تروریسمشناسی
چاپ نخست: مرداد ماه ۱۳۸۶ |
شابک:۶ ـ ۰۵۶ ـ ۵۲۶ ـ ۹۶۴ |
قیمت: ۳۳۰۰ تومان
|
تروریسمشناسی
تألیف: دکتر علی عبداللهخانی
انتشارات موسسه ابرار معاصر تهران، کتاب تخصصی
کدبازیابی در کتابخانه دیجیتالی دید: BB00020072508571911
تروریسم در ادبیات سیاسی بسیاری از کشورها همواره به عنوان یک مسئله و یا موضوع امنیتی مهم مطرح بوده است. اما پس از حادثه ۱۱ سپتامبر به یکی از مهمترین مسئلههای امنیت بینالمللی تبدیل گردید.
تحقیقاً ایالات متحده برای تبدیل شدن موضوع مقابله با تروریسم به یک موضوع بینالمللی و در نتیجه گنجاندن ایده، عقاید و منافع خود در درون این گفتمان، نقش اساسی داشته است. با این وجود موضوع مقابله با تروریسم از معدود موضوعاتی است که تقریباً تمامی کشورها و ملتها بر روی آن اجماع نظر دارند. این اجماع نظر البته کلی و اجمالی است و دولت و ملتهای مختلف دارای برداشتهای مخصوص به خود در خصوص این پدیده هستند.
تحقیقاً ایالات متحده برای تبدیل شدن موضوع مقابله با تروریسم به یک موضوع بینالمللی و در نتیجه گنجاندن ایده، عقاید و منافع خود در درون این گفتمان، نقش اساسی داشته است. با این وجود موضوع مقابله با تروریسم از معدود موضوعاتی است که تقریباً تمامی کشورها و ملتها بر روی آن اجماع نظر دارند. این اجماع نظر البته کلی و اجمالی است و دولت و ملتهای مختلف دارای برداشتهای مخصوص به خود در خصوص این پدیده هستند.
در این میان، جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهایی است که پدیده تروریسم با امنیت ملی آن پیوند خورده است. در این چارچوب چند مسئله اساسی وجود دارد:
۱) جمهوری اسلامی خود یکی از متهمان حمایت از تروریسم در سطح بینالمللی میباشد. آمریکا به عنوان سردمدار این مسئله، جمهوری اسلامی را متهم به حمایت از تروریسم در سطح بینالمللی نموده است.
۲) جمهوری اسلامی ایران خود در طول ۲۷ سال گذشته در معرض شدیدترین اقدامات تروریستی بوده است.
۳) وجود تشکلها و جریانهای خشونتمحور فراملی در کشورهای همسایه، تشکلها و جریانهای خشونتمحور در سطح ملی و همچنین گروهها و تشکلهای بینالمللی خشونتمحور که جمهوری اسلامی ایران، بنابر موقعیت ژئوپولیتیک و ایده حاکمیت خود، یکی از آماجهای آنان در آینده میتواند باشد نیز از جمله این مسائل است. به علاوه آسیبپذیریهای جمهوری اسلامی ایران در سطح ملی مانند مرزها و مناطق قومی و در این چارچوب ناتوانایی برخی دولتهای همسایه در اعمال حاکمیت بر تمام کشور، تروریسم را به یک دغدغه مهم برای جمهوری اسلامی تبدیل نموده است.
۴) به علت امکان پیوند میان تکنولوژیهای پیشرفته و تروریسم، تروریسم از یک پدیده سطح پایین امنیتی به یک پدیده استراتژیک امنیتی تبدیل گردیده است. بنابراین گروهها و شبکههای تروریستی در حد یک سازمان و تشکیلات محدود میتوانند فجایع گستردهای را در سطح ملی خصوصاً از طریق بیوتروریسم در یک کشور ایجاد کنند. این خود یک مسئله بزرگ برای تمام کشورهایی است که میتوانند به طور بالقوه آماج تروریسم قرار گیرند که البته در این خصوص جمهوری اسلامی ایران هدف مستعدی است.
با وجود اهمیت یافتن مسئله تروریسم در سطح بینالمللی و با توجه به درگیری اجتنابناپذیر جمهوری اسلامی ایران با این مسئله، تبیین مبانی نظری و مفهومی تروریسم از نظر جمهوری اسلامی ایران اهمیت مییابد. این ضرورت وقتی دوچندان میگردد که بدانیم در حال حاضر در این خصوص در سطح بینالمللی اجماع نظری وجود ندارد و کشورها، سازمان ملل و سایر سازمانهای بینالمللی و منطقهای به فراخور درک، برداشت، ارزشها و فرهنگ خود، تروریسم را به اشکال مختلف تبیین نمودهاند.
تبیینهای متفاوت از مبانی نظری و مفهومی تروریسم منجر به شکلگیری رفتارها، راهبردها و سیاستهای متفاوت درخصوص آن گشته تا جایی که اختلافات عمدهای در خصوص مصادیق سازمانهای تروریستی، افکار تروریستی و اقدامات تروریستی به وجود آمده است. البته به نظر میرسد به سادگی امکان ایجاد اجماع نظر درخصوص مفهوم تروریسم وجود نداشته باشد، زیرا تروریسم در چارچوب منافع و امنیت ملی کشورها تعریف میگردد و کشورهای مختلف به علت فضاها و تهدیدات امنیتی متفاوت، برداشت منحصر به فردی از تروریسم را ارائه میکنند.
با توجه به مجموعه این عوامل دو هدف عمده برای تبیین مبانی نظری و مفهومی تروریسم در جمهوری اسلامی ایران و ارائه دیدگاه ایرانی ـ اسلامی از آن متصور است. هدف اول ایجاد منطق عمل و تعیین عناصرشناختی است نتیجه این هدف پیشبینیپذیر شدن و شفاف گردیدن نگرش و رفتار جمهوری اسلامی در خصوص تروریسم و افزایش توانایی در تدوین راهبردها، برنامهها و سیاست ها درخصوص تروریسم براساس قاعده و منطق مشخص و مبتنی بر منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است.
هدف دوم به ایجاد یک گفتمان فکری درخصوص تروریسم بازمیگردد. مبانی نظری و مفهومی تبیین شده در خصوص تروریسم توسط جمهوری اسلامی ایران چنانچه با توجه به ملاحظات امنیتی در سطح منطقهای و نگرانیها و تهدیدات مشترک کشورهای منطقه و همچنین مبتنی بر یک خط فکری گستردهتر ـ عمدتاً در میان کشورهای اسلامی ـ صورت گیرد میتواند به یک گفتمان بانفوذ تبدیل گردد و از این طریق میتواند با گفتمانهای رقیب از جهت فکری و نظری مقابله نماید.
با توجه به اهداف و مسائل مطروحه سؤال اصلی این تحقیق به شرح زیر است:
کدام مفهوم و چارچوب نظری از تروریسم، اقدام تروریستی و تروریست ضمن برخورداری از اعتبار مناسب در سطح بینالمللی یا منطقهای، بیشتر منطبق بر عقاید اساسی و منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران میباشد؟
تأکید بر جایگاه تروریسم در چارچوب منافع ملی کشورها، خصوصاً کشورهای قدرتمند، به علاوه فقدان اجماعنظر درخصوص مفهوم تروریسم در سطح بینالمللی و از همه مهمتر تأکید سؤال اصلی تحقیق مبتنی بر برخورداری تبیین از اعتبار مناسب در سطح بینالمللی و یا منطقهای، ایجاب مینماید تا به بررسی مفهومشناسی تروریسم از نگاه بازیگران مؤثر بپردازیم. بنابراین برای رسیدن به پاسخ سؤال اصلی در این تحقیق به سؤالهای زیر پاسخ داده خواهد شد:
۱) سازمان ملل و دیگر سازمانهای منطقهای درخصوص مفهوم و مبانی نظری تروریسم چه نظری دارند؟
۲) علمای سیاسی و اندیشمندان صاحبنظر، درخصوص مفهوم و مبانی نظری تروریسم چه نظری دارند؟
۳) در دایرهالمعارفهای معتبر بینالمللی چه تعاریفی از تروریسم، ابعاد، موضوعات و مصادیق آن ارائه شده است؟
۴) ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی به عنوان بازیگران اصلی این صحنه، چه دیدگاهی در خصوص مفهوم تروریسم دارند؟
۵) در نظرگاه مکتب شیعه و اهل سنت تروریسم چگونه معنا میشود؟
تحقیق پیرامون «تروریسمشناسی» دارای هشت فصل است. در فصل اول تبارشناسی و مفهومشناسی تروریسم در دانشنامهها و فرهنگها مورد بررسی قرار گرفته، ابعاد، انواع و مصادیق آن مشخص شده است. در فصل دوم با موضوعیت تروریسمشناسی در مطالعات سیاسی، در گفتار نخست نظریات افرادی چون الکس اشمید، جوزف نای و والتر لاکوئر در زمینه تروریسم ارائه و در گفتار دوم ریشههای تروریسم از جمله ریشههای روانی، سیاسی، اقتصادی و دینی و مذهبی بحث و بررسی شده است. فصل سوم به بحث تروریسمشناسی در سازمان ملل متحد پرداخته و تبارشناسی و مفهومشناسی این پدیده را در مجمع عمومی و شورای امنیت بررسی کرده است. این گفتار در ادامه رویکردها و نگرشهای مجمع عمومی و شورای امنیت در خصوص تروریسم را به تفصیل بیان نموده است. تروریسمشناسی در سازمانهای منطقهای و کشورها، موضوع فصل چهارم است. در این ارتباط مهمترین اسناد و مدارک حقوقی اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی، اتحادیه اروپا و ایالات متحده در زمینه تروریسم و تروریسمشناسی ارائه و تحلیل شده است. در فصل پنجم نگاه اهل سنت به مسئله تروریسم و در فصل ششم تروریسمشناسی در مکتب شیعه و جمهوری اسلامی ایران بحث و بررسی شده، در فصل هفتم نیز یافتههای تحقیق ارائه شده است. نهایتاً در فصل هشتم الگوی ایرانی تروریسمشناسی که درواقع پاسخ به سؤال اصلی تحقیق نیز میباشد ارائه گردیده است.
نظر شما