اتحاد عربستان و بحرین: بسترها و پیامدها
اتحاد عربستان و بحرین: بسترها و پیامدها
شنبه 30 اردیبهشت 1391

اعلام طرح پادشاه عربستان سعودی مبنی بر ایجاد اتحادیه کشورهای عرب خلیج فارس بهعنوان جایگزین شورای همکاری خلیج فارس را میتوان جدیدترین ابتکار این دولت در عرصه منطقهای و در چهارچوب شرایط نوین ناشی از خیزشهای مردمی در جهان عرب دانست. هرچند سعودیها اعلام کردهاند با کمی انتظار و فرصت دادن بیشتر به کشورهای مربوطه اتحادیهای فراگیر تشکیل دهند، اما شواهد نشاندهنده آن است که در شرایط کنونی امکان ایجاد اتحادیه بیشتر بین عربستان سعودی و بحرین محتمل است و از این روست که این اتحاد بهعنوان حلقه نخست ایجاد اتحادیه کشورهای عرب خلیج فارس مطرح شده است. با توجه به این موضوع، دو پرسش مهم مطرح میشود: نخست آنکه بسترهای طرح اتحاد عربستان سعودی و بحرین چه بوده، و دوم آنکه در صورت تشکیل این اتحادیه پیامدهای احتمالی آن کدام است؟
در خصوص بسترها و عواملی که باعث طرح جدی اتحاد بین عربستان سعودی و بحرین شده است میتوان به انگیزهها و مؤلفههای مربوط به هر یک از این دو کشور اشاره کرد. عربستان سعودی که مبتکر طرح اتحادیه کشورهای عرب خلیج فارس است، اصلیترین انگیزه و هدف را از تشکیل آن دنبال میکند. در واقع طرح اتحاد به صورت کلی یا به صورت خاص در مورد بحرین برای سعودیها در جهت عبور از برخی چالشها از یک سو، و کسب برخی دستاوردها از سوی دیگر، حائز اهمیت است. انقلابهای عربی نگرانیهای جدیای را در رهبران سعودی به وجود آورده و بهخصوص بحران بحرین باعث شده عربستان تلاش کند تا با هرگونه حرکت اعتراضی در کشورهای عربی خلیج فارس بهشدت مقابله کند. در این راستا، سعودیها خواستار تجمیع توانمندیهای کشورهای پادشاهی در مقابل هرگونه تغییرند؛ چراکه تغییر در یک کشور میتواند سایر کشورها را نیز تهدید نماید. بر این اساس، طرح اتحاد واکنشی جدی در مقابل نگرانیهای ناشی از خیزشهای مردمی در جهان عرب است. همچنین اتحاد میتواند با توجه به برتری عربستان به تفوق کامل این کشور بینجامد و توانمندیهای آن را بسیار افزایش دهد. از سوی دیگر، آل خلیفه نیز با افزایش نگرانیها از تداوم بحران، در پی کسب پشتیبانی جدیتر سعودیها و حفظ قدرت سیاسی به رغم محدودیتهای احتمالی در قالب اتحادیه است. هرچند تمامی بخشهای حکومتی در بحرین دیدگاه یکسانی در این خصوص ندارند، اما شرایط بحرانی، رهبران بحرین را به پذیرش این موضوع ترغیب کرده است.
شکلگیری احتمالی اتحادیه عربستان و بحرین پیامدهای مثبت و منفی خاص خود را خواهد داشت. شاید بتوان برای عربستان اصلیترین پیامد مثبت این مسئله را افزایش قدرت منطقهای آن محسوب کرد؛ موضوعی که بهمنزله تغییری ژئوپلیتیک در صورت تثبیت میتواند شرایط و توازن قدرت را به نفع این کشور تغییر و جایگاه منطقهای ریاض را ارتقا دهد. با این حال، این مسئله باعث محدودیت جدی حاکمیت بحرین و ضعف جدی آن میشود. هرچند سعودیها امیدوارند با ایجاد اتحاد با بحرین و اعمال کنترل بیشتر، هم اشغال این کشور را قانونی کنند و هم اعتراضات را به راحتی کنترل نمایند، اما دستیابی به این هدف چندان قطعی محسوب نمیشود؛ چراکه در شرایط کنونی نیز نیروهای سعودی به نوعی در سرکوب اعتراضات بحرین مشارکت دارند و تحت سرکوب جدی و شرایط امنیتی سختگیرانه کماکان مخالفان بحرینی به اعتراضات خود ادامه میدهند. نکته مهم دیگر اینکه با گسترش جدیتر اعتراضات بحرین به شرق عربستان و تقویت همبستگی بین شیعیان بحرین و عربستان رژیم آل سعود ممکن است که با اعتراضات و چالشهای گستردهتری مواجه شود. نتیجه اینکه با این اتحاد، احتمال گسترش تعارضات درونی عربستان سعودی وجود دارد و این کشور در میانمدت و بلندمدت با نهضت مخالف قویتری مواجه میشود. افزایش چالشها و مشکلات منطقهای نیز از دیگر پیامدهای احتمالی این طرح برای سعودی است. در این خصوص به دو جنبه میتوان اشاره کرد: اول، گسترش نگرانیهای سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس از تسلط عربستان و محدود یا محو شدن حاکمیت خود است که باعث فاصله گرفتن آنها از عربستان میشود و بر این اساس چالشهای عربستان با متحدان نزدیک کنونی را به مخاطره میاندازد. دوم، از یک سو واکنش و موضعگیری و حتی احتمال درگیری کشورهایی مانند ایران و عراق با سعودیها به منظور مقابله با سیاستهای توسعهطلبانه آن، و از سوی دیگر دفاع از شیعیان بحرین بهعنوان اکثریت جمعیت این کشور براساس علقههای مذهبی است. اما علاوه بر این، اتحاد با بحرین که مفهومی جز الحاق و اشغال برخلاف خواست مردم بحرین نیست، به ایجاد چالشها و محدودیتهای بینالمللی جدی برای سعودیها منجر میشود و بهخصوص در عرصه افکار عمومی و سازمانهای بینالمللی مقبولیت و مشروعیت دولت سعودی بهشدت تضعیف میشود.

با توجه به مؤلفههای فوق، هرچند حکومتهای عربستان سعودی و بحرین با توجه به شرایط کنونی و نگرانیهای خود انگیزههایی برای ایجاد اتحادیهای بین خود دارند، اما پیشبینی پیامدهای احتمالی این موضوع نشان میدهد که این طرح، طرحی شتابزده و ناپخته است که بیش از آنکه برای مردم دو کشور، حکومتهای آل سعود و آل خلیفه و منطقه منافعی داشته باشد، دارای پیامدهای منفی و زیان استراتژیک بلندمدت است. بر این اساس، پیدا کردن راهحلهایی اساسی برای بحرانها و مشکلات جدید، مانند خیزشهای مردمی، بیش از آنکه نیازمند طرحهای عجولانه و غیرمفید باشد مستلزم پذیرش واقعیتهای جدید و اعمال شیوههایی با انعطاف کافی است.
نظر شما