پیامدهای انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به ولایتعهدی
پیامدهای انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به ولایتعهدی
دکتر
چهارشنبه 31 خرداد 1396
در 21 ژوئن 2017، ملک سلمان، طی حکمی شاهزاده محمد بن نایف، را از تمام مناصب حکومتی همچون ولایتعهدی، معاونت شورای وزیران و وزارت کشور برکنار و شاهزاده محمد بن سلمان، را ضمن حفظ مناصب قبلی همچون، وزارت دفاع به ولایتعهدی و معاونت شورای وزیران عربستان سعودی منصوب کرد. لازم بهذکر که ملک سلمان توانسته موافقت 31 عضو از 34 عضو هیئت بعیت خاندان آل سعود را برای این تغییر مهم سیاسی اخذ نماید.
درمورد چرایی این رویداد باید گفت ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان، درپی به دست گرفتن قدرت از خاندان آل سعود به خانواده ملک سلمان هستند که بعد از مرگ ملک عبدالله، پادشاه عربستان سعودی و جانشینی ملک سلمان، زمینه برای دستیابی به این هدف فراهم شد. این روند با برکناری شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز، از نسل اول فرزندان ملک عبدالعزیز و جایگزین کردن شاهزاده محمد بن نایف از نسل دوم، آغاز شد تااینکه با برکناری شاهزاده محمد بن نایف و انتصاب شاهزاده محمد بن سلمان به ولیعهدی، این روند تکمیل شد، لازم بهذکر است قبل صدور این حکم، با حمایت ملک سلمان، شاهزاده محمد بن سلمان عملاً اکثر قدرت عربستان سعودی را در اختیار داشت.
دراینراستا، شاهد بودیم که ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان برای مشروعیتافزایی در داخل و خارج، اقدامات گستردهای را آغاز کرده بودند. در سطح داخلی با ایجاد تغییرات گسترده در سطوح مختلف ازجمله در مناصب سیاسی، امنیتی و نظامی اقدام به روی کار آوردن افراد نزدیک به خود و بهحاشیه راندن افراد پرنفوذ خاندان آل سعود کرده بودند.
ایشان برای اخذ حمایت از روند تغییرات در خارج از عربستان سعودی بهخصوص در ایالات متحده آمریکا تلاش بسیاری کردند، بهطوری که شاهزاده محمد بن سلمان با سفرهای متعدد خارجی و عقد قراردادها و تفاهمنامههای بینالمللی در حقیقت بهدنبال زمینهسازی برای جانشینیاش بود؛ زیرا بر طبق عرف حاکم بر عربستان سعودی درصورت ناتوانی پادشاه از سفرهای رسمی و امضای تفاهمنامههایی در حوزههای اقتصادی، سیاسی و دفاعی عموماً از شئون ولیعهد عربستان است.
به نظر میرسد، روی کار آمدن دونالد ترامپ یک فرصت مناسب برای تسریع خواست ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان درمورد جانشینی بود که دلایل این امر عبارتاند از:
1. ایجاد فضای مناسب: تیم جدید کاخ سفید سیاست روشنی درقبال عربستان سعودی نداشت، همین مسئله فضای لازم برای شاهزاده محمد بن سلمان برای اخذ حمایت مقامات ایالات متحده آمریکا ایجاد کرد، لازم بهذکر است قبل روی کار آمدن دونالد ترامپ، ازیکسو لابیهای محمد بن نایف، متعب بن عبدالله و بندر بن سلطان مانع جدی در رضایت کاخ سفید به جانشینی رسیدن شاهزاده محمد بن سلمان بودند و ازسویدیگر، برخی از مقامات ایالات متحده آمریکا بهدلیل اقدامات ماجراجویانه شاهزاده محمد بن سلمان درمورد این جانشینی تردید جدی داشتند؛
2. برگزاری اجلاس سران ریاض: شاهزاده محمد بن سلمان در سفر مارس 2017 به واشینگتن، تدارک بیننده اصلی این دیدار و برگزاری اجلاس اسلامی، عربی و آمریکایی بود و بهنظر میرسد در جریان برگزاری این اجلاس، ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان، توانستند با شناخت روحیه اقتصادی ترامپ و بستن قراردادهای سنگین اقتصادی درزمینههای نظامی و نفتی نظر مساعد ترامپ را دراینزمینه اخذ نماید؛
3. انتخاب شاهزاده خالد بن سلمان به عنوان سفیر عربستان سعودی در ایالات متحده آمریکا: ملک سلمان در 22 آوریل 2017، شاهزاده خالد بن سلمان، فرزند 28 ساله خود را به سفارت در واشینگتن منصوب کرد تا ازیکسو لابی دیگر اعضای خاندان آل سعود را کمرنگ کند و ازسویدیگر، ارتباطات با مقامات کاخ سفید بدون واسطه انجام شود.
با توجه به سیاستهای اتخاذی شاهزاده محمد بن سلمان در عرصه سیاست داخلی و خارجی، وی دارای روحیهای جسور و تحولخواه در سیاست داخلی و خارجی است و این روحیه منجربه اتخاذ سیاستهای بعضاً رادیکال و ماجراجویانه در عرصه داخلی و خارجی شده است که بهنظر میرسد بخشی از آن عبارتاند از:
الف) داخلی
1. شاهزاده محمد بن سلمان، تلاش زیادی در جهت کاهش قدرت خانوادههای بانفوذ خاندان آل سعود و بهکارگیری افراد همسو خارج از خاندان در مناصب مهم حکومتی را بهکار برده است. برای مثال، میتوان به حاشیه راندن محمد بن نایف، ولیعهد و وزیر کشور؛ متعب بن عبدالله، وزیر گارد ملی؛ بندر بن سلطان، رئیس سازمان امنیت؛ و سلمان بن سلطان، معاون وزیر دفاع؛ خانواده ملک فیصل اشاره کرد؛
2. شاهزاده محمد بن سلمان بهدنبال ایجاد تغییراتی در ساختارهای اداری، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با توجه به تحولات روز دنیا بهجای سیستم فرسوده حاکم بر این کشور است. برای مثال، وی برای جلب نظر مساعد نظامیان، کارمندان، تجار، فعالان اقتصادی، عشایر و قبایل دست به اقدامات و اصلاحات اداری و اقتصادی مهمی زد که مهمترین آن ارائه سند چشمانداز 2030 بود.
3. در امور نفتی شاهزاده محمد بن سلمان ازیکسو برای بالا رفتن قیمت نفت، برخلاف سیاستهای پیشین نفتی عربستان سعودی، دارای استراتژی کاهش سطح تولید اوپک است و دراینزمینه حتی با تولیدکنندگان خارج اوپک همچون روسیه وارد مذاکره شده است؛ ازسویدیگر، برای پایین آوردن آثار کاهش قیمت نفت بر اقتصاد عربستان سعودی بهدنبال فروش سهام آرامکو برای تبدیل درآمد حاصل از آن برای تقویت صندوق سرمایهگذاری عربستان سعودی است.
دکتر
چهارشنبه 31 خرداد 1396
در 21 ژوئن 2017، ملک سلمان، طی حکمی شاهزاده محمد بن نایف، را از تمام مناصب حکومتی همچون ولایتعهدی، معاونت شورای وزیران و وزارت کشور برکنار و شاهزاده محمد بن سلمان، را ضمن حفظ مناصب قبلی همچون، وزارت دفاع به ولایتعهدی و معاونت شورای وزیران عربستان سعودی منصوب کرد. لازم بهذکر که ملک سلمان توانسته موافقت 31 عضو از 34 عضو هیئت بعیت خاندان آل سعود را برای این تغییر مهم سیاسی اخذ نماید.
درمورد چرایی این رویداد باید گفت ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان، درپی به دست گرفتن قدرت از خاندان آل سعود به خانواده ملک سلمان هستند که بعد از مرگ ملک عبدالله، پادشاه عربستان سعودی و جانشینی ملک سلمان، زمینه برای دستیابی به این هدف فراهم شد. این روند با برکناری شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز، از نسل اول فرزندان ملک عبدالعزیز و جایگزین کردن شاهزاده محمد بن نایف از نسل دوم، آغاز شد تااینکه با برکناری شاهزاده محمد بن نایف و انتصاب شاهزاده محمد بن سلمان به ولیعهدی، این روند تکمیل شد، لازم بهذکر است قبل صدور این حکم، با حمایت ملک سلمان، شاهزاده محمد بن سلمان عملاً اکثر قدرت عربستان سعودی را در اختیار داشت.
دراینراستا، شاهد بودیم که ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان برای مشروعیتافزایی در داخل و خارج، اقدامات گستردهای را آغاز کرده بودند. در سطح داخلی با ایجاد تغییرات گسترده در سطوح مختلف ازجمله در مناصب سیاسی، امنیتی و نظامی اقدام به روی کار آوردن افراد نزدیک به خود و بهحاشیه راندن افراد پرنفوذ خاندان آل سعود کرده بودند.
ایشان برای اخذ حمایت از روند تغییرات در خارج از عربستان سعودی بهخصوص در ایالات متحده آمریکا تلاش بسیاری کردند، بهطوری که شاهزاده محمد بن سلمان با سفرهای متعدد خارجی و عقد قراردادها و تفاهمنامههای بینالمللی در حقیقت بهدنبال زمینهسازی برای جانشینیاش بود؛ زیرا بر طبق عرف حاکم بر عربستان سعودی درصورت ناتوانی پادشاه از سفرهای رسمی و امضای تفاهمنامههایی در حوزههای اقتصادی، سیاسی و دفاعی عموماً از شئون ولیعهد عربستان است.
به نظر میرسد، روی کار آمدن دونالد ترامپ یک فرصت مناسب برای تسریع خواست ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان درمورد جانشینی بود که دلایل این امر عبارتاند از:
1. ایجاد فضای مناسب: تیم جدید کاخ سفید سیاست روشنی درقبال عربستان سعودی نداشت، همین مسئله فضای لازم برای شاهزاده محمد بن سلمان برای اخذ حمایت مقامات ایالات متحده آمریکا ایجاد کرد، لازم بهذکر است قبل روی کار آمدن دونالد ترامپ، ازیکسو لابیهای محمد بن نایف، متعب بن عبدالله و بندر بن سلطان مانع جدی در رضایت کاخ سفید به جانشینی رسیدن شاهزاده محمد بن سلمان بودند و ازسویدیگر، برخی از مقامات ایالات متحده آمریکا بهدلیل اقدامات ماجراجویانه شاهزاده محمد بن سلمان درمورد این جانشینی تردید جدی داشتند؛
2. برگزاری اجلاس سران ریاض: شاهزاده محمد بن سلمان در سفر مارس 2017 به واشینگتن، تدارک بیننده اصلی این دیدار و برگزاری اجلاس اسلامی، عربی و آمریکایی بود و بهنظر میرسد در جریان برگزاری این اجلاس، ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان، توانستند با شناخت روحیه اقتصادی ترامپ و بستن قراردادهای سنگین اقتصادی درزمینههای نظامی و نفتی نظر مساعد ترامپ را دراینزمینه اخذ نماید؛
3. انتخاب شاهزاده خالد بن سلمان به عنوان سفیر عربستان سعودی در ایالات متحده آمریکا: ملک سلمان در 22 آوریل 2017، شاهزاده خالد بن سلمان، فرزند 28 ساله خود را به سفارت در واشینگتن منصوب کرد تا ازیکسو لابی دیگر اعضای خاندان آل سعود را کمرنگ کند و ازسویدیگر، ارتباطات با مقامات کاخ سفید بدون واسطه انجام شود.
با توجه به سیاستهای اتخاذی شاهزاده محمد بن سلمان در عرصه سیاست داخلی و خارجی، وی دارای روحیهای جسور و تحولخواه در سیاست داخلی و خارجی است و این روحیه منجربه اتخاذ سیاستهای بعضاً رادیکال و ماجراجویانه در عرصه داخلی و خارجی شده است که بهنظر میرسد بخشی از آن عبارتاند از:
الف) داخلی
1. شاهزاده محمد بن سلمان، تلاش زیادی در جهت کاهش قدرت خانوادههای بانفوذ خاندان آل سعود و بهکارگیری افراد همسو خارج از خاندان در مناصب مهم حکومتی را بهکار برده است. برای مثال، میتوان به حاشیه راندن محمد بن نایف، ولیعهد و وزیر کشور؛ متعب بن عبدالله، وزیر گارد ملی؛ بندر بن سلطان، رئیس سازمان امنیت؛ و سلمان بن سلطان، معاون وزیر دفاع؛ خانواده ملک فیصل اشاره کرد؛
2. شاهزاده محمد بن سلمان بهدنبال ایجاد تغییراتی در ساختارهای اداری، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با توجه به تحولات روز دنیا بهجای سیستم فرسوده حاکم بر این کشور است. برای مثال، وی برای جلب نظر مساعد نظامیان، کارمندان، تجار، فعالان اقتصادی، عشایر و قبایل دست به اقدامات و اصلاحات اداری و اقتصادی مهمی زد که مهمترین آن ارائه سند چشمانداز 2030 بود.
3. در امور نفتی شاهزاده محمد بن سلمان ازیکسو برای بالا رفتن قیمت نفت، برخلاف سیاستهای پیشین نفتی عربستان سعودی، دارای استراتژی کاهش سطح تولید اوپک است و دراینزمینه حتی با تولیدکنندگان خارج اوپک همچون روسیه وارد مذاکره شده است؛ ازسویدیگر، برای پایین آوردن آثار کاهش قیمت نفت بر اقتصاد عربستان سعودی بهدنبال فروش سهام آرامکو برای تبدیل درآمد حاصل از آن برای تقویت صندوق سرمایهگذاری عربستان سعودی است.
ب) خارجی
1. شاهزاده محمد بن سلمان، بهدنبال ایجاد هژمونی عربستان سعودی در سطح شبهجزیره عربستان است، بهطوری که با هر بازیگر ضد هژمون برخورد سخت میکند، نمونه آن برخورد شدید این کشور با یمن و قطر است؛
2. شاهزاده محمد بن سلمان، بهدنبال برتری عربستان سعودی در سطح منطقه غرب آسیا و جهان عرب است و دراینراستا بهشدت بهدنبال تضعیف چالشگران این برتری همچون جمهوری اسلامی ایران است؛
3. شاهزاده محمد بن سلمان در تلاش است ضمن درگیر کردن بیشتر ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیا برای مهار جمهوری اسلامی ایران، به تنوعبخشی متحدان فرامنطقهای خود در سیاست خارجی بپردازد. برای مثال، ضمن تقویت روابط با ایالات متحده آمریکا به تقویت روابط با روسیه و چین هم پرداخته است.
دستیابی شاهزاده محمد بن سلمان به منصب ولیعهدی عربستان سعودی دارای پیامدهای داخلی و خارجی است که مهمترین آنها عبارتاند از:
1. ایجاد شکاف در خاندان آل سعود: اگرچه خاندان آل سعود بهدلیل ویژگیهای قبایلی از بیرون کردن اختلاف داخلی پرهیز میکند، ولی بهنظر میرسد تغییرات شدید و بهحاشیه رانده شدن افراد پرنفوذ خاندان، موجب ایجاد شکاف درونی در این خاندان شود که تبعات آن بهتدریج نمایان خواهد شد؛
2. ثبات در سیاستهای داخلی و خارجی: بسیاری از اقدامات ماجراجویانه شاهزاده محمد بن سلمان در داخل و خارج درراستای رسیدن به جانشینی ملک سلمان بوده و در شرایط کنونی نیازمند ایجاد ثبات و آرامش است، بهنظر میرسد ملک سلمان و محمد بن سلمان، اقدام به ثباتبخشی و ایجاد آرامش برای مدیریت فضای داخلی و خارجی کنند؛
3. قابل پیشبینیتر شدن سیاستهای عربستان سعودی: یکدست شدن تصمیمسازی و اجرای سیاست داخلی و خارجی در عربستان سعودی کمک زیادی به دستگاه سیاست خارجی کشورهای دیگر و تحلیلگران میکند که با شناخت از ملک سلمان و محمد بن سلمان به پیشبینی دقیقتر سیاستهای عربستان سعودی در آینده بپردازند؛
4. تداوم سیاست داخلی و خارجی عربستان سعودی: بهدلیل کهولت سن و بیماری ملک سلمان، انتظار میرفت با مرگ پادشاه و روی کار آمدن شاهزاده محمد بن نایف، شاهد تغییراتی در سیاست داخلی و خارجی عربستان سعودی باشیم که این امر با انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به ولیعهدی بسیار کمرنگ شده و بهنظر میرسد، شاهد تداوم سیاست داخلی و خارجی عربستان سعودی باشیم.
شاهزاده محمد بن سلمان که هماکنون قدرت اصلی را در دست دارد، یکی از ضد ایرانیترین افراد خاندان آل سعود است که تاکنون در این خاندان بهقدرت رسیده است و برای کاهش نفوذ جمهوری اسلامی ایران از هیچ اقدامی دریغ نمیکند که این امر را ما در سیاستهای ضد ایرانی بیسابقه عربستان سعودی شاهد هستیم. عربستان سعودی بهدلیل اقدامات ضد ایرانی و همچنین ایجاد اختلال در روند توسعه سیاسی، اقتصادی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران بعد از رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا یکی از اصلیترین دشمنان تعریف شده در راهبردهای کلان جمهوری اسلامی محسوب میشود، بهطوری که به گواهی اکثر کارشناسان این حوزه یک جنگ سرد واقعی بین طرفین وجود دارد که هیچ بعید نیست با یک اتفاق تبدیل به جنگ واقعی شود. عربستان سعودی اکنون چه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم (نیابتی توسط گروههای تروریستی) به منافع جمهوری اسلامی ایران در کل منطقه غرب آسیا حمله میکند و در عرصه اقتصادی نیز تلاش زیادی در ایجاد محدودیت و تحریم برای این کشور میکند که بهنظر میرسد با توجه به تغییرات کنونی این سیاستها تداوم داشته باشد.
در جمعبندی مطالب فوق باید گفت انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به ولایتعهدی عربستان سعودی حاصل روندی بوده که پس از مرگ ملک عبدالله آغاز و امروز به نتیجه رسیده است که پیامد کلی آن تداوم سیاست عربستان سعودی در سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی است. دراینراستا، جمهوری اسلامی ایران دارای سیاست مشخص با محوریت ایجاد ثبات بدون دخالت خارجی در غرب آسیا و خلیج فارس بوده است و هرگونه تغییری در خاندان حاکم موجب دگرگونی این سیاستها نخواهد شد.
1. شاهزاده محمد بن سلمان، بهدنبال ایجاد هژمونی عربستان سعودی در سطح شبهجزیره عربستان است، بهطوری که با هر بازیگر ضد هژمون برخورد سخت میکند، نمونه آن برخورد شدید این کشور با یمن و قطر است؛
2. شاهزاده محمد بن سلمان، بهدنبال برتری عربستان سعودی در سطح منطقه غرب آسیا و جهان عرب است و دراینراستا بهشدت بهدنبال تضعیف چالشگران این برتری همچون جمهوری اسلامی ایران است؛
3. شاهزاده محمد بن سلمان در تلاش است ضمن درگیر کردن بیشتر ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیا برای مهار جمهوری اسلامی ایران، به تنوعبخشی متحدان فرامنطقهای خود در سیاست خارجی بپردازد. برای مثال، ضمن تقویت روابط با ایالات متحده آمریکا به تقویت روابط با روسیه و چین هم پرداخته است.
دستیابی شاهزاده محمد بن سلمان به منصب ولیعهدی عربستان سعودی دارای پیامدهای داخلی و خارجی است که مهمترین آنها عبارتاند از:
1. ایجاد شکاف در خاندان آل سعود: اگرچه خاندان آل سعود بهدلیل ویژگیهای قبایلی از بیرون کردن اختلاف داخلی پرهیز میکند، ولی بهنظر میرسد تغییرات شدید و بهحاشیه رانده شدن افراد پرنفوذ خاندان، موجب ایجاد شکاف درونی در این خاندان شود که تبعات آن بهتدریج نمایان خواهد شد؛
2. ثبات در سیاستهای داخلی و خارجی: بسیاری از اقدامات ماجراجویانه شاهزاده محمد بن سلمان در داخل و خارج درراستای رسیدن به جانشینی ملک سلمان بوده و در شرایط کنونی نیازمند ایجاد ثبات و آرامش است، بهنظر میرسد ملک سلمان و محمد بن سلمان، اقدام به ثباتبخشی و ایجاد آرامش برای مدیریت فضای داخلی و خارجی کنند؛
3. قابل پیشبینیتر شدن سیاستهای عربستان سعودی: یکدست شدن تصمیمسازی و اجرای سیاست داخلی و خارجی در عربستان سعودی کمک زیادی به دستگاه سیاست خارجی کشورهای دیگر و تحلیلگران میکند که با شناخت از ملک سلمان و محمد بن سلمان به پیشبینی دقیقتر سیاستهای عربستان سعودی در آینده بپردازند؛
4. تداوم سیاست داخلی و خارجی عربستان سعودی: بهدلیل کهولت سن و بیماری ملک سلمان، انتظار میرفت با مرگ پادشاه و روی کار آمدن شاهزاده محمد بن نایف، شاهد تغییراتی در سیاست داخلی و خارجی عربستان سعودی باشیم که این امر با انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به ولیعهدی بسیار کمرنگ شده و بهنظر میرسد، شاهد تداوم سیاست داخلی و خارجی عربستان سعودی باشیم.
شاهزاده محمد بن سلمان که هماکنون قدرت اصلی را در دست دارد، یکی از ضد ایرانیترین افراد خاندان آل سعود است که تاکنون در این خاندان بهقدرت رسیده است و برای کاهش نفوذ جمهوری اسلامی ایران از هیچ اقدامی دریغ نمیکند که این امر را ما در سیاستهای ضد ایرانی بیسابقه عربستان سعودی شاهد هستیم. عربستان سعودی بهدلیل اقدامات ضد ایرانی و همچنین ایجاد اختلال در روند توسعه سیاسی، اقتصادی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران بعد از رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا یکی از اصلیترین دشمنان تعریف شده در راهبردهای کلان جمهوری اسلامی محسوب میشود، بهطوری که به گواهی اکثر کارشناسان این حوزه یک جنگ سرد واقعی بین طرفین وجود دارد که هیچ بعید نیست با یک اتفاق تبدیل به جنگ واقعی شود. عربستان سعودی اکنون چه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم (نیابتی توسط گروههای تروریستی) به منافع جمهوری اسلامی ایران در کل منطقه غرب آسیا حمله میکند و در عرصه اقتصادی نیز تلاش زیادی در ایجاد محدودیت و تحریم برای این کشور میکند که بهنظر میرسد با توجه به تغییرات کنونی این سیاستها تداوم داشته باشد.
در جمعبندی مطالب فوق باید گفت انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به ولایتعهدی عربستان سعودی حاصل روندی بوده که پس از مرگ ملک عبدالله آغاز و امروز به نتیجه رسیده است که پیامد کلی آن تداوم سیاست عربستان سعودی در سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی است. دراینراستا، جمهوری اسلامی ایران دارای سیاست مشخص با محوریت ایجاد ثبات بدون دخالت خارجی در غرب آسیا و خلیج فارس بوده است و هرگونه تغییری در خاندان حاکم موجب دگرگونی این سیاستها نخواهد شد.
نظر شما