عمليات نظامي خارجي تركيه؛
منافع ملي تركيه و ترتيبات منطقهاي
مقدمه
عمليات نظامي ارتش تركيه در منطقه عفرين در خاك سوريه در ابتداي سال 2018 كه درنهايت منجربه تصرف اين منطقه توسط ارتش تركيه و گروههاي مخالف دولت سوريه (موسوم به ارتش آزاد) شد، بخشي از يك سياست خارجي مداخلهگرايانه است كه آنكارا در زمان و مكان مناسبي آن را به اجرا ميگذارد. در مشروعيت اين عمليات ترديد چنداني در بين مردم و گروههاي سياسي اين كشور وجود ندارد. دراينزمينه احزاب مخالف جمهوريخواه خلق، شاخه جديد حزب مليگراي حركت، حزب وطن، حزب سعادت از سياست مداخله نظامي تركيه حمايت كرده و اين اقدام را جبران اشتباهات گذشته تركيه در سوريه ميدانند. البته برخي از اين مخالفان توصيه ميكنند تركيه اين عمليات را بايد با هماهنگي دولت قانوني سوريه انجام دهد و برخي نيز قرار گرفتن مخالفان سوري موسوم به ارتش آزاد در كنار ارتش تركيه در اين عمليات را بياحترامي به ارتش ملي ميدانند؛ زيرا از نظر آنها اين گروهها ماهيت تروريستي دارند. دراينميان تنها حزب كردي دموكراسي خلقها مخالف عمليات نظامي تركيه است. عمليات شاخه زيتون از حيث آمار و ارقام ميداني ( تلفات بيش از 3700 نفر شبهنظاميان كرد و داعش در برابرحدود پنجاه كشته ارتش تركيه) براي ارتش تركيه پيروزي مهمي محسوب ميشود و علاوهبراين اين عمليات باعث شد چهره مخدوش و روحيه آسيبديده ارتش ملي اين كشور بعد از كودتاي 2016 ترميم گردد. گويا تركيه بعد از رويدادهاي پرفرازونشيب چند سال اخير به چنين عملياتي واقعاً نياز داشت؛ زيرا سياست داخلي كشور در آستانه انتخابات 2019 نيز منسجمتر از قبل شده است.
زمان و مكان مناسب براي عمليات نظامي
اگر جمهوري تركيه از ابتداي بحران سوريه يا دستكم بعد از اينكه از سقوط دولت بشار اسد نااميد شد، دست به اين عمليات ميزد به احتمال بسيار زياد با واكنش منفي شديد نهادهاي بينالمللي و بازيگران بحران سوريه مانند آمريكا، روسيه و ايران روبهرو ميشد. ولي در شرايط كنوني تركيه ازيكسو با قرار گرفتن در محور روسيه ـ ايران، موافقت و بيطرفي نسبي اين دو بازيگر مهم را درباره عمليات نظامي در خاك سوريه بهدست آورده و ازسويديگر پس از تماسهاي سياسي متعدد نتوانست آمريكا را از كمك نظامي به كردهاي پكك و پيد/ يپگ بازدارد و بههمينخاطر واشينگتن را در موقعيتي قرار داد كه نتواند مخالفت جدي با عمليات نظامي تركيه در خاك سوريه داشته باشد. با درنظر گرفتن اين رويدادها ميتوان گفت: تركيه عمليات شاخه زيتون در عفرين و چند ماه قبل از آن عمليات سپر فرات در جرابلس را در زمان مناسبي انجام داده است.
از نظر مكاني نيز عمليات نظامي ارتش تركيه در موقعيتهاي جغرافيايي داراي اهميت بالاي ژئوپليتيك صورت گرفته است. آنگونه كه از ديدگاهها و اظهارات سياستمداران، استراتژيستها و تحليلگران تركيه برميآيد، پروژههاي با ماهيت يكپارچهسازي مناطق كردنشين در شمال عراق و سوريه درحال انجام است كه ازسوي ايالات متحده آمريكا و رژيم صهيونيستي بهصورت جدي حمايت ميشود و در اين پروژه كه از آن با نام «كريدور كردي» و به تعبير تركها «كريدور تروريسم» ياد ميشود گروههاي كردي مانند احزاب اقليم كردستان عراق، گروه پكك تركيه و گروه پيد/ يپگ سوريه تقويت ميشوند كه حمايت غيرمستقيم آمريكا از همهپرسي استقلال كردستان از عراق و دادن نزديك به چهار هزار كاميون سلاح به گروههاي كردي مستقر در شمال سوريه، نمونههاي بارز اين حمايت تلقي ميشوند.
كريدور كردي از شمال عراق و مجاورت مرزهاي غرب و شمالغرب ايران شروع و پس از عبور از مرزهاي زميني جنوب تركيه و شمال سوريه به درياي مديترانه ميرسد. شكلگيري اين كريدور بهصورت يكپارچه و تحت نفوذ آمريكا و رژيم صهيونيستي، هم نفوذ ايران و تركيه در دو كشور عراق و سوريه را كنترل ميكند و هم بهمثابه يك برگ برنده براي ناامنسازي ايران و تركيه در دست واشينگتن و تلآويو خواهد بود. اين كريدور كاركردهاي ديگري نظير گزينهاي براي انتقال انرژي خاورميانه و اوراسيا به اروپا و كنترل توسعه روسيه در درياي مديترانه نيز دارد و ازاينرو در دست گرفتن آن براي آمريكا به اندازهاي مهم است كه حتي حاضر است در اين راه منافع تركيه، همپيمان پنجاه سالهاش را نيز زير پا بگذارد.
همچنين حمايت اروپا و آمريكا از تجزيهطلبي قومي و مذهبي در خاورميانه به باور بسياري از تحليلگران، بهمنزله تلاشي براي انجام دادن كار ناتمام پيمان سايكس ـ پيكو در سال 1916 و ترسيم نقشه سياسي جديد براي منطقه تلقي ميشود. قائلين به نظريه سايكس ـ پيكوي جديد، اسناد و اطلاعات درز پيدا كرده از نهادهاي امنيتي ـ نظامي آمريكايي را مصداق روشني براي پيگيري اين هدف ازسوي غرب ميدانند.
عمليات نظامي تركيه؛ توسعهطلبي يا چالش بقاء
در نگاه ابتدايي و كلي به اقدام نظامي تركيه در خاك سوريه، گونهاي توسعهطلبي سرزميني دولت تركيه به ذهن متبادر ميشود كه دراينزمينه سابقه تاريخي تركها در منطقه، سياستهاي كنوني دولت حزب عدالت و توسعه تركيه كه غربيها آن را با نام نوعثمانيگرايي وارد قاموس سياسي معاصر كردهاند نيز در شكلگيري اين نگاه و ذهنيت مؤثر بوده است. البته اسلامگرايان محافظهكار حزب عدالت و توسعه تركيه قوت گرفتن تئوري احياي امپراتوري عثماني يا نوعثمانيگرايي را چندان به زيان خود نميپندارند؛ زيرا از اين رهگذر نبض توده مردم علاقهمند به شكوه پيشين دولتگرايي ترك را در دست خود ميگيرند و سوار بر موج هويتطلبي تاريخي راه استمرار دولت خود را هموارتر ميسازند.
ولي اگر نگاه دقيقتري به مسئله داشته باشيم و براساس سرنخهايي كه از نگرانيهاي آشكار و پنهان مقامات و استراتژيستهاي تركيه بهدست ميآيد ميتوان گفت: مسئله اصلي تركيه دراينميان نه توسعهطلبي بلكه بيشتر چالش بقاء در بحبوحه مناقشات منطقهاي در اطراف اين كشور است؛ زيرا تشكيل دولت كُردي يا قدرت گرفتن گروههاي كُرد و گروههاي تكفيري در هريك از كشورهاي سوريه و عراق به هر شكلي كه باشد تهديدي بنيادين براي جمهوري تركيه محسوب ميشود. تركيه با اين عملياتها قصد دارد نوعي سياست سد نفوذ را در برابر تجزيهطلبي كردي اعمال كند. ازهمينرو، اين عمليات در جرابلس و عفرين متوقف نخواهد شد و احتمال تكرار آن در كانتونهاي كردي شرق رودخانه فرات در شمال سوريه يعني كوباني (عينالعرب) و جزيره نيز در آينده وجود دارد. اين سناريو در برخي مناطق شمال عراق نيز كه در تصرف پيشمرگان كرد پكك هستند نيز ميتواند تكرار شود. البته دولت آنكارا بهدليل هزينههاي مالي و انساني عمليات نظامي، درصورت بهنتيجه رسيدن از راههاي سياسي براي مهار اين مناطق كردنشين از ادامه عمليات نظامي پرهيز ميكند. انجام اقدامات عملي مؤثر يا دادن تضمينهاي قوي ازسوي دولتهاي مؤثر منطقه مبنيبر عدم انجام حملات تروريستي از اين نواحي عليه خاك تركيه ميتواند آنكارا را از دست زدن به عملياتهاي نظامي بازدارد.
التعليقات