نظام سیاسی چین
پیشدرآمد
حکومت چین یکی از بازیگران مهم عرصه بینالمللی در عصر حاضر بهشمار میآید و حضور اقتصادی و دیپلماتیک آن، سیطرۀ قدرتهای غربی را بهچالش کشیده است؛ ازاینرو، توجه بسیاری از دیپلماتها، روزنامهنگاران و اندیشمندان علوم اجتماعی به برنامه جامع مدرنیزاسیون ملی چین جلب شده است. این کشور در حوزههای تجارت، فناوری و مدیریت اجرایی، شیوههای نوینی را در رقابت با سایر نظامهای حکومتی بهعنوان عنصری کلیدی اعمال میکند. حتی تعدادی از مفسران بر این باورند که مدل دموکراتیک بازارمحور غربی، بهواسطه رشد اقتصادی و تقویت توانمندی تکنولوژیکی نظام اقتدارگرای چین بهشدت ضعیف خواهد شد.
بیتردید، نظام سیاسی این کشور توانسته است از فرصتهای برآمده از جهانی شدن اقتصاد، با مهارت و چابکی بهره بگیرد و تحسین همگان را برانگیزد. نظام سیاسی و حکومتی چین چگونه توانسته است بهطرز شگفتانگیزی خود را با شرایط تطبیق دهد و خلاقانه عمل کند؟
درک کامل اینکه چگونه جمهوری خلق چین به چنین جایگاهی دست یافته، مستلزم انجام کار تحقیقی دقیق درباره نظام سیاسی این کشور است. چنین تحقیقی نشان خواهد داد که چگونه نظام سیاسی چین بهصورت رسمی شکل گرفته است (ازجمله اینکه نهادها و سازمانهایی که اجزای یکپارچه نظام هستند شناسایی شوند) و چه روندهایی طی میشود (ازجمله اینکه چه شاخصههایی بر بازیگران سیاسی، تجاری و اجتماعی حاکماند) تا نظام از آمادگی لازم برای انطباق، اجرا، بازنگری و تنظیم تصمیمات و سیاستهای معتبر برخوردار گردد. راهبرد پژوهشی کتاب حاضر درباره نظام سیاسی چین، پاسخ به پرسشهای بنیادین ذیل است:
• دستاوردهای اقتصادی چین تا چه اندازه تابع نظام سیاسی و سیاستهای آن است؟
• مدرنیزاسیون اقتصادی و ادغام اقتصادی جهان چه آثاری بر نظام سیاسی چین دارد؟
• آیا نظام سیاسی چین توانایی همگامی با تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فناوری و تحولات بینالمللی را دارد؟
• احتمالاً چه پتانسیلهای توسعهای و نیز چه خطرهایی نظام سیاسی چین را در میانمدت تحت تأثیر قرار خواهند داد؟
• آیا نظام سیاسی و اقتصادی چین، رهیافتهای قابل قبولی را برای دیگر کشورهای درحال توسعه و درحال ظهور فراهم میسازد و درنتیجه، رقابتهای نظاممند با دموکراسیهای بازارمحور غرب شکل میگیرد؟
هدف این کتاب ارائه تصویری ایستا از وضعیت متعادل قدرت در زمان حاضر نیست، بلکه بیشتر جنبههای پویای نظام سیاسی (ازجمله تحرک و پایایی) را شرح میدهد. هر نظام سیاسی فقط زمانی قادر خواهد بود تنشهای اجتماعی و سیاسی را به شیوهای سازنده مدیریت نماید و مانع فروپاشی نظام موجود شود که بتواند خود را با وضعیت اجتماعی ـ سیاسیای هماهنگ نماید که اغلب از طریق سیاستهای نوآورانه و بازنگری نهادی قابل دستیابی است. به باور نگارنده، نظام سیاسی جمهوری خلق چین قادر به چنین انطباقی است.
نظام سیاسی چین از دهه 1920 با بهرهگیری از سازِکارهای زیر در این عرصه گام برداشته است: ارتباطات سیاسی متمرکز (عموماً از طریق تبلیغات و سانسور)، ایجاد و تنظیم اولویتهای سیاسی (برنامهریزیهای چندساله و تعریف هدف از طریق نظام حزبی ـ همان فعالیتهایی که با فعالیت سایر احزاب متفاوت است) و همچنین ارائه سیاستهای نوآورانه (عموماً از طریق پایلوت دولتهای محلی) مبتنیبر تجارب ناشی از بسیج حزب کمونیست چین. علاوهبراین، حزب از طریق سازِکارهایی نظیر مقابلههای شدید و سرکوب هدفمند توانسته است نگرشهای خود را اجرایی سازد. این رویکرد چین برای حکومت، اساساً ریشه در نبودِ سازِکار کنترل و موازنه قوا در نظام حزب ـ دولتِ اقتدارگرا دارد. بااینحال، از منظر بینالمللی و تاریخی ـ تطبیقی، نهادها و دستگاههای اقتدارگرای این کشور توانستهاند دورهای از اصلاحات را به شیوههایی غیرمعمول اجرایی سازند تا ضمن تأمین استلزامهای جدید برای فعالیتهای حکومت، پیامدهای غیرمنتظره اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیز حاصل گردد که اساساً با تجارب سایر نظامهای تکحزبی متفاوت است.
هدف کتاب حاضر ارائه تصویری جامع و دقیق از بایستهها، چشماندازها و خطرهای ناشی از توسعه سیاسی چین است. تحولات داخلیِ قدرت به شیوههایی ملموس صورت میگیرند تا نشان دهند چگونه با تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فناوری و خارجی در تعامل نزدیکاند. فصلهای کتاب عمدتاً به مسائل مربوط به رهبری سیاسی، نهادهای سیاسی و تعاملات دولت و اقتصاد چین اختصاص یافتهاند و بهطور کلی، هدف از نگارش این اثر، معرفی رهیافت حکومتداری چین در چنین زمینهای است؛ ازاینرو، مطالعات موردی درخصوص ایجاد و اجرای سیاستها در حوزههای موضوعی خاص نظیر: اصلاحات اداری، سیاستهای صنعتی و زیستمحیطی تا مباحثی چون مدیریت بحران در این کتاب بیان میشوند. در فصل نهایی، خطوط فکری توسعه چین در طول زمان و نیز چشماندازی از سناریوهای احتمالی آینده ترسیم میگردد.
کتاب حاضر بر اساس تحقیقات صورتگرفته در 25 سال گذشته، بررسی جامع منابع اطلاعاتی چین و آخرین پژوهشهای بینالمللی در آن کشور قوام یافته است. بااینحال در متن کتاب به پژوهشها و تحقیقات سایر فعالان این حوزه نیز ارجاع داده شده است. ]مترجم بهعمد پانویسها را از متن حذف کرده است؛ زیرا بهنظر میرسد ذکر منابع بیشمار چینی، چندان با ذائقه مخاطبان عام (که جدای از محققان، هدف اصلی کتاب هستند) سازگار نباشد؛ بههمیندلیل، در پانویسها و با هدف معرفی این منابع پراهمیت و مؤثر، نام و نامخانوادگی نویسندگان در داخل پرانتز بهصورت درونمتنی ذکر شده است[.
کتاب حاضر صرفاً حاصل پژوهش نویسندۀ آن نیست، بلکه بیشتر، نتیجه همکاری نزدیک محققان و پژوهشگران مؤسسه مرکاتور مطالعات چین است. اینجانب بهصورت ویژه قدردان خانم ماری هافمن هستم که بدون حضور و تلاش پیگیرانه ایشان در تایپ و ویرایش نسخه دستنویس کتاب، این امر سرانجام نمییافت. عمیقاً سپاسگزار محققان و همکاران خود در مؤسسه مرکاتور هستم که بهطور مؤثری مرا در ارائه چنین کار پرحجمی یاری رساندهاند. همچنین از گروه ترجمه به سرپرستی آقای کارل کارتر تشکر میکنم که با ترجمه دقیق مرا یاری رساندند و همچون تألیفات پیشین، سپاسگزار مهارتهای ویرایشی نانسی هرست از مرکز فایربانک هاروارد هستم. گفتنی است که در انجام این اثر از همکاری با کسانی که بهصورتی کاملاً شایسته، پرانرژی و کنجکاوانه بهدنبال بررسی چگونگی عملکرد چین بودهاند لذت بردهام.
سباستین هلمان
نظر شما