تحولات بحرین:
ملاحظات عربستان سعودی
عربستان سعودی کشوری با نظام سیاسی پادشاهی و گرایشات محافظه کارانه محسوب می شود. محافظهکاری و سنتی بودن این نظام سیاسی در عرصه سیاست خارجی نیز بازتاب داشته است و دولت سعودی در سیاست خارجی خود در سطح منطقهای و بینالمللی نیز اغلب با محافظهکاری و ملاحظه کاری عمل کرده است. اما این دولت در خصوص خیزش مردمی و تحولات بحرین رویکردی را از خود به نمایش گذاشت که می توان آن را رویکردی فعالانه و تهاجمی محسوب کرد. رویکردی که در سایر رفتارهای سیاست خارجی عربستان سعودی در گذشته چندان برجسته نبوده است. معروف است که رهبران سعودی برای اعمال نفوذ و پیشبرد سیاستهای خود در سطح منطقه اغلب از ابزارهایی مانند منابع مالی، وهابی گری و گروههای افراط گرای وهابی و یا پیوندهای سیاسی خود با بازیگران منطقهای و قدرتهای بینالمللی استفاده میکنند، اما سعودیها در قبال خیزش مردمی بحرین از این شیوهها و ابزارها بسیار فراتر رفتند و به استفاده از نیروهای نظامی و اعزام آن به این کشور مبادرت کردند. حتی دولت سعودی در مداخله نظامی خود در بحرین چندان منتظر تصمیمگیری و رضایت برخی رهبران داخلی بحرین و حتی آمریکا نماند و بدون از دست دادن فرصت به صورتی سریع وارد عمل شد.
با توجه به رویکرد تهاجمی سعودیها در خصوص بحرین و مداخله نظامی سریع در این کشور و همچنین سنت محافظهکاری در سیاست خارجی این دولت پرسش اساسی پیش رو در این خصوص آن است که چه عوامل و ملاحظاتی باعث شد دولت سعودی رویکردی تهاجمی و نظامی در قبال خیزش مردمی در بحرین اتخاذ نماید؟ در این راستا می توان به چهار عامل یا ملاحظه اصلی اشاره کرد:
ملاحظه نخست به پیوند ژئوپلیتیک و مجاورت جغرافیایی بحرین و عربستان سعودی و اتصال جغرافیایی و مذهبی شیعیان بحرین و سعودی و در نتیجه تاثیر گذاری سریع و اجتناب ناپذیر تحولات بحرین بر ثبات سیاسی این کشور مربوط میشود. از آنجایی که عربستان سعودی مبانی و پایه های مشروعیت نظام سیاسی خود را بر اساس دو مولفه حاکمیت خاندانی آل سعود و وهابییت تعریف کرده است ، هرگونه آسیب به اقتدار مطلق آل سعود و مبانی فکری و مذهبی وهابیت را به عنوان تهدیدی برای مشروعیت نظام سیاسی و امنیت رژیم سعودی تعریف و با آن به شدت مقابله میکند. بر این اساس است که می توان شاهد تلاش عربستان سعودی برای تشکیل و تقویت ائتلافی ضد انقلابی در سطح منطقه در ماههای اخیر با گردهم آوردن رژیمهای پادشاهی و همچنین برجستهسازی تنشهای فرقهای شیعی – سنی در راستای آموزههای وهابیت بود. خیزش مردمی در صورتی که باعث هرگونه تغییر و یا حتی اصلاحاتی شود که باعث قدرت گرفتن شیعیان در این کشور شود از منظر سعودیها باعث سرایت مطالبات مردمی و فضای سیاسی جدید به شیعیان مناطق شرقی عربستان سعودی و سپس مناطق دیگر این کشور میشود و ثبات و مشروعیت نظام سیاسی این کشور را تهدید خواهد کرد. از این روست که سعودیها کوچکترین تغییر و اصلاحات در بحرین را نیز نمیپذیرند و صرفا بر تداوم شرایط سیاسی گذشته در این کشور تاکید دارند.
ملاحظه یا عامل دوم پیوندهای سیاسی – امنیتی، اقتصادی و حتی خانوادگی دو دولت آل خلیفه و آل سعود در بحرین و عربستان سعودی و تسلط جدی سعودیها بر این کشور کوچک و کم جمعیت است. نکته دیگر، اهمیت حفظ نظام سیاسی موجود بحرین برای جایگاه و نقش منطقهای عربستان سعودی در چهارچوب شورای همکاری خلیج فارس و شبه جزیره عربستان و در سطحی وسیعتر در حوزه خلیج فارس است. بحرین برخلاف کشورهایی مانند قطر، کویت و عمان از منافع و سیاستهای دولت سعودی در داخل شورای همکاری حمایت میکند و عنصری مهم برای بسط نفوذ سعودیها در منطقه محسوب میشود و در مقابل عربستان نیز از تداوم بقای آل خلیفه و در مسایل اقتصادی از منامه حمایت میکند. این نوع پیوندها باعث شده تا عربستان سعودی از انگیزههای لازم برای حفظ رژیم آل خلیفه در مقابل اکثریت مخالف این کشور برخوردار باشد.
ملاحظه سوم دولت سعودی در خصوص تحولات بحرین و اتخاذ رویکردی تهاجمی در این خصوص به رقابتهای منطقهای این کشور با جمهوری اسلامی ایران و تلاشهای آن برای ایجاد توازن در برابر ایران مربوط است. ایران و عربستان سعودی در طول چند دهه گذشته دو بازیگر رقیب مهم در منطقه خلیج فارس بودهاند و به خصوص در یک دهه اخیر درنتیجه وقوع تحولاتی مانند تغییر رژیم در عراق و تحولات لبنان و فلسطین رقابتهای دو کشور افزایش یافته است. رهبران سعودی در سالهای گذشته این باور را مطرح کردهاند که ایران در حال نفوذ در حوزه عربی است و از نقشآفرینی ایران در تحولات منطقهای بسیار ناراضی و نگران بودهاند. با آغاز خیزش مردمی در بحرین با اکثریت جمعیت شیعی و تعمیق و گسترش اعتراضات مردمی و درخواستهای فزاینده برای اصلاحات سیاسی و حتی تغییر رژیم، سعودیها از هر گونه تحولی که باعث قدرت گرفتن شیعیان و افزایش نفوذ ایران در مجاورت مرزهای خود شود بسیار نگران و برای ممانعت از تحقق چنین سناریویی به سرعت وارد عمل شدند.
اما ملاحظه چهارم دولت سعودی از نارضایتی و اعتراض جدی آن به رویکرد آمریکا به عنوان متحد استراتژیک این کشور و سایر رژیمهای محافظهکار عرب در قبال خیزشهای عربی ناشی شد. آمریکا با عدم حمایت از مبارک برای آل سعود به عنوان شریکی نامطئن ظاهر شد که در صورت لزوم دوستان دیرینه خود را قربانی منافع و ملاحظات خود میکند. بر این اساس دولت سعودی ترجیح داد به جای اینکه خود را با ملاحظات و رویکردهای آمریکا در قبال بحرین به صورت کامل انطباق دهد، از تمامی توان خود حتی ابزارها و شیوههای نظامی برای جلوگیری از هر گونه تغییر در بحرین استفاده نماید.
با توجه به رویکرد تهاجمی سعودیها در خصوص بحرین و مداخله نظامی سریع در این کشور و همچنین سنت محافظهکاری در سیاست خارجی این دولت پرسش اساسی پیش رو در این خصوص آن است که چه عوامل و ملاحظاتی باعث شد دولت سعودی رویکردی تهاجمی و نظامی در قبال خیزش مردمی در بحرین اتخاذ نماید؟ در این راستا می توان به چهار عامل یا ملاحظه اصلی اشاره کرد:
ملاحظه نخست به پیوند ژئوپلیتیک و مجاورت جغرافیایی بحرین و عربستان سعودی و اتصال جغرافیایی و مذهبی شیعیان بحرین و سعودی و در نتیجه تاثیر گذاری سریع و اجتناب ناپذیر تحولات بحرین بر ثبات سیاسی این کشور مربوط میشود. از آنجایی که عربستان سعودی مبانی و پایه های مشروعیت نظام سیاسی خود را بر اساس دو مولفه حاکمیت خاندانی آل سعود و وهابییت تعریف کرده است ، هرگونه آسیب به اقتدار مطلق آل سعود و مبانی فکری و مذهبی وهابیت را به عنوان تهدیدی برای مشروعیت نظام سیاسی و امنیت رژیم سعودی تعریف و با آن به شدت مقابله میکند. بر این اساس است که می توان شاهد تلاش عربستان سعودی برای تشکیل و تقویت ائتلافی ضد انقلابی در سطح منطقه در ماههای اخیر با گردهم آوردن رژیمهای پادشاهی و همچنین برجستهسازی تنشهای فرقهای شیعی – سنی در راستای آموزههای وهابیت بود. خیزش مردمی در صورتی که باعث هرگونه تغییر و یا حتی اصلاحاتی شود که باعث قدرت گرفتن شیعیان در این کشور شود از منظر سعودیها باعث سرایت مطالبات مردمی و فضای سیاسی جدید به شیعیان مناطق شرقی عربستان سعودی و سپس مناطق دیگر این کشور میشود و ثبات و مشروعیت نظام سیاسی این کشور را تهدید خواهد کرد. از این روست که سعودیها کوچکترین تغییر و اصلاحات در بحرین را نیز نمیپذیرند و صرفا بر تداوم شرایط سیاسی گذشته در این کشور تاکید دارند.
ملاحظه یا عامل دوم پیوندهای سیاسی – امنیتی، اقتصادی و حتی خانوادگی دو دولت آل خلیفه و آل سعود در بحرین و عربستان سعودی و تسلط جدی سعودیها بر این کشور کوچک و کم جمعیت است. نکته دیگر، اهمیت حفظ نظام سیاسی موجود بحرین برای جایگاه و نقش منطقهای عربستان سعودی در چهارچوب شورای همکاری خلیج فارس و شبه جزیره عربستان و در سطحی وسیعتر در حوزه خلیج فارس است. بحرین برخلاف کشورهایی مانند قطر، کویت و عمان از منافع و سیاستهای دولت سعودی در داخل شورای همکاری حمایت میکند و عنصری مهم برای بسط نفوذ سعودیها در منطقه محسوب میشود و در مقابل عربستان نیز از تداوم بقای آل خلیفه و در مسایل اقتصادی از منامه حمایت میکند. این نوع پیوندها باعث شده تا عربستان سعودی از انگیزههای لازم برای حفظ رژیم آل خلیفه در مقابل اکثریت مخالف این کشور برخوردار باشد.
ملاحظه سوم دولت سعودی در خصوص تحولات بحرین و اتخاذ رویکردی تهاجمی در این خصوص به رقابتهای منطقهای این کشور با جمهوری اسلامی ایران و تلاشهای آن برای ایجاد توازن در برابر ایران مربوط است. ایران و عربستان سعودی در طول چند دهه گذشته دو بازیگر رقیب مهم در منطقه خلیج فارس بودهاند و به خصوص در یک دهه اخیر درنتیجه وقوع تحولاتی مانند تغییر رژیم در عراق و تحولات لبنان و فلسطین رقابتهای دو کشور افزایش یافته است. رهبران سعودی در سالهای گذشته این باور را مطرح کردهاند که ایران در حال نفوذ در حوزه عربی است و از نقشآفرینی ایران در تحولات منطقهای بسیار ناراضی و نگران بودهاند. با آغاز خیزش مردمی در بحرین با اکثریت جمعیت شیعی و تعمیق و گسترش اعتراضات مردمی و درخواستهای فزاینده برای اصلاحات سیاسی و حتی تغییر رژیم، سعودیها از هر گونه تحولی که باعث قدرت گرفتن شیعیان و افزایش نفوذ ایران در مجاورت مرزهای خود شود بسیار نگران و برای ممانعت از تحقق چنین سناریویی به سرعت وارد عمل شدند.
اما ملاحظه چهارم دولت سعودی از نارضایتی و اعتراض جدی آن به رویکرد آمریکا به عنوان متحد استراتژیک این کشور و سایر رژیمهای محافظهکار عرب در قبال خیزشهای عربی ناشی شد. آمریکا با عدم حمایت از مبارک برای آل سعود به عنوان شریکی نامطئن ظاهر شد که در صورت لزوم دوستان دیرینه خود را قربانی منافع و ملاحظات خود میکند. بر این اساس دولت سعودی ترجیح داد به جای اینکه خود را با ملاحظات و رویکردهای آمریکا در قبال بحرین به صورت کامل انطباق دهد، از تمامی توان خود حتی ابزارها و شیوههای نظامی برای جلوگیری از هر گونه تغییر در بحرین استفاده نماید.
نظر شما