هند؛ خيزش چين و توازن منطقه‌اي


هند به‌عنوان يك قدرت نوظهور در نظام بين‌المللي مطرح است؛ اما اين قدرت هند تحت‌الشعاع ارتقاء جايگاه چين قرار دارد. در شرايط عادي كشوري با رشد سريع اقتصادي همانند هند مي‌تواند كنترل بيشتري بر محيط خارجي خود داشته باشد؛ اما ظهور هند تحت‌الشعاع رشد بيشتر چين قرار دارد. ظهور چين حتي جدا از رفتار تهاجمي اين كشور در نقاطي مثل درياي چين جنوبي مي‌تواند چالشي براي هند باشد؛ زيرا احتمال تسلط چين براي نقاط پيرامونش را نشديد مي‌كند. ثروت و نفوذ چين كه بر سياست‌هاي بين‌المللي مي‌تواند تأثيرگذار باشد يك چالش بزرگ براي هند محسوب مي‌شود؛ به‌خصوص زماني‌كه منافع هند با چين برخورد پيدا مي‌كند. اين افزايش شديد قدرت چين مي‌تواند توازن منطقه‌اي را در آسيا برهم زند؛ لذا هند بايد درباره چگونگي حفظ منافع خود در اين محيط نامتوازن دست به انتخاب بزند. دراين‌ميان، هند داراي شماري از گزينه‌هاي استراتژيك براي مقابله با اين تغيير توازن است. متن حاضر به بررسي چالش‌هاي پيشِ روي هند درقبال ظهور چين پرداخته و ابزارهاي سياست خارجي و گزينه‌هاي استراتژيك محتمل هند درقبال ظهور چين را مورد بررسي قرار داده است.
 
چالش‌هاي پيشِ روي هند درقبال ظهور چين 
درمجموع مي‌توان مهم‌ترين چالش‌هاي پيشِ روي هند را درقبال ظهور چين به قرار زير دانست:
ـ چين يك تهديد نظامي مستقيم عليه هند محسوب مي‌شود؛ به‌خصوص اينكه دو كشور داراي اختلافات دوجانبه هستند. اگرچه هند داراي قدرت نظامي قابل توجه است؛ اما نيروي نظامي چين قوي‌تر و با امكانات و بودجه بيشتر است. وضعيت مالي بهتر چين احتمالاً به اين كشور اجازه مي‌دهد كه بيشتر از هند در‌ آينده قابل پيش‌بيني در اين حوزه سرمايه‌گذاري كند. 
ـ نفوذ چين هم در سازمان‌هاي بين‌المللي موجود مثل سازمان ملل متحد و هم نهادهاي جديدي كه چين خود در آن نقش دارد مثل بانك سرمايه‌داري زيرساخت آسيا.
ـ هم‌پيماني چين با پاكستان و تعميق روابط با ديگر كشورهاي جنوب آسيا كه مي‌تواند چالش جدي در برابر موقعيت هند در منطقه‌اي كه سال‌ها تحت تسلط دهلي نو بوده ايجاد كند.
ـ قدرت اقتصادي چين كه به اين كشور اجازه اشاعه نفوذش در سراسر جهان را داده و مي‌تواند عليه هند به‌كار گرفته شود. 
 
ابزارهاي سياست خارجي هند
در واكنش به چالش‌هاي چين، هند چهار نوع از ابزار را دراختيار دارد: قدرت نظامي، مشاركت بالقوه با ديگر كشورها (ازجمله خود چين) ديپلماسي چندجانبه‌گرايي و همگرايي اقتصادي بين‌المللي. چين بايد اين ابزارها را تا حد ممكن ارتقاء دهد.
توازن نظامي كارآمد مي‌تواند به هند اجازه دهد تا مانع چين در استفاده از نيروي نظامي عليه آنها شده يا درصورت شكست بازدارندگي آنها را قادر به دفاع از خود كند. داشتن چنين تواني همچنين مي‌تواند به هند قدرت عمل بيشتر در منازعات بالقوه با ديگر رقبا مثل پاكستان را بدهد؛ زيرا قدرت نظامي بيشتر هند احتمالاً پكن را به عدم باز كردن جبهه دوم در مرز هند با تبت متقاعد مي‌سازد. علاوه‌بر قدرت نظامي، هند نياز به شركاي قوي دارد كه به توازن عليه چين و ارتقاء قدرتش كمك كنند. اين ابزار براي هند لازم است؛ زيرا چين از نظر نظامي و اقتصادي از هند قوي‌تر بوده و بعيد است كه تا دو دهه آينده اين وضعيت تغيير كند. سومين ابزار استراتژيك هند ديپلماسي چندجانبه‌گرايي است. هند به‌طور بالقوه مي‌تواند از نهادهاي چندجانبه مثل سازمان ملل متحد براي تحليل مشروعيت و محدودسازي رفتارهاي تهاجمي چين در حوزه‌هاي بين‌المللي استفاده كند. دراين‌زمينه اگرچه هند عضو شوراي امنيت سازمان ملل متحد نيست؛ اما مي‌تواند حمايت اين شورا به‌خصوص ايالات متحده آمريكا را جلب نمايد و تلاش كند تا پكن را منزوي و مانع اقدام عليه منافع هند كند. اگرچه چين در اين حوزه‌ها توان وتو دارد اما هند مي‌تواند هزينه‌هاي ديپلماتيك براي چين را افزايش دهد. ضمن اينكه در برخي مواقع هند مي‌تواند با پكن همراه شده و به چين محركي براي تأمين بهتر منافع خود را بدهد. نهايتاً تجارت و همكاري‌هاي اقتصادي بين‌المللي ديگر ابزار مفيد براي هند محسوب مي‌شود. همكاري اقتصادي به رشد اقتصاد، ايجاد ثروت بيشتر و توسعه توان تكنولوژيك هند كمك مي‌كند. ثروت و توان تكنولوژيك بيشتر براي ارتقاء قدرت نظامي و نفوذ بين‌المللي كه هر دو براي مقابله با چالش چين ضروري است نيز لازم مي‌باشد. دراين‌ميان، همكاري بيشتر با كشورها و بلوك‌ها از ايالات متحده آمريكا و اتحاديه اروپا تا ژاپن و ديگر كشورها در منطقه هند ـ پاسيفيك مي‌تواند به گسترش قدرت و ثروت هند كمك كند.
 
واكنش‌هاي بالقوه سياسي هند
در رابطه با گزينه‌هاي استراتژيك پيشِ روي هند درقبال ظهور چين مي‌توان به شش گزينه اشاره كرد:
1. حفظ سياست عدم تعهد، 2. سياست حفظ رابطه و ريسك‌گريزي (hedging) ـ گونه‌اي از عدم تعهد كه كشورها مي‌توانند در متن تهديدات امنيتي مهم چندجانبه به‌كار گيرند ـ درمورد هند مي‌توان اين فرض را مطرح كرد كه ديگر قدرت‌هاي قوي‌تر مثل آمريكا و چين مي‌توانند براي هند تهديدساز باشند. در اين متن hedging استراتژي‌اي است كه براساس آن بي‌طرفي ميان دو تهديد امنيتي بزرگ تازماني‌كه يكي از آنها خطرناك شده و لازم گردد تا به‌سوي طرف ديگر رفت، حفظ شود. 3. توازن داخلي: تقويت قدرت نظامي بومي، 4. توازن منطقه‌اي: شكل دادن به مشاركت منطقه‌اي، 5. اتحاد با چين، و 6. اتحاد با آمريكا.
دراين‌ميان استراتژي عدم تعهد، حفظ رابطه و ريسك‌گريزي، يا همراهي با چين احتمالاً در راستاي منافع هند نخواهد بود؛ زيرا قدرت، مجاورت ژئوپليتيكي و سياست‌هاي چين همواره خطري براي امنيت و منافع جهاني هند بوده است. در ميان ديگر گزينه‌ها تلاش براي ارتقاء قدرت نظامي بومي و ايجاد مشاركت منطقه‌اي ضروري بوده و نقش مكمل را در مواجهه با چين ايفاء مي‌كنند؛ اما آنها به‌تنهايي كافي نيستند؛ زيرا چين هم قدرت اقتصادي و هم قدرت نظامي بيشتري دارد. دراين‌ميان، شايد نزديكي بيشتر با ايالات متحده بهترين گزينه هند محسوب شود؛ البته پيشبرد چنين مشاركتي تنها مستلزم يك پيمان اتحاد رسمي نيست؛ بلكه ايجاد يك رابطه عميق و همدلانه استراتژيك بر حول يك منفعت مشترك است؛ يعني منافع مشترك در ايجاد توازن عليه چين براي تضمين اينكه اين كشور تبديل به قدرت هژمونيك در آسيا نشود. هدف اصلي چنين گزينه استراتژيكي نياز به مقابله با چالش ظهور چين است. حتي آن تحليلگران هندي كه درقبال تعميق روابط هند با آمريكا بدبين هستند نيز بر اين امر توافق دارند كه چين يك نگراني مشترك ميان دو كشور است. مهم‌ترين مزيت اين استراتژي در اين است كه به هند در ايجاد توازن با چين كمك مي‌كند. خود اين مزيت به‌تنهايي ارزش ايجاد يك مشاركت را دارد؛ براي هند هژموني چين در آسيا تهديد امنيتي مستقيم تلقي مي‌شود كه مي‌تواند استقلال استراتژيك هند را محدود سازد. براي آمريكا چين اگرچه تهديد نظامي مستقيم نيست؛ اما تسلط اين كشور بر آسيا ـ پاسيفيك چالش مهمي عليه تسلط جهاني آمريكاست. هرچقدر چين رشد بيشتري را شاهد باشد منافع هند و آمريكا در توازن چين بيشتر به هم نزديك مي‌شود.
 
نتيجه‌گيري
نفوذ پكن همچنان رو به رشد بوده و احتمالاً توازن ژئوپليتيك در منطقه آسيا را تغيير خواهد داد. در اين متن هند بايد درباره چگونگي حفظ منافع خود در اين محيط نامتوازن دست به انتخاب زند. در ميان گزينه‌هاي پيشِ روي هند صف‌بندي نزديك با‌ آمريكا، در كنار همين مسيري كه هند تاكنون پيموده است، مي‌تواند بهترين راه براي تأمين چالش‌هاي ظهور چين باشد؛ زيرا آمريكا تنها قدرت قوي‌تر از چين محسوب مي‌شود به‌علاوه اينكه دهلي نو و واشينگتن منافع مشتركي در توازن پكن دارند.