جاه‌طلبي‌هاي اروپايي تركيه


در دهه گذشته، مردم‌سالاري‌ها با مشكلات متنوعي مواجه بوده‌اند كه به‌ويژه در دوران برگزاري انتخابات پررنگ‌تر شده‌اند. بخشي از اين مشكلات به وجود اشكالات و ايرادات اساسي در بسياري از دولت‌ها و ترديد درمورد سلامت سيستم‌هاي سياسي و انتخاباتي آن‌ها مرتبط بوده‌اند. اوج اعتراضات مردمي به سيستم‌هاي موجود در سال 2019 مشاهده شد كه تقريباً در اقصي‌نقاط جهان، جايي خيابان‌ها خالي از حضور مخالفان دولتي و سيستمي نبود. مي‌توان گفت بحران همه‌گيري كرونا تا اندازه‌اي اين تب‌و‌تاب را كه مربوط به حضور ملموس در خيابان بود كاهش داد و به فضاهاي مجازي منحصر كرد. باوجوداين، بازه 2-2021 دوران انتخاباتي مهمي در اكثر نقاط جهان است و همين ورودِ هر چه بيشتر به فضاي جديد و نيمه‌آشناي سايبري ناشي از قرنطينه، دولت‌ها را با مشكلات حتي بيشتري در بحث انتخابات مواجه كرده است.

اخيراً درگيري لفظي بين رهبران فرانسه و تركيه درمورد دخالت آنكارا در انتخابات كشورهاي اروپايي‌، بار ديگر ضعف نظام‌هاي انتخاباتي و چالش‌هاي مهم پيش روي آن‌ها را به‌نمايش گذاشته است. باوجوداين، اختلافات مذبور ويژگي‌هاي ريشه‌دار منحصر‌به‌فردي نيز دارند كه انتخابات فقط بخش پيداي اين كوه يخ است. مكرون و اردوغان در يكسال اخير در موضوعات گسترده‌ و متنوع، چه قره‌باغ يا كاريكاتورهاي ضداسلامي فرانسوي، از انواع توهين به يكديگر فروگذار نكرده‌اند. تمايل رهبران ترك براي اثرگذاري بر انتخابات فرانسه و آلمان امري محرمانه نيست. اردوغان در سال گذشته علني اعلام كرد «اميدوارم فرانسه از شر مكرون خلاص شود»، همچنين او در سال 2017 نيز از تُرك‌‌تبارهاي ساكن آلمان درخواست كرد به حزب مركل در انتخابات پارلماني رأي ندهند كه از آن با عنوان «رأي به اردوغان» ياد مي‌شود. نوشتار حاضر به بررسي دو ويژگي مهم اين اختلافات اختصاص يافته است.

 

درگيري تمدني و نارضايتي از نظم وستفالي

بي‌شك موقيعت‌هاي جديدي كه در چهار سال اخير در دوران رياست‌جمهوري مكرون در سطح جهاني و منطقه‌اي رخ داده‌اند، به‌ويژه انتخاب ترامپ به‌عنوان كاتاليزوري در عصر گذار سياست جهاني، مسائلي را مطرح كرد كه اظهارنظر مقامات فرانسه درمورد آن‌ها اهميتي خاصي يافت. باوجوداين، به‌تدريج گويا بافتاري شكل گرفت كه مكرون از آن به‌نفع خود براي غلبه بر وضعيت آشفته داخلي دست يازد ، به‌ويژه آن‌كه باتوجه‌به بحران جليقه‌زردها و ناكارآمدي رويكرد «توجه به سياست خارجي به‌جاي سياست داخلي» كه به سنت چندساله جمهوري پنجم فرانسه تبديل شده بود، اهرمي براي نجات خود از غرق شدن و فروپاشي جمهوري نداشت. اوج اين فرصت‌طلبي‌ها در سخنراني او درمورد مقابله با «جدايي‌طلبي اسلام‌گرا» ظاهر شد كه بحث هويتي عميقي را مطرح كرد و بخشي از مردم فرانسۀ سكولار را به‌سبب اعتقاداتشان در خارج از مرزهاي هويتي قرار داد. در همين‌ ماجرا، اردوغان با دفاع از اسلام و مخالفت با مكرون به آماج تيرها در فرانسه و كاريكاتوري روي جلد نشريه شارلي ابدو تبديل شد.

اين رويارويي، از آبشخور اختلافات ارزشي، ديدگاهي و هنجاري دو نظم تمدني متفاوت اسلامي و مسيحي تغذيه مي‌كند كه با برانگيختن خشم، انرژي بسياري را در توده‌ها ايجاد مي‌كند و موجب شكل‌گيري ادراك تهديد هنجاري مي‌شود. آن‌چه اردوغان و مكرون درحال دامن زدن به آن هستند در امتداد اعتراض‌هاي هميشگي پان‌تركيستي به نظم وستفالي نيز قرار مي‌گيرد و درمورد آينده بحران بين چهره‌هاي فرانسوي و تركي و وسعت آتي اين بحران نگراني‌هايي را مطرح مي‌كند. بااين‌حال، پايگاه دو رئيس‌جمهور براي اداي اين مناقشه درحال‌حاضر آن اندازه گسترده است كه نبود يكي از آن‌ها مانع تداوم اين درگيري تمدني و دامن زدن هر چه بيشتر به آن نخواهد شد. بايد گفت اگر براي مكرون در فرانسه سكولار ماجرا يك بازي ساده است، براي تركيه هرگز اين ماجرا ساده نيست و خشونت و تعصب ناشي از شرم ناتواني از پاسداري از ارزش‌ها و ديدگاه‌هاي هويتي آتش اختلافات مذهبي و تمدني را تندتر خواهد كرد. به‌لحاظ تاريخي اين درگيري‌هاي تمدني از تركيه به ديگر كشورهاي اسلامي سرريز نمي‌كند باوجوداين، خالي نكردن پشت آنكارا ازسوي تهران به‌جاي بي‌تفاوتي تاريخي مي‌تواند كارت بازي جديدي را براي ايران بخرد.

 

بازتعريف ائتلاف‌ها و اتحادهاي نظامي

موضوع ديگري كه در اختلافات فرانسه و تركيه مدام به آن ارجاع داده مي‌شود، بحث حضور تركيه در ناتو است. بازهم باتوجه‌به گذار نظم بين‌المللي، بايد در چهارچوبي گسترده‌تر به اين اختلاف نگريست. در داخل تركيه، نخبگان سياسي مانند هميشه درصدد دستيابي به كارت‌هاي بازي بيشتر و اثرگذارتر هستند. بنابراين، براي آن‌ها مطرح كردن گاه‌گاه خروج از ناتو يا همكاري با روسيه، فقط تهديد براي ايجاد اهرم فشار در فضاي موجود و تنفس است. باوجوداين، اختلافات تركيه با اعضاي ناتو به موضوع بسيار مهمي تبديل شده است كه مانند فيل در اتاق قابل چشم‌پوشي نيست. مي‌توان از اختلافات عميق و جدي آنكارا و قبرس يا يونان گذشت، اما درگيري‌هاي تركيه و فرانسه به‌ويژه درمورد قدرت گرفتن تركيه در مديترانه كه حوزه نفوذ سنتي فرانسه است اثر سياسي بسيار جدي دارد.

فرانسه مي‌داند حضور تركيه در ناتو نتيجه سال‌ها تلاش براي ايجاد ساخت ديواري دفاعي براي اروپا درمقابل روسيه است و گذر از اين ابزار مهم دفاعي براي اروپا ساده نيست. باوجوداين، اگر تركيه خود به روسيه اجازه گذر دهد، موضوع كاملاً متفاوت خواهد بود. اعضاي ناتو در بحث تحريم تركيه نشان دادند هنوز به صدق پيش‌بيني‌هاي فرانسه اعتمادي ندارند يا حتي مايلند به حسن‌نيت تركيه در ناتو باوري خوشبينانه داشته باشند. درطرف‌مقابل، تركيه با سنجش دقيق امكانات گرايش به روسيه، ايران و چين، همچنان در كوتاه‌مدت از هر تغييري فرصتي براي بازي خود مي‌سازد و در بلند‌مدت درصدد تثبيت استقلال صداي خاص تركيه در موقعيت ژئوپليتيكي خاص اين كشور است. تركيه براي دفاع، انرژي، اقتصاد، هويت و آينده برنامه‌هاي جدي در دوره گذار نظم بين‌المللي درنظر گرفته است، ولي موضوع اين صداي خاص آن اندازه اهميت دارد كه اگر بازيگري در نظام بين‌المللي حتي تظاهر به زمينه‌سازي براي تأمين آن كند، آنكارا در لحظه با مسير طرز تلقي آن بازيگر همگرا خواهد شد.

 

نتيجه‌گيري

به‌نظر مي‌رسد آن چه درحال‌حاضر تا پيش از انتخابات فرانسه بين رهبران ترك و مكرون رخ مي‌دهد به نفع مكرون خواهد بود. نخست اين‌كه او را در همراهي با بخش مهمي از فرانسو‌ي‌هايي كه از گسترش اسلام و وقوع ترور در اين كشور هراس دارند، به ويژه راست افراطي كمك مي‌رساند. ازسوي‌ديگر، نگاه‌هاي اسلامي را در سراسر جهان متوجه فرانسه و منظور نهادهاي سياسي آن درمورد دو تمدن اسلامي و مسيحي مي‌كند كه اين نيز به‌نوعي مكرون را در جايگاهي حتي بالاتر از پاپ به‌لحاظ مذهبي قرار مي‌دهد و براي نخستين‌بار شايد در قرن گذشته جزء معدود دفعاتي باشد كه اين كشور لائيك در مسير درگيري تمدني اسلام و مسيحيت مطرح مي‌شود. ديگر فايده اين درگيري براي مكرون ناديده گرفتن مشكلات داخلي و معطوف كردن نگاه‌ها به سياست خارجي است. بنابراين، تا برگزاري انتخابات فرانسه و معلوم شدن نتيجه‌ آن، درگيري‌هاي لفظي به‌نفع مكرون خواهد بود.

براي تركيه كه درگيري‌هاي بسياري را باتوجه‌به موقعيت جغرافيايي بحران‌ها، وضعيت اقتصادي و بحران همه‌گيري بايد مديريت كند، روبه‌رو شدن با فرانسه و آلمان نيرويي مضاعف را مي‌طلبد. بااين‌حال، اگر اين تلاش‌ها منجر به نتيجه انتخاباتي مطلوبِ تركيه در كشورهاي مهم اروپايي شود، تلاشي كوتاه‌مدت براي دستاوردي بلند‌مدت محسوب خواهد شد كه بي‌شك تركيه آن‌ درصدد دستيابي به آن است. راهبرد كلي تركيه سنجش فرصت‌هاي موجود طبق الگوي صداي خاص ترك در جهان است. آنكارا مايل است از هر چه گذار نظم بين‌المللي براي آن فراهم مي‌آورد سريعاً استفاده كند، فقط به همين شرط كه با حفظ اين استقلال تطابق داشته باشد. بنابراين، اثرگذاري در انتخابات فرانسه و ديگر كشورهاي اروپايي اگر به‌نفع تركيه باشد حتماً انجام مي‌شود، ضمن‌اينكه پيوستن به روسيه يا ماندن در ناتو نيز بحثي جدي در تركيه است كه هنوز تا تكوين نهايي آن فاصله زماني بسياري است.