق به دعوت اردوغان به ترکیه برود، بغداد و آنکارا برای حل معمای نفت اقلیم کردستان چه راهکاری پیدا میکنند.
نظر شما