سرنگونی سوخوی روسی توسط ترکیه و پیامدهای آن برای روابط روسیه - ناتو
سرنگونی سوخوی روسی توسط ترکیه و پیامدهای آن برای روابط روسیه - ناتو
سهشنبه 10 آذر 1394
ترکیه ۲۴ نوامبر با این ادعا که جت سوخوی روسیه حریم هوایی این کشور را نقض کرده آن را سرنکون کرد؛ ادعایی که توسط روسیه رد شد. این نخستین بار در چند دهه قرن اخیر است که یک عضو ناتو هواپیمای روسیه را سرنگون میکند. نظر به حساسیت موضوع ترکیه بلافاصله تقاضای برگزاری نشست اضطراری از سوی ناتو نمود. بعد از نشست، ینس استولتنبرگ، دبیر کل ناتو، ضمن اعلام حمایت اعضا از حق ترکیه برای دفاع از حریم هوایاش، از اقدام آنکارا حمایت کرد و در عین حال از دو طرف خواست تا آرامش خود را حفظ کرده و از شدت تنش بکاهند. همین نوع واکنش از سوی باراک اوباما و دیگر رهبران اروپایی نیز دیده شد.
سرنگونی جنگنده روسی دارای پیامدهای مهمی برای روابط ناتو با روسیه، روابط ترکیه با روسیه، و بحران سوریه است. تمرکز این مقاله بر روی پیامدها برای روابط روسیه- ناتو است با این حال به شکل کوتاه به پیامدهای دیگر نیز اشاره میگردد.
از آنجا که درک درست نحوه واکنش ناتو به حادثه فوق بدون شناخت بافتی که این حادثه در آن رخ داده، میسر نیست، نخست به این بافت پرداخته میشود. جدا از حمایت ظاهری ناتو، بر کسی پوشیده نیست که اقدام ترکیه در دامن زدن به تنش با روسیه، درست در زمانی که فرانسه به دنبال شکل دادن به ائتلافی یکپارچه علیه دولت اسلامی داعش است، روند کار را سخت خواهد کرد و از توان غرب برای راضی کردن پوتین و مسامحه درباره آینده اسد و کنار رفتن او خواهد کاست. علاوه بر این، در بین اعضای ناتو و حتی در خود آمریکا تمایز زیادی بین پوتین و اردوغان دیده نمیشود و بسیاری بر این باورند که آنچه ترکیه در سوریه انجام میدهد برنامه شخصی اردوغان برای حذف اسد و سرکوب کردها و نه اهداف مشترک ناتو و غرب است؛ لذا آنچه رخ داده بیشتر یک مسئله دوجانبه بین ترکیه و روسیه است و نباید آن را به سطح ناتو کشاند.
در خصوص تنش اخیر بین روسیه و ترکیه نباید شکاف گسترده بین دو کشور در ارتباط با سوریه را نادیده گرفت. تنها چند روز پیش از این حمله، ترکیه به شدت معترض حملات هوایی روسیه به ترکمنهای سوری شده بود که تحت حمایت مالی، تسلیحاتی و نظامی آنکارا هستند. آنکارا که با ورود روسیه به صحنه نبرد سوریه عملا امکان ایجاد منطقه حائل مطلوب خود را از دست داده است، حفظ ترکمنها را ابزاری برای مقابله با کردها و ممانعت از پیشروی آنها به سمت غرب رودخانه فرات، عدم عبور از آن و رسیدن به جرابلس ارزیابی میکند که از مدتها پیش رسما آن را خط قرمز خود عنوان کرده بود.
از سوی دیگر بر اساس آنچه مقامات روسی افشا کردهاند و نیز مطالب منتشر شده توسط رسانههایی چون روزنامه جمهوریت و زمان، ترکیه و به خصوص افراد نزدیک به اردوغان به شدت درگیر خرید نفت ارزان از داعش و فروش آن هستند. لذا روسها حملات خود را در منطقه مذکور با هدف قطع این رابطه دنبال میکنند و به گفته لاوروف چنانچه مرز ترکیه با سوریه بسته شود داعش به سرعت رو به نابودی خواهد رفت. پس حمایت از ترکمنها دو هدف مهم اقتصادی و امنیتی فوق را تامین میکند و هدف قرارگرفتن آنها توسط روسیه عملا معنایی جز تضعیف ابزار مطلوب ترکیه و عدم تحقق اهداف فوق نمیتواند داشته باشد. در مجموع بحث شکست نظامی ترکمنها، تشدید محیط امنیتی مناطق مرزی سوریه/ترکیه، افزایش حمایت روسیه از کردها، قطع شریان نفتی داعش و انتقال آن به ترکیه، و در نهایت افزایش حمایت ترکیه از شورشیان و داعش را باید از مهمترین پیامدهای حادثه فوق برای روابط ترکیه- روسیه عنوان کرد.
در ارتباط با پیامدهای سرنگونی جت روسی برای روابط ناتو- روسیه باید خاطرنشان ساخت که از دید بسیاری از اعضای اروپایی ناتو این حادثه با وارد کردن روابط مسکو ـ آنکارا به یک دوره بحرانی و تقابلی، و افزایش جنگ نیابتی بین دو کشور در مرزهای سوریه ـ ترکیه، عملا ناتو را بیش از پیش با روسیه وارد تنشی خواهد کرد که مدتهاست از وقوع آن پرهیز میکند. از دید آمریکا نیز هم ترکیه و هم اوکراین بهواسطه افزایش تنش با روسیه بهدنبال افزایش فشار بر این کشور برای مداخله جدیتر هستند؛ امری که آمریکاییها از آن پرهیز دارند. به همین خاطر بی سبب نیست که رسانههای نزدیک به دولت ترکیه ناخرسندی خود را از نحوه حمایت ناتو و آمریکا در قبال سرنگونی سوخوی روسی پنهان نمیکنند و با فانتزیهای ناسیونالیستی از جبهه متحد غرب علیه جهان سنی به رهبری ترکها سخن به میان میآورند.
درباره نحوه واکنش ناتو به سرنگونی سوخوی روسی توسط آنکارا، علاوه بر بافت فوق باید در نظر داشت که اصولا در داخل خود ناتو درباره نحوه واکنش به بحران سوریه توافقی بر سر یک راهبرد مشخص وجود ندارد. در حالیکه آلمان به بحران پناهندگان اولویت میدهد، فرانسه به دنبال جنگ با داعش است و انگلیس از سیاست کلی آمریکا مبنی بر عدم مداخله جدی در بحران پیروی میکند. در چنین فضایی اصولاً ناتو بهدنبال پرهیز از وضعیتهایی است که در آن حوادث و اتفاقات خارج از کنترل باشند.
روی دیگر واکنش ناتو به حادثه سوخوی روسی، به تعریفی که از وظایف ناتو شده است باز میگردد. وظایف ناتو عبارت است از: دفاع جمعی طبق ماده 5؛ مدیریت بحران (در همکاری با طرفهای سوم مثل روسیه و در راستای تضمین امنیت اروپا ـ آمریکا)؛ و امنیت مبتنی بر همکاری (زمینهساز همکاری با طرف سوم مثل روسیه و بنیان حقوقی تأسیس شورای ناتو ـ روسیه). آنچه از مواضع اعضا در قبال سرنگونی بمبافکن روسیه درک میشود بیشتر بر مدیریت بحران و امنیت مبتنی بر همکاری تاکید دارد لذا هرچند وحدت بین اعضا و حفظ تمامیت ارضی ترکیه برای ناتو مهم است اما استفاده از ماده 5 در مناقشهای که بیشتر آن را دوجانبه میداند، اصولا مطرح نیست. از دید اعضای ناتو سقوط جنگنده روسی و بحران سوریه ضرورت احیای شورای روسیه- ناتو را که از سال 2014 متوقف مانده ایجاد کرده که از طریق آن گفتوگوی سیاسی، مشاوره، همکاری و اقدام مشترک صورت می گرفت. احیای این شورا بدون شک به نفع روسیه است و از انزوای بین المللی آن در اروپا هرچه بیشتر خواهد کاست. پیش از این، اقدامات روسیه در سوریه و به خصوص مبارزه با داعش، این کشور را در داخل ائتلاف بین المللی علیه این گروه تروریستی قرار داده بود و بسیاری از اروپاییها، علیرغم همراهی ظاهری با آمریکا، حامی اقدامات روسیه هستند و میتوان گفت که مداخله در سوریه به خوبی توانسته مسکو را از انزوای ناشی از بحران اوکراین خارج سازد.
در پایان اینکه بحران فوق نشان میدهد که ناتو درباره مدیریت بحران فاقد یک مکانیزم مشخص به نحوی که باعث کاهش تنش شود، میباشد. درگیری اخیر ترکیه با روسیه، ناتو را در وضعیت وخیمی قرار داده که قطعا واکنش به آن رجوع به ماده 5 ناتو و اعمال دفاع جمعی نخواهد بود. ناتو ضمن آنکه تلاش خواهد کرد تا به روسیه تعهد جدی دهد که دیگر اعضای آن در آینده بهدنبال چنین تنشی نخواهند بود، برای پرهیز از قرار گرفتن در چنین وضعیتی و مدیریت هرچه بهتر بحران، قطعا نیازمند داشتن مکانیزم حل مناقشه خواهد بود که به احتمال زیاد این موضوع در اجلاس ورشو در ژوئیه 2016 مورد بحث قرار خواهد داد.
نظر شما