ايران ـ عربستان تفاهم يا تقابل بر سر داعش؟
ايران و عربستان بهعنوان بازيگران اصلي در منطقه خاورميانه بهويژه اثرگذار در تحولات حوزه خليج فارس بهدليل رقابت منطقهاي و اهداف متضاد تعيينشده و نيز دخالت قدرتهاي خارجي درطول دهههاي گذشته همواره از روابطي پرتنش برخوردار بودند. زماني از ايران و عربستان در سيستم سياست دوستوني خارجي آمريكا بهعنوان دو ستون اصلي ياد ميشد كه براي بازدارندگي درقبال شوروي سابق و نفوذ كمونيسم در خاورميانه و حفظ منافع راهبردي غرب بهكار گرفته ميشدند.
در فرداي وقوع انقلاب اسلامي ايران و تغييرات داخلي و محيطي، دو قدرت و متحد سابق درمقابل هم صفآرايي نمودند و دو كشور با موقعيت ژئواستراتژيك بهدليل تمركز بر دو محور اهل سنت و شيعيان داراي تضادهاي فكري و مذهبي هم در دنياي اسلام بودند. با وقوع بهار عربي و خيزش عظيم ملتها عليه رژيمهاي ديكتاتوري سابق ازجمله در تونس، مصر، و ليبي بهنظر ميرسيد كه در حوزههاي استراتژيك توازن قدرت سنتي ميان تهران ـ رياض برهم خورده و ايران با حفظ توانمنديهاي نظامي و پشتوانه فكري و فرهنگي به قدرت برتر منطقه تبديل شده است.
اين مسئله درمورد تحولات عراق كاملاً مشهود بود؛ زيرا افول قدرت سنيها بهعنوان اقليت منتفذ با كنار رفتن صدام حسين و روي كار آمدن شيعيان طرفدار ايران و قدرتيابي جريانات شيعي در لبنان و حتي حوثيهاي يمني ازيكسو و ابقاي متحد نزديك ايران در سوريه بشار اسد بهرغم دخالت عربستان و تجهيز معارضين سوري مهر تأييدي بر افزايش نفوذ ايران و شكست سياستهاي منطقهاي رياض قلمداد ميشد.
رياض در رقابت تنگاتنگ استراتژيك با تهران تمام مقدورات داخلي و ارتباطات خارجي خويش را براي احياي موازنه قواي منطقهاي و مخالفت با كانونهاي انقلابي منطقه و حفظ رهبري جهان عرب بهكار بست. تلاشهاي همسو با نظاميان مصري براي سركوب اخوانيها و نيز ارسال اسلحه به تروريستهاي سوري و عراقي براي ناامن كردن منطقه ازجمله اين تلاشها بود. بهنظر ميرسد پس از سرنگوني محمد مرسي، رهبر اسلامگرايان مصري و گسيل عظيم نيروهاي تروريستي تحت عنوان داعش در عراق و سوريه اين توازن مجدد برقرار شده است. در وراي اين تحولات رياض براي مصون ماندن از تحولات داخلي بحرين مجبور به مداخله نظامي گرديد و بهرغم برخي نرمشهاي قدرت خارجي براي حلوفصل بحران پيچيده سوريه همچنان سياست تهاجمي خويش را عليه متحد نزديك ايران حفظ كرد.
بيترديد، بهرغم تكذيب سران عربستان سعودي نقش اين كشور در شكل گروه خشونتطلب داعش و ادامه جنگ خونين در سوريه و عراق و گسترش تروريسم در منطقه غيرقابل انكار بوده است. عضويت بيش از هزاران نفر از شهروندان سعودي در داعش و حضور در رستههاي فرماندهي اين گروه تروريستي نشان از تلاشهاي سازمانيافته براي تغيير جغرافيايي منطقه دارد.
همچنين مطرح شدن پرونده هستهاي ايران نزد محافل بينالمللي فرصت مغتنمي براي امتيازگيري و برد تبليغاتي ازسوي عربستان محسوب ميگرديد. باوجوداين، شروع گفتگوهاي جدي ميان ايران و گروه 1+5 و بهوجود آمدن امكان حلوفصل مسائل اختلافزا ازطريق مسالمتآميز بر تنگناهاي استراتژيك رياض افزود. ازسويديگر عدم توانمندي نظامي مخالفين سوري در سرنگوني بشار اسد و ورود عنصر اثرگذاري به نام حزبالله لبنان براي مبارزه با تكفيريهاي مورد حمايت عربستان بار ديگر ثابت كرد كه اين كشور توان تضعيف موقعيت ايران را ندارد؛ زيرا حزبالله لبنان پس از پيروزي در نبرد تاريخي با اسرائيل با دست پر به عصر سياسي لبنان و حتي منطقه برگشته بود و نيروهاي دولتي سوري هم پس از بازسازي توانمنديهاي نظامي و اطلاعاتي خويش ضربات مهلكي بر تروريستها و عناصر ضددولتي وارد ساختهاند. در چنين شرايطي تنها در جبهه عراق بود كه گروه تروريستي داعش با همدستي بعثيها و مقامات خودفروخته محلي توانسته بودند با هجوم برقآساي مناطق بزرگي را از شرق عراق به تصرف خود درآورند. رهبر اين گروه با اعلام خلافت با برداشتن مرزهاي طبيعي چندين كشور همجوار با سوريه و عراق عملاً منطقه را با بحران حادتري مواجه ساخت. اوج جنايت و اَعمال ضدبشري گروه تروريستي داعش عليه شيعيان و سنيهاي ميانهرو با بيتفاوتي عربستان و ادامه حمايت پنهاني آن همراه شد.
ولي به خطر افتادن منافع غرب در اقليم كردستان پس از تصرف شهر نفتخيز موصول و آوارگي تعداد بسياري از ايزديهاي مسيحي، آمريكا را به واكنش انفعالي واداشت. حملات هوايي به استحكامات و مراكز مهم تحت تصرف داعش و تمركز شخص اوباما براي ايجاد ائتلاف گزينشي براي مقابله با تروريسم در مكه بار ديگر عربستان را در شرايط دشوارتري قرار داد.
از ديگر سو علني شدن تهديد داعش براي نزديكي به مرزهاي عربستان و شروع عمليات خرابكارانه در اين كشور بر وحشت آل سعود افزود. در چنين شرايطي مقامات سعودي ضمن اعلان مشاركت در ائتلاف جهاني عليه تروريسم به محوريت آمريكا سعي دارند كه خود را از بحران خودساخته در عراق و سوريه رها سازند. البته بهنظر ميرسد كه اين تلاشهاي فريبكارانه در راستاي حفظ موقعيت منطقهاي رياض درحال انجام است و اين نبرد واقعي عليه تروريسم محسوب نميگردد. اين چگونه قابل درك است كه در برخورد با گروههاي تكفيري در سوريه و عراق با تروريسم بد و خوب روبهرو باشيم؛ درحاليكه بهنظر اكثر كارشناسان منشأ تروريسم در منطقه به سياستها و الگوهاي رفتاري قدرت غربي و عربستان و قطر برميگردد و بدون اراده دستهجمعي و حضور اثرگذار كشورهايي چون ايران براي ريشهكني ترور و تروريسم امكان شكلگيري ائتلاف بينالمللي وجود ندارد.
در چنين شرايط دشواري بهرغم ايستادگي قدرتهاي غربي و متحدان نزديكي چون عربستان و تركيه درقبال پذيرش قدرت روزافزون ايران در حلوفصل مسائل منطقهاي، برخي از علائم نشان از تغيير رفتار ولو به شكل محدود را ميدهد؛ بهطوريكه آغاز مجدد گفتگوهاي ايران و آمريكا براي كاستن از فاصلهها و رسيدن به توافق نهايي و امضاي سند نهايي براي حلوفصل مسائل هستهاي و نيز مذاكرات ايران و عربستان براي كاستن از تنشهاي موجود بر سر عراق و سوريه به شكل هرچند غيررسمي نشان از يخ شدن روابط بين دو رقيب منطقهاي دارد.
درهرصورت ايران و عربستان بهناچار بايد در شرايط كنوني خاورميانه براساس تز منافع مشترك و پرهيز از هرگونه از سياست آرمانگرايانه گامهاي عملي بردارند. در اين ميان حلوفصل بحران هستهاي ايران و نيز تضعيف موقعيت تروريستها در عراق و سوريه به عملي شدن ايده نزديكي دو كشور همسايه و مهم در دنياي اسلام كمك خواهد نمود. بهنظر ميرسد در موقعيت فعلي هر دو كشور بهرغم داشتن رويكردهاي متفاوت و گاهاً متضاد به مسائل منطقهاي از اوجگيري بحران و افزايش لجامگسيخته بيثباتي هراس دارند.
اولين علائم مثبت در رويكرد جديد مقامات سعودي نسبت به تحولات عراق را بايد پس از كنارهگيري نوري المالكي و تبريك به دولت شيعي حيدر عبادي جستجو كرد؛ زيرا دولت عبادي قصد استفاده از ظرفيت گروههاي سني در كابينه خود را دارد و همچنين احتمال تبادل سفير و ارتقاي روابط بين رياض و بغداد وجود دارد. در محور سوريه عربستان براي حذف نشدن از بازي قدرت در منطقه از سياست تهاجمي به سياست مصالحه و مذاكره سياسي روي آورده است؛ زيرا پراكندگي در جبهه معارضين سوري همزمان با تقويت نيروهاي وفادار به بشار اسد قدرت مانور را از اين كشور سلب نموده است.
آنچه مسلم است غرب و برخي از كشورهاي عربي نميتوانند قدرت روزافزون ايران را در منطقه ناديده بگيرند و بهرغم تبليغات رسانهاي منفي بر جدا بودن خطمشي آنها با ايران در مبارزه با تروريسم نميتوانند بدون همراهي ايران كاري از پيش ببرند.
دولت كنوني ايران نيز در سياست خارجي با مشي اعتدال و تفاهم با همسايگان خويش از ايجاد يك مدل بومي امنيتي براي مديريت بر منطقه بحرانزده خاورميانه بهره ميگيرد. در اين ميان ايران براي بهبود روابط با عربستان نيز اولويت قائل است. گرچه دور شدن از روابط تنشزا و اختلافات استراتژيك و مذهبي در پروسه زماني كوتاه امكانپذير نيست و كاستن از اختلافات به عزم اراده جدي دو كشور نياز دارد. گرچه ظهور پديده شومي به نام تروريسم در غالب گروههاي تروريستي النصره و جيش اسلام و نيز داعش بر جدايي بيشتر و تضاد تهران ـ رياض دامن زد؛ ولي تضعيف گروههاي تروريستي و سركوب آن در سوريه و عراق و حتي لبنان ميتواند در نزديكي دو كشور و ايجاد ثبات منطقهاي نقش بسزايي داشته باشد.
التعليقات