داعش، تهدیدی جدی علیه اتحادیه اروپا
داعش، تهدیدی جدی علیه اتحادیه اروپا
چهارشنبه 18 تیر 1393
جریان بعثی- تکفیری داعش با تصرف بخشهای بهنسبت گستردهای از خاک سوریه و عراق، از رقه تا نزدیکیهای بغداد، از گروهی تروریستی به ارتشی تروریستی ارتقا یافته و چنان اعتمادبهنفسی یافته که رهبر آن در انظار عمومی ظاهر میشود و اعلام خلافت میکند. واکنش اتحادیه اروپا به حملات گسترده نظامی پیکارجویان داعش در عراق اما دیرهنگام بوده و از محکومیت اقدامات این گروه تروریستی فراتر نرفته است. در واقع، فقط دو هفته بعد از پیشرویهای نظامی پیکارجویان داعش بود که وزرای خارجه اتحادیه در نشست خود در لوکزامبورگ اقدامات این گروه را بهشدت محکوم کردند و با ابراز نگرانی بسیار از بروز بحرانی انسانی در عراق، خواستار افزایش کمکهای بشردوستانه به این کشور از پنج به دوازده میلیون یورو شدند. اما آیا خونسردی زودگذر کنونی اتحادیه اروپا و بیاقدامی آن در قبال تحرکات داعش تأمینکننده منافع آن خواهد بود؟
بررسی مواضع رهبران اروپایی نشان میدهد که آنها بر این باورند: 1. موضوع عراق، موضوعی است که آمریکا ایجاد کرده و خود باید آن را حل کند؛ 2. موضوع عراق نشئتگرفته از مناقشات فرقهای است و دولت مالکی با عملکرد نادرستش به آن دامن زده است؛ 3. موضوع عراق همانند بحران سوریه تداوم رویارویی نیابتی بین ایران و عربستان بر سر رسیدن به هژمونی منطقهای است؛ 4. تهدید داعش برای اتحادیه اروپا، بیشتر تهدیدی تروریستی است؛ و 5. اتحادیه اروپا فقط تأثیری محدود بر تحولات عراق دارد و کار زیادی از دست آن ساخته نیست.
اما بررسی شرایط کنونی، با مدنظر قرار دادن پیامدهای آتی نشان میدهد که اتحادیه اروپا با مجموعه گستردهای از مسائل و تهدیدها ازسوی پیکارجویان داعش روبهروست:
1. تهدید تروریسم تکفیری: مواضع و اقدامات رهبران اروپا نشان میدهد که اغلب آنها از تهدید تروریستی داعش آگاهند. سخنان گیلز دی گرچوف ، هماهنگکننده امور ضدتروریسم اتحادیه اروپا مبنیبر تهدید قریبالوقوع داعش برای اتحادیه اروپا، یا سخنان دیوید کمرون، نخستوزیر بریتانیا، دال بر این ادعاست؛ اما باید توجه کرد که تهدید تروریستی داعش علیه اتحادیه اروپا ابعاد مختلفی خواهد داشت. نخست اینکه گسترش داعش در منطقه، خودبهخود ضربهای جدی علیه جنگ جهانی غرب به رهبری آمریکا علیه تروریسم است. داعش در حال حاضر توانسته حمایت گروههای تروریستی بسیاری را در منطقه ازجمله شاخه آفریقایی القاعده، شاخه یمنی القاعده و برخی از اعضای جبهه النصره در سوریه را بهدست آورد و بر گستره تهدید تروریستی خود بیفزاید. دوم اینکه داعش عملاً غرب را به حمله مستقیم تهدید کرده است (بیانیه این گروه در ژانویه 2014)، و سوم اینکه بازگشت پیکارجویان داعش به کشورهای خود در اروپا، نهتنها میتواند به گسترش افکار جهادی آنها در مناطق حساس اروپا ازجمله بالکان کمک کند، بلکه میتواند به تشکیل سلولهای تروریستی در خاک اروپا سرعت بخشد.
2. فاجعه انسانی: همانطور که در بیانیه وزرای خارجه اتحادیه اروپا نیز آمده، فاجعه انسانی رخداده بهواسطه حملات وحشیانه داعش، با بسته شدن مرزهای کشورهای همسایه ابعاد حادتری یافته و بر تراژدی فاجعه انسانی در خاورمیانه در کنار آوارگان سوری دامن زده است. گسیل این سیل آوارگان بهسمت مرزهای جنوبی اروپا، تهدیدی جدی علیه امنیت این اتحادیه خواهد بود.
3. بیثباتیهای گسترده در منطقه خاورمیانه: بدون تردید هرگونه موفقیت داعش در ایجاد یک هویت دائم شبهدولتی، فروپاشی نظام سایکس ـ پیکو را تسریع خواهد کرد. این گروه توانسته در کنار دیگر محرکها، ماهیت دولت در خاورمیانه را تضعیف کند و سوءاستفاده گروههای قومی از این وضعیت، نظیر آنچه اقلیم کردستان بهدنبال آن است، بر بیثباتیهای ایجادشده بهشدت خواهد افزود. این بیثباتی بدون تردید اروپا را در امان نخواهد گذاشت.
4. امنیت رژیم اسرائیل: اگر اردن که منطقه حائل بین اسرائیل و داعش است، از پیامدها و تغییرات ژئوپلیتیکی نشئتگرفته از اقدامات داعش در امان نماند، آنگاه موازنه قدرت در مناقشه اسرائیل ـ فلسطین بههم خواهد خورد. در واقع، میتوان پیش بینی کرد بر اساس سیاستهایی که اتحادیه اروپا تا امروز در قبال ژیم صهیونیستی داشته هرگونه بیثباتی در اردن به منافع راهبردی این رژیم صدمه خواهد زد و بدون تردید اروپا نمیتواند نسبت به این موضوع بیتفاوت باشد.
5. امنیت انرژی: هرچند بخش عمدهای از تولید 24/3 میلیون بشکهای نفت عراق در جنوب این کشور صورت میگیرد و تاکنون تحت تأثیر حملات داعش قرار نگرفته (در روز قبل از حمله داعش به موصل قیمت نفت 73/104 دلار بود و یک روز بعد از حمله به 09/109 دلار افزایش یافت)، اما ادامه بیثباتیها در عراق و در منطقه بدون تردید بهسرعت بازارهای انرژی جهانی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
براساس آنچه گفته شد، اتحادیه اروپا نمیتواند نسبت به تحولات عراق بدون تفاوت باشد و به گفته اشتاین مایر، وزیر امور خارجه آلمان، فقط تأثیری محدود در این زمینه اعمال نماید. اگر آمریکا قائل به اقدام مؤثر در عراق نیست و عملاً بعد از تحولات لیبی نشان داده که برای خود قائل به منافع حیاتی در خاورمیانه نیست و تأمین امنیت پیرامون اتحادیه اروپا را به خود این اتحادیه واگذار کرده، رهبران اروپایی چارهای جز پر کردن این خلأ ندارند. تمرکز داعش اگرچه در حال حاضر بر روی عراق و منطقه است، اما دیر یا زود خطر آنها متوجه اروپا خواهد شد و مقابله با این جریان تروریستی از همین حالا منافع بیشتری برای اروپا خواهد داشت. به بیان دیگر، مبارزه با داعش در مرزهای جغرافیایی این گروه بهمراتب هزینه کمتری را متوجه اروپا خواهد ساخت.
بدون تردید، ریشههای رشد داعش را باید در بحران سوریه جستجو کرد و مقابله با آن از حل بحران مذکور جدا نیست. بنابراین، برای حل مسئله سوریه بهعنوان گامی کلیدی، اروپا باید نقشی سازنده و جدی ایفا کند. ایفای این نقش از اشکال مداخله به دور است؛ زیرا تجربه مداخلات غرب به رهبری آمریکا در منطقه، از عراق و افغانستان گرفته تا لیبی و کمک به مخالفان سوری، حاصلی جز بیثباتی و ناامنی و رشد گروههای تروریستی چون داعش به همراه نداشته است. اتحادیه اروپا بهجای مداخله میتواند به شکلگیری تنظیمات منطقهای و جایگیری مناسب بازیگران در این تنظیمات کمک کند. لازمه این امر ارتباط نزدیک و مؤثر با تمام بازیگران در منطقه و مشورت با آنها برای اقدامات بعدی، برخورد هوشمندانه با مباحث جداییطلبانه نظیر بحث استقلال اقلیم کردستان و مخالفت با آن، و تلاش برای نزدیکسازی مواضع بازیگران عرصه خاورمیانه است. و در نهایت، درس گرفتن اروپا از اشتباهاتش در سوریه و گسترش دامنه مذاکرات بین ایران و اتحادیه اروپا بر سر مسائلی چون بحران سوریه، امنیت منطقهای، ثبات منطقهای و امنیت انرژی است که میتواند کمک مهم و مؤثر دیگری در مهار بحران ناشی از قدرتطلبی داعش باشد.
بررسی مواضع رهبران اروپایی نشان میدهد که آنها بر این باورند: 1. موضوع عراق، موضوعی است که آمریکا ایجاد کرده و خود باید آن را حل کند؛ 2. موضوع عراق نشئتگرفته از مناقشات فرقهای است و دولت مالکی با عملکرد نادرستش به آن دامن زده است؛ 3. موضوع عراق همانند بحران سوریه تداوم رویارویی نیابتی بین ایران و عربستان بر سر رسیدن به هژمونی منطقهای است؛ 4. تهدید داعش برای اتحادیه اروپا، بیشتر تهدیدی تروریستی است؛ و 5. اتحادیه اروپا فقط تأثیری محدود بر تحولات عراق دارد و کار زیادی از دست آن ساخته نیست.
اما بررسی شرایط کنونی، با مدنظر قرار دادن پیامدهای آتی نشان میدهد که اتحادیه اروپا با مجموعه گستردهای از مسائل و تهدیدها ازسوی پیکارجویان داعش روبهروست:
1. تهدید تروریسم تکفیری: مواضع و اقدامات رهبران اروپا نشان میدهد که اغلب آنها از تهدید تروریستی داعش آگاهند. سخنان گیلز دی گرچوف ، هماهنگکننده امور ضدتروریسم اتحادیه اروپا مبنیبر تهدید قریبالوقوع داعش برای اتحادیه اروپا، یا سخنان دیوید کمرون، نخستوزیر بریتانیا، دال بر این ادعاست؛ اما باید توجه کرد که تهدید تروریستی داعش علیه اتحادیه اروپا ابعاد مختلفی خواهد داشت. نخست اینکه گسترش داعش در منطقه، خودبهخود ضربهای جدی علیه جنگ جهانی غرب به رهبری آمریکا علیه تروریسم است. داعش در حال حاضر توانسته حمایت گروههای تروریستی بسیاری را در منطقه ازجمله شاخه آفریقایی القاعده، شاخه یمنی القاعده و برخی از اعضای جبهه النصره در سوریه را بهدست آورد و بر گستره تهدید تروریستی خود بیفزاید. دوم اینکه داعش عملاً غرب را به حمله مستقیم تهدید کرده است (بیانیه این گروه در ژانویه 2014)، و سوم اینکه بازگشت پیکارجویان داعش به کشورهای خود در اروپا، نهتنها میتواند به گسترش افکار جهادی آنها در مناطق حساس اروپا ازجمله بالکان کمک کند، بلکه میتواند به تشکیل سلولهای تروریستی در خاک اروپا سرعت بخشد.
2. فاجعه انسانی: همانطور که در بیانیه وزرای خارجه اتحادیه اروپا نیز آمده، فاجعه انسانی رخداده بهواسطه حملات وحشیانه داعش، با بسته شدن مرزهای کشورهای همسایه ابعاد حادتری یافته و بر تراژدی فاجعه انسانی در خاورمیانه در کنار آوارگان سوری دامن زده است. گسیل این سیل آوارگان بهسمت مرزهای جنوبی اروپا، تهدیدی جدی علیه امنیت این اتحادیه خواهد بود.
3. بیثباتیهای گسترده در منطقه خاورمیانه: بدون تردید هرگونه موفقیت داعش در ایجاد یک هویت دائم شبهدولتی، فروپاشی نظام سایکس ـ پیکو را تسریع خواهد کرد. این گروه توانسته در کنار دیگر محرکها، ماهیت دولت در خاورمیانه را تضعیف کند و سوءاستفاده گروههای قومی از این وضعیت، نظیر آنچه اقلیم کردستان بهدنبال آن است، بر بیثباتیهای ایجادشده بهشدت خواهد افزود. این بیثباتی بدون تردید اروپا را در امان نخواهد گذاشت.
4. امنیت رژیم اسرائیل: اگر اردن که منطقه حائل بین اسرائیل و داعش است، از پیامدها و تغییرات ژئوپلیتیکی نشئتگرفته از اقدامات داعش در امان نماند، آنگاه موازنه قدرت در مناقشه اسرائیل ـ فلسطین بههم خواهد خورد. در واقع، میتوان پیش بینی کرد بر اساس سیاستهایی که اتحادیه اروپا تا امروز در قبال ژیم صهیونیستی داشته هرگونه بیثباتی در اردن به منافع راهبردی این رژیم صدمه خواهد زد و بدون تردید اروپا نمیتواند نسبت به این موضوع بیتفاوت باشد.
5. امنیت انرژی: هرچند بخش عمدهای از تولید 24/3 میلیون بشکهای نفت عراق در جنوب این کشور صورت میگیرد و تاکنون تحت تأثیر حملات داعش قرار نگرفته (در روز قبل از حمله داعش به موصل قیمت نفت 73/104 دلار بود و یک روز بعد از حمله به 09/109 دلار افزایش یافت)، اما ادامه بیثباتیها در عراق و در منطقه بدون تردید بهسرعت بازارهای انرژی جهانی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
براساس آنچه گفته شد، اتحادیه اروپا نمیتواند نسبت به تحولات عراق بدون تفاوت باشد و به گفته اشتاین مایر، وزیر امور خارجه آلمان، فقط تأثیری محدود در این زمینه اعمال نماید. اگر آمریکا قائل به اقدام مؤثر در عراق نیست و عملاً بعد از تحولات لیبی نشان داده که برای خود قائل به منافع حیاتی در خاورمیانه نیست و تأمین امنیت پیرامون اتحادیه اروپا را به خود این اتحادیه واگذار کرده، رهبران اروپایی چارهای جز پر کردن این خلأ ندارند. تمرکز داعش اگرچه در حال حاضر بر روی عراق و منطقه است، اما دیر یا زود خطر آنها متوجه اروپا خواهد شد و مقابله با این جریان تروریستی از همین حالا منافع بیشتری برای اروپا خواهد داشت. به بیان دیگر، مبارزه با داعش در مرزهای جغرافیایی این گروه بهمراتب هزینه کمتری را متوجه اروپا خواهد ساخت.
بدون تردید، ریشههای رشد داعش را باید در بحران سوریه جستجو کرد و مقابله با آن از حل بحران مذکور جدا نیست. بنابراین، برای حل مسئله سوریه بهعنوان گامی کلیدی، اروپا باید نقشی سازنده و جدی ایفا کند. ایفای این نقش از اشکال مداخله به دور است؛ زیرا تجربه مداخلات غرب به رهبری آمریکا در منطقه، از عراق و افغانستان گرفته تا لیبی و کمک به مخالفان سوری، حاصلی جز بیثباتی و ناامنی و رشد گروههای تروریستی چون داعش به همراه نداشته است. اتحادیه اروپا بهجای مداخله میتواند به شکلگیری تنظیمات منطقهای و جایگیری مناسب بازیگران در این تنظیمات کمک کند. لازمه این امر ارتباط نزدیک و مؤثر با تمام بازیگران در منطقه و مشورت با آنها برای اقدامات بعدی، برخورد هوشمندانه با مباحث جداییطلبانه نظیر بحث استقلال اقلیم کردستان و مخالفت با آن، و تلاش برای نزدیکسازی مواضع بازیگران عرصه خاورمیانه است. و در نهایت، درس گرفتن اروپا از اشتباهاتش در سوریه و گسترش دامنه مذاکرات بین ایران و اتحادیه اروپا بر سر مسائلی چون بحران سوریه، امنیت منطقهای، ثبات منطقهای و امنیت انرژی است که میتواند کمک مهم و مؤثر دیگری در مهار بحران ناشی از قدرتطلبی داعش باشد.
نظر شما