سفر رئيسي به چين و ضرورتهاي بينالمللي و منطقهاي
سفر روز سهشنبه رييسجمهور كشورمان به چين آن هم به دعوت شي جينپينگ رييس جمهور اين كشور، نشان از اين دارد كه هم تهران و هم پكن تمايل دارند تا در چارچوب شراكت جامع راهبردي ميان دو كشور و همچنين برنامه ۲۵ ساله، روابط ميان خود را در حوزههاي مختلف توسعه دهند. انتظار ميرود با توجه به ارتقاي روابط ميان دو كشور به سطح «مشاركت جامع راهبردي» در بهمن ماه ۱۳۹۴ و همچنين نگاه ويژه دولت سيزدهم در عرصه سياست خارجي به سوي كشورهاي شرق، اين سفر زمينههاي لازم را براي توسعه روابط با چين در حوزههاي مختلف فراهم آورد و شاهد افزايش همكاريها ميان دو كشور در روابط دوجانبه و در زمينههايي مانند تجارت و اقتصاد، انرژي، افزايش نقشآفريني ايران در ابتكار كمربند و راه، امنيت و دفاع، تقويت تبادلات مردمي مانند حوزه گردشگري و هماهنگي بيشتر در مسائل بينالمللي از جمله ترويج چندجانبهگرايي براي حل و فصل چالشهاي بينالمللي باشيم.
فارغ از از حوزه دوجانبه اين سفر در بستري از تحولات حايز اهميت چه در سطح بينالمللي و چه در سطح منطقهاي در حال انجام است، و اين تحولات و شرايط موردنظر ضرورت سفر مقامات عالي تهران و پكن به كشورهاي يكديگر و هماهنگي براي گسترش روابط ميان طرفين بهخصوص از جانب ايران را دوچندان ميكند. اين تحولات در ابعاد بينالمللي را ميتوان چنين برشمرد.
-فشارهاي آمريكا بر چين از ترامپ تا بايدن كه خود را بهشكل فشارهاي نظامي و امنيتي بر پكن براي وارد نمودن آن به پيمانهاي كنترل تسليحاتي و همچنين شكل دادن به ائتلافهاي منطقهاي در دولت بايدن براي مهار آن نشان ميدهد. دولت آمريكا در دوران ترامپ اگرچه روسيه را متهم به نقض پيمانهاي مرتبط با كنترل تسليحات از جمله پيمان آي. ان. اف ميكرد با اينحال بايد گفت بخش بزرگي از نگرانيهاي آمريكا در قبال اين موضوع، زرادخانهاي بزرگ و گسترده از موشكهاي بالستيك ميانبرد چين و عدم نظارت در چارچوب پيمانهاي موردنظر بر برنامههاي موشكي اين كشور است. بايدن نيز به شكل و نحوهاي ديگر درصدد فشار وارد آوردن بر چين است كه خود را بهشكل ائتلافسازي متحدين آن در حوزه آسيا-اقيانوس آرام و كمك به تايوان نشان ميدهد.
-تلاش براي مهار و يا كند نمودن روند تبديل شدن چين به قدرت نرمافزاري و تكنولوژيك. برنامههاي چين از جمله برنامه «ساخت چين ۲۰۲۵» از منظر آمريكا بهمنزله بهچالش كشيدن قدرت تكنولوژيك اين كشور است. افزودن ابعاد امنيتي به اين برنامههاي چين از جانب آمريكا موضوعي است كه از دوران ترامپ آغاز شد و در دوره بايدن نيز همچنان ادامه دارد. در اين زمينه بهعنوان مثال ميتوان از مواردي همچون دستگيري منگ وانژو يكي از مديران ارشد شركت هوآوي و بهدنبال آن اعلام جرم عليه اين شركت توسط مقامات ارشد امنيتي فدرال آمريكا در ژانويه ۲۰۱۹ به اتهام كلاهبرداري بانكي و سرقت اسرار تجاري از آمريكا نام برد. دولت بايدن نيز در اين زمينه ضمن اعمال كردن روندهاي مرتبط با كنترل صادرات به چين در حوزه قطعات و فناوريهاي كاربردي به دنبال شكل دادن به مدلي جديد از زنجيره تامين است تا چين را به انزوا بكشاند و دسترسي چين به بازارهاي جهاني در حوزه فناوري را محدود كند.
در كنار ابعاد بينالمللي، در ابعاد منطقهاي نيز تحولاتي حايز اهميت در جريان است كه نشان از اهميت ديپلماسي خاورميانهاي چين و در محيط پيراموني ايران دارد كه در اين چارچوب ضرورت كنشگري بيشتر بهخصوص از جانب ايران بهعنوان كشوري تاثيرگذار در منطقه براي توسعه روابط با چين را دوچندان ميكند از جمله.
تحولات در سطح منطقهاي آن هم در منطقهاي راهبردي همچون خاورميانه كه در محيط پيراموني كشور چين قرار گرفته و رفتار كنشگران اين منطقه در قبال بازيگران فرامنطقهاي، سبب شده است تا چين حداكثر توان خود را به منظور بهرهبرداري از وضعيت موجود و پيشبرد منافع خود بهكار ببرد. به عنوان مثال فروپاشي سازمان تروريستي داعش در عراق و سوريه و فضاي بهوجود آمده در منطقه خاورميانه سبب ميشود تا چين آماده ورود به فضاي پسا-داعش در اين منطقه شود. همچنين كاهش كنشگري آمريكا در اين منطقه حساس راه را براي ورود ديگر قدرتهاي بزرگ از جمله چين به منطقه باز خواهد كرد و در اين زمينه اين ضرورت وجود دارد تا ايران از اين فرصت براي توسعه روابط خود با پكن بهعنوان يكي از مهمترين شركاي خود استفاده و بهرهبرداري كند؛ كنشگري ميان چين و پايتختهاي عربي براي گسترش روابط. فضاي جديد كنشگري در منطقه خاورميانه در سطح بازيگران دولتي در اينجا مسالهاي است كه بايد مورد توجه سياستگذاران ما در روابط با چين قرار بگيرد. فضاي جديد كنشگري در سطح منطقهاي بهمعني انگيزهها و اراده سياسي بازيگران اين منطقه براي بسط و توسعه روابط خود با قدرتهاي نوظهور و از جمله چين است و چين نيز در طرف مقابل تلاش دارد تا از ظرفيتهاي كشورهاي منطقه در جهت منافع خود استفاده كند. در اين چارچوب ميتوان از مواردي همچون: ايجاد مجامع و سازوكارهاي چندجانبه همچون مجمع گفتگوهاي چين و اعراب و گردهم آمدن اعضاي اين مجمع در پكن در سال ۲۰۱۸، سفر شي جين پينگ رئيس جمهور چين به امارات متحده عربي در سال ۲۰۱۸، سفر سال ۲۰۱۹ وليعهد سعودي به چين و توافق براي ساخت مجتمع پالايشگاهي و پتروشيمي در چين توسط شركت آرامكو عربستان، و همچنين سفر سال ۲۰۲۲ شي جين پينگ به عربستان سعودي و توافقات در حوزههاي مختلف.
بهطور كلي و در برآيند مسائل پيش گفته بايد به اين مساله اشاره كرد كه چين چه براي ايران بهعنوان بازيگري مهم و تاثيرگذار و چه براي كشورهاي عربي به مثابه بازيگري انباشته از ظرفيتهاي گسترده مالي و تجاري است. بهعنوان مثال ابتكار كمربند و راه چين براي كشورهاي منطقه خاورميانه از جمله ايران اين پتانسيل را دارد تا براي جذب سرمايهگذاريهاي چين براي تقويت زيرساختهاي لجستيكي و صنعتي خود، روابط خود را هر چه بيشتر با پكن توسعه دهند. به صورت اجمالي بايد به اين نكته اشاره كرد كه روابط ميان چين و ايران و ديگر كشورهاي منطقه خليج فارس و خاورميانه ديگر محدود به معادله انرژي در سالهاي آتي نخواهد بود. بسترهاي بينالمللي و منطقهاي باعث ميشود و اين ضرورت را ايجاد ميكند تا سياستگذاران روابط كشورمان با چين، با برنامهريزيهاي دقيق و با كمك انديشكدهها و اتاقهاي فكر در جهت توسعه روابط هر چه گستردهتر با چين اقدام كنند. سفر آقاي رييسي رييس جمهور كشورمان به چين گامي رو به جلو در اين چارچوب محسوب ميشود.
التعليقات