کتاب اروپا 10 (ویژه روابط ایران و اتحادیه اروپا)
|
چاپ نخست: فروردین ۱۳90 |
شابک: ۹-۱۴۸-526-964-978 |
قیمت: ۶۲۰۰ تومان |
کتاب اروپا 10 (ویژه روابط ایران و اتحادیه اروپا)
تدوین و گردآوری: بهزاد احمدی
انتشارات موسسه ابرار معاصر تهران، کتاب تخصصی
کدبازیابی در کتابخانه دیجیتالی دید: 409AE22
از زمان پیروزی انقلاب در ایران، روابط ایران با اتحادیة اروپا ـ در آن زمان جامعة اقتصادی اروپا ـ فرازونشیبهای بسیاری را تجربه کرده و بهواسطة تحولات سازمانی این اتحادیه، ظهور متغیرهای جدید و تحولات منطقه خاورمیانه و تأثیر آنها، کمتر پیش آمده که روابط مذکور دارای ثبات و روندی رو به گسترش در یک بازه زمانی درازمدت باشد. بدیهی است مهمترین دلیل چنین وضعیتی خروج ایران از اردوگاه غرب و ضدیت با سیاستهای هژمونیک ایالات متحده در جهان و اقدامات و نفس وجود رژیم اسرائیل بوده است. فعالیتهای هستهای ایران و مباحث حقوق بشری نیز بهعنوان متغیرهای جدید، بیش از پیش بر روابط دو طرف تأثیر گذاشته و محدودیتهای بسیاری را در راه توسعه و ارتقاء مناسبات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی ایجاد کرده است. با این حال، اهمیت ژئوپلیتیک ایران در کنار تواناییها و ظرفیتهای بسیار آن در ایجاد ثبات و امنیت منطقهای، امنیت انرژی، مبارزه با تروریسم، مبارزه با قاچاق مواد مخدر و بهبود و ارتقاء اقتصاد جهانی سبب شده روابط با ایران همواره جایگاه و اهمیتی حیاتی برای اتحادیة اروپا و یکایک اعضای آن داشته باشد.
در چند سال اخیر هرچند اتحادیة اروپا تلاش کرده بهواسطة معاهدة لیسبون، قدرت و پویایی خاصی به سیاست خارجی و امنیتی مشترک خود ببخشد و موضعی مشترک در قبال ایران اتخاذ نماید، اما نارساییها و گاه ناکارآمدی ابزارهای موجود در اختیار اتحادیة اروپا سبب شده اعضای آن نسبت به ایران و نوع رابطة اتحادیه با آن موضع هماهنگ و واحدی نداشته باشند و بیشتر سیاستهای ملی و نه اروپایی را در قبال ایران دنبال کنند. از سوی دیگر، با روی کار آمدن دولت نهم به ریاست آقای دکتر احمدینژاد و ارجاع پروندة هستهای ایران به شورای امنیت در سال ۲۰۰۶، عملاً روابط ایران با اتحادیة اروپا وارد مرحلة جدیدی شده و تحت تأثیر مسائلی چون هولوکاست و پررنگ شدن مسائل حقوق بشر، بسیار سرد و سنگین شده است. بهواسطة اهمیت این موضوع و داشتن ارزیابیای جامع و در عین حال دقیق از وضعیت روابط ایران و اتحادیة اروپا، این شماره از کتاب اروپا به روابط مذکور اختصاص یافته و در قالب آن تلاش شده به مهمترین مسائل مطرح میان دو طرف، نخست در سطح اتحادیه و سپس در سطح سه بازیگر برتر آن یعنی آلمان، فرانسه و انگلستان پرداخته شود.
در این راستا، مقالة نخست با نام «رویکردهای اتحادیة اروپا در قبال ایران» به قلم آقایان دکتر سعید خالوزاده و توحید افضلی، به بررسی رویکردهای مختلف اتحادیة اروپا در نوع برخورد با ایران در ده سال اخیر و بهخصوص بعد از روی کار آمدن دولت نهم میپردازد. به باور نویسندگان مقاله، رابطة ایران با اتحادیة اروپا طی چند سال اخیر از شکوفایی و پیشرفت برخوردار نبوده و ما شاهد همسویی هرچه بیشتر این اتحادیه و بهخصوص کشورهای بزرگ آن با آمریکا و سیاستهایش در قبال ج.ا.ایران هستیم.
در چند سال اخیر هرچند اتحادیة اروپا تلاش کرده بهواسطة معاهدة لیسبون، قدرت و پویایی خاصی به سیاست خارجی و امنیتی مشترک خود ببخشد و موضعی مشترک در قبال ایران اتخاذ نماید، اما نارساییها و گاه ناکارآمدی ابزارهای موجود در اختیار اتحادیة اروپا سبب شده اعضای آن نسبت به ایران و نوع رابطة اتحادیه با آن موضع هماهنگ و واحدی نداشته باشند و بیشتر سیاستهای ملی و نه اروپایی را در قبال ایران دنبال کنند. از سوی دیگر، با روی کار آمدن دولت نهم به ریاست آقای دکتر احمدینژاد و ارجاع پروندة هستهای ایران به شورای امنیت در سال ۲۰۰۶، عملاً روابط ایران با اتحادیة اروپا وارد مرحلة جدیدی شده و تحت تأثیر مسائلی چون هولوکاست و پررنگ شدن مسائل حقوق بشر، بسیار سرد و سنگین شده است. بهواسطة اهمیت این موضوع و داشتن ارزیابیای جامع و در عین حال دقیق از وضعیت روابط ایران و اتحادیة اروپا، این شماره از کتاب اروپا به روابط مذکور اختصاص یافته و در قالب آن تلاش شده به مهمترین مسائل مطرح میان دو طرف، نخست در سطح اتحادیه و سپس در سطح سه بازیگر برتر آن یعنی آلمان، فرانسه و انگلستان پرداخته شود.
در این راستا، مقالة نخست با نام «رویکردهای اتحادیة اروپا در قبال ایران» به قلم آقایان دکتر سعید خالوزاده و توحید افضلی، به بررسی رویکردهای مختلف اتحادیة اروپا در نوع برخورد با ایران در ده سال اخیر و بهخصوص بعد از روی کار آمدن دولت نهم میپردازد. به باور نویسندگان مقاله، رابطة ایران با اتحادیة اروپا طی چند سال اخیر از شکوفایی و پیشرفت برخوردار نبوده و ما شاهد همسویی هرچه بیشتر این اتحادیه و بهخصوص کشورهای بزرگ آن با آمریکا و سیاستهایش در قبال ج.ا.ایران هستیم.
دکتر محمودرضا گلشنپژوه در مقالة دوم به بحث حقوق بشر و تأثیر آن بر روابط ایران و اتحادیة اروپا میپردازد؛ بحثی که همسنگ برنامة هستهای ایران، اهمیت و جایگاه مهمی در سیاستهای اتحادیة اروپا دارد. این مقاله با نام «حقوق بشر و جایگاه آن در سیاست اتحادیة اروپا در قبال ایران»، نخست به نگاه اتحادیة اروپا به موضوع حقوق بشر میپردازد و معاهدات و نهادهای مرتبط با این امر در تعاملات دو یا چندجانبه اتحادیة اروپا را بحث و بررسی میکند. به باور نویسنده در چند دهة اخیر، بخش مهمی از روح و روابط حاکم میان اتحادیة اروپا با سایر کشورها را مسائل حقوق بشری تشکیل میدهد و این امر در مورد روابط اتحادیة اروپا با جمهوری اسلامی ایران نیز صادق است. محورهای دیگر این مقاله به شیوة نگاه ایران و اتحادیة اروپا به بحث حقوق بشر اختصاص یافته و نویسنده تلاش میکند تأثیر این بحث در کیفیت روابط دوجانبه بین ایران و اتحادیة اروپا را مورد توجه و بررسی قرار دهد.
اما تنش در روابط سیاسی با غرب تا چه اندازه بر روابط اقتصادی و تجاری ایران با اتحادیة اروپا تأثیر گذاشته است و آیا این ابزار سیاسی ـ اقتصادی توانسته است سببساز تغییر رفتار ایران در قبال غرب شود؟ دکتر علی فلاحی در مقالة سوم با نام «تأثیر تحریمهای اقتصادی غرب بر روابط تجاری ایران ـ اتحادیة اروپا» به این سؤال پاسخ داده و دیدگاههای موجود در این زمینه را بررسی کرده است. نویسنده بعد از توصیف ابعاد نظری تحریم، روابط تجاری ایران ـ اتحادیة اروپا را پیش و پس از تحریمهای سازمان ملل از دریچة آمار و ارقام به تصویر کشیده و در پایان پیامدها و آثار تحریمها را مشخص نموده است.
مقاله چهارم با نام «ایران و بازی چهار دورهای امنیت انرژی اروپا در خزر» به قلم دکتر علی بینیاز به یکی از منافع کلیدی اتحادیة اروپا در منطقه یعنی امنیت انرژی پرداخته است. این نوشتار، با بهرهگیری از چهارچوب مفهومی نظریهبازیها و تأکید بر دو مفهوم کلیدی «تعادل» و «لزوم رعایت حق طبیعی کشورها» در یک بازی پایدار، به تجزیه و تحلیل تعاملات مربوط به امنیت انرژی اروپا در دهة ۱۹۹۰ میلادی تا به امروز پرداخته و با وارد نمودن واکنش بازیگران مهم، دامنة تحلیل را به جمهوری اسلامی ایران کشانده و دربارة موضع بهینة ایران در آیندة این بازی اظهارنظر نموده است.
«نقشآفرینی اتحادیة اروپا در پروندة هستهای ایران» به قلم دکتر سعید خالوزاده، پایانبخش مقالات با محوریت اروپاست. بدون شک چالشها و موانع زیادی بر سر راه گسترش روابط میان ایران و اتحادیة اروپا وجود دارد، اما یکی از مهمترین این چالشها، فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران است که روابط دو طرف را بهشدت متأثر کرده و جدای از مناسبات سیاسی، جنبههای دیگر روابط را نیز تحتالشعاع قرار داده است. نویسنده در این مقاله تلاش کرده به نقش اتحادیة اروپا و کشورهای کلیدی آن در موضوع هستهای ایران بپردازد و علل بهوجود آمدن فضای منفی کنونی روابط را شرح دهد. در این ارتباط به تأثیر اتحادیة اروپا در تصویب قطعنامهها علیه ایران در شورای امنیت و نزدیک شدن مواضع اتحادیه به آمریکا و آژانس هستهای پرداخته میشود.
مقالة ششم و نخستین مقاله در چهارچوب روابط ایران با بازیگران کلیدی اروپا به روابط ایران و آلمان اختصاص یافته است. آیا آلمان ارزش دوستی سنتی و تاریخی خود با ایران و وجهة مثبت خود نزد مردم آن را میداند یا به رفیقی نیمهراه تبدیل شده و سیاستهای خود را در چهارچوب سیاست آمریکا در قبال ایران قرار داده است؟ بهزاد احمدیلفورکی، در این مقاله با نام «آلمان: دوست نیمهراه ـ روابط ایران و آلمان و چشمانداز پیش رو» تلاش کرده به چرایی رکود و سردی در روابط دو طرف پاسخ دهد و مسائل روابط دوجانبه و منافع مشترک دو کشور را تبیین نماید. از نگاه نویسنده، بدون شناخت و درک درست سیاست خارجی و خاورمیانهای آلمان و ضعفها و محدودیتهای آن، تحلیل سیاست این کشور در قبال ایران میسر نیست و در سایة چنین شناختی میتوان، به ظرفیتهای موجود برای بهبود و توسعة روابط فرصت تحقق و بروز داد. به باور نویسنده، تقلیل دادن روابط با ایران به بحث هستهای از سوی دولت آلمان، عملاً دیگر ابعاد روابط دوجانبه را بهشدت تحت تأثیر قرار داده و پیروی برلین از سیاستهای محور لندن ـ واشنگتن در قبال ایران، عملاً تنها عرصة مانور برای این کشور در خاورمیانه را از دست آن خارج ساخته است.
در مقالة هفتم دکتر علیرضا موسویزاده، روابط ایران و انگلستان و تأثیر این روابط بر مناسبات ایران و اتحادیة اروپا را در دهة اخیر بحث و بررسی نموده است. دکتر موسویزاده اساس مقالة خود را اسناد آرشیو ملی انگلستان قرار داده و در چهارچوبی تحلیلی تلاش کرده به روابط انگلستان و آمریکا و پیامدهای آن بر روی جمهوری اسلامی ایران، نگاه احزاب حاکم در بریتانیا به جمهوری اسلامی ایران و تداوم یا تغییر صورتگرفته در سیاستهای آنان در قبال ایران و نیز مسائل مطرح بین دو کشور بپردازد و در نهایت، ابعاد تأثیرات ناشی از تنش در روابط ایران و انگلستان بر روابط ایران ـ اتحادیة اروپا را تبیین نماید.
پایانبخش مقالات کتاب اروپا ۱۰، مقالهای است به قلم دکتر پیروز ایزدی. نویسنده در مقالة خود با نام «تحلیلی بر مناسبات سیاسی ایران و فرانسه» در پی پاسخ به این پرسش برآمده که چه علل و عواملی سبب مواضع بسیار تند از سوی رهبران فرانسه در قبال جمهوری اسلامی ایران و برنامة هستهای آن شده است و دامنة تضادها و اختلافات دو کشور چه حوزههایی را در بر میگیرد. این مقاله بیشتر براساس دیدگاه فرانسه به تحولات جهانی و منطقهای نوشته شده و این فرضیه را مطرح میسازد که تغییر در نقش و جایگاه دو کشور در خاورمیانه باعث افزایش قدرت منطقهای ایران و بروز اصطکاک منافع میان دو کشور شده است. نویسنده در ادامه مقاله به رویکردهای عمدة سیاست خارجی و خاورمیانهای فرانسه و عوامل تأثیرگذار بر تصمیمگیرندگان سیاست خارجی این کشور پرداخته است.
بدون تردید آنچه در این کتاب آمده تمام مسائل و ابعاد روابط ایران و اتحادیة اروپا و کشورهای عضو آن را در بر نمیگیرد، بااینوجود تلاش شده به مهمترین این مسائل پرداخته شود. از سوی دیگر، هرچند ماهیت مقالات بیشتر تحلیلی است، اما نگاه راهبردی از آنها دریغ نشده و توصیههایی در ارتباط با نحوة بهبود روابط و مدیریت آن در عرصههای مختلف ارائه گردیده است.
نظر شما