روابط چين و آمريكا در سال 2017
تقريباً يك سال است كه از رياستجمهوري دونالد ترامپ ميگذرد و در اين يك سال روابط چين و آمريكا هرچند مسير ثبات را طي كرده است؛ ليكن با نوساناتي هم روبهرو بوده است. روابط چين و آمريكا در سال 2017 را ميتوان به سه دوره تقسيم كرد. دوره اول اين روابط را ميتوان از زمان كمپين انتخاباتي دونالد ترامپ تا سه ماهه اول رياستجمهوري وي دانست. دوره دوم كه درواقع دوره «ماه عسل» روابط چين و آمريكاست را ميتوان از زمان ديدار و ملاقات شي جينپينگ و دونالد ترامپ در آمريكا تا سفر دوازده روزه وي به آسيا دانست و دوره سوم روابط چين و آمريكا را نيز ميتوان از زمان سفر دوازده روزه دونالد ترامپ به آسيا و چين تا زمان اعلام استراتژي امنيت ملي آمريكا و نگاه به چين بهعنوان يك تهديد و «رقيب استراتژيك» دانست.
همانگونه كه بيان شد، روابط چين و آمريكا را ميتوان در يك سال اخير به سه دوره تقسيم كرد. دوره اول را ميتوان از زمان كمپين انتخاباتي دونالد ترامپ تا سه ماهه اول رياستجمهوري وي دانست كه در اين دوره دونالد ترامپ همواره چين را بهعنوان يك تهديد برآورد ميكرد و اين كشور را متهم به دستكار ارزي مينمود و همچنين تلاش داشت تا بهمنظور ساماندهي روابط اقتصادي و تجاري خود با اين كشور به وضع تعرفههاي 45 درصدي عليه كالاهاي چيني بپردازد. چينيها اين دوره تقريباً چهار ماهه را بهعنوان «دوره آموزشي» دونالد ترامپ قلمداد ميكردند و تلاش نمودند تا در همان ماههاي اول با دعوت از هنري كسينجر، بهنوعي فضاي ايجادشده عليه چين را مهار و مديريت كنند. به بيان ديگر، بهنظر ميرسد كه چينيها هنري كسينجر را در برابر استيو بنن قرار دادند تا نگذارند كه مديريت فضا از دستشان خارج شود.
دوره دوم روابط چين و آمريكا در سال 2017 را ميتوان از ماه آوريل و پس از ديدار رئيسجمهور چين از آمريكا تا زمان سفر دوازده روزه دونالد ترامپ به آسيا دانست؛ دورهاي كه روابط دو كشور به سمت ثبات بيشتر ميل كرد. در اين دوره دو كشور توانستند در قالب طرح اقدام صد روزه كه در ديدار شي جينپينگ و دونالد ترامپ از آمريكا توافق شده بود، چهار دور ديالوگ و مذاكره را در حوزههاي ديپلماسي و استراتژي، اقتصاد و تجارت، فضاي سايبر و شبكه و ... با موفقيت برگزار كنند. در اين دوره چين نيز همراهي بيشتري با آمريكا و قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل بهمنظور مديريت و مهار رفتارهاي كره شمالي بهعنوان مهمترين پرونده امنيتي اين كشور در سال 2017 از خود نشان داد. چين در اين دوره توانست حجم متغيرهاي مداخلهگر ازجمله مسئله تايوان، تبت، درياي چين جنوبي و درياي شرقي چين را در روابط خود با آمريكا بهخوبي مديريت كرده و تقريباً اين مسائل را از دستور كار روابط دوجانبه خارج كند. همچنين چين در اين دوره نوزدهمين كنگره حزب كمونيست را بهصورت موفقيتآميزي برگزار كرد و ايدههاي جديدي را براي آينده چين و همچنين آينده جهان ارائه داد.
دوره سوم روابط چين و آمريكا را ميتوان از زمان سفر دوازده روزه دونالد ترامپ به آسيا و چين تا زمان اعلام استراتژي امنيت ملي آمريكا و پايان سال 2017 دانست. هرچند سفر دونالد ترامپ به چين بهنوعي تداوم همان مسير همكاري ماههاي گذشته و تلاش براي جمعبندي چهار دور ديالوگ و رايزني دوجانبه بود؛ ليكن همچنين اين سفر نقطه آغاز و تشديد مجدد رقابتهاي استراتژيك دو كشور نيز خواهد بود. در اين سفر كه درواقع دومين سفر دونالد ترامپ پس از سفر به خاورميانه بود، تلاش شد تا كدنويسي ژئوپليتيكي جديدي ازسوي دونالد ترامپ براي مهار چين نيز ارائه شود. اولين ستون اين كدنويسي جديد ارائه و معرفي استراتژي ايندو پاسيفيك بود كه ازسوي تحليلگران و استراتژيستهاي چيني بهعنوان يك طبقهبندي جديد ژئوپليتيك معرفي شد و دومين ستون اين كدنويسي جديد هم معرفي «گروه چهار» متشكل از كشورهاي آمريكا، هند، ژاپن و استراليا براي مهار چين بود. طبيعتاً آثار و پيامدهاي اين كدنويسي جديد ميتواند تا آينده قابل پيشبيني فضاي سياسي و امنيتي منطقه شرق آسيا را متأثر كرده و سال 2018 را به سال گسترش و تشديد رقابتهاي منطقهاي تبديل كند. در كنار ارائه اين كدنويسي جديد ازسوي آمريكا، همچنين ارائه و انتشار سند استراتژي امنيت ملي آمريكا در دسامبر 2017 و نگاه به چين بهعنوان يك تهديد و «رقيب استراتژيك» ميتواند حجم رقابتهاي چين و آمريكا و همچنين متحدين منطقهاي اين كشور را در سال 2018 و سالهاي بعد، بيش از گذشته كرده و چگونگي حل پروندههاي امنيتي منطقه بهخصوص پرونده كره شمالي را تحت تأثير قرار داده و همچنين پروندههاي بهحاشيه رفته در روابط دو كشور چين و آمريكا ازجمله پرونده درياي چين جنوبي و درياي شرقي چين و همچنين پرونده تايوان را مجدداً مفتوح كند. تحليلگران و استراتژيستهاي چيني هم با نگاهي بدبينانه به اين استراتژي معتقدند كه گزارش امنيت ملي آمريكا در سال 2017 آشكارا دو اردوگاه بينالمللي يعني رقبا و شركاي استراتژيك را از يكديگر تفكيك كرده و تمركز منابع آمريكا براي چگونگي پاسخ و واكنش در برابر اين دو اردوگاه را ترسيم ميكند.
التعليقات