نگاهي به جديدترين دستاورد فناورانه هوش مصنوعي و كاربري آن در حوزه جنگهاي تركيبي
فناوري ChatGPT و آينده جنگهاي شناختي
طي هفتههاي اخير معرفي يك فناوري پر سروصداي جديد در حوزه هوش مصنوعي افكار عمومي جهان را به خود مشغول كرده است. اين فناوري جديد كه با عنوان ChatGPT شناخته ميشود در واقع يك ربات گفتگو محور طراحي شده مبتني هوش مصنوعي است. اين هوش مصنوعي توسط OpenAI توسعه پيدا كرده است. اوپن ايآي در واقع يك شركت آمريكايي تحقيقاتي غيرانتفاعي فعال در حوزه هوش مصنوعي است كه مدعي تلاش در مسير توسعه هوش مصنوعي بيضرر در راستاي اهداف بشردوستانه ميباشد. نكته جالب توجه اينجاست كه ايلان ماسك، مديرعامل پر حاشيه شركتهايي مانند تسلا، استارلينك و حتي توئيتر از بنيانگذاران اين شركت نيز محسوب ميشود.
فناوري ChatGPT را ميتوان نسخه تكامل يافته فناوري هوش مصنوعي در حوزه ارتباطات دانست چرا كه اين ربات هوشمند به واسطه توان پردازشي بالاي خود قادر است كه با مخاطبان انساني ارتباط برقرار كرده و در قالب متن به گفتگوي با آنها بپردازد و حتي براي پرسشهاي آنها پاسخهاي متفكرانه ارائه دهد، به همين دليل اين فناوري در مدت كوتاهي توانسته است به يكي از مورد توجه ترين دستاوردهاي فناورانه جهان در حوزه هوش مصنوعي بدل گردد.
اين فناوري به واسطه مدلهاي زباني بزرگ (large language models) قادر به يادگيري و پردازش پيامهاي دريافتي از مخاطب بوده و بر همين مبنا قادر است كه پاسخهاي سنجيدهاي به مخاطبان خود ارائه دهد. در اين مدل هوش مصنوعي از طريق تزريق انبوهي از اطلاعات تربيت شده و مهارتهاي تفسيري آن در مواجهه با پيامهاي انساني تقويت ميشود. اين نوع هوش مصنوعي براي فهم انتظارات انسانها و ارائه پاسخ متناسب از تكنيك بازخورد انساني استفاده ميكند به همين دليل اين نوع فناوري كه محصول فعلي آن در قالب يك چتبات عرضه شده است به عنوان انقلابي در عرصه هوش مصنوعي در نظر گرفته ميشود.
ربات هوش مصنوعي ChatGPT بر اساس فناوري نسل 3.5 مبدل توليدگر از پيش آموزش ديده (موسوم بهGPT) طراحي شده است، اين فناوري در واقع يك مدل زباني خودگرا است كه از يادگيري عميق براي پردازش، تفسير و توليد زبان انساني استفاده ميكند. بر اساس آمارهاي منتشر شده اين نسخه از فناوري داراي بيش از 175 ميليارد پارامتر زباني است كه محصول پردازش بيش از 570 گيگابايت متون آموزشي مختلف است، از اين رو اين نسخه از فناوري بكار رفته در توليد ChatGPTقادر به فهم و اجراي اقداماتي است كه به شكل مستقيم براي اجراي آنها آموزش نديده است! به طور مثال يكي از اساتيد دانشگاه پنسيلوانيا اخيراً از اين چتبات خواسته است تا در يكي از امتحانات رشته مديريت ارشد كسبوكار (MBA) شركت كند. اين ربات هوشمند نه تنها اين آزمون را با موفقيت به پايان رسانده بلكه توانسته است با تكيه بر دانستههاي خود سوالات جديدي را براي ارزيابي دانشجويان اين رشته طراحي كند.
اين ربات هوشمند در طي چند هفته اخير توسط ميليونها كاربر مورد استفاده قرار گرفته و توانسته است با توليد محتواهاي متنوع و جديدي از جمله شعر، داستان و حتي كدهاي برنامهنويسي مورد نياز كاربران توانايي خود در خلق محتوا را به نمايش بگذارد تا جايي كه در فضاي رسانهاي غرب نگرانيهايي از تبديل شدن اين فناوري به رقيبي براي طيف متنوعي از مشاغل انساني مطرح شده است! علاوه بر اين فناوري ChatGPT توسط شركتي ارائه شده كه بخشي از منظومه اقتصادي ايلان ماسك محسوب ميشود لذا در آيندهاي نه چندان دور شاهد تلفيق اين محصول در ساير محصولات شركتهاي تابعه ماسك از جمله خودروهاي خودران، رباتهاي انسان نما و . . . خواهيم بود.
اين نكته را نيز بايستي در نظر داشت كه بر اساس قوانين ايالات متحده آمريكا اغلب فناوريهاي پيچيده و نوين توليد شده در اين كشور حداقل براي بازهاي 5 ساله در انحصار وزارت دفاع اين كشور هستند و شركتهاي آمريكايي حق عرضه عمومي اين دست فناوريها را ندارند لذا بدون شك ChatGPT داراي همزاداني در نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي آمريكاست كه به طور رسمي در رابطه با آنها اطلاعاتي منتشر نشده است اما در توسعه فناوريهاي نظامي جديد آمريكا از جمله جنگندههاي F-35 ميتوان ردپاي آنها را مشاهده كرد!
مضاف بر اين بايستي به اين چشم انداز نيز توجه داشت كه فناوري هوش مصنوعي مورد بحث، انقلابي در عرصه توليد محتوا به زبانهاي مختلف ايجاد خواهد كرد لذا با توجه به افزايش تمايل قدرتهاي جهان به بهره برداري از جنگ افزارهاي شناختي دور از انتظار نيست كه اين نوع فناوري در پيوند با پايشگرهاي كلان داده فعال در حوزه فضاي مجازي تبديل به يكي از مخربترين سلاحهاي شناختي تاريخ بشر گردد.
براي درك بهتر اين تهديد كافيست تصور كنيد كه هوش مصنوعي GPT يك قدرت متخاصم بدون مداخله عامل انساني با تكيه بر كلان دادههاي احصاء شده از فضاي مجازي كشورمان به صورت بلادرنگ موضوعات داراي اهميت براي افكار عمومي كشورمان را تشخيص داده و در كسري از زمان در قالب دهها نوع محتوا و صدها هزار حساب مجازي مختلف دست به تاثيرگذاري و هدايت افكار عمومي كشورمان بزند! همانگونه كه مشخص است انجام اين فرايند به شكل سنتي و حتي با وجود دسترسي به صدها عامل انساني در قالب لشگرهاي سايبري به ساعتها زمان نياز دارد اما هوش مصنوعي در كسري از زمان و با صرف كمترين هزينه قادر به اجراي اين دست عملياتهاست.
جالب است بدانيد كه مدتي قبل شركت آمريكايي مايكروسافت از فناوري هوش مصنوعي VALL-E پرده برداشت، اين فناوري با ضبط تنها سه ثانيه از صحبتهاي هر انسان، قادر به تقليد صداي وي ميباشد.
با توجه به آنچه در اين نوشتار توضيح داده شد دستاوردهاي اخير در حوزه هوش مصنوعي بدون شك آينده جنگهاي شناختي را متحول خواهند كرد اما سوال اينجاست كه ما در كشورمان براي مواجهه با اين دست تهديدات تا چه اندازه آمادهايم؟ آيا در سپهر دفاعي و امنيتي خود تدبيري براي مواجهه هوشمندانه با اين دست فناوريها اتخاذ كردهايم؟ طبيعتاً طرح اين دست سوالات و تلاش براي پاسخ به آنها ميتواند موجبات افزايش آگاهي عمومي كشورمان را در رابطه با ضرورت افزايش سرمايه گذاري در حوزه هوش مصنوعي و پيشگيري از عقب افتادگي كشورمان در اين عرصه راهبردي فراهم كند. فراموش نكنيم كه اين حوزه فناورانه از چنان اهميتي برخوردار است دولت امارات در همسايگي ما وزارتخانه ويژهاي را تحت عنوان «وزارت هوش مصنوعي» ايجاد كرده و در قالب سند چشم انداز 2031 خود به دنبال شدن به يكي از قدرتهاي جهاني اين عرصه است.
التعليقات