آيا داعش نقطه‌عطف حزب عدالت و توسعه تركيه خواهد شد؟


 
پس از حملات تروريستي در جنوب استان شانلي اورفاي تركيه و كشته شدن 32 نفر، اين كشور حملات خود را عليه نيروهاي داعش در سوريه و نيروهاي پ.‌ك.‌ك آغاز كرد كه در پي اين حملات، پ.‌ك.‌ك نيز با قطع مذاكرات صلح با دولت تركيه، بار ديگر اقدامات مسلحانۀ خود را از سر گرفت. جنگنده‌هاي ارتش تركيه طي دو روز اخير بارها مواضع داعش در خاك سوريه و شبه‌نظاميان كرد پ.‌ك.‌ك را در شمال عراق بمباران كردند.
جنگنده‌هاي ارتش تركيه طي دو روز اخير بارها مواضع داعش در خاك سوريه و شبه‌نظاميان كرد پ.‌ك.‌ك را در شمال عراق بمباران كردند. جنگنده‌هاي تركيه در 159 پرواز، چهارصد موضع وابسته به شبه‌نظاميان كرد را در شمال عراق بمباران كرده‌اند. «نيروهاي دفاع مردم»، شاخه نظامي «حزب كارگران كردستان» (پ.‌ك.‌ك) اعلام كرده كه پس از بمباران هوايي مواضع اين گروه در كوه‌هاي عراق، ديگر ادامه آتش‌بس و روند صلح معنايي ندارد. همزمان وزير خارجه تركيه اعلام كرد كه مناطق شمالي سوريه كه از وجود نيروهاي داعش پاكسازي شده‌اند، به مناطق امني تبديل خواهند شد. چاووش ‌اوغلو در كنفرانسي خبري گفت: «ما هميشه از ايجاد مناطق امن و پرواز ممنوع براي مردم سوريه دفاع كرده‌ايم. افرادي كه آواره شده‌اند مي‌توانند در چنين مناطقي جاي بگيرند».
به‌نظر مي‌رسد تركيه درحال آماده شدن براي جنگي طولاني‌ است. داود اوغلو، نخست‌وزير تركيه اعلام كرد: هر زمان كه شاهد كاهش و يا رفع تهديد باشيم، در حملات خود بازبيني خواهيم كرد. چهارشنبه هفته گذشته پ.‌ك.‌ك مسئوليت قتل دو افسر پليس تركيه را در شهر شانلي‌اورفا، نزديك مرز سوريه را بر‌عهده گرفت. تركيه از هفته گذشته و پس از انفجار انتحاري در منطقه سوروچ كه ده‌ها كشته و زخمي دربرداشت، صدها نفر مرتبط با گروه داعش را دستگير كرده است.
ارتش تركيه موج تازه‌اي از حملات هوايي را عليه نيروهاي داعش و مواضع حزب كارگران كردستان (پ.‌ك.‌ك) در شمال عراق آغاز كرده است. در اين مقاله، نگارنده اساساً در پي پاسخ به اين سؤال است كه چرا تركيه به داعش حمله كرد و آنكارا چگونه به عمليات نظامي عليه گروه تروريستي داعش ترغيب شده است، و اينكه تركيه چه هدف و استراتژي را دنبال مي‌كند. نگارنده بر اين باور است كه حزب عدالت و توسعه دنبال بازسازي خود بود. آنها مهارت خاصي در استفاده از بحران‌هاي منطقه‌اي دارند و اقدامات تروريستي بهانه و فرصت لازم را در اختيار حزب عدالت و توسعه قرار داد تا بار ديگر مواضع داخلي خود را از طريق فضاي بين‌المللي و بحران‌هاي منطقه‌اي حل كنند.
برخلاف نظر برخي كه ادعا مي‌كنند اردوغان وارد بازي خطرناكي شده است، نويسنده ضمن پذيرش قسمتي از اين ادعاها مدعي است اردوغان با زيركي و مشورت با آمريكا و ناتو دست به اقدام نظامي عليه داعش زده و در واقع، كارت برندۀ خود را رو كرده است. تركيه با اين اقدام، علاوه ‌بر آمريكا و ناتو مي‌تواند زمينه‌هاي همكاري خود را با ايران در عراق و سوريه نيز افزايش دهد و اردوغان مي‌داند بعد از توافق وين، ايران داراي چه جايگاهي است و در پي سازوكارهايي بود كه زمينه‌هاي همكاري آنكارا ـ تهران را افزايش دهد كه اقدامات تروريستي در استان شانلي فرصت لازم را به تركيه داد تا آنها تاكتيك خود را در قبال داعش تغيير دهند؛ زيرا ايران و تركيه نيز به برداشت مشترك رسيده‌اند كه امنيت دو كشور به‌هم مرتبط است و با به خطر افتادن امنيت يكي، امنيت ديگري نيز متزلزل مي‌گردد.
در واقع، آنچه حائز اهميت است، برداشت آنها از يكديگر به‌عنوان دوست است، نه تهديد. اساساً ايران و تركيه به اقتضاي جغرافيا، هويت سياسي ـ اجتماعي، ماهيت ساخت صورت‌بندي اجتماعي و تهديدات مشترك، دست‌كم در بخش‌هايي از تحولاتي كه گروه تروريستي داعش به‌وجود آورده است، منافع و اهداف مشتركي دارند و از بعد استراتژيكي داراي عوامل مشتركي در جهت‌گيري استراتژي سياست خارجي خود هستند، هرچند به‌نظر مي‌رسد از بعد تاكتيكي اختلاف‌نظرهايي باهم دارند كه ريشه در سه عنصر دارد: الف) نقش بازيگران غربي، ب) ساختار متفاوت سياسي و حاكميتي، ج) هر دو كشور ايران و تركيه نگاه ژئوپليتيكي ندارند، بلكه دورنماي سياست خارجي آنها بيشتر ايدئوپليتيك است. اما بحران داعش و به‌دنبال آن، اقدامات اخير ارتش تركيه معادلات منطقه‌اي را برهم زده و درحال تغيير توازن منطقه‌اي به نفع ايران و تركيه است؛ زيرا با خلاءهايي كه در درون بحران ايجاد شده است، دو كشور ايران و تركيه با تشديد و افزايش آنارشي درپي منافع خودند؛ اما ايران و تركيه به‌خوبي مي‌دانند در شرايط كنوني عراق و سوريه، هويت و منافع تهران و آنكارا در قالب همكاري آنها معنا پيدا مي‌كند؛ زيرا هيچ‌كدام از اقدامات آنها به‌تنهايي مفهوم ندارد. به سخن ديگر، منافع ايران و تركيه در جمع و همكاري با يكديگر در برابر شكاف‌هاي ايجاد‌شده در اقدامات گروه داعش معنا خواهد شد.
ازطرفي احمد داود اوغلو، نخست‌وزير تركيه اعلام كرده است: «ما در نتيجه كار اطلاعاتي، مي‌دانيم كه جبهه انقلابي نجات خلق تركيه و حزب كارگران كردستان در فعاليت‌هاي تروريستي همكاري داشته‌اند. اگر لازم باشد، تا زماني‌كه ما پايگاه‌هاي اين تروريست‌ها (يعني اين دو تشكيلات و داعش و تمام نقاطي كه از آنجا تركيه را هدف گرفته‌اند و نيز تمام انبارهاي سلاح آنها) را نابود نكرده‌ايم، اين عمليات ادامه خواهد داشت».
به‌اين‌ترتيب، به‌نظر مي‌رسد دولت آنكارا از فرصت مبارزه با داعش براي بمباران مواضع كردها در خارج و سركوب آنها در داخل نيز استفاده خواهد كرد. بنابراين، مي‌توان ديدگاه تركيه را در خصوص اين اقدام تروريستي و با تأكيد بر اجازۀ استفاده از پايگاه نظامي اينجرليك به آمريكا، حمايت‌هاي ناتو از تركيه، نياز داخلي مشروعيت‌سازي دوبارۀ حزب عدالت و توسعه بعد از انتخابات عمومي ماه گذشته نزد افكار عمومي و جايگاه ايران بعد از وين را در قبال داعش را در هفت فاكتور احمد داود اوغلو خلاصه كرد: 1. تركيه مي‌تواند نقش پررنگ، فعال و متناسب با تاريخ گذشته پرشكوه و عميق جغرافيايي خود ايفا كند؛ 2. براي اجراي بهتر آن مي‌بايد بر روي قدرت نرم خود سرمايه‌گذاري كند؛ زيرا به نظر احمد داود اوغلو، وزير امور خارجه تركيه، كشورش با همۀ مناطق ذكرشده داراي روابط تاريخي و فرهنگي است؛ 3. نهادهاي سياسي داخلي اين كشور مي‌تواند الگويي براي كشورهاي اين مناطق باشد؛ 4. اعتقاد به اين نهادها بازوي قدرتمندي براي پشتيباني از اين روابط است؛ 5. تركيه بايد در مديريت بحران‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي نقش مهمي را ايفا كند؛ 6. از طريق همكاري اقتصادي، سياسي و امنيتي با كشورهاي منطقه نياز به مداخلۀ قدرت‌هاي خارجي را از بين ببرد؛ 7. به‌جاي صرف هزينه‌هاي گزاف براي پيوستن به اتحاديه اروپا بايد روي كشورهاي منطقه سرمايه‌گذاري كند، مخصوصاً كشورهايي كه زماني جزو امپراتوري عثماني بوده‌اند.
بنابراين بايد گفت كه اقدام اخير تركيه در قبال داعش اقدام عجيبي نيست؛ زيرا تاريخ نشان داده است كه جهت‌گيري سياست خارجي تركيه پر از عدم قطعيت و دوگانگي در دستگاه ديپلماسي خود بوده است و استراتژي سران حزب حاكم عدالت و توسعه، سياست خاورميانه‌اي نبوده است، بلكه از بحران‌هاي عربي به‌عنوان عاملي شتاب‌دهنده در راستاي تقويت سياست‌هاي غرب‌محور اين كشور بهره گرفته است؛ پس اقدامات اخير تروريستي در جنوب استان شانلي كاتاليزوري براي استراتژي نرم ژئوپليتيكي داود اوغلوست كه اخيراً و با تحولات داخلي تركيه و رخدادهاي بين‌المللي ايجاد شده است و اين پازلي است كه داعش در اختيار دستگاه ديپلماسي تركيه قرار مي‌دهد تا آنكارا و به‌ويژه حزب عدالت و توسعه سازوكارهاي برون‌رفتي داود اوغلو را تكميل كند. بنابراين حملات نيروي هوايي ارتش تركيه به داعش در كوباني درحالي صورت گرفته است كه اين گروه در كوباني صاحب قدرتي زياد نيست و باز اين در حالي است كه داعش در شمال استان حلب، در دو سوي اتوباني كه تركيه را به مركز حلب وصل مي‌كند حضور دارد و از طريق همين نوار پشتيباني مي‌شود كه اگر اين پشتيباني يك هفته قطع شود، قطعاً داعش ناگزير به پذيرش مرگ در استان‌هاي حلب، رقه و ديرالزور خواهد بود.
پس اگر تركيه، در پي ضربه زدن واقعي به داعش است، اين كار را در حلب انجام خواهد داد كه بايد ديد چقدر عزم راسخ جهاني براي كمك به تركيه وجود دارد. بنابراين، اردوغان تا حلب مي‌تواند روي آمريكا و ناتو حساب كند و براي تكميل فرايند ماه رمضان و سرنگوني بشار اسد به گفتگو با ايران نياز دارد. پس اگر اردوغان و متحدان تركيه ايران را ناديده بگيرند، جنگنده‌هاي آنها بيشتر از حلب پيشروي نخواهد كرد. از طرفي، بعد از انتخابات تركيه، داعش تغيير در سياست تركيه در مقابل سوريه را درك كرده بود و مي‌دانست كه شرايط به ضرر داعش و به نفع اسد جريان پيدا كرده است. حملۀ داعش به يك تجمع كردي، فرصتي استثنايي را به داود اوغلو و حزب عدالت و توسعه داد؛ زيرا حزب عدالت و توسعه پس از انتخابات اخير و نيازي اساسي به قدرت سابق خود براي ادامۀ حكومت دارد. داعش مي‌توانست اقدام عليه حزب عدالت و توسعه را در شهر ديگر كه اكثريت جمعيت آن را «ترك‌هاي سني» تشكيل مي‌دهند انجام دهد؛ اما آن را در يك شهركردي و عليه كردها انجام داد تا به اردوغان بگويد: مي‌توانم دست‌كم بيست استان را به‌هم بريزم. اما اردوغان دقيقاً دوست داشت تا داعش همين اقدام را انجام دهد. آنها با اقدام عليه داعش دقيقاً خواهان برگرداندن بدنۀ جمعيت كرد تركيه به سمت حزب عدالت و توسعه هستند. پس به‌نظر مي‌رسد تركيه هر زمان كه شاهد كاهش و يا رفع تهديد باشد، در حملات خود بازبيني خواهد كرد؛ زيرا اصولاً به اين‌گونه استراتژي‌ها در زمان بحراني علاقه‌مند است.
پس آنها سعي خواهند كرد با حمله به مناطق جنگ‌زدۀ عراق و سوريه در وهلۀ اول براي خود منطقۀ امن را ايجاد كنند و در مرحلۀ بعد با آمريكا و ساير قدرت‌هاي منطقه‌اي از‌جمله ايران وارد مذاكره خواهند شد كه به‌نظر مي‌رسد تركيه به مذاكرات طولاني در خارج از مرزهاي خود علاقه‌مند است كه زمان لازم را به اردوغان بدهد تا به اوضاع داخلي تركيه و حزب عدالت و توسعه سر و سامان بدهد. از طرفي، اردوغان بدون شك از فرصتي كه در اختيارش قرار گرفته موجبات تضعيف دميرتاش را فراهم خواهد كرد و بعيد نيست حزب دموكراتيك خلق قرباني داعش‌ستيزي تركيه شود. تركيه كه اينجيرليك و ديگر پايگاه‌هاي نظامي خود را با مجوز هيئت دولت رسماً به روي نيروهاي هوايي آمريكا و ائتلاف بين‌المللي ضدداعش گشوده شده است، بر همراهي اين كشور و آمريكا در مقابله با تهديدهاي مشترك، مسئلۀ داعش را تهديد امنيتي فوري براي تركيه توصيف و چنين تأكيد كرد كه ابعاد اين تهديد به‌تدريج گسترش يافته است.
واضح است آنكارا كه همواره نگران اقتدار كردها در سوريه بوده است، در حال حاضر به‌هيچ‌وجه مايل نيست تجربه شمال عراق در سوريه تكرار شود و خواهان ايجاد منطقه حائل در شمال سوريه خواهد شد. از امروز سوريه و عراق از ديد تركيه در يك تصوير جاي مي‌گيرند؛ زيرا آنها نه موافق قدرت گرفتن پيشمرگ‌هاي كرد و نه بقاي اسد هستند.
بايد اضافه كرد كه توافق آمريكا و تركيه در مذاكرات جان آلن، هماهنگ‌كننده «ائتلاف ضد داعش» و نماينده واشينگتن در سوريه و رهبران تركيه نقطه‌عطف بود؛ توافقي كه مهم‌ترين بندهاي آن پيوستن تركيه به جنگ جدي عليه داعش است و به موجب آن تركيه به جنگنده‌هاي آمريكايي اجازه مي‌دهد تا از پايگاه‌ هوايي "اينجرليك" در نزديكي مرزهاي شمالي عراق و سوريه براي انجام حملات عليه داعش و چه بسا دمشق در مراحل بعد استفاده كنند. در مقابل، آمريكا درخواست تركيه را براي ايجاد منطقۀ پرواز ممنوع به طول نود كيلومتر كه در امتداد دو شهر «مارع» و «جرابلس» سوريه قرار دارد، قبول مي‌كند. اين منطقه به عمق پنجاه كيلومتر است و مساحت كل آن به 4500 كيلومتر مربع، يعني نصف مساحت لبنان مي‌رسد. بنابراين، برخلاف برخي اظهارات عجولانه، اقدام تركيه از منظر نگارنده، اصلاً بازي خطرناك اردوغان نيست؛ زيرا به‌هيچ‌وجه ديپلماسي تركيه در منطقه، خاورميانه‌اي نيست، بلكه بايد گفت سياستي عربي را دنبال مي‌كند و تاريخ و عملكرد حزب عدالت و توسعه نشانگر اين موضوع است كه استراتژيست‌هاي ترك عملكردي تاكتيكي در سياست‌هاي عربي خود داشته‌اند و اقدام تروريستي داعش همان اقدامي بود كه سياست خارجي واكنشي داود اوغلو به‌دنبال آن بود. در پايان، تأكيد بر اين است كه اقدامات تركيه عليه داعش در راستاي احياي حزب عدالت و توسعه قرار دارد؛ زيرا اين حزب بارها از بحران‌هاي عربي به‌عنوان نقطه‌عطف در سياست‌هاي داخلي تركيه استفاده كرده و اكنون نقطه‌عطف اردوغان، داعش است.