تبعات اعلام عدم پایبندی ایران به توافق هسته ای
تبعات اعلام عدم پایبندی ایران به توافق هسته ای
سهشنبه 21 شهریور 1396
آنچه که ماهها ناظران بینالمللی نگران آن بودند آشکار شده است یعنی ترامپ بدون توجه به شواهدی که بر عدم موفقیت توافق هستهای در محدودسازی توسعه برنامه هستهای ایران دلالت داشته باشد درصدد لغو این توافق است. ترامپ صراحتاً اعلام نموده است که در ماه اکتبر پایبندی ایران به توافق هستهای را تأیید نخواهد کرد. نشانههای اولیه این موضع را چند هفته پیش زمانیکه وی با بیمیلی تبعیت ایران را از توافق هسته ای را تأیید نمود و سپس از مشاورانش خواست تا راههایی را برای اثبات عدم پایبندی ایران پیدا نمایند میتوان یافت. تا قبل از این تحلیل ها چنین بود که اگرچه ترامپ از اول از توافق انتقاد کرده بود اما به توافق پایبند میماند. اما هماکنون ارزیابیها تغییر و خطر سوءنیت ترامپ در قبال توافق آشکار شده است. در این میان راهی که مشاوران وی در اختیار او گذاشتهاند استفاده از مکانیزم بازرسی و دسترسی به سایتهای نظامی ایران است. شیوه دیگری که آمریکا برای لغو برجام برگزیده است دست زدن به اقداماتی است که باعث شود ایران خود از برجام خارج گردد.از جمله اعمال تحریم های جدید علیه ایران به بهانه هایی جدا از برنامه هسته ای ایران.اما در اینجا این سوال مطرح میگردد که تبعات عدم اعلام پایبندی ایران به توافق هسته ای و متعاقبا لغو توافق هسته ای (برجام)چه می تواند باشد؟برای پاسخ به سوال فوق باید در ابتدا به این موضوع بپردازیم که آیا دولت ترامپ می تواند ضمن اعلام عدم تبعیت ایران از توافق هسته ای همچنان توافق را حفظ نماید.در واقع باید گفت چنین کاری دقیقاً همان چیزی است که مخالفان توافق هستهای در سر دارند وتلاش میکنند گزینه موهوم سومی را جدا از پاره کردن توافق یا حفظ آن به ترامپ ارائه دهند. آنها از ترامپ میخواهند که از تأیید پایبندی ایران به برجام در ماه اکتبر امتناع کرده اما همچنان از اعمال تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران در راستای تعهدات آمریکا براساس برجام صرفنظر کند و از این موضوع برای فشار به ایران استفاده نماید.اما در این زمینه باید به این موضوع توجه نمود که ترامپ با عدم تأیید پایبندی ایران به توافق هیچ طرحی برای حفظ برجام ندارد به احتمال فراوان نتیجه این اقدام خواه از طریق اقدامات کنگره، دولت آمریکا و یا حتی ایران, نابودی برجام و احتمال بروز جنگ خواهد بود. چند علت در این زمینه یعنی احتمال نابودی برجام وجود دارد اول اینکه به موجب قانون بازنگری توافق هستهای که انجام تأییدهای نود روزه را ملزم ساخته کنگره تحت تسلط جمهوریخواهان که همه مخالف برجام هستند میتوانند تحریمهای لغو شده تحت توافق هستهای را بار دیگر وضع و با سرعت اجرایی نمایند و در این صورت هواداران برجام به سختی میتوانند مانع تصویب این قوانین شوند. دوم اینکه اگر حتی کنگره در اعمال دوباره تحریمها تردید کند اما امتناع ترامپ از تأیید پایبندی ایران و یا اعلام اینکه تداوم لغو تحریمها به نفع امنیت ملی نیست , فشار بر وی را برای لغو برجام زیاد مینماید. همچنین نمیتوان احتمال اقدامات هجومی از سوی برخی در ایران را نیز نادیده گرفت که با هدف واداشتن ترامپ به نابودی توافق صورت میگیرد.با توجه به نکات فوق می توان گفت با عدم تایید پایبندی ایران به توافق هسته ای در ماه اکتبر امید اندکی برای تداوم برجام باقی خواهد ماند.
تبعات لغو برجام
اما در رابطه با تبعات لغو برجام باید گفت اگر دولت امریکا گزینه ای معقول و مناسب به جای برجام می توانست ارائه دهد، اعلام عدم تصدیق تعهد ایران به برجام تبعات کمتری داشت. یا مثلا اگر امریکا می توانست اتحادیه اروپا، چین، روسیه و ایران را قانع کند بار دیگر سر میز مذاکره نشسته و در مورد برنامه هسته ای ایران مذاکره کنند، رد برجام منطقی تر بود. اما باید گفت که مقامات ایران در طی دو سال گذشته به طور واضح نشان داده اند که بار دیگر بر سر میز مذاکره حاضر نخواهند شد. اروپایی ها، روسها و چینی ها نیز نشان داده اند از وضعیت موجود خرسند بوده و با مخالفان برجام همراهی نخواهند کرد.همچنین با توجه به ماهیت چندجانبه بودن برجام و تأیید همه اعضای 1+5 به پایبندی ایران , اقدامات آمریکا تنها میتواند خود این کشور و نه ایران را منزوی سازد.در این متن لغو توافق ازسوی آمریکا دستان ایران را برای غنیسازی و پیگیری برنامه هستهایاش بازمیگذارد.در اینجا باید از تبعات احتمالی اقدام نظامی علیه ایران نیز که از سوی برخی به عنوان یک احتمال مطرح شده است , یاد نمود. روشن است که هرگونه حمله محدود علیه تأسیسات هستهای ایران محدود باقی نخواهد ماند چراکه چنین حملهای نمیتواند کل برنامه هستهای ایران را از میان ببرد و آمریکا مجبور است دفاع هوایی ایران را هدف قرار دهد که میتواند به گسترش جنگ بینجامد. بهعلاوه اینکه با پاسخ ایران علیه پایگاههای منطقهای، حمله نامتقارن علیه متحدان آمریکا و پیگیری ارتقاء توان هستهای مواجه خواهد شد که احتمال گسترش جنگ را تشدید میکند.امری که برخی از اعضای کابینه و افکار عمومی آمریکا از آن همراهی نخواهد کرد. در مجموع باید گفت احتمالاً دولت ترامپ نبرد سختی در زمینه لغو توافق و قراردادن ایران در مسیر جنگ دارد اول به خاطر وجود برخی مقامات کابینه که مخالف این امر هستند. دوم اینکه کاخ سفید از سوی جامعه بینالمللی و متحدان اروپاییاش تحت فشار قرار میگیرد و سوم اینکه مردم آمریکا هزینههای یک منازعه بزرگ دیگر را تحمل نمیکنند.
نظر شما