عضويت آلمان در شوراي امنيت سازمان ملل:
موانع و چشم انداز
پس از پايان منازعه شرق و غرب، نه تنها منازعات سنتي بين دولتها ، بلكه منازعات داخل دولتها نيز تهديد عليه صلح جهاني به شمار ميروند. پس كسب يك جايگاه در بين 15 كرسي شوراي امنيت براي اعضاي شورا اين امكان را فراهم ميسازد تا در مورد مسائل مربوط به سياستهاي امنيت جهاني به بحث و گفتگو بپردازند و تدابير و اقدامات لازم را به عمل آورند كه اين اقدامات شامل تحريمها و مداخلات نظامي ميشود؛ به عنوان مثال قطعنامه اخير 1973 ليبي كه آلمان براي اجراي طرح ممنوعيت پرواز بر فراز ليبي راي ممتنع داد و در عمليات نظامي عليه ليبي شركت نكرد. وزير خارجه آلمان با اشاره به اينكه در اين قطعنامه علامتها و اقدامات قوي در مورد ليبي ارائه شده است گفت:" در مسئله ليبي راه حل نظامي وجود ندارد و راهحل آن سياسي است."
از اين رو اين گفته وزير خارجه آلمان مورد توجه است كه :"اتحاد آلمان و بيست سال پس از آن، انتخاب آلمان در شوراي امنيت سازمان ملل، دليلي است براي اعتماد به آلمان و پيش پرداختي براي جلب اعتماد بيشتر. دليلي براي اعتماد است چون نقش اساسي در سالهاي اخير در عرصه بين الملل دااشته است، و پيش پرداخت براي اعتماد، چون آلمان از هم اكنون بايد مسئوليت بيشتري را قبول كند." عضويت آلمان در سازمانهاي مهم بينالمللي نظير سازمان ملل، ناتو ،صندوق بينالمللي پول ، اتحاديه اروپا و سازمان همكاري و امنيت اروپا و نقشي كه در اين سازمانها دارد، اهميت آن را بيشتر نمايان ميسازد. آلمان سومين رتبه تامين بودجه سازمان ملل را به خود اختصاص داده و در صندوق بينالمللي پول داراي سهم 6 درصدي است. پرداختي آلمان به بودجه 141 ميلياردي اتحاديه اروپا، بالغ بر 6/26 ميليارد يورو است. همچنين ارتش آلمان از مارس 1999 در ماموريت سازمان پيمان آتلانتيك شمالي در كوزوو و در عمليات ايساف در افغانستان شركت داشته است. همچنين آلمان از اعضاي مهم گروه موسوم به 1+5 است كه به حل مسئله هستهاي ايران ميپردازد.
فعاليت آلمان در مسائل كوچك و بزرگ بين المللي و عضويت اين كشور در شوراي امنيت حكايت از آن دارد كه در خط مشي سياسي آلمان اعتماد به نفس جديدي به چشم مي خورد. اينكه آلمان موقعيت و نفوذ تازه بدست آورده را در خدمت چه اهدافي قرار خواهد داد در سخنان گيدو وستروله وزير امور خارجه آلمان در مجمع عمومي سازمان در اكتبر تشريح شده است. وستروله از صلح، امنيت، حفاظت از محيط زيست، توسعه، خلع سلاح و جلوگيري از گسترش سلاحهاي اتمي در جهان سخن گفت. همچنين آنگلا مركل ،صدراعظم آلمان، متعهد شده است كه كشورش در طول دوره عضويت در شوراي امنيت با جديت در راه ايجاد اصلاحات در سازمان ملل گام بردارد كه كسب كرسي دائم در شوراي امنيت در همين راستا ميباشد.
عليرغم شعارهاي آنگلا مركل و وزير خارجه آلمان در خصوص اعتماد به نفس و قدرت جديد اين كشور در عرصه بينالملل نبايد فراموش كرد كه گرايش آلمان بيشتر به سمت غرب است و اين امر بيانگر اين ميباشد كه ماداميكه آلمان در زير چتر حمايتي آمريكا قرار دارد توانايي لازم براي تحقق كامل اهداف خويش در شوراي امنيت را نخواهد داشت زيرا آمريكا از برخي اهداف آلمان مانند عضويت دائم در شوراي امنيت استقبال نخواهد كرد. از طرفي ديگر احتمال مخالفت كشورهايي چون انگليس و فرانسه كه رقباي اروپايي آلمان به شمار ميآيند در روند حصول برخي اهداف آلمان كه منافع آنها را به خطر مي اندازد دور از انتظار نيست.
از سوي ديگر، فقدان اراده كافي براي خارج شدن از چتر حمايتي آمريكا باعث شده تا نقش آلمان به عنوان يك قدرت آرام در تحولات بينالمللي و مسائل آن نظير نقش ميانجي در پرونده هستهاي ايران كاهش يابد. در بسياري از اين تحولات مانند پرونده هستهاي ايران آمريكا علاقمند به حل مستقيم و بلاواسطه مسئله است و نقش چنداني براي بازيگراني چون آلمان قائل نميشود با اين وجود اگر در تحريمها كشورهاي اروپايي همراهي نميكردند تحريمها كمتر اثر ميگذاشت همانطور كه در سال 2003 با راي منفي آلمان كه عضو شوراي امنيت بود، آزردگي شديدي بين آلمان و آمريكا به وجود آمد. چنين مسئلهاي اين بار ميتواند در اثر تشديد بحران بر سر مسئله هستهاي ايران و مجوز عمليات نظامي عليه اين كشور اتفاق افتد، زيرا آلمان در تلاش است در كنار تحريم و فشار، گفتگو با ايران را از دست ندهد.
التعليقات