ارزيابي حضور ايران در اتحاديه اقتصادي اوراسيا در سايه حضور رژيم صهيونيستي


مقدمه

اتحاديه اقتصادي اوراسيا براساس موافقت روسيه، قزاقستان و بلاروس در نورسلطان، پايتخت قزاقستان، در سال 2014 برمبناي اتحاديه گمركي اوراسيا بنا نهاده شد و ازآنجايي‌كه يك اتحاديه گمركي تلقي مي‌شود، نرخ تعرفه كشورهاي عضو يكسان است و ازطريق يك كميته مشترك براي پنج كشور تعيين مي‌گردد. درحال‌حاضر، روسيه، قزاقستان، بلاروس، ارمنستان و قرقيزستان اعضاي اين اتحاديه را تشكيل مي‌دهند. هرچند هدف از ايجاد چنين اتحاديه‌اي رفع نيازهاي اعضا خصوصاً كشورهاي آسياي مركزي با سياست گردش آزاد كالا، سرمايه، خدمات و نيروي كار بود، از انگيزه سياسي آن نمي‌توان چشم‌پوشي كرد. مسكو تلاش خود به‌منظور ايجاد بلوكي متشكل از جمهوري‌هاي پيشين، با هدف ممانعت و يا مديريت ورود قدرت‌هاي بزرگ به حوزه فوق را با تجربه توافق مشاركت اتحاديه اروپا با اوكراين در قالب اتحاديه اقتصادي اوراسيايي محقق كرد. بااين‌حال، به‌منظور توسعه همگرايي هرچه بيشتر، اتحاديه سياست گسترش اعضا و برقراري ارتباط با ساير كشورها در قالب موافقتنامه منطقه آزاد تجاري و يا موافقتنامه ترجيحي را در اهداف كلان اتحاديه اوراسيايي قرار داده است. درحال‌حاضر، ويتنام تنها كشور داراي منطقه آزاد تجاري با اتحاديه است و كشورهاي هند و سنگاپور در همسايگي ويتنام و مصر نيز تمايل خود را در اين زمينه مطرح كرده‌اند. جمهوري اسلامي ايران و رژيم صهيونيستي در زمره بازيگراني هستند كه تجارت آزاد و ايجاد منطقه آزاد تجاري با اتحاديه اقتصادي اوراسيايي را پيگيري مي‌كنند كه تحقق اين امر درخصوص رژيم صهيونيستي مي‌تواند دلالت‌هايي را براي ج.ا.ايران به‌دنبال داشته باشد. در مقاله حاضر، ضمن تبيين ساختار و سياست‌هاي اتحاديه، حضور جمهوري اسلامي ايران را در سايه حضور رژيم صهيونيستي تحليل خواهيم كرد.

 

اتحاديه اقتصادي اوراسيا: بسط همگرايي

اتحاديه اقتصادي اوراسيا را بايد نوعي از همگرايي منطقه‌اي دانست كه با هدف تأمين نياز و اهداف جمهوري‌هاي سابق شوروي در زمينه گردش آزاد كالا، سرمايه، خدمات و نيروي كار شكل گرفته است و توافق مربوط به ايجاد آن در سال 2014 ازسوي قزاقستان، بلاروس و روسيه به امضا رسيد. پس از تصويب پارلمان كشورهاي مذكور نيز مقرر گشت از ابتداي ژانويه 2015 قابليت اجرايي يابد كه البته پس از اين تاريخ، ابتدا ارمنستان و سپس قرقيزستان به عضويت اتحاديه درآمدند. هدف اصلي از ايجاد اتحاديه اقتصادي اوراسيا را بايد تلاشي در مسير تحقق «پروژه همگرايي اوراسيا» دانست كه دستيابي به اهداف سياسي را از مسير اقتصاد دنبال مي‌كند و به‌منظور نيل به هدف، چهار سياست «توسعه سازماني»، «توسعه داخلي»، «توسعه از مسير روابط دوجانبه» و «توسعه خارجي» را پيگيري مي‌نمايد؛ به‌عبارت‌ديگر، تعميق و گسترش همكاري ازطريق ساختار سازماني، دولت‌هاي عضو و شركاي خارجي را در دستور كار قرار داده است.

سياست نخست در حوزه كلان اقتصادي شامل دستيابي به مؤلفه‌هاي كلان اقتصاد مطابق با مقررات 63-62 معاهده اتحاديه اقتصادي اوراسيا و ضميمه 14 آن و همچنين واگذاري بخشي از اختيارات در زمينه سياست‌هاي كلان اقتصادي به بخش تخصصي كميسيون اقتصادي اوراسياست. سياست دوم بسط و توسعه داخلي با تمركز حداكثري بر اجراي قوانين تجارت آزاد و سرمايه‌گذاري در ميان كشورهاي اتحاديه و سياست سوم و چهارم، به گسترش روابط با شركا و سازمان‌هاي خارجي ازطريق اعضا و يا سازمان اشاره دارد. درخصوص هريك از سياست‌ها تبيين و تحليل‌هاي فراوان اقتصادي وجود دارد كه مسئله اصلي مقاله حاضر نيست؛ لذا با صرف‌نظر از جزئيات، به ذكر سياست سوم و چهارم بسنده خواهد شد.

اتحاديه اقتصادي اوراسيا با توجه به اقتصاد كشورهاي عضو[1] و اينكه ميزان توسعه اتحاديه با اقتصاد اعضا رابطه مستقيم دارد، همگرايي با شركاي خارجي را در اولويت قرار داده است تا منتج به دستاوردهاي بيشتر شود. ايجاد منطقه آزاد تجاري با ساير كشورهايي كه داراي اقتصاد درحال توسعه و باثبات هستند (مصر، رژيم صهيونيستي، صربستان، تايلند، مغولستان و سنگاپور، كشورهاي شرق و جنوب‌شرقي آسيا چون كره جنوبي) و نيز ايجاد سازِكار همكاري با اتحاديه‌هايي چون: اتحاديه اروپا و آسه‌آن ازجمله سياست‌هاي آن در مسير نيل به سياست مذكور هستند. ازآنجاكه اعضاي اتحاديه اقتصاد توسعه‌يافته‌اي همچون اتحاديه اروپا ندارند كه قادر به توسعه شاخص‌هاي اقتصادي شوند و امكان حمايت و همگرايي با ساير بازيگران و نهادها را از خود سلب كنند، به‌سوي سياست گسترش اتحاديه با سايرين در چهارچوب‌هاي مختلف پيش خواهند رفت؛ اما لازمه اين امر، همان‌گونه كه ذكر شد، دارا بودن اقتصادي با شاخص‌هاي معين است كه علاوه‌بر كمك به اتحاديه در مسير نيل به توسعه، مسئوليت اقتصادهاي ضعيف برخي از اعضا را نيز برعهده گيرد.

 

بررسي درخواست ايران و رژيم صهيونيستي در اتحاديه اقتصادي اوراسيا 

ايران

ايده همكاري با اتحاديه اقتصادي اوراسيا در ابراز تمايل دكتر مهدي سنايي، سفير ايران در مسكو، در سال 2016، در قالب منطقه آزاد تجاري ظاهر شد و پس از آن، مذاكرات كارشناسي مربوط به موافقتنامه تجارت آزاد با سفر آقاي اسلپينوف، وزير اسبق تجارت در اتحاديه اقتصادي اوراسيا، به تهران در دي‌ماه 1394 رسماً آغاز و با تشكيل كارگروه مشترك تحقيقاتي اين روند پيگيري شد. همچنين در اين سفر، ايران «توافقنامه موقت تعرفه‌هاي ترجيحي» را به امضا رسانيد كه مطابق ماده 24 تجارت جهاني مي‌تواند شروع به همكاري كند و از كالاهاي محدودي، تجارت ترجيحي را آغاز نمايد و درنهايت، در سال 1397، طي سفر وزير صنعت، معدن و تجارت به قزاقستان «موافقتنامه تجارت ترجيحي» به مدت سه سال با اعضاي اتحاديه در نُه فصل با بيش از صد ماده به انضمام جدول امتيازات اعطايي ايران به اتحاديه اقتصادي اوراسيا مشمول 360 قلم كالا و جدول امتيازات اعطايي اتحاديه اقتصادي اوراسيا به ايران مشمول 502 قلم كالا به امضا رسيد كه از 862 رديف تعرفه، تعداد 223 رديف آن محصولات كشاورزي و 369 رديف آن را محصولات صنعتي تشكيل مي‌دهند.

 

مبادلات تجاري سال 1397 (ميليون دلار)

كشور

ارزش صادرات

ارزش واردات

حجم ارزشي مبادلات

تراز تجاري

روسيه

281

1343

1624

1062-

قزاقستان

131

87

218

44

ارمنستان

159

23

182

136

بلاروس

6

61

67

55-

قرقيزستان

41

6

47

35

طي ماه‌هاي گذشته نيز نخستين گام در مسير اجرايي شدن موافقتنامه‌هاي مذكور با كاهش نرخ تعرفه بر برخي محصولات اساسي چون گندم و فراورده‌هاي آن برداشته شد كه مورد تصويب قزاقستان و روسيه نيز قرار گرفت. دراين‌خصوص، حجم مراودات تجاري ايران با كشورهاي عضو اتحاديه حائز اهميت است. براساس آمار و گزارش‌هاي سازمان توسعه تجارت، هيچ‌يك از كشورهاي عضو اتحاديه جز فدراسيون روسيه در زمره بيست كشور مهم بازار هدف كالاي ايراني طي سال 97 نبودند و صادرات به روسيه با ارزش 281 ميليون دلار جايگاه چهاردهم را به آن بخشيده است. كشورهاي مستقل مشترك‌المنافع (CIS) نيز در ميان گروه‌هاي اقتصادي هدف صادرات كالا از ميان شش گروه با ارزش 1823 ميليون دلار جايگاه پنجم را داراست. درخصوص واردات بايد گفت كه همچون حوزه صادرات، فدراسيون روسيه با ارزش 1343 ميليون دلار جايگاه هشتم را داراست و كشورهاي مستقل مشترك‌المنافع با ارزش 1721 ميليون دلار همچنان جايگاه پنجم را به خود اختصاص داده است.

داده‌ها حاكي از آن است كه كشورهاي عضو اتحاديه در اولويت مبادلات تجاري ايران قرار ندارند و فارغ از موضوع موانع و مشكلات در اين امر بايد گفت طرفين در اقتصاد يكديگر از وزن چنداني برخوردار نيستند.

رژيم صهيونيستي

مذاكرات درخصوص انعقاد موافقتنامه منطقه آزاد تجاري با رژيم صهيونيستي در اكتبر 2015 در نشست اتحاديه اوراسيايي در قزاقستان صورت گرفت. ايجاد منطقه مذكور سبب مي‌شود كه جذب سرمايه‌گذاري و فناوري، ايجاد فرصت‌هاي شغلي، كاهش واردات، افزايش صادرات، افزايش گردشگري و مواردي از اين قبيل محقق شود. مقامات رژيم صهيونيستي از توافقنامه منطقه آزاد تجاري با عنوان «پتانسيل بزرگ» نام مي‌برند و بر اين باورند كه رژيم صهيونيستي از مسير فوق مي‌تواند حجم تجارت خود را با پنج عضو اتحاديه شش تا هشت درصد افزايش دهد و دراين‌بين، سهم روسيه را در انتقال فناوري به كشور خود تا ميزان ده درصد نيز متمايز مي‌سازد. آنها بر تحقق هرچه زودتر اين امر اصرار دارند و در اين زمينه، زئيف الكين، وزير امور قدس اشغالي بيان داشته است «ما از طرف خود سعي مي‌كنيم هرچه زودتر ايجاد منطقه آزاد تجاري با اتحاديه صورت پذيرد، به‌طوري‌كه ظرف دو تا دو سال و نيم موافقتنامه آن را به امضا برسانيم». معاون اول وزير صنايع روسيه دراين‌باره اظهار داشت «اسرائيل در آينده نزديك به اتحاديه اقتصادي اوراسيا خواهد پيوست. دراين‌راستا، بايد هرچه زودتر موافقتنامه منطقه آزاد تجاري را با اين بازيگر به فرجام برسانيم؛ زيرا اين امر زمينه افزايش صادرات در چهارچوب‌هاي تجاري منطقه را ميسر مي‌سازد و در وضعيت بسيار حساس و چالش‌برانگيز جهان تجارت، فرصت‌هايي را در اختيار صادرات روسيه قرار خواهد داد». مراودات اقتصادي رژيم صهيونيستي با كشورهاي حوزه اوراسيا حاكي از آن است كه سهم چشمگيري از صادرات و واردات اين كشور را ندارد، هرچند نمي‌توان از مراودات روسيه و رژيم صهيونيستي در برخي زمينه‌هاي تجاري چشم پوشيد. رژيم صهيونيستي در حوزه انرژي، يك هشتم از واردات نفتي خود را از روسيه تأمين مي‌كند و هواپيماهاي بدون سرنشين رژيم صهونيستي در ميان اندك تسليحات خارجي خريداري‌شده توسط روسيه قرار دارند.

 

مبادلات تجاري سال 1396 (ميليون دلار)

كشور

ارزش صادرات

ارزش واردات

حجم ارزشي مبادلات

تراز تجاري

روسيه

777.972

1.232.168

2.010.140

454.196-

قزاقستان

31.221

6.019

37.240

25.202

ارمنستان

4.274

2.079

29.581

2.195

بلاروس

24.869

4.712

29.581

20.157

قرقيزستان

0.98

16

16.098

15.02-

 

ورود رژيم صهيونيستي به اتحاديه اوراسيا در قالب منطقه آزاد تجاري با توجه به تمايل رهبران طرفين در راستاي افزايش حجم مراودات قابل بررسي است (افزايش صادرات كشورهاي عضو و كاهش واردات از رژيم صهيونيستي نيز از اهداف موافقتنامه مذكور است)؛ بااين‌حال، نبايد از رويكرد سياسي انعقاد موافقتنامه مذكور چشم‌پوشي كرد؛ زيرا رژيم صهيونيستي دستيابي به نفوذ بيشتر در منطقه اوراسياي مركزي را به‌عنوان يكي از محورهاي بازيگري خود باجديت پيگيري مي‌كند. پيش از اين، برخي كارشناسان روس (ازجمله: يوگني ساتانوفسكي، مدير مؤسسه خاور نزديك) باور داشتند كه افزايش جايگاه اوراسيا به‌ويژه مسكو در سياست‌هاي تل‌آويو به اختلافات اين كشور با اوباما، رئيس‌جمهور سابق آمريكا، درخصوص موضوع هسته‌اي ايران بازمي‌گردد كه براين‌مبنا، رژيم صهيونيستي سياست نزديكي به مسكو را به‌منظور فشار بر واشينگتن اتخاذ كرده است.

اما در دوره فعلي، چنين فرضيه‌اي را نمي‌توان بااطمينان مطرح كرد؛ زيرا روابط طرفين با يكديگر از اولويت‌هاي سياست خارجي است؛ بااين‌حال، اهرم مسكو در روابط تل‌آويو و واشينگتن را نبايد بدون اثر دانست. آنچه درخصوص پيوند رژيم صهيونيستي با اتحاديه _ علي‌رغم سطح پايين مراودات تجاري آن با كشورهاي عضو _ اهميت دارد اقتصاد قابل توجه آن است. اقتصاد رژيم صهيونيستي مبتني‌بر بازار و فناوري است و ازلحاظ شاخص رقابت‌پذيري رتبه 24 و ازلحاظ توسعه‌يافتگي رتبه هفدهم را در جهان دارد، ضمن اينكه بادوام‌ترين اقتصاد جهان در برابر بحران‌ها رتبه‌بندي شده كه تمامي شاخص‌هاي مذكور مي‌تواند در تمايل كشورهاي عضو اتحاديه اوراسيا با توجه به ضعف و ركود اقتصاد خود نسبت به همكاري و شراكت بيشتر با رژيم صهيونيستي اثرگذار باشد.

 

چالش‌هاي ايران درمورد رژيم صهيونيستي در اتحاديه اقتصادي اوراسيا

انعقاد توافق رژيم تجارت آزاد با اعضاي اتحاديه اقتصادي اوراسيا و حتي بالاتر از آن، منطقه آزاد تجاري، به معناي برقراري ارتباط ميان بازيگران غيرعضو نيست؛ بدان معنا كه با عقد چنين توافقي ايران ملزم به ارتباط با رژيم صهيونيستي نيست؛ اما با درنظر داشتن چنين فرضيه‌اي نمي‌توان با بي‌تفاوتي به مراودات اقتصادي خود با اتحاديه استمرار بخشيد. همان‌طور كه پيش از اين گفته شد، سياست «توسعه دوجانبه» و «توسعه خارجي» در اولويت با بازيگراني قرار دارد كه داراي اقتصادي قوي و درحال رشد باشند تا ضمن تأمين نيازهاي اتحاديه، روند يكپارچگي آن را تسهيل نمايند. براين‌اساس، با نگاهي به خلاصه وضعيت تجاري ايران و رژيم صهيونيستي مي‌توان به اولويت اتحاديه و مقامات كشورهاي عضو در همكاري با رژيم صهيونيستي و تسريع‌بخشي به روند توافق منطقه آزاد تجاري آن پي برد.

 

خلاصه وضعيت تجاري رژيم صهيونيستي در سال 1396

صادرات (ميليون دلار)

61.150

ميزان صادرات

3041

اقلام صادراتي

188

بازارهاي هدف كالا

واردات (ميليون دلار)

69.116

ميزان واردات

4222

اقلام وارداتي

166

مبادي واردات

شاخص خدمات (ميليون دلار)

29

واردات خدمات

44

صادرات خدمات

رتبه‌بندي تجاري

1.50

رشد جهاني تجارت

54

رتبه سهولت كسب‌وكار

60

رتبه تجارت درون مرزها

 

خلاصه وضعيت تجاري جمهوري اسلامي ايران در سال 1397

صادرات (ميليون دلار)

44.310

ميزان صادرات غيرنفتي

10

اقلام عمده صادراتي

20

عمده‌ترين بازارهاي هدف كالا

واردات (ميليون دلار)

42.612

ميزان واردات

10

اقلام عمده وارداتي

20

مهم‌ترين مبادي واردات

شاخص خدمات (ميليون دلار)

-

واردات خدمات

13.385

صادرات خدمات

رتبه‌بندي تجاري

-

رشد جهاني تجارت

132

رتبه آساني انجام كسب‌وكار (1394)

-

رتبه تجارت درون مرزها

 

تجزيه و تحليل شاخص‌هاي اقتصادي رژيم صهيونيستي در مقايسه با جمهوري اسلامي ايران ازيك‌سو، و دلالت‌هاي حضور اين رژيم در اتحاديه در انواع مختلف مشاركت مي‌تواند سبب تجديدنظر اعضاي اتحاديه درباره همكاري با ايران شود. شايد بتوان گفت مؤلفه سياست كه در انواع همگرايي و واگرايي‌ها حائز اهميت است در روند اولويت‌بخشي اتحاديه اوراسيا با محوريت مسكو نسبت به شركاي خارجي خود تاثيرگذاري بيشتري دارد. درحقيقت، مباني سياست خارجي ايران كه در تضاد شديد با رژيم صهيونيستي قرار دارد سبب مي‌شود كه ساير بازيگران درقبال مشاركت با حضور هر دو بازيگر دست به انتخاب بزنند تا مجبور به پرداخت هزينه نباشند. هرچند رهبران كرملين ضرورت همكاري با ايران را در منطقه درك مي‌كنند، به‌نظر مي‌رسد كه همكاري دوجانبه را بر همكاري در سازمان‌هاي منطقه‌اي ارجح مي‌دانند كه نمونه آن در روند عضويت ايران در سازمان همكاري شانگهاي كاملاً مشهود است. البته برخي بر اين نظرند كه ازلحاظ روند اجرايي، ايران دستِ پيش را دارد و رژيم صهيونيستي بايد به اين موضوع توجه داشته باشد كه در اتحاديه‌اي با حضور ايران حتي به‌عنوان شريك خارجي چگونه قادر به فعاليت خواهد بود. در پاسخ بايد گفت كه جمهوري اسلامي ايران پس از سه سال از طرح موضوع، در سال گذشته موفق به انعقاد موافقتنامه موقت (سه‌ساله) تجارت ترجيحي با اعضاي اتحاديه شد و دراين‌راستا، در سال جاري، موضوع كاهش تعرفه برخي كالاها را مطرح كرد كه اين موضوع در پارلمان كشورهاي روسيه و قزاقستان به تصويب رسيد و ازآنجاكه گندم در زمره كالاهاي فوق قرار داشت، موضوع صادرات به ايران و صدور مجدد به كشورهاي همسايه ايران ازسوي قزاقستان مطرح شد. انجام چنين اقداماتي هرچند لازم است، كافي به‌نظر نمي‌رسد تا شرايط را به‌منظور ايجاد منطقه آزاد تجاري با اتحاديه تحقق بخشد؛ بنابراين، انتظار مي‌رود توافق منطقه آزاد تجاري با رژيم صهيونيستي پيش از ايران محقق گردد. 

 

جمع‌بندي و توصيه‌هاي راهبردي

هرچند تحريم و تضعيف اقتصاد داخلي كشورها ضرورت حضور آنها در اتحاديه و سازمان‌هاي بين‌المللي سياسي و اقتصادي را بيش‌ازپيش فراهم مي‌سازد و جمهوري اسلامي ايران نيز فارغ از اين موضوع نيست، دراين‌باره بايد توجه كرد كه فقط با هدف عضويت، مجبور به پرداخت هزينه‌هاي كلان نباشيم؛ به‌عبارتي، عضويت در اتحاديه اقتصادي اوراسيا از منظر حضور و تحكيم پيوند با كشورهاي اوراسيايي با توجه به پيشينه ديرينه روابط فيمابين خصوصاً در شرايط كنوني اقدامي مثبت ارزيابي مي‌شود؛ اما نگاهي به كارنامه اين اتحاديه و موانع ساختاري آن به شرح ذيل، اهميت توجه به ساختار داخلي آن را در راستاي هرگونه همكاري و مشاركت برجسته مي‌سازد.

- اتحاديه اقتصادي اوراسيا برمبناي نظام سياسي و اقتصادي كشورهاي عضو شكل گرفته است و هرچند از آن به‌عنوان پروژه همگرايي نسبتاً موفق نام برده مي‌شود، همچون اتحاديه اروپا، قادر به همكاري كلان با اعضاي فراملي از مسير اتحاديه گمركي بدون شرط نخواهد بود.

- دادگاه اتحاديه اوراسيايي، يا همان نهاد حقوقي اتحاديه در حوزه بين‌الملل، تاكنون نتايج چندگانه‌اي را راجع ‌به موانع و محدوديت‌هاي جدي از خود بروز داده است؛ لذا نمي‌توان عملكرد مؤثري را با توجه به حوزه نه‌چندان وسيع صلاحيت آن انتظار داشت.

- موانع غيرتعرفه‌اي و نبودِ سياست تجاري مشترك بزرگ‌ترين چالش اتحاديه در ايجاد بازار واحد است كه سبب شده هريك از اعضا به تناسب نيازهاي خود، از آن منتفع شوند كه دراين‌راستا، قرقيزستان بيشترين سود را كسب كرده و قزاقستان بيشترين هزينه را متحمل شده است.

علاوه‌بر ساختار داخلي بايد سياست اتحاديه را در زمينه توسعه و گسترش با ساير بازيگران فراملي نيز درنظر گرفت. همان‌طور كه ذكر شد، اولويت سياست اتحاديه در راستاي توسعه افقي و افزايش شركاي خارجي با اقتصاد درحال توسعه و يا حداقل پايدار است كه بتواند در روند همگرايي منطقه‌اي به آن ياري رساند. دراين‌زمينه بايد گفت كه تفاوت بنيادهاي اقتصادي ايران و شاخص‌هاي آن در وضعيت كنوني، مانع جدي‌اي در افزايش سطح مراودات با كشورهاي عضو به‌حساب مي‌آيد.

ضمن اينكه حضور رژيم صهيونيستي در اتحاديه نيز در آينده‌اي دور يا نزديك، حتي در قالب شريك تجاري مي‌تواند از انگيزه بازيگران اتحاديه جهت همكاري با ايران بكاهد؛ زيرا ازيك‌سو، اقتصاد اين رژيم در مقايسه با ايران شاخص‌هاي قابل توجهي دارد و ازسوي‌ديگر، اعضا خصوصاً مسكو تمايل ندارند صحنه اقتصادي اتحاديه را با حضور اين دو بازيگر با چالش‌هاي سياسي مواجه سازند.

با درنظر داشتن تمامي فرصت‌ها و محدوديت‌هاي اتحاديه اقتصادي اوراسيا كه در مقاله حاضر تاحدودي بيان شد و همچنين سياست اين اتحاديه در انتخاب شركاي تجاري فراملي بايد گفت كه جمهوري اسلامي ايران پيش از ايجاد منطقه آزاد تجاري با اتحاديه اوراسيا، موانع گسترش مراودات تجاري خود را با هريك از بازيگران رفع كرد و پروژه‌هايي چون كريدور شمال - جنوب را به اتمام رساند تا از اين مسير، اهميت جايگاه خود را در توسعه اقتصادي كشورهاي آسياي مركزي تحكيم بخشد. دراين‌صورت، مي‌توان با اطمينان از ورود به اتحاديه در قالب انواع همكاري‌هاي تجاري صحبت كرد و درمقابل، اعضا حتي درصورت عضويت رژيم صهيونيستي، همكاري با ايران را در صدر سياست‌هاي خود قرار دهند.

 


[1]. اقتصاد ضعيف كشورهايي چون: ارمنستان و قرقيزستان در مقايسه با اقتصاد بزرگ بلاروس، قزاقستان و روسيه از توانايي چنداني براي توسعه اتحاديه برخوردار نيستند و همين امر سبب مي‌شود كه ازيك‌سو، اقتصادهاي بزرگ متضرر شوند و ازسوي‌ديگر، كارايي اتحاديه رشد قابل ملاحظه‌اي نداشته باشد.