الگوی تحولات سوریه، سناریویی برای ناآرامی در عراق
الگوی تحولات سوریه، سناریویی برای ناآرامی در عراق
دوشنبه 18 دی 1391

ناآرامیهای طایفهای در استانهای سنینشین غرب عراق و افزایش تحرک محور ترکی ـ عربی در منطقه علیه دولت حاکم عراق که در پی دستگیری «محمد مجهول»، فرمانده تیم حفاظت شخصی رافع العیساوی و نه نفر از همکاران وی، در تاریخ 19 دسامبر 2012 رخ داد، از چند بعد واجد تامل است.
در خصوص ابعاد انگیزشی این جریان نگاهی به خطمشیهای سیاسی بغداد بعد از سقوط صدام میتواند راهگشا باشد. همانطور که میدانیم عراق بعد از صدام، با توجه به اکثریت 60 درصدی جمعیت شیعه تلاش کرد موقعیت راهبردی خود را در منطقه با اتکا به حمایت مردمی از سیاست خارجی تجدیدنظرطلب خویش بازیابد. چنین رویکردی مستلزم بسط روابط سیاسی نظامی با دو کشور ایران و روسیه بود. از طرفی، بازتعریف سیاست خارجی عراق برای قرارگرفتن در محور مقاومت نمیتوانست بغداد را نسبت به سرنوشت پل ارتباطی مقاومت یعنی سوریه بیتفاوت سازد. از اینرو، بغداد در نشست سران کشورهای عرب حمایت صریح خود را از سوریه اعلام کرد تا دشمنی محور غربی ـ عربی را برانگیزد. از این جهت، تلاشهای ناکام این محور در سوریه سبب گردید برای فتح این جبهه ابتدا از خاکریز عراق عبور کنند چراکه تضعیف محور مقاومت کلید ورود ارتش آزاد به دمشق محسوب میشود.
با روشن شدن اهداف و انگیزهها در گام دوم باید از تشابه روششناختی رویکردهای محور عربی ـ غربی در ناآرامیهای طایفهای عراق با تحولات سوریه سخن گفت.
بهرهگیری از نمادهای مخالفان نظام سیاسی دمشق موسوم به ارتش آزاد سوریه در تظاهرات ضددولتی شهرهای الانبار، صلاحالدین و موصل توسط معترضان و نیز محل برگزاری اعتراضات در بزرگراهی که عراق را به اردن و سپس به سوریه متصل میکند، نشان از ارتباط وثیق تحولات سوریه با ناآرامیهای مذکور دارد.
در این خصوص، عاملان اصلی ناآرامیها اهمیت پیدا میکنند. براساس گزارش خبرگزاری النخیل، «فتاح الشیخ»، نماینده سابق و عضو جدا شده فهرست العراقیه، از همکاری «ایاد علاوی» رئیس فهرست العراقیه و «طارق الهاشمی»، معاون فراری رئیسجمهور عراق، با «نواف الفارس»، سفیر سابق سوریه، در بغداد خبر داده است. چهرههایی که ارتباط آنها با رژیم سعودی محرز بوده است. از سویی دیگر، عمدتاً یارگیری جریان معترض از قبایل استانهایی مانند الانبار که سنیمذهب متمایل به عربستان میباشند اثبات شده است. از اینرو، با ورود ارتش آزاد سوریه و نیز نسل سوم القاعده به استانهای یادشده، دستهای سعودی از آستین معترضان آشکار شد.
در این میان، با اقدامی مشابه تشکیل ارتش آزاد سوریه، «عدی خدران»، فرماندار خالص، از تکاپوی بقایای حزب بعث عراق برای تشکیل ارتش آزاد در استان دیاله خبر داده است. در این رابطه، گروهی سازمانیافته به سرپرست «عزت ابراهیم»، یکی از سران سابق حزب بعث و معاون صدام به منظور سازماندهی مجدد بعثیها در حال تشکیل «ارتش آزاد» در استان دیاله است.
در تکمیل این اقدام، برای شعلهور ساختن آتش طایفهگرایی در سطح ملی نیاز به نقشآفرینی ابزاری به نام رسانه احساس میشد. الجزیره، پدیده نوظهور قطری با روشی مشابه با سناریوسازی برای تحولات سوریه تلاش کرد با اعزام خبرنگار به بغداد، موصل، سامراء، الرمادی و فلوجه و پوشش مستقیم ناآرامیها، تحولاتی مشابه را در عراق ایجاد کند. این رسانه با نام نهادن جمعه عزت برای معترضان عراقی حتی نمادسازی مشابهی را در دستورکار قرار داد. در این راستا و همزمان با این تظاهرات، اخباری نیز مبنی بر پخش آزمایشی شبکه بعثیها تحت نام «فلوجه» با حمایت قطر، در عراق منتشر میشود. این شبکه طی روزهای اخیر با پخش ترانه و تصاویر و فیلمهایی مربوط به جنگ ایران و عراق و عملیات گروههای موسوم به «فدائیان صدام»، پخش آزمایشی خود را آغاز کرده است.
در ضلع سوم این مثلث، ترکیه قرار دارد که سعی بر آن دارد با بهرهگیری از توان دیپلماسی خود، مقدمات گذار از یک بحران کوچک مقیاس را به بحرانی بزرگ مقیاس برای کلید خوردن طرح «جو بایدن»، معاون رئیسجمهوری آمریکا، برای تجزیه عراق به سه بخش شیعهنشین، سنینشین و کردنشین، عملیاتی سازد.
در این شرایط، پول و توان ایدئولوژیک عربستان در بسیج قبایل سنیمذهب، دیپلماسی ترکیه، قدرت رسانهای قطر و تجربه آمریکا در چارچوب طرح «شوراهای بیداری» در الانبار (مرکز ثقل ناآرامیها) ظرفیتهای قابل ذکری را در هدف قراردادن جبهه مقاومت از ناحیه عراق گردهم آورده که هوشیاری بیش از پیش مقامات عراقی و محور مقاومت را میطلبد.
نظر شما