ابتكار معكوس روسيه براي حل مسئله هسته‌اي ايران


طرح جديد روسيه براي تحرك بخشيدن به مذاكرات پيرامون برنامة هسته‌اي ايران كه از سوي سرگئي لاوروف و خلال ديدار او با هيلاري كلينتون در آمريكا مطرح شد را مي‌توان از معدود و به عبارتي تنها ابتكار مسكو در اين رابطه دانست. بر اساس اين طرح كه لاوروف آن را "‌گام‌به‌گام‌" توصيف كرد، تهران به صورت مرحله‌اي و طي روندي از «آسان‌ترين به سخت‌ترين‌» سوالات درباره فعاليت‌هاي هسته‌اي خود پاسخ خواهد داد و در صورتي كه اين پاسخ‌ها از سوي گروه 1+5 «قانع‌كننده» تشخيص داده شود، تشويق‌هايي براي تهران از جمله به صورت تخفيف و يا رفع برخي تحريم‌ها در نظر گرفته خواهد شد.

هرچند بايد به مسكو به واسطة ترك موضع منفعلانة خود در مذاكرات 1+5 با ايران و ظاهر شدن در قامت مبتكري كه سعي دارد تأثيري مستقل بر اين مذاكرات بگذارد، تبريك گفت، اما مداقه در خصوص مفاد اين پيشنهاد و پيشنة موضوع هسته‌اي ايران نه تنها نكتة جديدي به دست نمي‌دهد، بلكه حتي مي‌تواند به پيچيده‌تر شدن مذاكرات نيز بينجامد. اين پيشنهاد در حالي صورت گرفته كه به نظر مي‌رسد مقامات مسكو هنوز خود به اجماع مشخصي در باب چگونگي واكنش به فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران دست نيافته‌اند. مرور مواضع بعضاً متناقض اتخاذ شده از سوق مقامات كرملين در خصوص اين فعاليت‌ها از جمله سخنان تأمل برانگيز مدويديف در ژوئن 2010 مبني بر اينكه؛ «ايران در حال نزديك‌ شدن به ساخت بمب اتم است» و در مقابل تأكيد ساير مقامات اين كشور از جمله پوتين مبني بر اينكه هيچ نشانه‌اي از انحراف ايران به سوي فعاليت‌هاي نظامي هسته‌اي مشاهده نشده، و نيز تصريح هر دوي آنها بر مخالفت روسيه با تشديد تحريم‌ها عليه تهران به دليل عدم وجاهت قانوني آن، مي‌تواند نشانگان مشهودي از عدم شكل‌بست سياستي مشخص از سوي مسكو در قبال پروندة هسته‌اي ايران باشد.

به نظر مي‌رسد، به همين دليل بوده كه روسيه تاكنون اتخاذ مواضع دوپهلو و به عبارت بهتر تبعي (از امريكا) را بهترين راه‌كار براي حفظ منافع خود در هر دوي سوي اين پرونده تشخيص داده است. صرفه‌نظر از چرايي طرح اين پيشنهاد در امريكا و در مقطعي از روابط مسكو – واشنگتن كه دو طرف پس از تجربة ماه‌عسلي كوتاه با بروز اختلافات عميق در باب سپر دفاع ضدموشكي امريكا در اروپا و عدم توجه به ملاحظات روسيه در تحولات عربي از جمله در ليبي و سوريه مواجه شده‌اند، ابهاماتي در طرح روسي وجود دارد كه به نظر مي‌رسد طراحان اين پيشنهاد بايد مداقة بيشتري در باب اطراف، ماهيت و آيندة مذاكرات هسته‌اي ايران به خرج مي‌دادند. 

مهم‌ترين نكته در سوي ايراني اين پيشنهاد اين است كه هرچند تهران يك طرف كامل اين مذاكرات است، اما تا جايي كه جزئيات اين طرح افشا شده، ظاهراً مسكو اين طرف را ناديده انگاشته و به ارسال بستة پيشنهادي خود به طرف ديگر يعني اعضاء گروه 1+5 بسنده كرده كه اين امر در تناقض آشكار با اساس پيشنهاد مسكو يعني مذاكره است. طراحان اين پيشنهاد بايد به تأكيد مكرر مقامات تهران توجه داشته باشند كه اعلام تمايل غرب براي مذاكره با ايران پيرامون فعاليت‌هاي هسته‌اي آن و هم‌زمان اعمال فشارها و طرح برخي پيش‌شرط‌ها، هدفي جز تحميل خواسته‌هاي نامشروع در قالبِ به ظاهر منطقي مذاكره را پي‌گيري نمي‌كند. افزون بر اين، تهران به صورت شفاف تصريح كرده كه «حقوق» خود از جمله استفاده صلح‌آميز از انرژي هسته‌اي كه كاملاً زير نظر آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در حال انجام است را به هيچ وجه قابل مذاكره نمي‌داند.

در طرف غربي و به عبارت بهتر امريكايي پروندة هسته‌اي ايران نيز به نظر نمي‌رسد كه فهم اهداف واقعي واشنگتن از فشار بر تهران در اين خصوص براي روس‌ها دشوار باشد. مرور تحولات نشان مي‌دهد كه بازي امريكا با پروندة هسته‌اي ايران نه ماهوي، بلكه ابزاري و وسيله‌اي براي زير فشار قرار دادن تهران براي تسليم شدن به سياست‌هاي توسعه‌طلبانة آن در خاورميانه است. اين فشارها از همان ابتداي انقلاب اسلامي در ايران در قالب‌هاي مختلف پي‌گيري شده و در مقطع حاضر ايجاد و بزرگ‌نمايي خطر فعاليت‌ هسته‌اي تهران زير اصل ممانعت از اشاعة سلاح‌هاي هسته‌اي و تنها به بهانة نگرانيِ «جامعة بين‌الملليِ» كه هويت و اعضاء آن مشخص نبوده و به نظر مي‌رسد تنها منافع گروه‌هاي خاصي در واشنگتن مرجع آن باشد، تلاشي در همان راستا و با همان ماهيت است.

در باب توان بازي روسيه در پروندة هسته‌اي ايران نيز بايد به اين نكته عنايت داشت كه هرچند لاوروف در نشست خبري خود با كلينتون به سان دفعات پيش با اشاره به اينكه؛ «مواضع مسكو و واشنگتن در خصوص پروندة هسته‌اي ايران از جهات مختلف با يكديگر متفاوت است»، تلاش كرد كه با اين موضع‌گيري‌ دوپهلو مفري براي «بازي با هر دو سو» براي مسكو باقي بگذارد، اما هم‌چنان كه سير تحولات نشان مي‌دهد، روسيه‌ در مقطع حاضر فضاي زيادي براي ابتكار و بازي مستقل در اين پرونده ندارد. تأكيد كلينتون در همين نشست بر ادامة سياست «هويج و چماق» (مذاكره و فشار) بر ايران براي حل پروندة هسته‌اي آن را مي‌توان اولين پاسخ منفي به طرح «گام‌به‌گام» روس‌ها دانست. چرا كه آقاي احمدي‌نژاد به تكرار تأكيد كرده كه چنين رويكردي را نقض غرض مذاكره مي‌داند و حاضر به پذيرش آن نيست. نكتة مهم ديگري كه مسكو بايد به توجه داشته باشد اين است كه ايران اعمال تحريم‌هاي قبلي و جاري عليه خود را اساساً غيرقانوني مي‌داند، لذا ارائة «مشوق» به ايران به صورت رفع و يا تخفيف برخي از تحريم‌‌ها، در واقع امر  بازگردان «حقي» به تهران است كه به صورت غيرقانوني از آن سلب شده است

با اين ملاحظه، ترتيبات طرح روسيه به صورت طرح سؤال از سوي آژانس به عنوان نهاد «بي‌طرف»!، ارائة پاسخ قانع‌كننده از سوي ايران به عنوان «متهم»! و پس از آن ارائة مشوق به تهران بنا به تشخيص قانع‌كننده بودن پاسخ‌ها از سوي امريكا به عنوان «قاضي»!، را مي‌توان پيشنهادي در چهارچوب تعريف شده‌اي دانست كه واشنگتن از سال‌ها پيش آن را در دستور دارد. نكتة مهم در چهارچوبة امريكايي كه به نظر مي‌رسد در طرح پيشنهادي روسيه نيز قابل تكرار باشد اين است كه پروندة هسته‌اي ايران نبايد حل و فصل شود، چرا كه در اين صورت، يكي از مهم‌ترين اهرم‌هاي فشار واشنگتن بر تهران از دست خواهد رفت و اين مسئله به هيچ وجه مطلوب امريكا نيست. نكتة ظريف و در عين حال واضحي كه مسكو بايد به آن توجه بيشتري داشته باشند، تأكيد بر «پاسخ‌هاي قانع‌كننده» از سوي ايران است. همچنان كه روندها نشان مي‌دهد، «قاضيِ» امريكايي عدم صلاحيت خود براي قضاوت در اين خصوص را بارها به اثبات رسانده است.

نهايتاً اينكه همچنان كه پاسخ منفي غربي‌ها به پيشنهادهاي مدويديف در خصوص برساخت ساختار امنيت جامع اروپايي، ساخت سپر دفاع ضدموشكي مشترك و عدم توجه به ملاحظات روسيه در ليبي و سوريه نشان مي‌دهد، مسكو آنچناني كه مقامات كرملين تصور مي‌كنند، «بزرگ» نشده كه غرب آن را به عنوان طرفي مستقل و تأثيرگذار در مسائل بين‌المللي از جمله مسئله هسته‌اي ايران محسوب كند. لذا، بازي‌ تاكتيكي جديد مسكو در پروندة هسته‌اي ايران مي‌تواند با خطراتي براي روسيه نيز همراه باشد. از جمله اينكه در صورت عملياتي شدن (غيرمحتمل) اين طرح، روسيه به عنوان مبتكر ديگر به راحتي نخواهد توانست مواضعي دوپهلو اتخاذ نمايد كه اين وضعيت منافع آن را در يك طرف اين پرونده (به احتمال زياد ايران) به خطر خواهد انداخت. پاسخ مثبت كلينتون به پيشنهاد لاوروف و اشاره وي به گسيل كارشناسان آمريكايي به مسكو براي بحث مفصل در خصوص پيشنهاد روسيه و اينكه؛ «مسكو و واشنگتن در اين تعامل يك هدف دارند و آن اين است كه نبايد اجازه داد ايران به سلاح هسته‌اي دست يابد»، را مي‌توان نشانه‌اي از آغاز تلاش واشنگتن براي استفاده از ابتكار روسيه عليه خود اين كشور دانست.