نگاهي به گزينههاي ايران براي پاسخگويي به حمله رژيم صهيونيستي به پايگاه T-4
مقدمه
حمله هوايي 9 آوريل (20 فروردين) رژيم صهيونيستي به پايگاه هوايي «تياس» T-4 در استان «حمص» سوريه و جان باختن هفت نفر از اعضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه در چهارچوب مقابله با سازمانهاي تروريستي و گروههاي مسلح مخالف دولت بشار اسد در اين كشور بهسر ميبردند، وضعيت خصمانه ميان جمهوري اسلامي و رژيم صهيونيستي را وارد مرحله جديد و مستقيمي كرد. اگرچه از آغاز شكلگيري نظام جمهوري اسلامي در ايران دشمني ميان دو طرف همواره ادامه داشته و گهگاه به درگيريهاي غيرمستقيم و به اصلاح نيابتي نيز منجر شده است، اما بسيار نادر بودند مواردي كه نيروهاي نظامي و اطلاعاتي دو طرف بهطور مستقيم طرف ديگر را هدف قرار دهند. يكي از مهمترين موارد دراينميان حمله 18 ژانويه 2015 يك پهپاد صهيونيستي به خودروهاي حامل شماري از فرماندهان حزبالله در ناحيه قنيطره در جولان سوريه بود كه منجربه شهادت سردار سرتيپ محمدعلي اللهدادي و جهاد مغنيه (فرزند عماد مغنيه) و پنج تن ديگر از فرماندهان حزبالله شد. هرچند رژيم صهيونيستي مسئوليت اين حمله را پذيرفت؛ اما بهطور تلويحي اعلام كرد كه از حضور يك فرمانده ارشد ايراني در اين گروه اطلاعي نداشته است. اين اظهارات به نشانه نوعي درخواست از ايران براي عدم تلافي بهدليل مرگ اين فرمانده ارشد تلقي شد.
به عقيده بسياري از ناظران و تحليلگران امور منطقه، بهسبب علني شدن حمله هوايي رژيم صهيونيستي به پايگاه T-4 و شهادت و مجروح شدن شماري از نيروهاي ايراني در جريان آن، جمهوري اسلامي ناچار به تلافيجويي خواهد بود. دراينصورت، ميتوان گفت شرايط نظامي و استراتژيك بر روي زمين بهگونهاي است كه با تداوم روند كنوني، ايران و رژيم صهيونيستي در مسير يك برخورد مستقيم نظامي در سوريه و چهبسا در نقاط ديگري از منطقه قرار دارند و شمارش معكوس اين برخورد آغاز شده است؛ اما ايران چه گزينههايي براي پاسخ دادن به حملات رژيم صهيونيستي دارد؟ جنبههاي مثبت و منفي اين گزينهها براي طرفين چه خواهد بود؟ ابزار تعيينكننده دراينميان چه ميتوانند باشند؟ و آيا اصولاً برخورد ميان دو طرف اجتنابناپذير است؟ اينها پرسشهايي هستند كه تلاش بر آن است، هرچند بهطور بسيار خلاصه؛ اما بهشكلي صريح در ادامه به آنها اشاره شود.
دلايل حمله به T-4
بهطور رسمي حمله هوايي 9 آوريل صهيونيستها به پايگاه T-4، نخستين، يا يكي از مهمترين و علنيترين عمليات جنگي رژيم صهيونيستي عليه يك مركز تجمع نيروهاي نظامي جمهوري اسلامي ايران در خارج از خاك ايران بهشمار ميآيد كه منجربه شهادت اين نيروها ميشود. اگرچه صهيونيستها به روش معمول خود از پذيرش رسمي مسئوليت اين حمله شانه خالي كردهاند، اما تمامي شواهد و قرائن دال بر آن بود و اغلب رسانههاي جمعي رژيم صهيونيستي و غربي نيز با گذشت چند ساعت رژيم صهيونيستي را مسئول اين حمله دانستند.
توماس فريدمن ، ستوننويس مشهور روزنامه نيويورك تايمز طي مقالهاي در شماره 16 آوريل (27 فروردين) اين نشريه از قول يك منبع نظامي رژيم صهيونيستي نوشت كه اين حمله بهوسيله نيروي هوايي اين رژيم انجام گرفته است و تلآويو نميتواند حضور نظامي ايران در سوريه را بپذيرد. به عقيده تحليلگران، اين حمله دو پيام به تهران ارسال كرد: نخست، رژيم صهيونيستي تصميم به ادامه رويارويي و مقابله با حضور نظامي ايران در سوريه دارد. و دوم، فعاليتهاي نظامي ايران در سوريه كاملاً تحت نظارت اطلاعاتي تلآويو است.
درهمينحال، رسانههاي صهيونيستي و غربي با استناد به گزارشهاي سازمانهاي اطلاعاتي خود ادعا كردند كه نيروهاي ايراني از پايگاه T-4 بهعنوان يك مركز كنترل عمليات براي پهپادهاي خود در جنگ سوريه استفاده كردهاند. روزنامه والاستريت ژورنال نيز در شماره 18 آوريل خود مدعي شد ايران پس از حمله قبلي رژيم صهيونيستي به اين پايگاه در جريان درگيري هوايي 10 فوريه (21 بهمن) گذشته كه درپي ورود يك پهپاد ناشناس به حريم هوايي رژيم صهيونيستي آغاز شد، براي تقويت پدافند هوايي خود در اين پايگاه يك سامانه موشكي زمين به هواي پيشرفته تور ام ـ يك ساخت روسيه را از تهران به اين نقطه منتقل كرده بود. به ادعاي اين روزنامه، صهيونيستها بسيار مصر بودند كه بهسرعت و پيش از آنكه اين سامانه پدافند هوايي جديد در تياس عملياتي شود، حمله خود را آغاز كرده و آن را نيز منهدم كنند.
درهمينحال، اغلب مقامهاي ارشد رژيم صهيونيستي مانند بنيامين نتانياهو، نخستوزير؛ اويدور ليبرمن، وزير دفاع؛ و يسرائيل كاتز، وزير اطلاعات ظرف روزهاي اخير ضمن تأكيد بر عزم و اراده تلآويو براي جلوگيري از حضور دائمي جمهوري اسلامي در سوريه به هر وسيله ممكن و به هر بهاي لازم، انجام اين مسئوليت را داراي ارزش حياتي براي رژيم صهيونيستي توصيف كردند. ليبرمن حتي نزديك شدن ايران به مرزهاي رژيم صهيونيستي و تثبيت حضور نظامي اين كشور در سوريه را بهمثابه سفت شدن طناب دار به دور گردن اين رژيم دانست. آنها همچنين تهديد كردند تا هر نوع اقدام تلافيجويانه ايران برضد خود را با شدت هرچه تمامتر پاسخ گويند و در اين راه حتي آمادهاند تا حكومت اسد در دمشق را نيز سرنگون سازند.
همزمان ارتش رژيم صهيونيستي در اقدامي نمادين دست به انتشار تصاوير ماهوارهاي زد و ادعا كرد اين عكسها نشاندهنده فعاليتهاي سپاه پاسداران در پنج پايگاه هوايي عمده سوريه است و آنها درحال برنامهريزي براي انجام حملاتي برضد سرزمينهاي اشغالي هستند. ازاينرو، حرف و عمل مقامهاي صهيونيستي نشان ميدهد كه آنها به اين جمعبندي رسيدهاند كه رژيم صهيونيستي بايد همين حالا دست به اقدام بزند تا مانع تكرار تجربه جنوب لبنان در دهه 1980 و شكلگيري حزبالله ديگري در مرزهاي خود با سوريه گردد؛ بهويژه كه اين بار علاوهبر نيروهاي شبهنظامي شيعه كه در چهارچوب «مدافعين حرم» در سوريه ميجنگند، برگزيدهترين واحدهاي سپاه پاسداران ايران در كنار آنها در فاصلهاي نهچندان دور از مرزهاي جولان اشغالي حضور داشته و هدايت اين نيروها را برعهده دارند. برايناساس، بهنظر ميرسد كابينه امنيتي نتانياهو به حملات نظامي به نيروهاي ايراني، پايگاههاي نظامي و تجهيزات آنها در سوريه با شدت بيشتري ادامه دهد تا بهاي تداوم اين حضور نظامي را براي تهران و درصورت لزوم براي دولت اسد بالا ببرد. ميتوان انتظار داشت كه صهيونيستها دراينميان، نگاه اميدوارانهاي نيز به دخالت نظامي آمريكا به سود خود و بهمنظور هرچه بيشتر تحت فشار گذاشتن ايران در سوريه داشتند؛ اما شكل و اهداف حمله موشكي آمريكا، فرانسه و بريتانيا به سوريه بهگونهاي نبود كه تلآويو خواهان آن بود. همچنين اظهارات ترامپ مبنيبر «پايان مأموريت» آمريكا در سوريه پس از شكست داعش و نيز ضربه به «تواناييهاي شيميايي» ارتش سوريه، مقامهاي تلآويو را از خروج آمريكا از سوريه و تنها ماندن آنها در برابر ائتلاف ايران، حزبالله، سوريه و روسيه بهشدت نگران ساخته است. ازاينروست كه كشاندن آمريكا به درگيري نظامي با ايران به هدف اخراج سربازان ايراني از اين كشور ميتواند يكي از اهداف نتانياهو باشد.
انتقام ايران چگونه ميتواند باشد
به عقيده اغلب تحليلگران، ايران در برابر حمله رژيم صهيونيستي به پايگاه T-4 سكوت نخواهد كرد، و اكنون درحال برنامهريزي اقدام تلافيجويانه خود است. برخي حتي معتقدند كه اين اقدام جدا از حملهاي به رژيم صهيونيستي، ميتواند پاسخ به تجاوز اخير آمريكا، فرانسه و بريتانيا به سوريه را نيز درنظر گرفته و بهشكل يك عمليات نظامي بزرگتر و با حمايت روسيه بهشكل عبور از رودخانه فرات و آزادسازي بخشهاي شرقي آن باشد. صبح شنبه 14 آوريل (25 فروردين)، گزارشهايي مبنيبر تلاش مجدد يك واحد مشترك از نيروهاي سوري و حزبالله لبنان، و با حمايت روسيه براي ورود به كرانه شرقي رودخانه فرات و ميادين نفتي «العمر» كه تحت كنترل «نيروهاي دموكراتيك سوريه» مورد حمايت آمريكاست، منتشر شد. درهمينحال، منابع صهيونيستي ادعا ميكنند كه سردار قاسم سليماني، فرمانده نيروي قدس سپاه در سوريه حضور دارد و درحال آماده كردن مقدمات يك پاسخ نظامي مهم به بمباران پايگاه T-4 است. آنها مدعي شدهاند كه اين روزها تحركات نظامي زيادي در پايگاههاي نيروهاي ايراني بهچشم ميخورد كه ميتواند حاكي از نزديك بودن اقدام تلافيجويانه ايران باشد.
اما درصورتيكه ايران بخواهد دست به پاسخي نظامي به سرزمينهاي اشغالي بزند چه گزينههايي دارد؟ آنچه ايران ميتواند انجام دهد ازطريق سه گزينه جداگانه است: 1. حمله به سرزمينهاي اشغالي از خاك سوريه يا لبنان و يا حمله به اهداف صهيونيستي در آبهاي ساحلي و فلات قاره سرزمينهاي اشغالي ماند شناورها و سكوهاي استخراج گاز، 2. حمله به اهداف صهيونيستي در خارج از منطقه، و 3. حمله مستقيم نظامي از خاك ايران به سرزمينهاي اشغالي بهوسيله موشكهاي بالستيك دوربرد.
انتخاب گزينههاي دوم و سوم ازسوي ايران دور از ذهن بهنظر ميرسند. اهداف صهيونيستي در خارج بيشتر شامل مراكز ديپلماتيك، بازرگاني و سياحتي هستند و اصولاً ماهيتي غيرنظامي دارند. ازآنجاييكه رژيم صهيونيستي بهگونهاي مشهود به يك هدف نظامي ايران در سوريه حمله كرد، احتمال انتخاب هدفهاي غيرنظامي ازسوي ايران منتفي است و جمهوري اسلامي نيز خود را ملزم به ضربه زدن به يك هدف نظامي رژيم صهيونيستي ميداند. حمله با موشكهاي بالستيكي از ايران به رژيم صهيونيستي نيز دور از ذهن است؛ زيرا ميتوان آن را بهعنوان يك اعلان جنگ عملي به رژيم صهيونيستي جلوه داد. در شرايط كنوني لزومي براي اين كار وجود ندارد، بهويژه آنكه پرتاب موشكهاي بالستيك به سوي سرزمينهاي اشغالي، صرفنظر از اهداف آن ميتواند موجب وارد آمدن فشار بينالمللي بيسابقهاي بر جمهوري اسلامي و چهبسا زمينهسازي براي واكنش نظامي آمريكا شود. چنين وضعيتي ميتواند پيامدهاي نظامي و سياسي غيرقابل پيشبيني بههمراه داشته باشد.
بنابر اين دلايل، گزينه نخست بيشترين احتمال را به خود اختصاص ميدهد. باوجوداين، حمله موشكي از خاك لبنان به اهداف نظامي در سرزمينهاي اشغالي و يا آبهاي ساحلي آن ميتواند منجربه وقوع جنگي جديد ميان حزبالله و رژيم صهيونيستي شود. بهنظر نميرسد كه درحالحاضر حزبالله لبنان كه همچنان درگير جنگ داخلي سوريه است و بنابه برخي از گزارشهاي تأييدنشده هنوز هفتهزار نفر از رزمندگانش در ميدانهاي نبرد سوريه حضور دارند، خواهان درگيري بزرگ ديگري با رژيم صهيونيستي باشد. يك جنگ جديد ميتواند آسيب شديدي به زرادخانه و زيرساختهاي نظامي حزبالله وارد آورد؛ آن هم در زمانيكه رهبري اين گروه سرگرم تثبيت موقعيت خود بهعنوان «محافظ لبنان» در آستانه انتخابات پارلماني ششم ماه مي اين كشور است. سيدحسن نصرالله نيز در سخنان اخير خود با اشاره به افتادن رژيم صهيونيستي به ورطه جنگ مستقيم با ايران و نيابتي نبودن پاسخ تلافيجويانه ايران، بهصورت ضمني شركت حزبالله در اين واكنش نظامي را رد كرد.
بهاينترتيب. پرتاب موشك از خاك سوريه به سرزمينهاي اشغالي محتملتر از گزينههاي ديگر است. ايران ميتواند در چهارچوب اين گزينه اهداف نظامي رژيم صهيونيستي در بخش شمالي فلسطين اشغالي در منطقه نزديك به مرز سوريه مانند پايگاههاي هوايي يا ديگر مراكز نظامي را آماج تعداد قابل توجهي موشك با قابليت هدايتپذيري از نوع فاتح 110 قرار دهد. انتخاب يك هدف بزرگ مانند يك پايگاه هوايي، علاوهبر اهميت نمادين آن موجب ميشود كه حتي درصورت عدم اصابت موشكها به اهداف تعيينشده مانند ساختمانها و يا آشيانههاي هواپيماها (بهدليل خطاي موشكها در اصابت به هدفها و يا رهگيري شماري از آنها توسط دفاع ضدموشكي)، اما صرفاً با انفجار يك فروند از آنها در محيط پايگاه اعتبار حمله موفقيتآميز به ايران داده شود.
باوجوداين، چنين حملهاي به يك نماد نظامي چشمگير رژيم صهيونيستي ميتواند واكنشي سخت ازسوي تلآويو را بههمراه داشته باشد. نتانياهو و ليبرمن پيش از اين تأكيد كرده بودند كه هرگونه پاسخگويي ايران را بهشدت و حتي با حمله به زيرساختها و مراكز سياسي دولت سوريه پاسخ خواهند داد. ميتوان انتظار داشت كه دامنه و شدت اقدام بعدي رژيم صهيونيستي به ميزان تلفات و خسارات تلافي احتمالي ايران بستگي خواهد داشت؛ اما سناريوي ديگري كه دراينميان احتمال رخ دادن آن وجود دارد، پرتاب موشك ازسوي نيروهاي ايراني به يك قرارگاه مرزي نظاميان رژيم صهيونيستي در بلنديهاي جولان است. انتخاب اين گزينه امتيازهاي ذيل را داراست: 1. انجام اقدامي تلافيجويانه برضد يك هدف نظامي، 2. كسب شانس موفقيت بيشتر در اين حمله بهدليل احتمال وجود پوشش ضدموشكي كمتر در نوار مرزي، 3. درهمينحال، مقامهاي تلآويو نيز ميتوانند اينچنين حمله را با يك تلافي كمشدت پاسخ گويند و براي پرهيز از وقوع يك درگيري بزرگ با ايران و سوريه و پيامدهاي ناخوشايند آن، اين مورد را فيصلهيافته اعلام كنند.
نتيجهگيري
از نكات و موارد يادشده ميتوان به جمعبندي زير رسيد:
1. با درنظر گرفتن شرايط سياسي منطقه و همچنين برنامههايي كه ازسوي دولت ترامپ و متحدان منطقهاي آن جهت وارد آوردن فشار بيشتر بر تهران با شكلها و صورتهاي مختلف در جريان است، هر نوع حمله تلافيجويانه به عمق خاك فلسطين اشغالي ميتواند زمينه را براي مشروعيت بخشيدن به فشارهاي بيشتر ازجمله در زمينه نظامي بر ايران فراهم آورد.
2. با درپيش گرفتن رويه تهاجميتر نظامي ازسوي رژيم صهيونيستي در سوريه، جمهوري اسلامي ايران بايد انتظار حملات بيشتري را در اين كشور داشته باشد و براي آن به اتخاذ تدابير دفاعي لازم دست بزند.
3. اما به عقيده بسياري از كارشناسان، شايد بهترين گزينه براي تهران و دمشق اين باشد كه ضمن اتخاذ خويشتنداري و پرهيز از گسترش دامنه تنش و درگيري با رژيم صهيونيستي، بهطور جدي موضوع مجهز ساختن ايران به سامانه پيشرفته پدافند هوايي اس 400 و پانتيسراس 1 و نيز سوريه به اس 300 را در دستور كار خود قرار دهند. براساس محاسبات روي كاغذ و برپايه دادههاي فني موجود، مسلح كردن ارتش سوريه به سامانههاي اس 300 آزادي عمليات را از نيروي هوايي رژيم صهيونيستي در آسمان سوريه و لبنان سلب خواهد كرد و نوعي بازدارندگي را دراختيار اين كشور قرار ميدهد. شانس موفقيت اين گزينه هنگامي افزايش مييابد كه درصورت تصميم جدي مسكو به انجام چنين اقدامي، اين موشكها فوراً از انبارهاي ارتش روسيه به سوريه انتقال يابند. علاوهبراين، براي جلوگيري از حمله رژيم صهيونيستي به اين سامانهها، تا هنگام اتمام دوره آموزش نفرات سوري براي كار با اس 300، راهاندازي آنها بر عهده پرسنل روسي قرار گيرد.
4. همانطور كه امير دريادار شمخاني، دبير شوراي امنيت ملي جمهوري اسلامي در سخنان چندي پيش خود تأكيد كرد، ايران در زمان مناسب و با اتخاذ روشي كه خود آن را انتخاب ميكند در برابر حمله رژيم صهيونيستي دست به اقدام تلافيجويانه خواهد زد. بااينحال، ميتوان انتظار داشت كه چنانچه قرار باشد سامانه اس 300 بهشكلي قريبالوقوع دراختيار ارتش سوريه قرار گيرد، پاسخ ايران پس از اطمينان از بهبود كيفي در پدافند هوايي سوريه انجام خواهد گرفت.
التعليقات