اجلاس استانبول: نشستی متفاوت به سوی تعاملات منطقهای
اجلاس استانبول: نشستی متفاوت به سوی تعاملات منطقهای
چهارشنبه 18 آبان 1390


اجلاس استانبول یک نشست منطقهای ـ بینالمللی محسوب میشود که با هدف بحث و تبادل نظر پیرامون امنیت و همکاریهای منطقهای، جلب مشارکت و گسترش همکاریهای منطقهای در راستای شناسایی چالشهای امنیتی ـ منطقهای و بهتبع آن بهبود روابط سیاسی و امنیتی بین کشورهای قلب آسیا در آستانه نشست بن 2 و واگذاری مسئولیتهای امنیتی به نیروهای افغانی در افغانستان برگزار شد. این اجلاس که با حضور بیش از بیست کشور و سازمان بینالمللی با موضوع «امنیت و همکاری در قلب آسیا» پیرامون تعاملات منطقهای برای ایجاد امنیت و ثبات در افغانستان تشکیل یافته بود، نهایتاً با صدور بیانیهای 23 مادهای به کار خود خاتمه داد. ازجمله نکات خیلی مهم این بیانیه میتوان به توافق درباره احترام به استقلال و حاکمیت ملی افغانستان، حمایت از همکاریهای منطقهای با هدف مبارزه با تروریسم، تأکید بر موقعیت افغانستان بهعنوان پل تجاری آسیا، محکومیت قتل برهانالدین ربانی، بازگشت پناهندگان افغانی، برقراری روابط دوستانه میان کشورهای منطقه، جلوگیری از فعالیت سازمانهای افراطی ازطریق همکاری همهجانبه، حلوفصل مسائل بر اساس قوانین سازمان ملل، حمایت از طرح خروج نیروهای خارجی از افغانستان تا سال 2014، واگذاری امور امنیتی به نیروهای افغان، همکاری متقابل بین جامعه جهانی و افغانستان، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر، تأکید بر امضای قراردادهای تجاری میان افغانستان ـ پاکستان بهمنظور گسترش روابط تجاری و ایجاد تسهیلات مرزی بهمنظور روابط تجاری و همکاری اتاقهای بازرگانی کشورهای منطقه اشاره کرد.
این اجلاس پیش از همه نقش و جایگاه ترکیه بهویژه از دیدگاه کشورهای غربی، برای تأثیرگذاری بیشتر و تلاش سازنده در تحولات و معادلات منطقه را نشان میدهد. آمریکا معتقد است، بهدلیل جمعیت مسلمان و تجربه تقریباً موفق ترکیه در زمینه دموکراسی و حضور ترکیه در منطقه کمک بزرگی برای واشنگتن محسوب میشود. طبق این دیدگاه، ترکیه میتواند همکار خوبی برای جامعه بینالمللی و افغانستان در جهت برقراری امنیت و ثبات پایدار در افغانستان باشد. گفتنی است علاوه بر نقش مثبت و پویای ترکیه در طول یک دهه گذشته در تحولات افغانستان، این کشور بارها میزبان نشستهای منطقهای با موضوع افغانستان بوده است.
برگزاری اجلاس استانبول از آن جهت برای افغانستان مهم است که در این نشست تلاش برای گسترش و تقویت همکاریهای منطقهای در راستای ایجاد ثبات و مقابله با پدیده تروریسم مورد ارزیابی قرار گرفت. از دیدگاه این اجلاس، باید به تروریسم بهمثابه چالش سیاسی ـ امنیتی تمام کشورهای منطقه نگریست. بر این اساس، به اعتقاد برخی از کارشناسان راهحل نهایی مشکلات داخل افغانستان را باید در بستر همکاریهای مشترک جستجو کرد. هرچند موفقیت گروهی نیز در درجه نخست مستلزم توجه به ریشههای بحران جاری در افغانستان است.
مهمترین وجه تمایز اجلاس اخیر استانبول با اجلاسهای قبلی در این است که این نشست با پیشفرض همکاری مشترک روند کاریاش را برای توافق بر سر دیدگاههای مشترک و یافتن راهکارهای جمعی و منطقهای پیرامون مبارزه با تروریسم و تقویت همکاریهای درازمدت شروع کرد. هرچند، برخی از شرکتکنندگان مانند اجلاسهای قبلی به موفقیت این اجلاس نیز چندان امیدوار نیستند، با این حال توافق شرکتکنندگان این نشست درباره یک برنامه مشخص پیرامون تأمین امنیت منطقه خودش بهتنهایی یک موفقیت و گامی به جلو محسوب میشود.
گفتنی است مسائلی مانند راههای رسیدن به امنیت در منطقه، عدم مداخله در امور یکدیگر و راهکارهای صلح که مباحث مورد نیاز و داغ عرصه سیاست افغانستان هستند، در نظر هر کدام از کشورهای شرکتکننده، دارای راهکارها و مفاهیم و برداشتهای مختلفی است. این کشورها پیش از این نیز بارها با یکدیگر نشستهای مشترکی در سطوح عالی داشتهاند و به توافقاتی نیز رسیدهاند، ولی هیچگاه این توافقها عملی نشده است. شاید اجلاس استانبول که مهمترین هدف آن زمینهسازی برای گفتمان در سطح منطقه است، بتواند شروع خوبی برای تقویت اعتماد متقابل مشترک محسوب شود. در همین راستا، هرچند برخی از کارشناسان، نشست استانبول را کمدستاورد ارزیابی میکنند، اما با توجه به نقش، ظرفیتها و تواناییهای ترکیه و در مقابل چالشها و بیاعتمادیهای حاکم در منطقه، نتایج این اجلاس در سطح محدود را میتوان بهعنوان شروع مرحله جدیدی از روند حل بحران افغانستان مثبت ارزیابی کرد. با این حال اختلافنظرهایی نیز در این اجلاس وجود داشت، ازجمله اینکه ایران اعلام کرد با پیمان نظامی بین افغانستان و آمریکا کاملاً مخالف است. ایران معتقد است این اتفاق حتماً روند همکاریهای مشترک را با مشکل مواجه خواهد نمود.
اجلاس استانبول را از منظر دیگری نیز میتوان مورد بررسی و تحلیل قرار داد. به اعتقاد برخی دیگر از کارشناسان این اجلاس نیز مانند سایر اجلاسهای مشابه تنها یک هدف اصلی را دنبال میکند و آن مشروعیت بخشیدن به حضور نیروهای نظامی خارجی در افغانستان برای جلب حمایت بینالمللی از طرحهای آمریکایی در افغانستان و منطقه است. طبق این دیدگاه، حضور طالبان بهعنوان یکی از طرفین صلح در اجلاس استانبول و نقشآفرینی فعالتر همسایگان اصلی افغانستان مانند جمهوری اسلامی ایران و پاکستان (بازیگران بومی) در برنامهریزی و ساختار اجرایی این اجلاس تا حدی میتوانست اجرای توافقات این نشست را تضمین نماید.
بهطور کلی، هرچند هنوز برای اظهارنظر نهایی در مورد دستاوردهای مثبت یا منفی اجلاس استانبول زود است، اما نمیتوان از ذکر این نکته گذشت که اجلاس استانبول به چند دلیل برای افغانستان اهمیت دارد:
ـ پیش از این جنگ و تروریسم در افغانستان، صرفاً بهعنوان چالش داخلی در افغانستان نگریسته میشد و این موضوع باعث شده بود که در تمام راهکارها و استراتژیهای داخلی و بینالمللی در امر مبارزه با تروریسم و تأمین امنیت، به راهکارهای داخلی و امنیتی صرف بسنده شود، اما در این نشست، با محوریت امنیت و همکاری مشترک منطقهای، امنیت و تروریسم در چهارچوب یک چالش منطقهای مورد بحث قرار گرفت. هرچند به اعتقاد مخالفان این رویکرد، مسائل داخل افغانستان باید در داخل این کشور ازطریق مذاکرات صلحمحور، ایجاد دولت کارآمد، سازماندهی متوازن قومی در بستر ساختار سیاسی و نهادهای امنیتی، مبارزه با فساد و پرداختن به مسائل توسعه کشوری یا درنهایت، با کمک همسایگان نزدیک به آن حل شود، با این حال همکاری مشترک منطقهای میتواند خارج از رویکردها و نگرشهای فردی و سیاستهای پشت پرده، ضمن احترام به منافع و تعلقات ژئوپلیتیکی هر یک از بازیگران، راهحل مطمئنی بر محوریت خرد جمعی برای برونرفت از چالشهای موجود ارائه دهد.
ـ در این اجلاس، چالشها و تهدیدهای بینالمللی تروریسم مورد تأکید قرار گرفت و طبق توافقات این نشست قرار شد رویکرد جمعی و مشارکتی در پروسه مبارزه با تروریسم و برقراری امنیت بهکار گرفته شود. بر این اساس، تعریف منطقهای از مفهوم امنیت عمدهترین دستاورد و شاخصه این اجلاس محسوب میشود. این یعنی اینکه جهان بعد از گذشت سالها، اکنون به این نتیجه رسیده است که افغانستان نمیتواند تنها مرکز مبارزه با تروریسم تلقی گردد. در واقع اجلاس استانبول چرخش سیاست جهان نسبت به مراکز مبارزه با تروریسم را نشان میدهد. بدیهی است این رویکرد با توجه به اینکه بسیاری از علایق ژئوپلیتیکی بازیگران را پوشش میدهد، میتواند زمینهساز نوعی همکاری مشترک برای حل بحرانهای بینالمللی خصوصاً بحرانهای ژئوپلیتیکی که از پایداری بیشتری برخوردارند باشد.
ـ پیش از این، کشورهای اروپایی و غربی (در قالب ناتو) تصمیم میگرفتند تا چگونه بر علیه تروریسم در آسیا وارد عمل شوند، اما در اجلاس استانبول موضوع دیگری مطرح شد و آن اینکه برقراری امنیت در قلب آسیا مستلزم همکاری با کشورهای بومی منطقه است. این جابهجایی در نوع نگرش به چالشهای امنیتی، نشان میدهد که نگرشها و دخالتهای فرامنطقهای کماکان در حل بحرانهای منطقهای ناتوان هستند. شایان ذکر است بهلحاظ ژئوپلیتیک انتقادی اجلاسهایی مثل نشست استانبول با ماهیت مشارکتی میتوانند علاوه بر پردهبرداری از سیاستهای پشت پردهای بازیگران، با پایان دادن به سوءظنها، صلح و منافع جمعی و منطقهای را تثبیت نمایند. در واقع نبود اعتماد میان کشورها ازجمله چالشهای جدی سر راه تأمین ثبات در منطقه بهحساب میآید. بسیاری از کشورها در تلاش هستند تا از هر طریق ممکن به منافع ملیشان برسند. این کشورها بدون توجه به اینکه منافع ملی هر کشوری وابسته به تأمین منافع ملی دیگری است، علیه تروریسم وارد عمل میشوند.
در مجموع، جدای از مباحثی که ارائه شد، نباید انتظار داشت که با برگزاری نشستهای منطقهای یکباره همه مشکلات حل شود. بدیهی است که حل چالشهای بینالمللی و ژئوپلیتیکی مستلزم طی فرایندهای بسیار پیچیده است و موضوع مهم این است که مشارکت جمعی زیرساختها را برای طی فرایندهای بعدی هموارتر میسازد. اجلاسهای منطقهای حداقل این دستاورد را خواهد داشت، که مشکلات و چالشهای منطقهای را نمایانتر و نگرشهای مثبت و منفی کشورها پیرامون چالشهای موجود را به نمایش بگذارد. بدون شک چنانچه کشورها بتوانند به سطحی از اعتماد برسند که رسیدن به منافع مشترک و جمعی را در تضاد با منافع ملی خود تلقی نکنند، در آن صورت میتوان به همکاریها، سیاستگذاریها و استراتژیهای مشترک در سطح منطقهای امیدوار بود.
نظر شما