رقابت استراتژیک میان ایالات متحده و چین

چشم انداز اروپایی


کتاب «رقابت استراتژیک میان ایالات متحده و چین» برگردان فارسی مجموعه‌ای از مقالات پژوهشی درباره رقابت رو به رشد میان دو دولت چین و آمریکا است. این کتاب از سوی بنیاد علم و سیاست، مربوط به موسسه آلمانی امور بین‌الملل و امنیت، در فوریه 2020 منتشر شده است. ویراستاران علمی این اثر «باربارا لیپرت» و «ولکر پرتز» هستند.

کتاب حاوی مجموعه‎ای از پژوهش‌های موشکافانه است که در آن‌ها از چشم اندازهای گوناگون مبحث کلیدی رقابت میان چین و ایالات متحده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و تلاش گردیده است تصویری چندوجهی از ابعاد این موقعیت پیچیده برای مخاطب ترسیم گردد. نویسندگان این مقالات به مباحث مهمی هم چون سطوح رقابت و درگیری میان این دو کشور بزرگ، نوع و جنس رقابت میان آن‌ها، عوامل زمینه ای اثرگذار بر این رقابت، فهم‌ها و برداشت‌های ذهنی و ببینا-ذهنیت دخیل در سرنوشت رقابت، ساختار قدرت سیاسی و اقتصادی نقش آفرین در جریان رقابت و نظم استراتژیک حاکی از امکان‌ها و محدودیت‌های رقابت پرداخته اند. مطالعه این مجموعه مقالات، به ویژه با توجه به رویکرد سیاسی و اقتصادی چین پس از تثبیت اقتدار شی جین­پینگ به عنوان رئیس جمهوری احتمالا مادام العمر از یک سوی و تحولات سیاسی غافلگیرکننده در ایالات متحده در پی به قدرت رسیدن دونالد ترامپ از سوی دیگر، جذابیت پژوهشی دوچندانی یافته است و می‌تواند توجه متخصصان عرصه بین‌الملل و پژوهشگران علاقه مند به سطوح تحلیلی این دانش را به خود جلب نماید.

نخستین مقاله از این مجموعه به «پیتر رودولف» اختصاص دارد. وی در نوشتاری با عنوان «درگیری جهانی چینی ـ آمریکایی»، سطوح رقابت فزاینده میان دو قدرت چین و ایالات متحده را در دو سطح منطقه‌ای و فرا ـ منطقه‎ای پژوهیده است. به باور نویسنده رقابت میان این دو کشور به سرعت در حال تبدیل شدن به منازعه ای جهانی است. این رشد تصاعدی نه تنها به لحاظ کمی در حال گسترش است؛ بلکه به تازگی بعدی ایدئولوژیک نیز به آن افزوده گردیده است. ایدئولوژیک گردیدن هر چه بیش تر منازعه، علاه بر وسیع نمودن عرصه رقابت میان دو کشور، به آن جنبه‌‎ای سخت بخشیده است و دستیابی به راه حل‌های محتمل را پیچیده و دشوار ساخته است. در واقع رویکرد ایدئولوژیک، درگیری میان چین و ایالات متحده را به دشواره ای امنیتی بدل نموده است که از یک رقابت و نبرد تجاری به سوی نوعی مسابقه تسلیحاتی و تلاش نظامی ـ به ویژه در سطح منطقه‌ای ـ در حال تغییر است. به باور نویسنده این تغییر در سطح جهان نشانگر حرکت به سمت نظمی نوین است؛ نظمی که می‌تواند دو بخش مجزا را، یکی تحت تسلط ایالات متحده و دیگری تحت تسلط چین، پدید آورد.

مقاله «رقابت استراتژیک به جای همسازی ژئوپلتیک» به قلم «باربارا لیپرت» و «ولکر پرتز» وجوه تجاری، نظامی و دیجیتالی رقابت میان چین و آمریکا را مطالعه نموده است. نویسندگان بر این ایده پای فشرده‌اند‌ که هدف نهایی رقابت جاری میان این دو قدرت در دست گرفتن قدرت جهانی است و هم از این روی ما با فرایندی روبه رشد و تصاعدی در روند رقابت روبروییم. نویسندگان کوشیده‌اند‌ برداشت‌ها و تفسیرهای دو رقیب را از یکدیگر موضوع فهم و تاویل قرار دهند و از چشم انداز هریک روند ارتقا یابنده رقابت را توضیح دهند. این مقاله کوشیده است ژرفنای بی اعتمادی متقابل میان چین و ایالات متحده را، ذیل انگاره دشمن پنداری دیگری، شرح دهد. این نوشتار با این نتیجه گیری به پایان می‌رسد که رقابت میان این دو همچنان باقی و برقرار است و در بهترین حالت می‌توان از شدت و خطرات این رقابت کاست.

«ابعاد رقابت استراتژیک: کشور چین، ایالات متحده و اروپا» مقاله بعدی این مجموعه است. این مقاله را «ولکر پرتز» به رشته تحریر درآورده است. بر اساس پژوهش پرتز رقابت بین ایالات متحده و چین به الگوی روابط بین‌الملل در دو سال گذشته تبدیل شده است. در واقع اهمیت این رقابت به اندازه ای است که اکنون به فضاهای استراتژیک و پویایی‌های واقعی سیاسی، نظامی و اقتصادی ریخت و سامان می‌بخشد. این رقابت سخت را باید مناقشه ای دانست که نوعی نظم جدید را بر ساختار بین‌الملل تحمیل می‌کند؛ نظمی که از دریچه آن می‌توان به رصد ابعاد مختلف این فرایند شکل گیری ساختاری نوین نشست و وجوه مختلف آن را دریافت. هم از این روی این تنها چین و ایالات متحده نیستند که به مثابه بازیگران درگیر در این مناقشه ظاهر می‌شوند؛ بلکه کشورهای مختلف، در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی، ناگزیر از نقش آفرینی در این کشمکش قدرت هستند.

«هانس گونتر هیلپرت» و «گودرون واکر» در مقاله «روایت‌های چینی درباره ایالات متحده» به توصیف رابطه میان ایالات متحده و چین، ضمن بهره گیری از رویکرد معطوف به بیناذهنیت، همت گمارده‌اند‌. نویسندگان از افسون قدرت ایالات متحده برای قدرت‌های درحال ظهور گفته اند و بر این ایده پای فشرده‌اند‌ که رقابت با ایالات متحده برای چین پنداری تاریخی و ذهنی است که می‌توان آن را ضمن بهره گیری از اصطلاح «تله توسیدید» تبیین نمود. اصطلاح «تله توسیدید» برای توضیح جنگ‌های میان آتن و اسپارت به کار میرود و توضیح دهنده چندوچون بروز و ظهور نبرد در نتیجه هراس اسپارت از قدرتیابی فزاینده آتن است. گونتر هیلپرت و واکر نسبت به امکان رخ دادن درگیری نظامی هشدار دادهاند و آن را برآیند و پیامد ذهنیت شکل گرفته میان این دو رقیب درباره یکدیگر دانستهاند.

مقاله «برداشت آمریکایی از چین» به قلم «مارکو اورهاوس»، «پیتر رودولف» و «لورا فون دانیلز» بازخوانی ذهنیت و فهم آمریکایی را از چینِ در حال ظهور وجهه همت خود قرار داده است. نویسندگان این مهم را از منظر مطالعه انتقادهای جامعه سیاسی ایالات متحده از چین پی گرفته اند. مقاله توضیح داده است که انتقاد از فعالیت‌های چین در دریای چین جنوبی، شیوه‌های بازرگانی مرکانتیلیستی آن و سخت تر شدن تمایلات استبدادی این کشور به پیدایش تصویری تهاجمی از چین در انگاره آمریکایی انجامیده است. بر این اساس چین خطری ملموس برای قدرت مسلط ایالات متحده در سطح بین‌المللی انگاشته شده است؛ خطری که، در ذهنیت سیاست مداران آمریکایی، نحوه سیاست‌گذاری پیشین از پس آن بر نیامده است و با شکست مواجه شده است. بر این اساس نگرش تازه ای شکل گرفته است که مبنا را، به جای تعامل، بر هرچه رقابتی تر شدن رابطه میان این دو قرار داده است.

«مایکل پاول و مارکو اورهاوس» در مقاله «امنیت و دشواره‌های امنیتی در روابط چین و آمریکا» امکان‌های رخ نمودن درگیری و نبرد نظامی میان چین و ایالات متحده را بررسی نموده‌اند‌. به رغم این که هر دو کشور سیاست‌های خود را سیاست‌هایی دفاعی تعریف می‌کنند اما هریک دیگری را به اتخاذ سیاست‌های تهاجمی متهم می‌کند. از نگاه آمریکا چین یک قدرت تجدید نظرگرا است که در صدد ایجاد تغییر در نظم بین‌الملل می‌کوشد. از نگاه چین ایالات متحده ادامه دهنده نقش غرب در تحقیر این کشور است. علاوه بر این چین خود را در یک محیط ژئوپلتیک خطرناک می‌یابد که درگیر حضور نظامی و غیر نظامی غربی‌ها بوده و هست. عوامل محیطی و ذهنی بر دشواری معضل امنیتی رابطه میان این دور کشور می‌افزاید و منتهی به پیدایش و پرورش رابطه ای می‌گردد که روی به سوی تقابل تسلیحاتی و نظامی دارد.

مقاله «تجارت، اقتصاد و دارایی: رقابت‌ها، درگیری‌ها و تشدید خطر» توسط «هانس گونتر هیلپرت» نگاشته شده است. مطالعه امکان یا عدم امکان وجود همزیستی مالی میان چین و ایالات متحده ذیل موضوعاتی مانند روابط اقتصادی، صادرات، سرمایه‌گذاری، انتقال سرمایه، تخصص سرمایه و فناوری مسئله مرکزی این مقاله است. تاثیر فناوری و انتقال فناوری بر روابط اقتصادی میان این دو کشور تاثیری تشدید کننده بوده است و منتهی به رقابتی سخت تر شدید تر میان این دو گردیده است. نویسنده از «شوک چین» در حوزه‌های اقتصادی و فناوری و تاثیر آن بر ایالات متحده و ساختار نظم جهانی سخن می‌گوید. با گفته ی این شوک بیش از هر کشور دیگری توسط آمریکا احساس شده است. چرا که چین موقعیت و جایگاه ایالات متحده را به عنوان قدرت اقتصادی و پیشرو در تجارت جهانی با خطر مواجه ساخته است.

مقاله «حوزه دیجیتال نفوذ» اثر «ماتیاس شولز و دانیل وولسن» است. نویسندگان وجوه فناورانه رقابت میان چین و ایالات متحده و تاثیر آن بر سیاست جهانی را کاویده‌اند‌. این دو کشور برتری فن‌آوری را به مثابه پیش شرطی مبنایی برای کسب و حفظ قدرت اقتصادی می‌دانند. رقابت برای رهبری در عرصه تکنولوژی‌های دیجیتال زمینه ای نو از درگیری را فراهم ساخته است که راه به ارتقای موقعیت بین‌المللی خواهد برد. در این میان باید توجه نمود که ایالات متحده هنوز در زمینه‌های بی شماری از فناوری همچنان پیشرو است و در سوی دیگر جهان دولت چین خواست خود را عبور از نقشی با نام «کارگاه جهان» و در دست گرفتن رهبری فناوری‌های دیجیتال اعلام نموده است. به باور نویسندگان چین در حال ایجاد فضای نفوذ جدیدی تحت عنوان فضای تکنوپلتیک است. این فضا دیگر کشورها را برای برگزیدن وابستگی فناوری به ایالات متحده و یا چین در چالشی فزاینده قرار می‌دهد.

مقاله «ارزش‌ها و نظم‌ها: درگیری‌ها و چالش‌های ایدئولوژیک» توسط «هانس گونتر هیلپرت» به نگارش درآمده است. بر اساس این پژوهش تضادهای آمریکا و چین، در میانه دو سیستم اقتصادی متفاوت، وجهی ایدئولوژیک و ارزش­مدار یافته است. سیستم اقتصاد بازار محور دموکراتیک غرب و سرمایه داری دولتی دو سوی این کارزار را تشکیل می‌دهند. نکته آن جا است که این اتفاق در جهانی در حال رخ دادن است که از برخورد ایدئولوژی‌ها و جهان بینی‌ها دوری می‌جوید و به سوی هرچه نزدیک تر شدن و کوچک تر شدن پیش می‌رود؛ در عین حال، به باور نویسنده، این ایدئولوژیک گردیدن مناقشه میان چین و آمریکا کارکردی مشخص دارد. این کارکرد تقویت هویت کشورها در درون مرزها (مشروعیت بخشیدن به قدرت داخلی) و ایجاد بلوک‌های پشتیبان یکدیگر در فضای بین‌الملل است. نویسنده یادآور می‌شود که ایدئولوژیک گردیدن مناقشه میان آمریکا و چین قابل مقایسه با فضای ایدئولوژیکی نیست که پیش از این میان شرق به سرکردگی شوروی و غرب به سرکردگی آمریکا در دوران جنگ سرد برقرار بود.

 «گونتر میهولد» در مقاله «ترامپ و شی: برخورد سبک‌های رهبری» به مطالعه نقش رهبران در سیاست ایالات متحده و چین طی مناقشه میان این دو قدرت پرداخته است. به باور نویسنده سبک رهبری رهبران امروز این دو کشور به درگیری میان آن‌ها دامن زده است. مشخصا شخصی سازی شدید سیاست‌های چین و آمریکا در عصر شی و ترامپ روابط میان دو کشور را شکل بخشیده است؛ به گونه ای که نفود ترامپ بر سیاست خارجی آمریکا و کنترل حزب کمونیست چین توسط شی منتهی به آن گردیده است که خط مشی‌ها در سیاست خارجی رنگی شخصی به خود بگیرد. حاصل این وضعیت آن بوده است که ما شاهد چرخشی به سوی درگیری جدی تر میان این دو قدرت باشیم. نویسنده توضیح می‌دهد که تاثیر سبکِ رهبری معامله محور ترامپ در کنار سبکِ دگرگونی خواه و کنترل گر شی در روابط این دو کشور به چالشی در صحنه بین‌الملل بدل گردیده است؛ چالشی که، به نوبه خود، نوعی جبهه بندی نو و تازه را پدید آورده است. نکته جالب توجه همزمانی این دو سبک رهبری است؛ واقعیتی که به کاستن اعتماد و توافق در روابط چین و ایالات متحده انجامیده است.

«بازتاب درگیری ایالات متحده و چین در نظم چند جانبه» نوشته «لورا فون دانیلز» است. مطالعه نظم بین‌الملل و نقش سازمان‌های بین‌المللی در آن را باید موضوع مرکزی این نوشتار دانست. نویسنده، در پی مطالعه شیوه رفتار ایالات متحده در ارتباط با سازمان‌های بین‌المللی طی سال‌های اخیر، مسئله کم رنگ تر شدن نقش این کشور را در این دسته از سازمان‌ها توضیح داده است. لورا فون دانیلز هم چنین سهم خواهی بیشتر و نقش یابی موثرتر چین را در سازمان‌های بین‌المللی بزرگ بررسی نموده است. وی ضمن اشاره به ذهنیت غربی در ارتباط با شکل گیری و کارکرد سازمان‌های بین‌المللی و تشریح تضاد این رویکرد با نقش یابی هرچه بیش تر چین در این سازمان‌ها، شیوه کنش گری کشورهای اروپایی را نیز، به ویژه در سازمان تجارت جهانی و شورای حقوق بشر سازمان ملل، به بحث گذاشته است. نویسنده، در تلاش برای واکاوی و تحلیل نقش چین و ایالات متحده در ارتباط با سازمان‌های بین‌المللی، به تشریح نحوه حضور آن‌ها در مهم ترین سازمان‌های جهانی نظیر بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول و سازمان ملل پرداخته است.

مقاله بعدی این مجموعه را «پیتر رودولف» نگاشته است. وی در نوشتاری با عنوان «کشمکش بین‌المللی چین و آمریکا» به بررسی درگیری میان چین و ایالات متحده در مقیاس جهانی پرداخته است. بر اساس مطالعه رودولف درگیری و کشکمش میان این دو کشور دارای جنبه‌های گوناگونی است و شامل رقابت در حوزه‌های اقتصادی، فناوری و تسلیحاتی می‌گردد. کوشش نویسنده توضیح ابعاد مختلف این مناقشه با بهره گیری از نظریه انتقال قدرت است. وی ضمن توضیح ارزش تحلیلی این چارچوب تئوریک کوشیده است منازعه میان چین و ایالات متحده را به مثابه مسئله ای جهانی تبیین نماید که تاثیری مشخص بر نظم موجود دارد. توضیح هراس ایالات متحده از رشد چشمگیر چین و تشریح این وضعیت در قالب نظریه انتقال قدرت بخش بعدی مقاله را به خود اختصاص داده است.

در پایان مقاله «موقعیت اروپا در اتحادیه اروپا در رقابت چینی-آمریکایی« به قلم «آنگرت بندیک» و «باربارا لیپرت» به مطالعه تاثیرها و پیامدهای بین‌المللی رقابت میان ایالات متحده و چین پرداخته است. نویسندگان این مهم را بیشتر درخصوص اعضای اتحادیه اروپا و چندوچون کنش گری آن‌ها در قبال چین و آمریکا توضیح داده‌اند‌. به باور ایشان درگیری روبه گسترش میان این دو قدرت، اعضای اتحادیه اروپا را، به ویژه در حوزه روابط تجاری و فناوری دیجیتال، در موقعیتی بغرنج قرار داده است و آن‌ها را وادار به بازاندیشی و بازخوانی خط مشی‌هایشان در حوزه سیاست خارجی نموده است. نویسندگان بیش از هرچیزی بر اتحاد و اتخاذ رویکرد واحد از سوی اعضا در قبال این درگیری تاکید ورزیده‌اند‌ و توجه به منافع اعضای اتحادیه اروپا را اصلی ترین مولفه در تعیین جهت این اتحادیه در این مناقشه دانسته اند.

امیدوارم که مباحث این کتاب، که در برگردان و ارائه آن دقت بسیار مبذول داشته شده است، به کار پژوهشگران حوزه بین‌الملل، متخصصان مطالعات تطبیقی، دانشمندان علوم سیاسی و عموم دانشجویان و علاقمندان مرتبط با این حوزه مهم پژوهشی بیاید.