دلارزدايي: فرصتها و تنگناها
دلارزدايي: فرصتها و تنگناها
سعيد محمدي كاوند
طاهره مقري مؤذن
عبور از دلار كه سيطره آن سايه سنگيني بر اقتصاد كشورهاي مخالف آمريكا انداخته است، امروز براي ايران، روسيه، چين و بسياري ديگر از كشورها به الزامي انكارناپذير تبديل شده است. بااينحال، زماني اين مهم به يك واقعيت بيروني در جامعه بينالمللي تبديل ميشود كه بتواند كشورهاي بيشتري را به خود جلب كند. همين شرط، اهميت حضور اروپاييها را در دلارزدايي روشن ميكند. بهتازگي اعلام شد معامله گاز مايع بين شركت ملي نفت چين و شركت توتال فرانسه با يوان تسويه شد. بسياري از ناظران بينالمللي و اقتصاددانان، اين مهم را آغاز فرايند دلارزدايي بهدست فرانسه در اروپا دانستند، باوجوداين، برخي نيز باتوجهبه ديگر معاملات اصلي فرانسه، سرعت وقوع چنين پديدهاي را در اروپا و حتي در اين كشور بسيار آرام ارزيابي كردند. نوشتار زير به بررسي وضعيت كنوني دلارزدايي در سطح بينالمللي اختصاص يافته است.
دلارزدايي به كاهش تسلط دلار آمريكا بر بازار جهاني بهويژه دلار آمريكا بهعنوان واحدهاي ارزي براي تجارت و خدمات اشاره دارد. اين فرايند بهمعناي جايگزيني دلار آمريكا بهعنوان ارز مورد استفاده براي تجارت نفت و يا ساير كالاها است. دلار آمريكا براي ذخاير ارزي، ذخاير بانك مركزي اكثر كشورها و توافقنامههاي تجاري دوجانبه استفاده ميشود. بااينحال، كاهش ارزش آن بهمعناي كاهش ارزش داراييها بهويژه طلا، نقره و حتي قراردادهاي كشاورزي و ديگر فلزات گرانبها است كه دراينصورت متوليان امر از حذف استفاده از دلار آمريكا بهعنوان واحد معامله و بهعبارتبهتر دلارزدايي حمايت ميكنند. اين كاهش ممكن است ناشي از بدهيهاي بالاي آمريكا باشد. ازسويديگر، تغييرات در روابط بينالملل و درگيريهاي ژئوپليتيكي نيز روند دلارزدايي را تحريك ميكند. آمريكا تحريمهاي مالي و اقتصادي شديدي را عليه ايران و روسيه اعمال و استفاده از دلار آمريكا را محدود كرده است. بهنظر ميرسد ايران، روسيه و ساير كشورها بهويژه پس از آغاز جنگ روسيه با اوكراين در فوريه 2022، در مسير دلارزدايي كامل قرار گرفتهاند.
دلارزدايي مزايا و معايب دارد. مزايا شامل تقويت ارزهاي ملي، افزايش استقلال سياست پولي و كاهش آسيبپذيري در برابر تحريمهاي آمريكا براي كشورهايي مانند ايران، كره شمالي و روسيه است. درحالحاضر، يوان، ارز چين در بازار جهاني براي مبادله بهرسميت شناخته نميشود، ولي استفاده از آن در معاملات نفتي توسط توليدكنندگانِ نفتي در تحريم، خود عامل كاهش اثرگذاري دلار آمريكا بر اقتصاد جهاني بوده است. در مقوله معايب، اولين نكته اتكا و وابستگي كشورهاي ثروتمند به ايالات متحده ميشود. نهفقط به اقتصاد آمريكا، بلكه به سياستها، جنگافروزيها، بدهيها و هر آنچه سياستگذار آمريكايي تصميم بگيرد. بهواسطه پذيرش سيستم دلار، اين كشورهاي ثروتمند، از دست دادن استقلال پولي، حق مالكيتشان و همچنين آسيبپذيري بيشتري را در برابر نفوذ خارجي تجربه كردهاند. برعكس، اين سيستم براي ايالات متحده مزايايي مانند بهدست آوردن قدرت، اعتبار و نفوذ سياسي بيشتر به ارمغان آورده است.
آغاز فرايند دلارزدايي براي آمريكا زنگ خطري است. ارزش ارز ملي اين كشور در شرايط دلارزدايي كاهش مييابد و براي اقتصاد آمريكا بهويژه مضراتي جدي نظير تورم بالا و افزايش بيكاري بههمراه خواهد داشت. قيمت واردات از كشورهاي خارجي گرانتر و قيمت مواد اوليه وارداتي تا حد غيرقابل قبولي سرسام آور خواهد شد. همچنين رقابت براي كالاهاي صادراتي كم ميشود، زيرا ارزش دلار آمريكا كاهش خواهد يافت. بنابراين، حجم معاملات و خدمات مورد نياز كاهش خواهد يافت كه اين امور حذف اهرمهاي اثرگذاري اقتصادي اين كشور و درنتيجۀ اين فعل و انفعالات، كاهش اثرگذاري سياسي آمريكا را نيز در پي خواهد داشت. بااينحال، پرسش اينجاست در كجاي روند دلارزدايي هستيم؟
در سه سال گذشته، بهويژه در جريان كوويد-19، عرضه بيش از حد دلار آمريكا بهدليل احتمال لغو دلارهاي نفتي و چاپ بيش از حد پول و افزايش سقف بدهي دولت ايالات متحده خود پيشرانهاي دلارزدايي بودهاند. در آغاز اين فرايندها، بهدليل اثر دلارزدايي، نتيجه بعدي يعني نرخ تورم بالا و نرخ بهره بالا تجربه شده است. در كنار آن، بهدليل لغو دلارهاي نفتي، برخي از كشورها از ارزهاي ديگر براي تجارت و خدمات استفاده كردهاند كه مقدار زيادي از ارز آمريكا به بازارهاي پولي ايالات متحده بازگشته است. وجود نقدينگي بيش از حد در بازار باعث تورم بالا ميشود و براي سركوب تورم، نرخ بهره افزايش مييابد. درهمينحال، بهدليل عدم وجود رقابت براي تجارت بهجهت ارزش پايين ارز، بسياري از شركتها منحل خواهند شد. پس از آن، ركود اقتصادي عظيم ممكن است رخ دهد كه در فاصلهاي نهچندان دور از آن هستيم و حتي احتمال دارد اوراق قرضه دولت آمريكا و بازار سهام بهدليل كاهش ارزش دلار سقوط كنند. درحالحاضر، دولت آمريكا دست و پا ميزند تا از اين آشفتگي اقتصادي با عواقب بسيار جدي آن خود را برهاند و بههمينسبب، خرجهاي سياسي براي حضور جهانگسترش در عرصه ژئوپليتيكي را، براي مثال در خاورميانه بسيار كم كرده و ميتوان گفت بودجه توجه و تمركزش فقط به مرزهاي چين تقليل يافته است.
دلارزدايي، در تركيب اجزايش علاوهبر اشتباهات اقتصادي آمريكا كه ارزش دلار را كاهش داده است، نيازمند مؤلفههاي اثرگذار ديگري هم بوده است. يكي از آنها چالشگران نظم بينالمللي هژمونمحور آمريكا است. در سالهاي اخير، چندين كشور بهويژه چين، روسيه، ونزوئلا، برزيل، كره شمالي و برخي از كشورهاي خاورميانه مانند عربستان سعوديِ صادركننده نفت، با تركيبي از ملاحظات ژئوپليتيك، اقتصادي و استراتژيك، مسير دلارزدايي را در پيش گرفتهاند. چين، روسيه و اتحاديه اروپا گامهاي مشخصي براي كاهش اتكاي خود به دلار آمريكا در مبادلات بينالمللي و بازارهاي مالي بهويژه براي معاملات نفتي برداشتهاند. چين در حال مذاكره با روسيه، عربستان سعودي و برخي از كشورهاي آمريكاي جنوبي و حالا فرانسه، براي تجارت نفت و مشتقات آن با استفاده از يوان است.
از مجموع اين سطور ميتوان دريافت دلارزدايي تا حد زيادي قريب الوقوع است و اقتصاد جهاني و اكثر كشورها به ويژه چين، تركيه، برزيل و مصر تمايل داشتهاند اين اتفاق بيفتد. آنها در 10 سال گذشته اقداماتي را براي دور شدن از دلار در تجارت دوجانبه انجام دادهاند و به يافتن شركاي تجاري غيردلاري در دايره تجارت خود ادامه دادهاند. بهلحاظ اقتصادي، بايد گفت دلارزدايي يك تغيير مثبت در بازار جهاني است، زيرا باعث ايجاد هماهنگي سيستمهاي معاملات مالي جهاني و افزايش رقابت عادلانه بين هر كشور براي تجارت ميشود. دستكاري ارز در گذشته يك مشكل جدي بود و اين مشكل با انتقال آرام از دلار به ارزهاي ديگر و ارزهاي ملي ميتواند بهبود يابد. در همين مسير، كاهش شكاف اقتصادي بين كشورهاي مختلف يكي ديگر از مزاياي مهم دلارزدايي خواهد بود. بهرغم اينكه منافع بالقوه دلارزدايي تحت تأثير سياستهاي پولي ايالات متحده قرار نميگيرد، اما خطري براي تجارت وجود دارد و بايد دولتملتها بهدنبال جايگزيني بهعنوان ذخيره كشور باشند. ظهور ارزهاي ذخيره جايگزين، توسعه بازارهاي مالي عميق و نقدشونده و همچنين ايجاد چارچوب سياستي معتبر و شفاف در اين راه ضروري است. با توجه به آنچه حديث آن رفت، توصيههايي سياستي براي ايران بهصورت زير خلاصه خواهد شد.
توصيهها
- چابكي در نظارت و بررسي پوياييهاي مرتبط با دلارزدايي: تأثير بالقوه بر ثبات مالي جهاني مستلزم بررسي دقيق است. با كاهش وابستگي كشورها به دلار آمريكا، تعديل در تركيب داراييهاي ذخيره جهاني ممكن است منجر به تغيير در جريان سرمايه و تغيير در قيمت داراييها شود. در غياب هماهنگي كافي سياستگذاري و مديريت ريسك، اين نوسانات ميتواند بيثباتي مالي را بهويژه در بازارهاي نوظهور و كشورهايي با بدهي قابلتوجه به دلار ايجاد كند. در نتيجه، سياستگذاران بايد در نظارت بر اين پوياييها و اتخاذ تدابير مناسب براي حفظ ثبات مالي هوشيار باشند.
- پرهيز از تصميمگيري شتابزده در انتخاب ارز جايگزين: يافتن يك ارز جايگزين مناسب براي جايگزيني با دلار آمريكا امري چالشبرانگيز است. براي حفظ درجه بالايي از ثبات، نقدينگي و مقبوليت، يك ارز ذخيره جايگزين بايد توسط يك قدرت اقتصادي قوي و سياست پولي قوي، دولت و قانون حامي ارزش آن پشتيباني شود. علاوهبراين، حجم زيادي از عرضه و امكان تبادل با ارزهاي ديگر وجود دارد. اكثر كشورها ميتوانند از اين ارز بهعنوان وسيله اصلي تسويه استفاده كنند. درحالحاضر هيچ ارز واحدي وجود ندارد كه بتواند اين معيارها را برآورده كند. اگرچه يورو و يوان چين تلاش ميكنند تا وضعيت دلار آمريكا را بهچالش بكشند، اما هيچ ارز واحدي وجود ندارد كه بتواند جايگزين دلار آمريكا شود.
- توجه به بيثباتي در نرخ ارز در راستاي حفظ ارزش سرمايه: در معاملات و مبادلاتي كه پرداختها با دلار انجام نميشود، حال كه ارزي وجود ندارد كه معيارهاي ارز قوي با حجم مبادلات عظيم و داراي ثبات در ارزش را داشته باشد، بايد توجه كرد دلارزدايي ميتواند منجر به بيثباتي تجارت بينالمللي در مبادلات شود. بيثباتي در نرخ ارزِ بدون دلار آمريكا، بهويژه براي صنايع توليدي و معاملات پولي ممكن است بهقيمت حذف آنها از عرصه تجارت و اقتصاد يا كوچكتر شدن غير عادي و پيش رفتن تا مرز ورشكستگي شود. اين امر ميتواند بر تجارت، سرمايهگذاري و جريان سرمايه، بهويژه در بازارهاي نوظهور در كشورهاي آسيايي تأثير منفي بگذارد.
- شكار فرصتها با سبد متنوع ارزهاي خارجي: دلارزدايي براي كشورهايي فرصتهاي بيشتري ايجاد ميكند كه از دلار آمريكا استفاده نميكنند و تحت تأثير نوسانات نرخ مبادله بين واحد پول و دلار آمريكا قرار نميگيرند. بنابراين، بهترين راه اين است كه سبدي از ارزهاي خارجي با اقتصادي قوي را بهعنوان مرجع تجارت و مبادله حفظ شود يا يك ارز جديد بهعنوان وسيله مبادله براي كشورهاي شريك ايجاد گردد. تنوع ارزهاي ذخيره ميتواند در برابر نوسانات ارزي كشورها در برابر دلار آمريكا و جريان ورودي و خروجي سرمايه، بافري ايجاد كند كه احتمال بحرانهاي مالي جهاني يا جزئي را كاهش ميدهد. اين امر ثبات مالي را بهبود ميبخشد.
- استفاده سياسي و اقتصادي از فضاي دلارزدايي: كشورهاي در حال توسعه در روند دلارزدايي مزيتهاي بالقوهاي دارند. همزمان، اين كشورها با چالشهايي نيز مواجه هستند و احتمال افزايش هزينههاي بالقوه براي آنها وجود دارد. دور شدن بازارهاي جهاني از دلار آمريكا ميتواند آسيبپذيري اين كشورها را در برابر نوسانات سياست پولي آمريكا كاهش دهد و كمتر تحت تأثير نوسانات نرخ دلار آمريكا قرار گيرند. به كمك اين واقعيت، شرايط خودگردان در نظم بينالمللي براي آنها بهوجود ميآيد كه با درك پستي و بلندي اين فضا، آنها ميتوانند با تمركز بر شرايط اقتصادي داخلي خود را بهشدت تقويت كنند. درعينحال، توجه آنها بايد به بيثباتي ارزهاي كوچك در مبادلات باشد. دراينفضا، تعيين پنجره زماني براي تسويه معاملات تجاري بينالمللي بسيار مهم است.
التعليقات