آسیاگرایی آمریکا و تحدید چین


آسیاگرایی آمریکا و تحدید چین

 
چهارشنبه 6 دی 1391
 
 

انتشار گزارش شورای ملی اطلاعات آمریکا در کنار انبوه تحلیل‌ها در مورد افول آمریکا و انتقال قدرت به آسیا از آمریکا و اروپا در سال٢٠٣٠، بیانگر مسئله مهم دیگری در سیاست خارجی آمریکا است. گزارش روند جهانی یکی از اصلی‌ترین انتشارات شورای ملی اطلاعات آمریکاست و برای رئیس‌جمهوری تهیه می‌شود که قرار است بر سر کار بیاید. این گزارش در فاصله روز انتخابات و روز مراسم تحلیف رئیس‌جمهور جدید به وی ارائه می‌شود تا مهمترین مسائل و سناریوهایی که آمریکا در سال‌های آینده با آن مواجه است را پیش‌بینی کند. گزارش امسال روند جهانی بر وضعیت آمریکا در نظام بین‌الملل تمرکز دارد و به وضعیت بازیگران دولتی و غیردولتی فعال در صحنه جهانی پرداخته است. این گزارش تلاش دارد تا سرعت تحولات جهانی را تخمین بزند و بحران‌های جهانی را در آینده ترسیم نماید. گزارش تأکید دارد که تا سال 2030 در جهان دیگر قدرت هژمونیکی وجود نخواهد داشت و قدرت به صورت شبکه‌ای و ائتلافی در یک دنیای چندقطبی در خواهد آمد. در بهترین حالت، همکاری سیاسی فزاینده‌ای بین آمریکا و چین شکل خواهد گرفت و البته چنین همکاری‌ای نیازمند بروز بحرانی بسیار جدی مانند صف‌کشی هسته‌ای بین چین و هند است. از طرف دیگر تغییر ویژگی‌های جمعیتی در اروپا و کشورهای صنعتی مانند ژاپن، کره جنوبی و تایوان، رشد اقتصادی را در این مناطق با مشکل روبه‌رو خواهد کرد. این گزارش به پیشرفت‌های تکنولوژیک نیز پرداخته و حتی فضایی را ترسیم می‌کند که تسلط بر تکنولوژی پیشرفته عامل برتری قدرت‌های بزرگ در آینده خواهد بود و دارندگان آن لزوماً دولت‌ها نیستند.
با این حال نکته قابل توجه این گزارش پرداختن به وضعیت چین است. در گزارش تصریح شده که چین ظرف دو دهه به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان از آمریکا پیشی خواهد گرفت. گزارش روند جهانی اولین گزارشی نیست که به صورت رسمی و در بلندپایه‌ترین نهادهای رسمی منتشر می‌شود تا نسبت به افزایش قدرت چین هشدار دهد. در ژانویه ٢٠١٢ نیز گزارش استراتژی دفاعی آمریکا به شکل عمده به بررسی چگونگی برخورد آمریکا با تهدیدهای آینده به‌ویژه چین اختصاص یافت. اوباما ضمن معرفی استراتژی جدید دفاعی این کشور اعلام کرد که آمریکا همچنان در صدد حفظ برتری نظامی خود است و به این خاطر حضور نظامی آمریکا در آسیا و حوزه اقیانوس آرام افزایش خواهد یافت. وی حتی تأکید کرد که در این مناطق صرفه‌جویی و کاهش بودجه اجرا نخواهد شد. اوباما با پیروزی در انتخابات نیز اولین سفر خارجی خود را به سه کشور آسیای جنوب شرقی انجام داد و بر تعمیق حضور نظامی آمریکا در حوزه آسیا ـ پاسفیک تأکید کرد. در واقع چین در سال‌های اخیر یکی از نگرانی‌های عمده آمریکا بوده است، به‌ویژه اینکه به لحاظ اقتصادی آمریکا وابستگی زیادی نیز به چین پیدا کرده است و بیشتری بدهی را به این کشور دارد. گزارش روند با ترسیم وضعیت جهان آینده تلاش دارد تا این امکان را برای سیاستگذاران آمریکایی فراهم کند که امکان تغییر وضعیت آینده نیز وجود دارد. در واقع تأکید گزارش بر این است که اگر روند کنونی بدون تغییر ادامه یابد پیش‌بینی ارائه شده به حقیقت می‌پیوندد. گزارش عوامل برگرداننده بازی یا تغییر فاکتورهای تأثیرگذار جهانی را شامل بحران اقتصادی کمرشکن برای جهان، ناکارآمدی‌ حکومت‌ها، درگیری‌ها و مناقشات داخلی و بین‌المللی، تأثیر تکنولوژی‌های نوین در تغییر چهره سیاسی و اقتصادی جهان و توانایی آمریکا در همکاری با کشورهای دیگر برای بازسازی نظام بین‌الملل می‌داند.
در واقع فعالیت‌ها و اقدامات آمریکا در سال‌های اخیر نیز گویای آن است که آمریکا درصدد کسب همکاری کشورهای دیگر برای بسیاری از مشکلات در مناطق مختلف به‌ویژه در خاورمیانه است. این امر هر چند امکان یکه‌تازی‌های آمریکا را محدود می‌کند اما می‌تواند به برخی اهداف خود با هزینه‌هایی بسیار کمتر دست یابد. مورد لیبی به‌خوبی نشان داد که آمریکا ترجیح می‌دهد در برخی مسائل بحرانی مداخله کمتری داشته باشد. صرفه‌نظر از دلایل اقتصادی چنین رویکردی بیانگر آن است که سیاستگذاران این کشور درصددند تا بخش قابل توجهی از توان و انرژی خود را مصروف رقیبی کنند که به صورت بالقوه رقیبی هماورد و همتا برای آمریکاست و در آینده نه‌چندان دور منافع آمریکا را تهدید می‌کند. با فروپاشی شوروی برای بیش از یک دهه آمریکا عرصه‌ای یافت که بدون وجود قدرتی برابر با خود بتواند به ماجراجویی سیاسی و لشکرکشی نظامی بپردازد. اما در سالهای اخیر خطر ظهور یک همتای جدید باعث شده حسابگری و واقعگرایی بار دیگر مانند دوران جنگ سرد مورد توجه مقام‌های آمریکایی قرار گیرد. برخی اندیشمندان برجسته معتقدند آمریکا اکنون دوباره به سنت رئالیستی خود و در نظر گرفتن منافع حیاتی‌اش بازگشته است و از طرف یک قدرت در حال ظهور احساس خطر می‌کند. چین در حال تبدیل شدن به یک رقیب جدی است و آمریکا مجبور است تمام توان خود را صرف مقابله با این قدرت در حال ظهور کند. از این‌رو شاید مناطق و کشورهای دیگر از جمله مسائل منطقه خاورمیانه اولویت‌های بعدی آمریکا باشند. این کشور تلاش دارد تا این‌گونه مسائل را از طریق چندجانبه‌گرایی و صرف وقت و هزینه کمتر حل کند. از آنجا که قدرتی همتا در حال ظهور است و نشانه‌های ظهور قدرتمند آن برای آمریکا قابل چشم‌پوشی نیست.
با این حال باید به این مسئله توجه کرد که کمرنگ شدن نشانه‌های هژمونی آمریکا و انتشار گزارش روند جهانی آنگونه که برخی تصور می‌کنند به این معنا نیست که به‌زودی شاهد نابودی آمریکا خواهیم بود. در نظر نگرفتن واقعیت به شکلی که هست و تلاش برای تفسیر و مسائلی که خواسته ماست اما هنوز رخ نداده است، نمی‌تواند تحلیل واقع‌گرایانه‌ای باشد. آمریکا هنوز به لحاظ اقتصادی، تکنولوژیک و نظامی از کشورهایی نظیر چین و هند فاصله زیادی دارد. چین در آینده قدرتی است که به‌ویژه به لحاظ اقتصادی همتای جدی آمریکا می‌شود و حتی می‌تواند این کشور را پشت‌سر بگذارد اما هنوز در زمینه‌های دیگر به‌ویژه نظامی فاصله زیادی با آمریکا دارد. از طرف دیگر چین کشوری است که به‌رغم ایدئولوژی کمونیستی خود سبک سرمایه‌داری را برای بقای خود انتخاب کرده است. در واقع چین با کنار گذاشتن مواضع سرسختانه خود در روابط خارجی تلاش کرده تا از فرصت‌های جهان سرمایه‌داری بهره‌مند شود و اکنون خواه‌ناخواه بخشی از نظام سرمایه‌داری و متأثر از آن است. بنابراین در سال‌های آینده شاید با یک آمریکای تغییریافته روبرو شویم که دست از ماجراجویی برمی‌دارد اما در آینده کسانی توان رقابت با آمریکا را دارند که از الگوی همین کشور پیروی کرده‌اند.