روابط هند با رژيم صهيونيستي
بسياري از كارشناسان و محققان روابط بينالملل و سياست معتقدند كه نظام بينالملل درحال يك تغيير ژئوپليتيك مهم يعني تغيير قدرت جهاني از غرب بهسوي شرق است؛ بهعبارتي بر ظهور آسيا تأكيد دارند. اين تغييرات موجب بازصفبندي قدرتهاي منطقهاي و جهانيشده و بهطور خاص بر آينده خاورميانه و وضعيت رژيم صهيونيستي تأثيرگذار خواهد بود. درهمينراستا، رژيم صهيونيستي همانند بسياري از كشورها اهميت اين تغييرات را درك كرده و متمايل به سمت آسيا شده و نقش روبهرشدي را كه دو كشور آسيايي هند و چين در امور جهاني ايفاء خواهند كرد را مورد توجه قرار داده است. دراينميان، هند بعد از به قدرت رسيدن مودي در مركز توجه رژيم صهيونيستي قرار گرفته است. امروزه پيوند ميان هند و رژيم صهيونيستي عمدتاً معطوف به حوزههاي نظامي، اقتصادي و تكنولوژيك و برپايه منافع مادي دو طرف است كه البته برخي از اين پيوندها ازسوي برخي رقبا تحت فشار است. متن حاضر ضمن مروري بر روابط هند و سرزمينهاي اشغالي، به عوامل تأثيرگذار بر پيوند فزاينده هند به منطقه خاورميانه پرداخته و سپس دلايل هند براي تقويت روابط با رژيم صهيونيستي را مورد اشاره قرار داده است.
مروري بر روابط هند و رژيم صهيونيستي
بعد از چهار دهه روابط سرد ميان هند و رژيم صهيونيستي اين دو كشور روابط كامل ديپلماتيك خود را در سال 1992 برقرار كردند. چندين عامل تاريخي باعث به تأخير افتادن عاديسازي روابط دو طرف بوده است كه مهمترين آنها سياستهاي به اجرا گذاشته شده ازسوي رهبران هند مثل مهاتما گاندي و جواهر لعل نهرو بوده است. حمايت سنتي اين رهبران از اعراب در منازعه فلسطين و سياست خارجي عدم تعهد نهرو مانعي براي نزديكي روابط با رژيم صهيونيستي بوده است. بخشي از دليل اين امر به اين واقعيت برميگشت كه هند داراي بزرگترين اقليت مسلمان در جهان بوده است. بههرحال اين تخاصم درقبال رژيم صهيونيستي خود را در رأي منفي هند در مجمع عمومي سازمان ملل متحد در سال 1947 درقبال طرح ايجاد رژيم صهيونيستي نشان داد. تنها در سپتامبر 1950 هند بهصورت دوژوره رژيم صهيونيستي را مورد شناسايي و كنسولگري اين رژيم در سال 1953 در بمبئي راهاندازي شد. بااينحال نزديكي هند به جمال عبدالناصر و تعهد به جنبش عدم تعهد همچنين نفوذ قابل توجه جمعيت مسلمان بر سياستهاي داخلي هند سردي روابط با رژيم صهيونيستي را تشديد ميكرد. مواضع هند درقبال رژيم صهيونيستي در سراسر دوران جنگ سرد مبتنيبر نگاه ضدامپرياليستي و ضدغربي بود كه با اعراب و جهان اسلام همخواني داشت. علاوهبراين، نزديكي رژيم صهيونيستي با آمريكا در دهه 1960 باعث نگراني هند شده بود كه در آن زمان نسبت به نيات سياست خارجي آمريكا مشكوك بود. با پايان جنگ سرد و فروپاشي شوروي، متحد ديپلماتيك و استراتژيك اصلي هند,در سال 1991 وضعيت تغيير كرد و هند مجبور به بازنگري در سياست خارجي خود براي هماهنگي خود با محيط بينالمللي درحال تغيير شد. در آن زمان بحران صنايع نظامي شوروي هند را مجبور به روي آوردن به ديگر عرضهكنندگان مطرح كرد كه دراينميان رژيم صهيونيستي منبع مطلوبي محسوب ميشد. همچنين تهديدات جديد عليه هند بازارزيابي روابط با رژيم صهيونيستي را براي دولت هند ضروري ميساخت. بهاينترتيب هند براي مشاركت در فرايند صلح خاورميانه روابط ديپلماتيك خود را با رژيم صهيونيستي مدنظر قرار داد. ديگر واقعهاي كه تأثير زيادي بر تصميمگيرندگان هندي براي عاديسازي روابط هند و رژيم صهيونيستي در ژانويه 1992 داشت ازسرگيري روابط ديپلماتيك رژيم صهيونيستي با ديگر كشورهاي آسيايي مثل ويتنام، لائوس و كلمبيا بود. درمجموع در پايان جنگ سرد بسياري از كشورها خواهان عاديسازي روابط خود با رژيم صهيونيستي شدند؛ رژيمي كه داراي تكنولوژي پيشرفته و روابط عالي با ايالات متحده آمريكا بود. هند نيز در اين زمان رژيم صهيونيستي را متحدي يافت كه ميتوانست تا حد بسياري نيازهاي نظامياش را بعد از فروپاشي شوروي تأمين كند.
در سالهاي اخير بهخصوص بهدنبال پيروزي حزب بهاراتيا جاناتا (BJP) روابط ميان هند با رژيم صهيونيستي با شفافيت بيشتر روبهبهبودي رفته است. نارندرا مودي، نخستوزير هند و رهبر حزب بهاراتيا جاناتا هرگز هواداري خود درقبال رژيم صهيونيستي را پنهان نكرده و روابط هند با اين رژيم را ارتقاء داده است.
عوامل محرك پيوند روبهرشد هند با خاورميانه
پنج عامل ترسيمكننده روابط روبهرشد هند با خاورميانه محسوب ميشود كه عبارتند از:
1ا انرژي بهعنوان يك عامل مهم: نياز هند به نفت و گاز طبيعي خاورميانه اين كشور را بهسوي خاورميانه ميكشاند؛
2. گسترش مبادلات اقتصادي با خاورميانه: تجارت، سرمايهگذاري و نيروي كار هندي و پيوندهاي معطوف به انرژي هند با خاورميانه منجربه گسترش سريع مبادلات اقتصادي با خاورميانه شده است؛
3. اسلام در هند: اسلام يكي از عوامل مهم پيونددهنده هند با خاورميانه و از محركهاي پيوند هند با اين منطقه است؛
4. ارتباطات سياسي و نظامي با خاورميانه؛
5. خواست هند براي تبديل شدن به يك قدرت جهاني: اين خواسته ميتواند منجربه يك سياست خاورميانهاي حمايتيتر شود.
دلايل مودي براي تقويت روابط با رژيم صهيونيستي
1. رژيم صهيونيستي يك قدرت برجسته در حوزه ابتكارات كشاورزي محسوب ميشود و تعجببرانگيز نيست اگر همكاري در حوزه كشاورزي به يك جنبه مهم در روابط هند و رژيم صهيونيستي تبديل شود. اشتغال 52 درصد نيروي كار هند در بخش كشاورزي و ميانگين نيمي از هزينه خانوارها به بخش غذا، اهميت اين بخش را نشان داده و طبيعي است كه همكاري ميان دو طرف دراينزمينه جذاب باشد. برهميناساس، رژيم صهيونيستي مراكز پژوهشي را در حوزه كشاورزي در چندين ايالت هند برپا كرده و برنامههايي را براي ايجاد مراكز عالي بيشتر در اين كشور طراحي كرده است.
2. همكاريهاي دفاعي و امنيتي نقشي مهم در روابط هند و رژيم صهيونيستي ايفا ميكند. رژيم صهيونيستي ابزارهاي محدودي براي پيشبرد منافع سياست خارجي خود دارد. اين رژيم عضو هيچ سازمان يا مجمع منطقهاي مهم نيست؛ لذا همكاري دفاعي و امنيتي تبديل به مؤثرترين ابزار سياست خارجي رژيم صهيونيستي شده است. عليرغم عدم تعاملات هند با رژيم صهيونيستي براي مدت طولاني اما تلآويو كمكهاي نظامي به هند طي همه جنگهاي اين كشور بعد از جنگ اول كشمير طي سالهاي 1947ـ1948 ارائه كرده است؛ بهخصوص در دو دهه اخير، رژيم صهيونيستي يكي از عرضهكنندگان قابل اتكاء براي هند بوده است. برايناساس، همكاريهاي عملياتي و برگزاري مانورهاي مشترك ميتواند قدم بعدي در بهبود روابط دو كشور محسوب شود. سپس همكاري در حوزه تكنولوژي و تحقيقات فضايي، امنيت سايبر، و تكنولوژي اطلاعاتي احتمالاً ميان دو طرف ارتقاء خواهد يافت.
3. دولت مودي شروع بهكار را با برخي كشورها مثل سريلانكا و مالديو در چهارچوبهاي سهجانبه در راستاي ارتقاء سازوكارهاي امنيتي دريايي متوازن كرده است. اين شامل پروژههاي مشترك، گفتگوها و مشورتهاي سطح بالا در زمينه مسائل امنيتي و سياسي مهم ميشود. برايناساس، پتانسيل گنجاندن مشاركت هند و رژيم صهيونيستي در چهارچوب دوجانبه با ايالات متحده آمريكا يا ديگر چهارچوبهاي سهجانبه كه هند و آمريكا عضو آن هستند، وجود دارد. همكاري ميان دولت مودي و رژيم صهيونيستي ميتواند براي برداشتن قدم بعدي در افزايش مشاركت ميان دو طرف مفيد باشد.
4. دولت مودي از نظر كمي و كيفي درصدد ارتقاء تعامل با دياسپوراي هندي است. وي در تلاش براي سادهسازي قوانين و توجه به نگرانيها و تعامل با آنها براي توسعه برنامه عمل دولت خود ميباشد. اين امر به ارتقاء روابط جوامع هندي با كشور زادگاه خود كمك ميكند. دراينميان نزديك به 85 هزار نفر با ريشه هندي در رژيم صهيونيستي زندگي و حدود ده هزار تبعه هندي در سرزمينهاي اشغالي كار ميكنند. ارتباط با جامعه هندي در سرزمينهاي اشغالي و استفاده از آن براي تقويت روابط قدم بعدي براي تقويت روابط دوجانبه خواهد بود.
5. ارتباطات مردم با مردم بهخصوص تعميق پيوندهاي فرهنگي و تروريسم ديگر جنبه مهم روابط ميان دو كشور است. تا قبل از سفر مودي، كابينه رژيم صهيونيستي مجموعهاي از اقدامات را با هدف تقويت روابط ميان دو كشور ازجمله افزايش شمار توريستهاي هندي به كشور از 45 هزار نفر تا هشتاد هزار نفر تا چهار سال آينده و فراهمسازي محركها براي ساخت فيلمهاي باليوود در سرزمينهاي اشغالي را به تصويب رسانيد. سفر مودي به سرزمينهاي اشغالي ميتواند بهعنوان نقطه عزيمت سياست سنتي هند از موضعگيري عليه رژيم صهيونيستي و حمايت از اعراب باشد.
التعليقات