تأملی بر سیاست‌های مسکو در تحولات آبخازیا


تأملی بر سیاست‌های مسکو در تحولات آبخازیا
 


 
شنبه 24 خرداد 1393
 
 

پس از گذشت دو روز از انتخابات ریاست‌جمهوری اوکراین، ‌مناقشه ‌بین ‌رئیس‌‌جمهور ‌و ‌مخالفان ‌آبخازیا ‌توجه ‌مطبوعات جهان ‌را ‌به ‌خود ‌جلب ‌کرده ‌است.
ماجرا از آنجا آغاز شد که سه‌شنبه گذشته، هزاران نفر از مردم این منطقه برای تظاهرات علیه دولت در سوخومی، پایتخت آبخازیا، تجمع کردند و خواستار انجام برخی اصلاحات و استفعای الکساندر آنکواب، رئیس‌جمهور این منطقه شدند. درپی این واقعه، مخالفان دولت آبخازیا با حمله به ساختمان ریاست‌جمهوری، رئیس‌جمهور این منطقه جدایی‌طلب گرجستان را فراری دادند.
هرچند آنکواب مجبور به ترک کاخ ریاست‌جمهوری شد، اما این اقدام معترضان را یک کودتای مسلحانه نافرجام عنوان کرد و گفت «من آبخازیا را ترک نکرده‌ام و هنوز هستم».
با وجود صحبت‌های رئیس‌جمهور مبنی‌بر حفظ سنگر قدرت نمایندگان پارلمان آبخازیا، روز شنبه در نشستی فوق‌العاده به برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری پیش از موعد در تاریخ 24 اوت سال جاری رأی داده و والری بگانبو، رئیس پارلمان را نیز به‌عنوان کفیل و رئیس‌‌جمهور موقت انتخاب کردند. این درحالی است که لئونید لاکپبایا، نخست‌وزیر، نتیجه رأی‌گیری را غیرقانونی دانست. در این شرایط، آنکواب روز گذشته خطاب به مردم این جمهوری اعلام کرد که از سمت خویش کناره‌گیری می‌کند.
آبخازیا به مرکزیت سوخومی، سرزمینی در غرب قفقاز و کرانه شرقی دریای سیاه است که حدود 242 هزار نفر جمعیت دارد و بیشترشان تابعیت روسی دارند. رابطه آبخازها و گرجی‌ها در زمان‌های گذشته، هیچ‌گاه مسالمت‌آمیز نبوده و در دوره‌های مختلف همواره آبخازها، تلاش‌هایی برای جدا شدن از گرجستان انجام دادند. درنهایت، در اوت 1990 آبخازیا با پشتیبانی روس‌ها به‌عنوان جمهوری مستقل از گرجستان اعلام وجود کرد. این موضوع به‌صراحت نقش پررنگ روسیه را در حمایت از بحران‌های منطقه‌ای در قفقاز به‌نمایش می‌گذارد.
بعد از آن، جنگ در اوستیای جنوبی و آبخازیا در اوت ۲۰۰۸ بعد از نبرد سنگین میان نیروهای گرجی و استقلال‌طلبان اوستیای جنوبی و آبخازیا آغاز شد و پس از مدتی قوای روس به کمک این مناطق وارد جنگ شدند. سپس نیروهای آبخازیایی و روس، کنترل کامل منطقه را به‌طور دوفاکتو در دست گرفتند. درنهایت، پس از جنگ، روسیه استقلال این مناطق را به رسمیت شناخت.
درست است که جرقه اصلی تحولات اخیر آبخازیا با مخالفت دولت سوخومی با داشتن هم‌زمان پاسپورت گرجی و آبخازیایی زده شد، اما باید گفت این مخالفت‌ها دلایل عمده‌ای دارد که می‌توان به مواردی ازجمله: فاصله‌گیری رئیس‌‌جمهور این منطقه ‌از ‌مردم، ‌عدم ‌رشد و توسعه ‌اقتصادی، نبود ‌برنامه‌‌ریزی ‌صحیح ‌‌در ‌جهت ‌تأمین ‌استقلال ‌اقتصادی ‌آبخازیا، استفاده از روش‌های نادرست اداره امور این جمهوری و بی‌توجهی به مناطق روستایی اشاره کرد. همچنین خودکامگی و عدم مشورت رئیس‌جمهور با دیگر سران این جمهوری و بی‌توجهی به نظرات مردم از دیگر موارد اعتراض علیه رئیس‌جمهور است.
دراین‌میان، موضع کشوری مانند روسیه در این بحران بسیار حائز اهمیت است. درحالی‌که گرجستان تاکنون از مداخله در این بحران خودداری کرده است و مقامات تفلیس درباره آن واکنشی نشان نداده‌اند، مسکو چند فرستاده و ازجمله ولادیسلاو سورکوف، دستیار رئیس‌جمهور روسیه را به سوخومی فرستاده است. البته این کشور به‌طور رسمی، ضمن اعلام اینکه وقایع آبخازیا به امور داخلی مربوط به این منطقه است و در آن دخالت نخواهد کرد، خواهان رفع آن ازطریق راه‌های قانونی شد.
درخصوص سیاست‌های کلی روسیه باید گفت مسکو پس از کاهش محسوس توان ملی‌اش بعد از فروپاشی شوروی، کماکان داعیه یک قدرت اورآسیایی را دارد. لذا با توجه به هرج‌ومرج و شرایط ناپایدار نظام بین‌الملل و تأثیر عنصر زمان بر استراتژی‌ها، به احتمال قوی برای ارتقاء موقعیت جهانی خود، استراتژی شرق‌گرایی تا دستیابی به اهداف و موقعیت جهانی مورد نظر که همانا ابرقدرتی است را ادامه خواهد داد. دکترین نظامی روسیه و سند شورای امنیت ملی، هر دو به‌عنوان اسناد رسمی روسیه هریک خود گویای برآیند تقاضاهای داخلی در سطح نخبگان سیاسی و نظامی روسیه است که اولویت‌های آنان نیز با یکدیگر فرق می‌کند. درحالی‌که رهبران سیاسی روسیه براساس قاعده بازی دوران بعد از جنگ سرد، عمدتاً به حفظ امپراتوری روسیه می‌اندیشند، رهبران نظامی در اندیشه احیای مرزهای شوروی سابق می‌باشند. در همین ارتباط، جنگ روسیه و گرجستان را می‌توان نقطه عطفی در روابط جهانی روسیه پس از فروپاشی شوروی دانست.
روسیه، نزدیک‌ترین متحد جمهوری آبخازیا و ضامن امنیت آن است. مسکو سالانه دو ‌میلیارد ‌روبل به این جمهوری کمک می‌کند. همچنین در بازسازی جاده‌ها و دیگر پروژه‌های زیرساختی این منطقه بسیار فعال است. به‌نوعی سیاستمداران این منطقه تحت حمایت روسیه قرار دارند. بعد از الحاق کریمه به روسیه، گمانه‌زنی‌هایی در مسکو مبنی‌براینکه آبخازیا به روسیه بپیوندد شکل گرفت، اما برخی مخالفان پیوستن این جمهوری به روسیه، با آن به مقابله برخواستند. ازآنجاکه در سفر سورکوف، نماینده روسیه به سوخومی، وی فقط با رائول خجیمبا، رهبر مخالفان ملاقات داشته است، می‌توان حدس زد که ممکن است روسیه در این بحران، پشتیبان مخالفان دولت در آبخازیا باشد تا اینکه بخواهد از رئیس‌جمهور حمایت کند. درعین‌حال، کرملین ازآنجاکه ممکن است در ادامه بحران آبخازیا با موارد غیرقابل انتظار روبه‌رو شود، سعی دارد از ابتدا موضع خود را صریح و روشن در این موضوع نمایان نکند.
کارشناسان معتقدند، روسیه اخیراً برای جامه عمل پوشاندن به اهداف خود، ابزارهای جدیدی اتخاذ کرده است. برای مثال، در بحران اوکراین منطقه کریمه را با استفاده از برگزاری رفراندوم به کشور خود ضمیمه کرد؛ اما درمورد تحولات آبخازیا و ملحق شدن رسمی آن به روسیه، مسکو نمی‌تواند به‌سرعت وارد عمل شود؛ زیرا زمان زیادی از الحاق کریمه نگذشته است و داغ آن هنوز تازه است، لذا این اقدام مسکو با خشم جامعه جهانی مواجه خواهد شد.