آينده روابط ايران و مصر، فرصتها و چالشها
آينده روابط ايران و مصر، فرصتها و چالشها
تنشهاي دوباره ميان ايران و مصر پس از انقلاب اسلامي آغاز شد، زماني كه شاه فراري ايران ، محمدرضا پهلوي، عليرغم درخواست انقلابيون ، مورد استقبال محمد انور سادات، رئيسجمهور سابق مصر قرار گرفت. پس از آن نيز ، توافق صلح مصر و اسرائيل شكاف ميان قاهره و تهران را بيشتر كرد. اكنون پس از سال ها ، دلايل زيادي وجود دارد كه باعث مي شود روابط مصر و ايران همواره موضوع مهمي براي مراكز علمي، تحقيقاتي و سياسي و فراتر از آن باشد.
موضوع احياي روابط ايران و مصر ايده جديدي نيست؛ تلاش هاي مشابهي در طول سه دهه گذشته انجام شده است كه البته هيچ موفقيتي نداشته است. با اين حال، آنچه امروز اين تلاش ها را متمايز مي كند دو عامل است: اول ، سطح تلاش انجام شده و دوم، تغيير پويايي منطقه اي و جهاني. در تلاش هاي قبلي، هيچ گام مثبتي بين دو كشور برداشته نشد، صرفاً اظهارات اميدواركننده اي از هر طرف اعلام شد كه تمايل به بهبود روابط را ابراز مي كرد؛ اما اين بار تلاش هاي مهمي از سوي عراق و عمان براي تسهيل گفتگوهاي مستقيم و نزديك كردن طرفين صورت گرفته است.
با توجه به تأثير پوياييهاي منطقهاي و جهاني، عاديسازي روابط بين عربستان سعودي و ايران تأثيرات مثبتي در سراسر منطقه داشته است و فضاي مناسبي براي تنشزدايي ايجاد كرده است كه در دهه هاي گذشته ديده نشده است. عادي سازي بين عربستان سعودي و ايران هرگونه مخالفت كشورهاي حاشيه خليج فارس در مورد تصميم مصر براي عادي سازي روابط با تهران را كاهش مي دهد. در واقع، السيسي به طور بالقوه مي تواند از اين تحول به عنوان بهانه اي براي توجيه عادي سازي روابط با ايران استفاده كند.
قاهره از عادي سازي عربستان و ايران استقبال كرده است، اما همچنان در حال ارزيابي تاثير اين تحول بر موضع ايران در مورد مسائل مختلف منطقهاي است. در طول هشت سال حكومت عبدالفتاح السيسي، روابط دو كشور ايران و مصر نسبتا سرد بود، اما هيچ بحران عميقي ميان دو كشور رخ نداد. گرم شدن روابط در حال ظهور ، نتيجه تماسهاي انجام شده در دو سال گذشته است كه شامل گفتگوي بين السيسي و وزير امور خارجه ايران در يك كنفرانس بينالمللي در بغداد در آگوست 2021، ديدار وزير اطلاعات مصر و معاون رئيس جمهور ايران در نوامبر 2022 و تعامل بين هيئت هاي اطلاعاتي هر دو كشور بود كه سرانجام به دنبال تجديد روابط ايران و عربستان سعودي، با ميانجيگري عمان و عراق شتاب بيشتري گرفت.
مهم است كه اذعان كنيم كه عليرغم ايدئولوژي هاي سياسي متضاد دو كشور، مصر و ايران هر دو حمايت خود را از دولت سوريه به رهبري بشار اسد در طول دهه گذشته گسترش داده اند؛ اين موضوع در حالي رخ داد كه اكثريت كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس مخالف با رژيم اسد بودند. از اين رو، اين موضوع ميتواند يك مزيت استراتژيك براي تسريع روند آشتي بين ايران و مصر باشد، به ويژه اكنون كه سوريه مجدداً به اتحاديه عرب بازگردانده شد و رئيس جمهور سوريه در جده به گرمي مورد استقبال قرار گرفت. عاديسازي روابط ايران و مصر در مقياس منطقهاي تأثير مستقيمي بر امنيت كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس خواهد داشت. منطقه خليج فارس در اين مقطع بيش از هر چيز به تنش زدايي و ثبات امنيتي نياز دارد. عربستان با پيگيري برنامه بلندپروازانه چشم انداز 2030 خود به دنبال جذب سرمايه گذاري خارجي و تضمين ثبات اقتصادي بلندمدت است. امارات هم به دنبال تامين امنيت تجارت دريايي و عبور ايمن و آزاد كشتي ها در آب هاي اطراف است.
در مقياس جهاني، جنگ روسيه در اوكراين و افزايش نفوذ چين در خاورميانه و شمال آفريقا تأثير قابل توجهي بر تحولات منطقه داشته است و مي تواند مصر و ايران را بيش از هر زمان ديگري به عادي سازي روابط خود نزديك كند. زيرا هر دو كشور روابط قوي با روسيه و چين دارند كه پتانسيل منافع سياسي، اقتصادي و ژئواستراتژيك قابل توجهي را ارائه مي دهد. همچنين، هر دو كشور از رقابت بين ايالات متحده و چين براي پيشبرد برنامه هاي منطقه اي خود استفاده مي كنند. مصر در حال تقويت روابط خود با مسكو است، در حالي كه ايران از روابط خود با مسكو و پكن براي كاهش تأثير تحريم هاي آمريكا و اجتناب از انزوا استفاده مي كند. براي ايران و مصر، عادي سازي لزوماً به معناي حذف يا حل همه اختلافات بين آنها نيست، بلكه به معناي همكاري عمل گرايانه در پيگيري منافع مشترك، اعم از دوجانبه و منطقه اي است.
براي مصر، ملاحظات اقتصادي نقش مهمي در شكل دادن به سياست اش در قبال ايران دارد. مصر به دنبال افزايش فروش كالاهاي خود در بازار ايران است. مصر مي تواند برخي از كالاهاي مصرفي را تحت شرايط تحريم ايران با شرايط مناسب و بلند مدت دريافت كند و حتي از پول ملي خود استفاده كند. اين در حالي است كه مصر پرجمعيت ترين كشور عربي با بيشترين واردات گندم است و به دليل بحران اوكراين با چالش جدي مواجه شده است زيرا به شدت به گندم وارداتي روسيه و اوكراين وابسته است و مانند بسياري از همسايگانش از افزايش اخير قيمتهاي جهاني نفت سودي نبرده است. از نظر گردشگري، فرصتي براي گسترش گردشگري مذهبي به اماكن شيعي (مانند مقبره مالك اشتر) در مصر و جنوب سينا وجود دارد.
در حوزه امنيتي، مصر به دنبال كمك ايران براي جلوگيري از فعاليتهاي حوثيها در امتداد تنگه باب المندب و تضمين آزادي دريانوردي در درياي سرخ ، بهويژه از طريق كانال سوئز است كه منبع درآمد ارزي قابلتوجهي براي اين كشور دارد . براي ايران نيز ، بهبود روابطش با جهان عرب فرصتي براي پرداختن به تحولات منطقه اي است جايي كه اسرائيل و برخي كشورهاي عربي در تلاش براي ايجاد ائتلاف منطقه اي ضد ايراني هستند. علاوه بر اين، ايران با بهبود روابط خود با مصر ميتواند راههايي را براي گسترش روابط اقتصادي و تجاري خود در منطقه، از جمله از طريق استفاده از كانال سوئز و افزايش صادرات خود به مصر، فراهم كند. اين با استراتژي اقتصاد مقاومتي ايران كه هدف تقويت انعطافپذيري اين كشور در برابر تحريمهاي بينالمللي از طريق تقويت تجارت بيشتر با بازارهاي منطقهاي است، همسو است.
با اين وجود، روند عادي سازي روابط ميان مصر و ايران با چالش هاي متعددي مواجه است. نخست، مصر موضع محتاطانه اي در قبال نقش و نفوذ منطقه اي ايران دارد و آن را تهديدي بالقوه براي منافع منطقه اي خود ميداند. عليرغم وضعيت ضعيف كنوني مصر، اين كشور همچنان در آرزوي حفظ جايگاه خود به عنوان يك قدرت منطقه اي است كه ممكن است موجب تنش با ديگر بازيگران منطقه، به ويژه ايران و تركيه شود.
دوم، روابط قوي ايران با جناحهاي فلسطيني مانعي بالقوه براي عاديسازي روابط با قاهره است. هم مصر و هم ايران ممكن است درگير جنگ قدرت براي اعمال نفوذ بر اين جناحها شوند كه بر اساس منافع و برنامههاي خود هدايت ميشود. سوم، يك مانع حياتي در مواضع متضاد هر دو كشور در رابطه با روابط خود با اسرائيل نهفته است. در حالي كه السيسي در مصر روابط مستحكمي با تل آويو دارد، ايران همچنان يك دشمن اصلي اسرائيل است اين ناهماهنگي نگرانيهايي را در مورد توانايي مصر براي ايجاد تعادل مؤثر بين روابط خود با تهران و تلآويو ايجاد ميكند؛ علاوه بر اين، روابط راهبردي مصر با ايالات متحده ممكن است مانع از توانايي اين كشور براي توسعه روابط مستحكم با ايران شود، زيرا تهران همچنان يك دشمن سرسخت واشنگتن است.
چهارم، سياست منطقه اي و موقعيت قدرت هاي جهاني تأثير بسيار بيشتري بر روابط ايران و مصر داشت؛ مصر و ايران تحت تأثير يك عامل بيروني، يكديگر را بهعنوان رقيبي براي نفوذ در خليجفارس ميديدند و سعي ميكردند از برتري ديگري جلوگيري كنند.
پنجم، نشانه هايي وجود دارد مبني بر اينكه مذاكرات وين در مورد موضوع هسته اي ايران مي تواند به زودي به نتيجه برسد. مواضع مصر بر اساس ماهيت چنين توافقي مشخص خواهد شد، چه شامل پرونده موشك هاي بالستيك ايران و رفتار منطقه اي باشد يا خير، بنابراين، اگر در اين توافق محاسبات و نگراني هاي اين كشور ناديده گرفته شود، ممكن است مانعي براي روابط قاهره و تهران باشد.
ششم، ايران نگران روابط مصر با عراق، سوريه و لبنان است. اگرچه سخنگوي وزارت امور خارجه ايران از استقبال كشورمان از پروژه مشاركت عراق، اردن و مصر خبر داد، اما نگراني ها در اين زمينه وجود دارد. ايران همچنين اذعان دارد كه هر گونه نزديكي كشورهاي عربي غير همسو با سوريه به نوعي بر روابط تهران و دمشق تأثير خواهد گذاشت.
هفتم، مصر نگران روابط ايران و اخوان المسلمين است، جايي كه قاهره چنين گروهي را تهديدي بزرگ براي ثبات خود مي داند. از اين رو، موقعيت اخوان المسلمين يك عامل تعيين كننده اساسي در روابط خارجي مصر است. با وجود اختلاف بين اهداف ايران و اخوان المسلمين، اما اين امر مانع از ايجاد روابط بين آنها نشد. پس از انقلاب ايران در سال 1357، اخوان المسلمين هيئتي را به منظور تبريك به تهران فرستاد. پس از رحلت امام خميني (ره) اخوان المسلمين با انتشار آگهي ترحيم، امام خميني (ره) را به عنوان مرحوم عزيز اسلام و رهبري كه انقلاب اسلامي را عليه ظالمان شعله ور كرد ، توصيف كردند. هشتم ، در ايران، برخي بر اين باورند كه برقراري روابط با مصر خيانت به آرمان فلسطين ، پذيرش ضمني قرارداد كمپ ديويد و تسليم شدن در برابر خواستههاي مصر مانند تغيير نام خيابان خالد اسلامبولي در تهران است. آنها معتقدند مصر در ازاي تغيير نام، بايد پرچم رژيم سابق پادشاهي ايران را نيز از مقبره شاه بردارد و نام پهلوي را از خيابان قاهره مصر حذف كند. با وجود اين چالش ها، اما منابع مصري نسبت به چشم انداز همكاري مصر و ايران در زمينه مسائل منطقه اي به ويژه با توجه به چالش هاي مشتركي مانند تروريسم، افراط گرايي، مداخله خارجي و كمبود آب ابراز خوش بيني كردند.
انتظار ميرود كه عبدالفتاح السيسي و دكتر ابراهيم رئيسي در جريان نشست هاي سازمان ملل در نيويورك با همديگر ديدار كند تا مذاكرات بين دو كشور رسما آغاز شود. در نيم دهه گذشته، نظم سياسي جديدي در خاورميانه پديدار شده است. عادي سازي اخير روابط ايران و عربستان سعودي، بازگشت سوريه به رهبري بشار اسد به اتحاديه عرب و بهبود روابط قطر با عربستان، امارات متحده عربي ، همچنين مذاكرات صلح ميان تركيه و مصر همگي حكايت از وضعيت جديدي دارد.
در حالي كه بيشتر دولتهاي خاورميانه ريشه ملي خود را به دوران استعمار ميرسانند، قاهره و تهران وارث دو تمدن باستاني و تاريخي در جهان هستند. مصر و ايران دو قدرت بزرگ منطقه اي با جمعيتي نزديك به 200 ميليون نفر هستند، نزديك شدن قاهره و تهران به صلح منطقه اي، تجارت و سرمايه گذاري كمك مي كند، با وجود چندين دهه تحريم هاي آمريكا، جمهوري اسلامي هرگز به طور كامل منزوي نشده است، بر خلاف اروپا، آمريكا و اسرائيل، كشورهاي عربي كمتر نگران برنامه هسته اي ايران هستند و بيشتر نگران سياست منطقه اي تهران هستند. به نظر مي آيد با وجود چالش هاي فراوان، رهبران عرب، از جمله مصري ها، تصميم گرفته اند به جاي رويارويي، تعامل با تهران را امتحان كنند.
مدتي طول مي كشد تا بفهميم آيا اين رويكرد جديد همانطور كه قاهره و تهران در نظر دارند جواب مي دهد يا خير. اما تجربه دهههاي گذشته نشان ميدهد كه رويارويي نتيجه نداده و در واقع به بيثباتي سياسي و افول اقتصادي دامن زده است.
التعليقات