راهبرد نوین موشکی چین
یکی از مشخصههای بارز سیاست خارجی چین پس از روی کار آمدن شی جین پینگ در سال 2013، فعالتر شدن سیاست خارجی این کشور و بهنوعی رها کردن سیاست حرکت با «چراغ خاموش» است که مشخصه سیاست خارجی پکن به مدت چند دهه بود.
تغییر سیاستها در چین خود را در عرصههای مختلف نشان داده است. برای مثال، چین تلاش زیادی بهمنظور بسط روابط خود با عمده کشورها و مناطق جهان و یا حضور فعالانه در نهادهای بینالمللی موجود انجام داده است؛ اما یکی از اصلیترین وجوه تغییر سیاستها در چین تغییر در سیاستهای نظامی این کشور است که این تغییر خود در واکنش به اقدامات آمریکا در شرق آسیا و مشخصاً دریای جنوبی چین است.
چین بهخوبی میداند که آمریکا مصمم به مهار این کشور است. از نگاه چین، استراتژی ایالاتمتحده مبنی بر افزایش حضور در آسیا پاسیفیک، سیاستی در راستای مهار چین است. استراتژی «محور آسیایی» اوباما و «استراتژی هندو پاسیفیک باز و آزاد» دونالد ترامپ هر دو باهدف تمرکز بر منطقه آسیا پاسیفیک بوده است. از طرفی جو بایدن نیز بهصراحت بر مهار چین تأکید کرده است. لذا مهمترین هدف سیاست آمریکا، افزایش حضور نظامی این کشور در منطقه و تقویت روابط با متحدان منطقهای است. در این راستا، آمریکا در حال فروش حسگرهای جنگنده «اف 16»، موشکهای پیشرفته «اسلمر» ویژه حمله به اهداف دریایی و راکتهای «هیمراس» به تایوان است که بهشدت موجب نگرانی چین شده است. این موارد سبب شده که پکن در کنار توجه به توسعه اقتصادی و گسترش ابتکارات دوجانبه و چندجانبه تجاری خود، در پی توسعه قابلیتهای نظامی خود نیز باشد.
در این راستا، یکی از ابعاد توسعه قدرت نظامی، توسعه قابلیتهای موشکی است. ازآنجاییکه چین یک قدرت اتمی به شمار میرود، روشن است که متأثر از تجربه شوروی در دوران جنگ سرد، توجه ویژهای به موشکهای دارای قابلیت حمل کلاهکهای هستهای داشته باشد. لذا علاوه بر توسعه موشکهای متعارف (بدون قابلیت حمل کلاهکهای اتمی) توسعه موشکهای راهبردی (دارای قابلیت حمل کلاهکهای اتمی) در سطوح کوتاه برد، میان برد و بلند برد نیز موردتوجه قرار چین گرفته است. البته علاوه بر مقاصد نظامی، چین توسعه موشکهایی که قابلیت ارسال فضاپیما به جو زمین داشته باشد را نیز مدنظر قرار داده است.
دراینباره یکی از تحلیلگران نظامی چین معتقد است که پکن نیاز دارد در کوتاهمدت تعداد کلاهکهای هستهای خود را به عدد 1000 و تعداد موشکهای راهبردی دانگ فنگ خود را به عدد 100 برساند. او میگوید ما ملتی صلحدوست بوده و به عدم استفاده اول از تسلیحات اتمی متعهد هستیم؛ اما برای مقابله با جاهطلبیهای استراتژیک آمریکا در برابر چین به زرادخانه هستهای بزرگتری نیازمندیم. سادهلوح نباشید، این را نپذیرید که کلاهکهای هستهای بیاستفاده هستند. درواقع آنها هرروز بهعنوان عامل بازدارنده در شکلدهی به نگرش نخبگان آمریکا در برابر چین مورداستفاده قرار میگیرند. لذا چین توسعه موشکهای راهبردی میان برد و بلند برد باهدف تقویت بازدارندگی را موردتوجه ویژه قرار داده بهگونهای که این موضوع مورد اذعان مقامات آمریکا نیز قرارگرفته است.
دراینباره، دریادار چارلز ریچارد، رئیس فرماندهی استراتژیک ایالاتمتحده گفته است که رشد سریع هستهای و نظامی منظم چین و مدرن سازی استراتژیک روسیه به این معنی است که آمریکا در حال حاضر با چالش بیسابقه ضرورت بازدارندگی همزمان دو قدرت جهانی «همسان» مواجه است. به بیان وی، چین دستکم برخی نیروهای هستهای خود را از وضعیت زمان صلح به وضعیت بهاصطلاح «پرتاب بهمحض هشدار» و «گوشبهزنگ» تغییر داده است که در آن سلاحهای چین بهمحض آنکه موشک دشمن شناسایی شود برای پرتاب آمده هستند.
ایالاتمتحده صرفاً به ابراز نگرانی دراینباره بسنده نکرده است. این کشور در واکنش به توسعه قابلیتهای موشکی و اتمی چین از پیمانهای مربوط به کنترل تسلیحات اتمی مانند پیمان «منع موشکهای هستهای میان برد» معروف به آی ان اف خارجشده است. استدلال ایالاتمتحده این است که چون پیمانهای موجود و ازجمله پیمان یادشده صرفاً محدود به روسیه و آمریکا است، چین با آزادی عمل درحالتوسعه قابلیتهای هستهای و موشکی خود است. لذا پیمانهای مشابه در آینده یا باید شامل کشور چین نیز باشد و یا اینکه آمریکا بهمنظور عقب نماندن از رقابت ناگزیر از توسعه قابلیتهای تسلیحاتی و موشکی خود است. در پایان باید گفت که هرچند جنگ تجاری آمریکا و چین امروزه نمود و برجستگی بیشتری در رسانهها دارد اما واقعیت این است که رقابتهای تسلیحاتی نیز به شکلی کمتر ملموس و عینی در جریان است که ممکن است در آینده برشدت آن افزوده گردد.
نظر شما